نفتگران بعد از دور اخیر مبارزات و اعتصاباتشان، بار دیگر به میدان می آیند. اخبار اعتراضی در این بخش و آن بخش صنعت نفت و مراکز وابسته به آن به سر تیتر های مهم اخبار اعتراضات کارگری تبدیل شده است. این اعتراضات فضای جنبش کارگری را نیز تغییر داده است. هم اکنون هزاران کارگر در مراکز مختلف نفت و موسسات وابسته به آن در جنب و جوش اعتراضی و در اعتصاب و مبارزه هستند. اعتراضاتی درچنین ابعاد تغییری کیفی در فضای اعتراضی جنبش کارگری و فضای سیاسی کل جامعه ایجاد کرده است. موقعیت امروز کارگران نفت و مبارزاتشان، دستاوردهای اعتصاب بزرگ مرداد ماه نفتگران و درسها و تجارب این اعتراضات و موانع پیش روی آن برای برداشتن گام های بزرگتر به جلو، موضوع این نوشته است:
موقعیت امروز کارگران نفت بعد از اعتصاب بزرگ مرداد ماه
در ١١ مرداد ماه بود که ٢۵ هزار کارگر پیمانی در نفت و پتروشیمی ها و نیروگاهها در اعتراض به قراردادهای برده وار پیمانی و نداشتن امنیت شغلی و پایین آمدن هر روز بیشتر قدرت خرید خود و نابسامانی شرایط زیستی و معیشتی شان وارد اعتصاب شدند. اعتصابی که در بیش از چهاردهه حاکمیت رژیم اسلامی بیسابقه و نقطه عطفی درمبارزات خود این کارگران و جنبش کارگری بود. این اعتصاب در واقع عصیان کارگران پیمانی نفت که بیش از هفتاد درصد کارگران این صنعت بزرگ کلیدی را در بر میگیرد، علیه ساختار صنعت نفت و سپرده شدن هر بخش آن به پیمانکاری آنهم تحت قوانین برده وار ویژه مناطق اقتصادی و در احاطه هزاران نیروی حراست و امنیتی در این صنعت بود. ساختاری که اساسش بر کار موقت و پیمانی گذاشته شده و در آن کارگر هیچگونه امنیت شغلی ای ندارد. به عبارتی بحث بر سر اردوگاههای تمام عیار پادگانی کار در مراکز نفتی است که در آن اگر کارگر کوچکترین چک و چانه ای بر سر حقوقش بزند فورا با تهدید قرار گرفتن اسمش در لیست سیاه و از دست دادن شانس گرفتن کار در بخش های مختلف این صنعت روبرو میشود. از جمله به گفته خود مقامات حکومتی ۴٠ هزار نیروی حراست در آنجا گمارده شده اند و بدین گونه محیطی پادگانی برای کارگر ایجاد کرده اند تا نتواند نفس بکشد.
اعتصاب مرداد ماه کارگران نفت و ادامه آن تا ٢٢ شهریور ماه و به میدان آمدن همزمان هزاران کارگر با خواستها و مطالباتشان بدرجه زیادی فضای رعب و ترس را شکست و ضربه محکمی به این دژ محکم پادگانی زد. این اعتصاب بار دیگر قدرت کارگران را مقابل چشمشان گذاشت و تمام توجه ها را بسوی کارگران نفت معطوف کرد. این اولین تاثیر مهم اعتصاب نفتگران در مرداد ماه امسال و یک پیشروی بزرگ بود.
در این اعتراضات کارگران نفت با گفتمانهایی چون در برابر کار برابر با کارگران رسمی باید از دستمزد و شرایط کاری و زیستی یکسانی برخوردار باشند، بطور واقعی ساختار صنعت نفت و قراردادهای پیمانی و بطریق اولی قوانین ویژه مناطق اقتصادی را به چالش کشیدند. و این گفتمان دیگر در سطح کارگران نفت محدود نماند و دامنه اش به بخش های دیگر کارگری که آنها نیز با همین نوع قراردادها دست و پنجه نرم میکنند کشیده شد. این وجه مهم دیگر این اعتراضات بود.
