Hamid-t3

یادداشتهای هفته

Hamid-t3

حمید تقوایی:

مدیای اجتماعی و مدیای رسمی در دو سوی کارزار نجات ریحانه!

مینا احدی در مورد سکوت رسانه های فارسی زبان در رابطه با حکم اعدام ریحانه جباری اطلاعیه افشاگرانه ای منتشر کرده است. در این اطلاعیه گزارش شده که تا کنون ۸۰۰۰۰ نفر طومار اعتراضی علیه حکم اعدام ریحانه را امضا کرده اند و میلیونها نفر از گينه بيسائو تا امريکا، از استراليا تا چين و ژاپن، از جمهوري چک تا ايران، در جریان این خبر قرار گرفته اند. مینا می پرسد: چرا بي بي سي حرف نميزند؟ چرا صداي آمريکا پوشش خبري نميدهد؟ چرا اکثر رسانه ها و يا حتي شخصيت ها و احزاب سياسي ايراني تقريبا مهر سکوت سنگيني بر لب زده اند؟ اين به چه معناست؟
این سئوال رتوریکی است که مینا پاسخش را خوب میداند. خط حاکم بر این رسانه ها خط دو خردادی و استحاله و اصلاح تدریجی رژیم است! اینکه در این سیر تدریجی – که با بالارفتن آمار اعدامها توام بوده است- صدها و هزاران نفر بیگناه به بالای چوبه دار فرستاده میشوند برای این رسانه های “بیطرف” اهمیت چندانی ندارد. تا آنجا که به چهره های استحاله چی بر میگردد بقول خانم شیرین عبادی نمیخواهند خودشان را با وزارت اطلاعات درگیر کنند! که البته اجتناب از درگیری با نظام جمهوری اسلامی توصیف دقیقتری از موضع کسانی نظیر خانم عبادی است. وظیفه شریف اینان و همپالکیهایشان در رسانه های رسمی غربی فعلا حمایت از دولت “تدبیر و امید” با کارنامه ٤ اعدام در روز است و بس!
در برابر این سیاست پرورژیمی رسانه های رسمی، موج اعتراض توده مردم شریف دنیا قرار دارد که از طریق و با استفاده از رسانه های اجتماعی صورت میگیرد. جمع آوری هشتاد هزار امضا علیه حکم اعدام ریحانه در عرض ۵ روز و هزاران پیام و کامنت حمایت آمیز در فیس بوک و توتیر و سایتها و بلاگها نشانه آنست که توده مردم آزاده دنیا با اتکا بر اینترنت و تکنولوژی ارتباطات جمعی، انحصار رسانه های سنتی بر افکار عمومی و نشر اخبار و اطلاعات را شکسته اند. مردم برای آگاه و مطلع شدن، برای ارتباط گیری با یکدیگر و برای متحد و همراه شدن و اعتراض کردن نیازی به رسانه های رسمی ندارند. اعتراضات بهم پیوسته بین المللی علیه جنایت جمهوری اسلامی نیز به همین شیوه شکل میگیرد و حکومت سنگسار و اعدام را به عقب نشینی وادار میکند. همین فشار بین المللی بود که سکینه را از سنگسار نجات داد و امروز هم میتواند ریحانه را از اعدام نجات بدهد. نبرد میان مدیای سنتی و اجتماعی، نبرد میان مرگ و زندگی است!

*******************************
“راه نور”، راه کشتار کودکان!

به گزارش دویچه وله روز سه شنبه ۵ فروردین (٢۵ مارس) در اثر واژگون شدن اتوبوس “راهیان نور” – کاروان بازدید از مناطق جنگی- در استان خوزستان شش دانش آموز پسر کشته و تعدادی نیز مجروح شده اند. این اولین بار نیست که چنین فاجعه ای رخ میدهد. در همین گزارش آمده است که در شش سال اخیر بیش از صد دانش آموز در سلسله تصادفات اتوبوسهای راهیان نور کشته شده اند.
این کشتار کودکان یک فاجعه تماما ساخته و پرداخته جمهوری اسلامی است. کودکان را بمنظور “حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس” به بازدید مناطق جنگی بازمانده از جنگ ایران و عراق میبرند و جانشان را برباد میدهند. گویا کشتار صدها هزار نفر از جوانان و مردم ایران در جنگ با عراق، از جمله کودکانی که کلید بهشت به گردن روی مین ها میفرستادند، کافی نبوده است. گویا محروم کردن کودکان و بخصوص دختر بچه ها از یک زندگی شاد و آزاد، و مغزشوئی مذهبی آنان در مدارس، و کشیدن دیوار آپارتاید جنسی بین دختران و پسران کافی نبوده است. باید آنها را در تعطیلات نوروزی – که از منبرهای نماز جمعه شان اعلام کرده اند بخاطر ایام حزب فاطمیه نباید شاد باشد- بدیدار “دفاع مقدس”، یعنی یکی از فجیع ترین جنایتهای جنگی در تاریخ معاصر ایران ببرند و به ته دره بفرستند!
جنایت و شناعت جمهوری اسلامی حد و مرز ندارد! والدین این کودکان میگویند برای این سفر به زور از ما امضا گرفته اند! زورگوئی، بی حقوقی کودک، بی ارزشی جان انسانها، سلطه مذهب بر سیستم آموزشی و بر ذهن وجان و زندگی کودکان، نا ایمنی جاده ها، نبود امکانات تفریحی برای دانش آموزان، بی مبالاتی مقامات و بسیاری از مسائل و مشکلات دیگر مردم را در این فاجعه میتوان مشاهده کرد. اما مساله فراتر از همه اینهاست. مشکل وجود حکومت و نظامی است که موجد همه این دردها و مصائب است. مساله را باید از ریشه حل کرد! باید این حکومت ضد شادی، ضد زندگی، و ضد کودک را بزیر کشید و به زباله دان تاریخ فرستاد.

