انترناسیونال ۸۴۲
با عمیقتر شدن پریشانی اوضاع سیاسی افغانستان پس از بنبست مضحکه انتخابات ریاست جمهوری و تعلیق آنچه که پروسه صلح و سازش با طالبان خوانده میشود، خبر معاوضه سه تن از فرماندهان کلیدی و رهبری شبکه تروریستی حقانی و طالبان در قبال آزادی “تیموتی ویکس” و “کیون کینگ” دو استاد دانشگاه آمریکایی کابل، گنداب سیاسی کل دستگاه حکومتی را بیشتر نشان میدهد.
پیش از این، انتخابات ریاست جمهوری و دستهبندیهای مافیای حکومتی و تقلب و مهندسی رأی، با پشت کردن وسیع مردم به این مضحکه رسوا شده بود. از مجموع ۱۵ میلیون نفر واجدین رأیدهی چیزی حدود یک و نیم میلیون رأی در صندوقهای رأی موجود است. شکستی چنین بزرگ بخوبی نشان میدهد که راه مردم از همه دار و دستههای حکومتی در همه ابعاد سیاسی و اجتماعی، در طراحی بازگرداندن و شراکت طالبان در قدرت سیاسی تحت نام پروسه صلح و سازش بشدت جداست.
ذرهای از امید و اعتماد مردم به کل این دستگاه مافیایی باقی نمانده است. همین مشارکت ناچیز هم با ابهامات بسیاری ار جانب همه رقبای انتخاباتی روبرو گردیده است. تقلب گسترده و کشمکش رقبا برای مهندسی همین مقدار رأی چنان بالا گرفته است که کمیسیون به اصطلاح مستقل انتخابات تصمیم به بازشماری آراء ۲۴۳۲ شعبه اخذ رأی کرد که سرنوشت تقریبا سیصدهزار رأی را زیر سؤال میبرد. دستبرد شبانه به این مرکز نیز کار را از آنچه بود خرابتر و پیچیدهتر کرد.
دوقطبی مردم و حکومت هر روز شدیدتر از پیش خودنمایی میکند. بن بست سیاسی حکومتی، امری ناگزیر در مسیری است که از کنفرانس فرمایشی بن از سال ۲۰۰۱ تا کنون طی شده است.
اکنون آمریکا بعنوان سکاندار و بازیگردان واقعی سیاسی در افغانستان نه راه حل میانهای چون انتخابات سال ۲۰۱۴ و تشکیل دولت “وحدتملی” دارد و نه شدت تشتت منطقهای مجال چنین راهحلهایی را ممکن میکند.
مذاکره با طالبان پس از سالها مذاکرات پنهانی و یکسال نشست علنی و مستقیم آمریکا با طالبان در دوحه قطر درست پیش از اعلام آن در درگاه کمپدیوید، با سرپیچی طالبان و پافشاری بر انجام عملیات تروریستی ناکام ماند.
پس از توافقات عمران خان نخست وزیر پاکستان با دونالد ترامپ، با پادرمیانی پاکستان فعلاً تا اطلاع ثانوی، مذاکره جای خود را به معامله با طالبان داده است. به این امید که گره کور مذاکرات باز شود. سیاستی که هر دو طرف به آن نیاز دارند. متعاقب توافقات اسلامآباد، دوشنبه ۱۱ نوامبر “فیض حمید”، رئیس سازمان امنیت پاکستان به اتفاق “سهیل محمود”، معاون وزارت خارجه این کشور به کابل میروند تا آزاد سازی تروریستهای جنایتکار و کلیدی، انس حقانی، حاجی ملی خان و حافظ عبدالرشید عمری از زندان بگرام و معاوضه با دو استاد دانشگاه آمریکایی را تسهیل کنند.
اشرف غنی که پیشتر معامله و مبادله رهبران طالبان از زندان را خط قرمزهای حکومتش خوانده بود پس از این توافق و معامله با همه اعضا و هیئت دولتش در یک نشست خبری در کابل گفت: “به هدف زمینه سازی مذاکرات رو در رو با طالبان این تصمیم را در مشورت با شرکای بینالمللی به ویژه ایالات متحده آمریکا، جهت دستیابی به صلح و ثبات در کشور گرفتهام”.
این هزیمت رقتانگیز دستجمعی حکومتی، پیش از هر چیز نشان دهنده زبونی، عجز، درماندگی و بندگی محض در مقابل تصمیمات آمریکا و حفظ منافع آن در افغانستان است. این نمایشی حُزنآنگیر برای کاهش بار این جنایت از شانههای شخص اشرف غنی است.