اعتصاب مرداد ماه نفتگران با هشتک دفاع از حقوق کارگر آغاز شد و در ادامه اش کارگران با کارزار نه به کار موقت قدمی جلو تر گذاشتند و با اعلام خواستهای فوری خود و در اعتراض به پایین آمدن هر روز بیشتر سطح زندگیشان بر افزایش حقوقها تاکید کردند. این کارگران در رده های مختلف تخصصی شان با خواست افزایش حقوقها به بالای ده میلیون و دوازده میلیون تومان جلو آمدند و این خود جنبش برای خواست افزایش دستمزد ها را در جنبش کارگری و در ابعادی اجتماعی قدم مهمی به جلو برد و این نیز یک دستاورد دیگر این اعتصاب بزرگ کارگری بود.
و بالاخره اینکه اعتصاب کارگران نفت در مرداد ماه گفتمان اعتصاب سراسری کارگری و ممکن بودن آن را با قدرت بیشتری به جلو برد و بر تحرک جنبش کارگری در ابعاد گسترده تری دامن زد.
به این اعتبار اعتصاب مرداد ماه نفتگران توازن قوای سیاسی را به نفع اعتراضات کارگری و کل جامعه تغییر داد و نقطه عطف مهمی در مبارزات کارگران نفت و میشود گفت در کل جنبش کارگری بود. بویژه این اعتراضات را در متن شرایط پر جنب و جوش اعتراضات کارگری، در ادامه اعتصابات قدرتمند کارگران نیشکر هفت تپه و فضای پر تلاطم جامعه باید دید تا متوجه جایگاه سیاسی مهم آن بود.
در برابر چنین اتفاق سیاسی مهمی بود که حکومتیان و پیمانکاران دزد و مفتخور به تکاپو افتادند و با وعده و وعید دادن ها و گردن گذاشتن به بخشی از مطالبات کارگران سعی کردند هر طور شده اعتراضات را بخوابانند. از جمله شاهد برگزاری جلسه اضطراری دولت با پیمانکاران و افزایش سی درصدی سهم آنان جهت بازگذاشتن دستشان برای عقب نشینی بیشتر در مقابل کارگران و داغ شدن بازار وعده و وعید دادن ها و در کنار آن تهدید کارگران معترض به بازداشت و دستگیری بودیم. در چنین مقطعی از اعتراض بود که در ٢٢ شهریور ماه پایان اعتصاب کارگران اعلام شد. اما در همان مقطع خبرها از گسترش دامنه این اعتراضات به بخش های دیگر نفت حکایت میکرد.
با یادآوری اعتصابات مرداد ماه اکنون نگاهی به اعتصابات و اعتراصات امروز کارگران بیندازیم. اعتصابات و اعتراضات امروز در میان بخش های نفت را باید در تداوم تحولاتی که مختصرا اشاره کردم چه در نفت و در جنبش کارگری برآورد کرد و قدرت آن و جایگاه مهم سیاسی آنرا دریافت.
اعتصاب نفت و موانع بازدارنده
اعتصاب کارگران نفت صاعقه ای در آسمان بی ابر نبود. زمینه هایی داشت و قبل از بروز آن همه شواهد حاکی از در پیش بودن موجی از اعتراضات در میان نفتگران بود. خصوصی سازی ها و در پشت پرده آن بساط دزدی و چپاول سرمایه داران مفتخور و حکومتیان که سر اصلی آن به سپاه پاسداران متصل بود، تنگناهای مالی صنعت نفت بدلیل تحریم ها و زدن بخشی از مزایای شغلی کارگران، قلدری های پیمانکاران و به راه افتادن موجی از اخراجها و بدتر شدن شرایط کاری کارگران و پایین آمدن هر روز بیشتر قدرت خریدشان همه و همه سبب تحرکات اعتراضی وسیعی در میان کارگران نفت شده بود. نمودهای آنرا در تجمعات اعتراضی بخش هایی از نفتگران در مقابل مجلس اسلامی در یکساله اخیر، تجمعات اعتراضی در بخشهای مختلف این صنعت و طومارهای اعتراضی کارگران برای پیگیری مطالباتشان میشد دید. در چنین فضایی از اعتراض بود که اعتصاب همزمان نفتگران در دهها مرکز نفت و پتروشیمی و چندین پالایشگاه و نیروگاه در ١١ مرداد ماه آغاز شد.
در این حرکت اعتراضی در حالیکه بدنه هزاران نفره کارگران نفت اظهار شعف و شادی میکردند و همانند انسانهایی که زنجیرهای پایشان گسسته است به میدان آمدند، در خلاء و محرومیت از تشکل و ابزارهای اطلاع رسانی، از جمله نداشتن گروههای مستقل خود در مدیای اجتماعی، که نتیجه فضای خفقان و پادگانی ای است که سالهای سال در نفت حاکم بوده است، شاهد ظهور مدیریتی بودیم تحت عنوان “مدیریت گروه تلگرامی پایپینگ و اکیپ پروژه ای” که با دادن مقام سخنگویی به خود سعی داشتند کنترل اوضاع را بدست گیرند. مدیرانی که تحت عنوان ادمین و صاحب گروه به خود اجازه میدادند هر صدای مخالفی را از گروهشان طرد کرده و با آموختن از سیستم امنیتی حاکم در نفت مخالفان را در لیست سیاه خود قرار دهند. مدیریتی که همه تلاشش در جهت کنترل دامنه این اعتراضات و خفه کردن آن در چهارچوب وضع موجود بود. در راستای این سیاست همه تاکیدشان بر روی ترک محیط کار به نشانه اعتصاب و رفتن به خانه ها بود. هر جا که حرفی از تجمع میشد تحت عنوان امنیت بشدت با آن مقابله میکردند و پیشنهاد دهندگان را “اعتصاب شکن و خائن” خوانده و آنها را از گروهشان بیرون میکردند. سیاستی که عملا مانع اجتماعی شدن اعتراض میشد. و اخبار فیلتر شده خود را به عنوان اخبار اعتصاب انتشار میدادند. اما علیرغم این تلاش اخبار اعتراض مدیای اجتماعی را فرا گرفت و همبستگی های زیادی را با خود در ایران و در سطح جهان همراه کرد. از سوی دیگر با ارسال نامه به نیابت از کارگران به خامنه ای و نهاهای مختلف حکومتی تلاش کردند که اعتراض کارگران را به مجاری قانونی بکشانند و سر و ته آنرا هم بیاورند. تحت عنوان اینکه هیچگونه سمت و سویی به شبکههای “معاند و ضد انقلاب و خیانتکار به نظام مقدس اسلامی در خارج از کشور” نداشته و ندارند و اینکه همه کارگران “دوستدار نظام اسلامی” بوده و صرفا بر حق مسلم خود تاکید میکنند، وفاداری و اردات خود را به جمهوری اسلامی اعلام کردند. و با نام بردن از نظام “مقدس اسلامی” نیروهای چپ و معترض را تحت عنوان “شبکه های خارجی” محکوم کردند و خود را بدرست سربازان مخلص ” نظام و رهبر” خواندند. این گفته ها در واقع همان بیان و زبان وابستگان حکومتی و از نوع همان اظهاراتی است که بارها از زبان خود حکومتیان طرح شده است و اکنون به نام کارگر داشت بیان میشد. از سوی دیگر درست در مقطع اوج اعتراضات کارگران نفت و عقب نشینی های حکومتیان و صاحبان کار، سعی کردند اعتراض کارگران بر سر افزایش دستمزد را از شکل سراسری خارج کرده و به تصمیم گیری و مذاکره گروهی و انفرادی در این واحد و آن واحد سوق دهند و با هیاهو راه انداختن ها بر سر اینکه اینجا و آنجا پیمانکاران چه عقب نشینی هایی کرده اند، سر و ته اعتصاب را هم بیاورند. حتی اخبار اعتصاب را به اعتراضات کارگران پیمانی پایپینگ و متخصص محدود کردند تا مبادا دامنه اعتصاب به بخش وسیع کارگران قراردادی نفت که با دستمزدهای چند بار زیر خط فقر دست و پنجه نرم میکنند و همواره چماق بیکاری و اخراج بر روی سرشان قرار دارد، کشیده شود. سرانجام نیز یکباره بحث پایان اعتصاب را به میان کشیدند.
اما روشن است کارگری که چنین به عصیان برخاسته است به موقعیت سابق برنخواهد گشت و نمیتوان اعتراضش را در چهارچوب نظام جهنمی موجود و قانون کار ارتجاعی جمهوری اسلامی خفه کرد. تلاشهایی از این دست بیش از پیش باعث منزوی شدن چنین جریانات راست و سازشکار خواهد شد. از همین رو علیرغم اینگونه تشبثات تا مدتی خبرها از ادامه اعتراض در پارس جنوبی و برخی پالایشگاهها مثل آبادان و مراکز نفتی دیگری در ایلام و ماهشهر حکایت میکرد و همانموقع کارگران اعلام کردند که خواست آنها فقط افزایش مزد نیست، بلکه بر دائمی شدن قراردادها و خلع ید از پیمانکاران تاکید کردند. بر بالا بردن استاندارد بهداشتی و زیستی محیط کار و خوابگاههایشان تاکید کردند. بر توقف اخراج ها و خصوصی سازی ها که پشت آن بساط چپاول و دزدی حاکم است، تاکید کردند و بر اجرای پروتکلهای بهداشتی مقابله با کرونا تاکید کردند. و امروز با خلف وعده های داده شده شاهد به میدان آمدن دوباره کارگران نفت و اعتراضاتشان هستیم.
این چنین است که در اعتراضات کارگران نفت جدال گرایشات را به روشنی میشد دید. از یکسو گرایشات راست که نقش ترمز مبارزات را بازی کردند و از سوی دیگر گرایش رادیکال و معترض کارگری که با اعتصابش جلو آمد و چنین ولوله ای را در درون حکومتیان و گرایشات راست و سازشکار بر پا کرد. و زیر فشار اعتصاب کارگران بود که در جاهایی دستمزدهای پرداخت نشده کارگران پرداخت شد. در جاهایی مبالغی بر مزد آنان اضافه شد و وعده و وعیدهایی نیز برای پاسخگویی به دیگر خواستهای کارگران داده شد که پیگیری آنها موضوع اعتراضات همین امروز کارگران نفت است و همانطور که اشاره کردم تا همین جا اعتصاب مرداد ماه نفت پیشرویهای بزرگی داشته است. کارگران نیز همه اینها را بدرست دستاورد و نتیجه اعتصاب خود دانسته و در این اعتراضات بیش از بیش قدرت اعتراضات متحد خود را می بینند.
این چنین است که کارگران نفت با کوله باری از تجربه از اعتصاب ۴٠ روزه خود بیرون آمده و هم اکنون در موقعیت بسیار قویتری برای تداوم مبارزاتشان هستند. از جمله در این فاصله این کارگران تلاش کردند صدای اعتراضشان را به طرق مختلف رسانه ای کنند و وسیعا در مدیای اجتماعی انعکاس دهند و این یک گام مهم برای عبور آنان از مدیریت گروهها و جریانات راست و سازشکار بود. یک نمونه اش دو بیانیه اعتراضی دو هزار کارگر عسلویه و انعکاس وسیع خواستها و اعتراضاتشان در مدیای اجتماعی و اولتیماتوم آنها به مقامات است. کارگران عسلویه اعلام کرده اند که اگر به خواستهایشان پاسخ داده نشود دوباره دست به اعتصاب خواهند زد. این اتفاقات همچنین بیش از بیش بر سازمانیابی کارگران برای ادامه اعتراضاتشان و بویژه استفاده از ابزار مدیای اجتماعی و ایجاد گروههای مستقل خود و متحد شدن آنها حول خواستهای مشترکشان تاکید میکند. گروههایی که میتواند ابزار تصمیم گیری شورایی کارگران بر سر چگونگی پیشبرد مبارزاتشان و دخالت حداکثری بدنه کارگری در اعتراضاتشان باشد و به این شکل با به میدان آمدن وسیع خود دست جریانات راست و سازشکار را از سر مبارزات خود کوتاه کنند. این پالایش در عرصه های مختلف جنبش کارگری صورت گرفته است. و در نفت نیز باید قاطعانه برای آن دست بکار شد.
