بهرام سروش:
با شروع کمپین نجات ریحانه جباری، دختر ۲۶ ساله ای که از ۱۹ سالگی باتهام قتل زندانی بوده است، موجی از همبستگی از سراسر ایران آغاز شد. مردم زیادی، چه فردی و چه جمعی و نهادی، با این کمپین اعلام همبستگی کردند. این موج با قدرت تمام ادامه دارد. بسیاری مستقیما خواهان لغو حکم اعدام ریحانه شدند؛ برخی دیگر، از خانواده مقتول خواستند که گذشت کنند و نگذارند فرد دیگری جانش گرفته شود. طی هفته گذشته، اما، چند اتفاق دیگر نیز رخ داده است. تکان دهنده ترین آن (بویژه با توجه به تصاویری که وسیعا در رسانه ها در ایران و جهان انعکاس یافت) نجات یافتن یک جوان محکوم به اعدام (بلال) در نور مازندران در لحظه آخر توسط پدر و مادر مقتول بود. در همین مدت کوتاه، حداقل ۱۳ مورد دیگر نجات زندانیان محکوم به اعدام از بندرعباس، نیشابور (سه نفر)، شهر کرد، بیجار، آباده، مشهد، سمنان (دو نفر)، قزوین، میاندورود و همین امروز از آمل گزارش شده است. همچنین، روز سه شنبه در زندان رجائی شهر، در حالیکه حکومت اسلامی ۵ نفر را بیرحمانه در صحن زندان بدار کشید، تعدادی از خانواده های مقتولین تصمیم به گذشت از اعدام چهار زندانی محکوم به اعدام (۳ مرد و یک زن) گرفتند و از شرکت در نمایش مرگ حکومت خودداری کردند.
همین شواهد، و فضای عمومی ای که در جامعه بوجود آمده (فقط برای نجات بلال یک میلیون نفر اس ام اس کردند)، حاکی از شکل گیری حرکتی مهم در جامعه ایران است: جنبش علیه اعدام! مردم در سطح وسیعی به حرکت در آمده اند، انزجار خود را از این دستگاه کشتار حکومت اسلامی به اشکال مختلف ابراز می دارند و هر آنچه در توان دارند در آن جهت بکار می گیرند. روشن است که برای پیروزی و ریشه کن کردن اعدام و خشونت دولتی، این جنبش نمی تواند در چهارچوب قوانین قصاص و عفو و بخشش باقی بماند. برای پایان دادن به اعدام، مجازات اعدام بطور کلی باید برچیده شود. اجبار خانواده ها به شرکت در روند «مجازات» محکومین به اعدام، و در سایر موارد نفرت انگیز و وحشیانه قصاص، خود یک جنایت است. در عین حال، بسیاری از اعدام ها خارج از قوانین قصاص و مستقیما با تصمیم دولت و مقامات قضائی صورت می گیرد؛ چه اعدام فعالین سیاسی، و چه اعدام افراد بخاطر «جرائمی» که در هیچ کجای دنیا که بوئی از مدنیت برده باشد جرم محسوب نمی شود.
در بیانیه ای که اخیرا حزب کمونیست کارگری در باره سیستم قضائی جمهوری اسلامی منتشر کرده است، منجمله آمده است:
“جمهوری اسلامی رکورد دار اعدام در دنیاست. اعدام ویژه قوانین اسلامی نیست اما تنها در سیستم قضائی اسلامی میتوان افراد را بخاطر عقیده، گرایش و روابط جنسی، توهین به مقدسات مذهبی، و سایر مسائل و روابط شخصی و خصوصی ای که اساسا جرم محسوب نمیشود، و یا بخاطر جرمهائی که در خور کیفر بسیار کمتری است، به جوخه اعدام سپرد. اعدام در همه جای دنیا قتل عمد دولتی است و باید ممنوع شود، اما در سیستم قضائی جمهوری اسلامی رسما و قانونا بیگناهان اعدام میشوند. اعدام در جمهوری اسلامی جنایت مضاعف است.”
این موج عمومی انزجار انسانی از خشونت و قتل دولتی زمینه ساز یک جنبش گسترده سراسری برای لغو فوری اعدام است. این بخشی از مبارزه برای انحلال کامل سیستم قضائی اسلامی است.*