حمید تقوایی:
سیل بنیان کن و سد شکسته رژیم
“از سیل بنیان کن شبکههایی که بنیان اخلاقی و عفت عمومی خانواده را هدف قرار داده سخت نگرانیم.”
رئیس دیوان عالی کشور
“بنیان اخلاقی و عفت عمومی خانواده” تنها نام دیگری برای تجاوز شرعی به دختران خردسال و صیغه و تعدد زوجات و کلا رفتار با زنان بعنوان کالای جنسی و ناموس مرد است. هر جا که این بردگی جنسی و فرودستی فاحش زنان به چالش کشیده میشود به حکومت اسلامی احساس ریزش و سرنگونی دست میدهد! و امروز این چالش در فضای مجازی و در دنیای واقعی، از جنبش بیحجابی کامل تا رقص و شادی جوانان و انتشار عکسها و ویدئوکلیپهای آن در سایتها و رسانه ها، در حال گسترش است. در برابر این “سیل بنیان کن” نه از اوباش امنیت فرهنگی حکومت کاری ساخته است و نه از اظهار نگرانی و دلواپسی و هشدارها و خط و نشان کشیدنها متحجرین حاکم. رئیس دیوان عالی شان شکوه میکند که “مراجع عالیقدر نظام و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میبایست تدبیر ویژه برای پیشگیری از این سیل «بنیانکن» بنمایند که فردا دیر است”. و امام جمعه شان تهدید میکند که: “صبر حزب الله مدت دارد و اگر حضرت آقا اشاره اي کنند خواهند ديد نشاني از فساد نخواهد ماند!” اما خودشان هم میدانند که دوره این نوع هارت و پورتها گذشته است. فی الحال دیر شده است. با هیچ سد “تدبیر ویژه” و فتوا و اوباش ساندیس خور حزب اللهی نمیتوان جلوی این “سیل بنیان کن” را گرفت.
*****************************
طرح یارانه ها و بدتر شدن وضعیت کم درآمدها!
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی که هفته قبل منتشر شد اعلام کرد که به سبب وجود تورم ناشی از حذف یارانه ها، وضع دهک های پائین به نسبت دهک های بالای درآمدی بدتر شده است. در این گزارش آمده است که “با توزیع یارانه نقدی خانوارهای پردرآمد بسیار بیش از خانوارهای کم درآمد از این پرداخت سود برده اند.”
در اختلافات و دعواهای جناحی این وضعیت را به حساب اشتباه بودن طرح هدفمندی یارانه ها و یا بد اجرا شدن آن میگذارند. اما این عارضه طرح یارانه ها نیست بلکه نتیجه طبیعی آن است. هدف این طرح بر خلاف نام غلط انداز “هدفمند کردن یارانه ها” و تبلیغاتی که حول آن براه انداختند کمک نقدی بیشتر به خانواده های کم درآمد نبود، بلکه حذف سوبسیدهای دولتی و باز گذاشتن دست بازار در تنظیم قیمتها بود. این یکی از اجزای سیاست ریاضت کشی اقتصادی و توصیه بانک جهانی و صندوق بین الملی پول به همه دولتهای متقاضی وام و اعتبار است و سیاست هدفمند کردن یارانه ها کاملا در راستای این سیاست قرار دارد.
فقر و بیکاری و بی تامینی اقتصادی از نتایج طبیعی سیاست ریاضت کشی اقتصادی است. اما تورم و فقر و بیکاری که امروز در جامعه ایران بیداد میکند تنها عارضه سیاست یارانه ها نیست. بلکه ناشی از همان عواملی ای است که اجرای طرح یارانه ها را نیز، همانند همه تلاشهای اقتصادی حکومت، به شکست کشانده است. عامل مستقیم فقر و بی تامینی اقتصادی اکثریت عظیم مردم اقتصاد مافیائی و رانتخواریها و دزدیهای میلیاردی و فساد همه جانبه ای است که سرتاپای رژیم را فرا گرفته است. فاصله عظیم بین فقر و ثروت و بدتر شدن وضعیت دهک های پائینی جامعه یک نتیجه مستقیم این وضعیت است.
*****************************
منشا آلودگیها جمهوری اسلامی است!