*************************************************

مبارزه علیه سنگسار: نبردی علیه کل سیستم قضائی جمهوری اسلامی!

یک خبر خوش هفته قبل خبر آزادی سکینه محمدی آشتیانی از زندان بود. به گزارش کمیته بین المللی علیه سنگسار محمد جواد لاريجاني رئيس کميسيون حقوق بشر جمهوري اسلامي ايران در آخرين کنفرانس مطبوعاتي در سال ۱٣۹۲، اعلام کرد که سکينه محمدي آشتياني “عفو” شده و اکنون از زندان مرخص شده است. در همن گزارش آمده است که بدنبال اعلام خبر عفو سکینه، برخی از رسانه ها از مرخصی او صحبت کرده اند. به نظر میرسد این تناقض گوئی برای عقب نشینی آبرومندانه و یا احتمالا مخدوش کردن اذهان صورت میگیرد اما حقیقت ماجرا هر چه باشد یک نکته روشن است. کمپین بین المللی برای آزادی سکینه پیروز شد و این را باید به کمیته بین المللی علیه سنگسار و بخصوص مینا احدی که در راس این کارازر جهانی بود تبریک گفت. قدرت و وسعت این کمپین چنان بود که در همین مصاحبه مطبوعاتی لاریجانی ناگزیر میشود اعلام کند که در سال ٢۰۱۰ نظام آنها چهار ماه زير فشار افکار عمومي بين المللي قرار داشته است.
یک دستاورد این کارزار این بود که سکینه را به چهره و نماد مبارزه علیه قوانین ارتجاعی اسلام بدل کرد. اسماعیل فتاحی فعال کارگری از تبریز در پیامی بمناسبت ۸ مارس امسال اعلام میکند:
” ما فعالين داخل ايران سکينه محمدي آشتياني را يک سمبل مبارزه با سنگسار و قوانين ضد بشري دين اسلام تلقي ميکنيم. اين درد يک جامعه است، اين فرياد بايد به گوش جهانيان برسد.”
آنچه جمهوری اسلامی را به عقب نشینی واداشته است (تا آنجا که ناگزیر شده اند حتی حکم سنگسار سکینه را انکار کنند و در نسخه جدید قانون مجازات اسلامی مساله سنگسار را مسکوت بگذارند) همین موج مخالفت و اعتراض وسیع مردم در ایران و در سراسر دنیا است. اما حکم سنگسار همچنان عملا و مخفیانه اجرا میشود. اسماعیل فتاحی در پیام هشت مارس خود از دو مورد سنگسار در تبریز نام میبرد:
“متاسفانه يک خبر سنگسار ديگر در تبريز اين ماهها توجه همه را بخود جلب کرد، محکوميت به سنگسار زهرا پورساعي و علي ساعي. اين حکم با تاييد قوه قضاييه روبرو شده و ممکنست هر لحظه اجرا بشود. حکومت اسلامي بدليل اعتراضات بين المللي ممکنست اين دو نفر را مخفيانه سنگسار کند و بايد مواظب اين واقعه بود و با اعتراضات مانع اجراي حکم شد.”
این احکام سنگسار مدتها قبل صادر شده است. کمیته بین المللی علیه سنگسار هشت ماه قبل خبر حکم سنگسار این دو نفر را اعلام کرد و از آن تاریخ فعالیت برای لغو این احکام در دستور کار کمیته بین المللی عیله سنگسار قرار دارد. اعتراض به این حکم و یک یک احکام آشکار و پنهان سنگسار جزئی از نبرد برای لغو مجازات سنگسار در ایران است. و فراخوان یک فعال کارگری به اعتراض علیه این احکام بمناسبت هشت مارس خود یک حرکت امید بخش و نشاندهنده بعد وسیع اجتماعی است که این مبارزه در ایران یافته است.
سکینه از سنگسار نجات یافت ولی مبارزه برای لغو مجازات سنگسار هنوز در نیمه راه است. این مبارزه میتواند و باید تا اعلام علنی و رسمی لغو سنگسار در ایران ادامه پیدا کند. این جبهه مهمی از یک مبارزه همه جانبه علیه کل قوانین و سیستم قضائی جنایتکارانه و ضد بشری جمهوری اسلامی است.

********************************
کمیته فاسدین برای مبارزه با فساد!

در خبرها بود که دولت برای مبارزه با مفاسد اقتصادی کمیته ای تشکل داده است متشکل از ۸ وزیر (وزیر اطلاعات، وزیر کشور، وزیر امور اقتصادی و دارایی، وزیر نفت، وزیر صنعت، معدن و تجارت، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزیر دادگستری)، رئیس بانک مرکزی و تعدادی از معاونین رئیس جمهور! اینها قرارست با مفاسد اقتصادی مقابله کنند! سران حکومتی که دزدی و ارتشا و ویژه خواری و رانت خواری و بقول خودشان “کاسبی تحریم” از سر و کولش بالا میرود دور هم جمع شده اند که جلوی فساد را بگیرند. اولین اقدام این کمیته علی القاعده باید بازداشت و محاکمه اعضای خودش باشد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *