محمد آسنگران:
تصرف بخشهای زیادی از کشورعراق بوسیله داعش و در هم شکسته شدن دهها هزار نفر از نیروهای ارتش عراق، خانه خرابی و آوارگی صدها هزار نفر از مردم این کشور را به دنبال داشته است. ابعاد توحش و سرعت پیشروی جریان تروریستی “دولت اسلامی عراق و شام” (داعش) توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. سایه سیاه جنگ کثیف جریانات اسلامی سنی و شیعه عملا کشور عراق را با یک جنگ داخلی فرقه ای درگیر کرده است.
جنگی که در عراق در جریان است تازه نیست. از اوایل دهه نود با جنگ اول خلیج کشور عراق وارد گردباد ویرانی و تخریبی همه جانبه شد. سال ٢٠٠٣ که معروف است به جنگ دوم خلیج بعد از اشغال عراق بوسیله آمریکا و متحدینش، این جنگ وارد مرحله از هم پاشیدن تمام شیرازه جامعه شد. بعد از اشغال عراق، جنگ دستجات قومی و مذهبی علیه ارتش اشغالگر و جریانات حاکم بر عراق بدون وقفه ادامه داشته است. از همان روز بعد از سرنگونی صدام حسین ارتش و دستجات تروریست اسلامی حاکم و اپوزیسیون، هر دو برای ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه، بیرحمانه به کشتار و ترور مردم پرداختند.
آنچه امروز در قالب جنگ داعش علیه مالکی برجسته شده است جنگی میان دسته جات اسلامی شیعه و سنی است. جنگی میان دو بال جنبش اسلام سیاسی است. ابعاد کشتار بیرحمانه از جانب دو طرف جنگ در همین دو هفته گذشته چنان دهشتناک است که تصور کردنش هم سخت است. کافی است تنها به اعدامهای دسته جمعی مردم بوسیله داعش و اعدامهای زندانیان زندانهای دولت مالکی بوسیله ارتش آن کشور نگاه کنید تا ابعاد و بیرحمی ای دارو دسته های اسلامی را متوجه بشوید.
اگر ساالهای گذشته جنگ و کشتار مردم در عراق جنگ بخشی از تروریستهای اسلامی علیه اشغالگران و یا جنگ ارتشهای آمریکا و عراق علیه بقایای رژیم صدام حسین تعریف میشد، امروز بعد از شکست آمریکا در عراق، مستقیما جنگ دو جبهه تروریسم اسلامی سنی و شیعه علیه همدیگر قالب این جنگ را تشکیل میدهد. این جنگ کثیف مستقیم و غیر مستقیم بوسیله جمهوری اسلامی و عربستان سعودی هدایت میشود. زیرا بعد از شکست آمریکا در عراق و بیرون رفتن ارتش آمریکا از این کشور، عملا رهبری پشت پرده این جنگ کثیف گروه های اسلامی که مردم عراق را به کام خود کشیده است، به دست جمهوری اسلامی و عربستان سعودی افتاده است.
امروز نه تنها نیروهای مسلح و تروریست دو طرف، آن جامعه را با خطر کشتار و نابودی بیشتر مواجه کرده اند، بلکه مراجع مذهبی آنها هم فرمان جهاد و کشتار طرف مقابل را صادر کرده اند. آخوندها و آیت الله های شیعه در عراق و ایران از یک طرف و رهبران مذهبی سنی و رهبران داعش و القاعده در طرف مقابل، فتوای قتل و کشتار بی رحمانه مخالفین خود را صادر کرده اند.
در کمتر از ده روز بیش از چند هزار نفر به وحشیانه ترین شکلی قتل عام شده اند. عکسها، گزارشات و ویدئوهای منتشر شده از صحنه اعدام های دسته جمعی و بدون محاکمه در صحرا و در زندانها، آن چنان دلخراش و تکان دهنده است که انسان را ناخودآگاه به فکر دوران توحش و جنگ اسلامیها در ١٤٠٠ سال قبل میندازد. در همین دو هفته گذشته در نتیجه جنگ جریانات اسلامی در عراق بیش از یک میلیون نفر آواره و هزاران نفر کشته و زخمی شده اند. مردمانی که هنوز کشته نشده اند در ابعاد هزاران نفره با کوله باری بردوش خانه و زندگی خود را رها کرده و به دنبال یک جای امن سرگردان هستند.