مقامات جمهوری اسلامی اعتراف میکنند که یکی از دلایل افزایش سرطان در کلانشهرها تولید و عرضه بنزین آلوده به مواد سمی و سرطان زا است. طرفداران روحانی دولت احمدی نژاد را مسئول میدانند و اصولگرایان و رسانه های وابسته به آنان وزیر نفدت دولت روحانی را زیر ضرب گرفته اند. سایت دو خرداد افشا میکند که “در دوره احمدی نژاد میلیونها لیتر بنزین آلوده به موادی سمی سرطانزا که بر سیستم عصبی، پوست، چشم و سیستم تنفسی اثرات منفی فراوان دارد در کلانشهر ها توزیع شده است.” و روزنامه کیهان مینویسد “بنزین تولیدی توسط پتروشیمی دردولت قبل آلوده نبود، بنزینی که دراین دولت ازخارج می آید آلوده است.”
اینها جنبه هایی از واقعیت هست اما ریشه مساله در جای دیگریست. واقعیت اینست که نه مساله آلودگی هوا که بخصوص در شهرهای بزرگ به یک فاجعه تبدیل شده، به مساله بنزین سمی محدود میشود و نه مسئولیت این فاجعه را میتوان تنها به گردن این یا آن دولت و جناح حکومتی انداخت. آلودگی بیسابقه آب و هوا و تخریب مستمر محیط زیست یک “دستاورد” کل نظام جمهوری اسلامی است که ریشه آنرا باید در اقتصاد مافیائی و رانتخواری و سودآوری های نجومی باندهای حاکم جستجو کرد. قطع بی رویه درختان و تخریب جنگلها، پروژه های سد سازی که بجز پرکردن جیبهای گشاد آقازاده ها نتیجه دیگری نداشته است، کج کردن مسیر رودخانه ها بمنظور آبرسانی به مراکز پروژه هسته ای، بی ضابطگی در رشته های تولیدی و صنعتی در استفاده از سوختهای فسیلی و دفع زباله ها، از جمله عواملی است که در کنار تولید و توزیع بنزین آلوده به مواد سمی جمهوری اسلامی را در عرصه تخریب و آلوده سازی محیط زیست به مقام شامخی در دنیا رسانده است! آلودگی محیط زیست یک مساله جهانی است اما در ایران علت اصلی این مساله عدم رعایت ابتدائی ترین استانداردها از جانب دولت و سودافزائی نجومی باندهای حکومتی است. عامل اصلی تخریب و آلودگی فاجعه بار محیط زیست در ایران جمهوری اسلامی است.
*****************************
حجاب اسلامی مظهر بردگی زن است!
جنبشی که علیه حجاب شروع شده و دامنه وسیعی پیدا کرده است علیه حجاب اجباری است. دولت به زور انواع نیروهای امنیتی و سرکوبگر حجاب را بر زنان تحمیل کرده است و در مقابل جنبشی برای لغو حجاب اجباری شکل گرفته است. اعتراض علیه حجاب اجباری و بخصوص لغو عملی حجاب یک گام مهم و تعیین کننده در جنبش رهائی زن است اما نقد حجاب و اعتراض علیه حجاب از مساله اجباری یا اختیاری بودن آن فراتر میرود. اولا حجاب غیر اجباری وجود خارجی ندارد. حتی زنی که حجاب را پذیرفته و تصور میکند به اختیار خود حجاب بر سر کرده است تحت تاثیر و فشار مذهب و اخلاقیات عقب مانده مذهبی و مردسالارانه به حجاب رضایت داده است. ثانیا حجاب صرفا نوعی از پوشش نیست بلکه سمبل و مظهر فرودستی و بی حقوقی زن است. از نظر اسلام زن برده جنسی و وسیله تمتع و لذتجوئی و “کشتزار” مرد است، کالائی متعلق به پدر و برادر و شوهر است، ناموس آنها است و لذا باید از چشم نامحرم (مردانی که صاحب شرعی این کالا نیستند) حفظ شود. حجاب، همانطور که ائمه وقیح و متحجر نماز جمعه در قالب مثلها و متلهای تهوع آورشان اعلام میکنند، “روکش و بسته بندی” این کالای جنسی است. آزادی و رهائی زن بدون نقد و رد حجاب و کلیه عقاید و اخلاقیات مذهبی و آداب رسوم مردسالارانه ای که حجاب را مظهر “عفت زن” و “غیرت مرد” میداند ممکن نیست.