به روشنی میتوان دید که چنین تلاشهایی نمیتواند کارگری را که چنین به عصیان برخاسته است، به موقعیت سابق بازگرداند. نمیتوان این اعتراضات را در چهارچوب نظام موجود و قانون کار ارتجاعی و ضد کارگری جمهوری اسلامی خفه کرد. تا همین جا اعتصاب نفت پیشرویهای بزرگی داشته است و این پیشروی ها سکوی پرشی برای به میدان آمدن سراسری کارگران نفت در تمام بخش هاست.
امروز در نفت چه میگذرد
اعتراضات در واحدهای متعدد نفت و پتروشیمی به نحو گسترده ای همچنان ادامه دارد. کارگران نفت امروز پیگیر مطالباتی هستند که در اعتصاب سراسری و قدرتمند مرداد ماه خود در بیش از ۵٠ مرکز نفتی بخاطر آنها صدای اعتراضشان را بلند کردند و علیرغم وعده و وعید های داده شده، با گذشت بیش از ۴٠ روز پاسخی نگرفته اند. سرتیترهایی از اعتراضات دو هفته اخیر این کارگران عبارتند از:رسانه ای شدن خبر اعتراض کارگران پتروشیمی اردبیل به تعویق پرداخت هفت ماه مزد خود در سی ام مهر ماه، آغاز کارزار اعتراضی کارکنان شاغل در شرکتهای نفتی جنوب از جمله در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، شرکت ملی حفاری ایران، شرکت نفت و گاز اروندان از سی ام مهرماه و طومار اعتراضی آنان خطاب به روسای قوه های مجریه ومقننه با خواست کاهش مالیات کارمندان شاغل در صنعت نفت جنوب، تجمع اعتراضی کارگران قرارداد موقت نفت در ٢٩ مهر با خواست تبدیل قراردادها به قرارداد مدت معین و مستقیم با وزارت نفت و رفع تبعیض ها، چندین روز اعتصاب دو هزار کارگر پالایشگاه پارسیان لامرد در اعتراض به تعویق پرداخت ۴ ماه مزد و برای پیگیری دیگر مطالبات خود، اعتصاب کارگران پتروشیمی رازی در اعتراض به سطح نازل حقوقها و عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل در بیست و هشتم مهرماه، تجمع بازنشستگان نفت اصفهان در همین روز در اعتراض به وضعیت بد معیشتی و وضع ناهنجار صندوق بازنشستگی و ابطال اساسنامه آن مقابل صندوق بازنشستگی نفت، اولتیماتوم دو هزار کارگر شاغل در عسلویه به اعتصاب در بیست و ششم مرداد ماه در اعتراض به اجرایی نشدن وعده های داده شده و با خواست رسمی شدن قرار دادهای کاری و پرداخت مطالباتشان، اعتصاب رانندگان نفت کش های خوزستان بدلیل نداشتن لاستیک و قیمت بالای آن و گرانی سرسام آور لوازم یدکی کامیون در بیست و هشتم مهرماه، رسانه ای شدن اعتراض کارگران اقماری مجتمع گازی پارس جنوبی بخاطر عدم اجرای ۱۴ روز کار ۱۴ روز استراحت و اجرایی نشدن وعده های داده شده و تجمع اعتراضی کارگران اخراجی پتروشیمی دهلران در اعتراض به اخرج و تعویق پرداخت چهار ماه مزد.
این چنین است که هم اکنون هزاران کارگر نفت و مراکز وابسته به آن همچنان در اعتصاب و اعتراض بسر میبرند و دامنه این اعتراضات هر روز گسترده تر میشود. اعتراضات کارگران نفت، در کنار اعتراضات قدرتمند کارگران نیشکر هفت تپه این سنگر مهم جنبش کارگری و گسترش دامنه اعتراضات در بخش های مختلف کارگری بستر مهم اعتصابات سراسری کارگری است. و این عروج دیگری از جنبش کارگری در جلوی صحنه جنبش برای سرنگونی رژِیم اسلامی و پایان دادن به توحش و بربریت سرمایه داری حاکم است.*
شهلا دانشفر