شورای رهبری طالبان در هنگام شروع مذاکرات دوحه، در لیست نمایندگان خود از جمله نام “انس حقانی” را قید کرده بود و رسماً خواهان آزادی او از زندان و پیوستن به تیم مذاکره کنندگان شده بود. همانگونه که “ملا عبدالغنی برادر” یکی از مؤسسان طالبان به درخواست رسمی آمریکا از زندانی در پاکستان آزاد شد و به عنوان رئیس دفتر سیاسی طالبان تیم مذاکره با آمریکا را نمایندگی کرد.
انس حقانی، فرزند جلالالدین حقانی بنیانگذار شبکه حقانی و برادر سراجالدین حقانی معاون اول رهبری طالبان و رئیس شبکه حقانی، یکی از وحشیترین جریانات اسلامی ـ تروریستی و متحد درجه اول شبکه القاعده و یکی از مسئولین و آمرین مستقیم کشتار هزاران شهروند افغانستان است. او از سال ۲۰۱۴ در زندان بگرام کابل محبوس و به جرم جنایات جنگی علیه شهروندان کشور محکوم گردید.
شبکه حقانی طراحی و اجرای حمله به گرین ولیج در شرق کابل، حمله به پایگاه نظامی شاهین در بلخ، حمله انفجاری در چهارراه زنبق در کابل، حمله به منطقه شاه شهید، حمله وزارت کشور و دهها عملیات ترور و انفجار و آدم ربایی که سبب قتل چندین هزار شهروند افغانستانی شده است را رسماً به عهده گرفته است.
حال با توافقات اخیر و آزادی انس حقانی، او پس از تأیید همه جنایات بیشمارش در تیم مذاکره کنندگان طالبان روبری هیئت آمریکایی و سپس در مذاکرات “بینالافغانی” خواهد نشست و بر سر “صلح” چانه زنی خواهد کرد! اگر چه اخبار ضد و نقیض حاکی است که انجام این مبادله با موانعی روبروست و انجام نشده. اما این تغییری در واقعیت تلخ این بازی کثیف سیاسی نمیدهد!
اشرف غنی برای جلب رضایت آمریکا بعنوان متحد استراتژیک و تضمین بُرد در مضحکه انتخاباتی که فعلاً در بنبست تقلب سازمان یافته گیر کرده است، باید خط قرمزهای دروغین و دونکیشوتی خود را قربانی مصالح و منافع دیگری کند تا امکان بقا و در قدرت ماندن و ایفای نقش عمله سیاستهای منطقهای آمریکا همچنان از آن او میسر شود.
تردیدی نیست که هر درجه سازش و مصالحه با طالبان، این هیولای تروریستی را به حملات و تعرضات بیشتر برای کسب امتیاز و تغییر تناسب قوا جسورتر خواهد کرد. واقعیت محض این است که این بذل و بخشش مشمئز کننده، تماماً به نفع طالبان است. نه تنها هیچ تغییری در سیاستهای تروریستی آن نخواهد داد که عملاً دامنه توحش آنرا افزایش خواهد داد. طالبان این را هزار بار ثابت کرده است که هیچ تغییر ایدئولوژیک و سیاسی در باورهای عمیقاً ارتجاعی و قرون وسطایی آن صورت نگرفته است. همچنان نیرویی ضد بشری با توان انجام جنایات سهمگین علیه بشریت است.
پس از اعلام توافق مبادلهٔ انس حقانی و دو فرمانده عالیرتبه طالبان، انفجار شدیدی در کابل منجر به مرگ ۱۲ نفر و مجروح شدن بیش از ۲۰ نفر گردید. این پیام روشن طالبان در پاسخ به حکومتی است که هیچ عزم و ارادهای برای مبارزه با جریانات تروریستی ندارد.
به احتمال زیاد مذاکرات علنی و مستقیم آمریکا با طالبان با این تغییر و تحولات از سر گرفته خواهد شد. این را افشای فشارهای پکن و مسکو و تلاش برای از سرگیری پروسه سازش ثابت خواهد کرد. این حقهبازی کثیف سیاسی دقیقاً مانند همه بازیگرانش و توطئههای خونباری که رقم میزنند نه تنها صلحی به ارمغان نخواهد آورد که جنگ و سرکوب را در افغانستان ماندگار خواهد کرد.
مصالحه و معامله و آزادی جنایتکاران جنگی و آمرین قتل هزاران انسان بیگناه، زیرپا نهادن حقوق شهروندان و خاک پاشیدن در چشم میلیونها مردمی است که خانه و کاشانه و عزیزان خود را از دست دادهاند! قربانی انواع جنایات جنگی شدهاند. علیه این وضعیت جهنمی باید شورید و به آن خاتمه داد!