فرقه گرائی جریانات اسلامی و قومی، نارضایتی اکثریت مردم عراق از شرایط حاکم بر کشور، فقر، فساد، سرکوب و اختناق، همگی باعث شده است که یک گروه تروریستی مانند داعش بتواند این چنین جامعه را بیش از پیش به آتش بکشد. اگر قبلا فقط در فلسطین و لبنان شاهد چنین توحشی در ابعاد بسیار کمتر بودیم، با سیاست میلیتاریستی آمریکا و اشغال عراق و افغاانستان بعد از جهان دو قطبی، اکنون این وقایع کم و بیش در سوریه، افغانستان، عراق، پاکستان، یمن، سومالی، سودان و غیره. هر روز ابعاد تازه ای به خود میگیرد.
اما این جنگ و کشتار در عین حال که داعش را به عنوان یک جریان تروریست اسلامی برجسته کرده است، همزمان نیروهای بازمانده ارتش و حزب بعث عراق را به یکی از بازیگران صحنه سیاست در عراق تبدیل کرده است.
این جنگ در عراق تنها گوشه ای از جدال دو قطب تروریست اسلامی به رهبری جمهوری اسلامی و عربستان است. سوریه یکی دیگر از کشورهایی است که جدال این دو دولت همراه با متحدین آنها، باعث شده است که ویران و بیش از ١٥٠ هزار نفر قتل عام شوند. آمریکا و دولتهای اسلامی منطقه و شاخه های متفاوت اسلام سیاسی مسببین شکل گیری چنین فاجعه ای هستند.
اکنون عراق عملا به سه بخش جنوب و مرکز و شمال تقسیم شده است و میرود که این تقسیم بندی به یک واقعیت جغرافیای سیاسی رسمی آن کشور تبدیل بشود. اما تقسیم هیچ کشور و سرزمینی بخودی خود فاجعه نیست. آنچه اوضاع عراق را فاجعه بار کرده است حاکمیت و جدال دستجات اسلامی در آن کشور است و باید به این فاجعه انسانی پایان داده شود.
راه حل مقابله و پایان این ویرانی و فاجعه انسانی، جارو کردن بساط همه جریانات اسلامی و ضد انسانی در منطقه است. مردم آزادیخواه عراق با حمایت بشریت متمدن دنیا میتوانند و باید در مقابل دسته جات تروریست اسلامی بایستند. جریانات چپ، کمونیستهای کارگری و مردم سکولار و آزادیخواه عراق باید دست به کار سازماندهی و مقاومت در مقابل این نیروهای مخرب بشوند. کمونیستهای ایران و عراق باید با احساس مسئولیت و روشن بینی، حساسیت و خطر این جدال ارتجاعی را دریابند و در مقابل آن سنگر بندی کنند. این جدال میتواند به عراق محدود نباشد و دامنه آن به کشورهای منطقه از جمله ایران برسد. باید هر چه زودتر در مقابل این جنگ فرقه ای و مذهبی سنگربندی کرد و آلترناتیو انسانی و برابری طلبانه را در مقابل جامعه قرار داد.
کمونیستها و همه جریانات سکولار و مترقی مدافع حقوق و امنیت مردم میتوانند بر محور حفظ امنیت مردم و علیه همه جریانات جنبش اسلام سیاسی متحدانه به میدان بیایند. میتوان و باید مردم عراق و کشورهای منطقه را فراخواند که تنها راه خلاصی از جنگ و حاکمیت جریانات اسلامی برپا کردن یک حکومت سکولار و با دخالت مستقیم همه شهروندان بدون ارجاع به مذهب و ملیت آنها است.