از سرگیری اعتراضات کارگران هپکو شهر اراک را به تحرک در آورده است. این اعتراضات در سوم شهریور در اعتراض به بساط دزدسالاری حاکم و چوب حراج زدن به سهام کارخانه و به تباهی کشاندن معیشت و زندگی کارگران و بالا کشیدن پنج ماه دستمزدشان برپا شد. بعد از چند روز اعتراض و بی پاسخ ماندن این اعتراضات، کارگران هپکو اولتیماتومی ده روزه دادند و وقتی جواب نگرفتند در بیست و چهارم شهریور دوباره به خیابان آمدند. در ادامه این اعتراضات در روز بیست و پنج شهریور کارگران این کارخانه مسیر راه آهن شمال به جنوب را بستند و با پهن کردن سفره ای خالی به عنوان اعتراضی نمادین به زندگی زیر خط فقر و با سر دادن سرود همیشگی خود، سرود “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی”، زندگی ای انسانی را فریاد زدند. در این روز صف اعتراض کارگران با یورش وحشیانه نیروی انتظامی رژیم روبرو شد و در جریان آن شماری دستگیر و شماری زندانی شدند. اما کارگران هپکو عقب ننشستند و روز بعد از این یورش دوباره تجمع کردند و در روز بیست و هشتم شهریور با تجمع در مقابل زندان اراک خواستار آزادی همکاران بازداشتی خود شدند. اعتراضات کارگران هپکو با ابعادی که امروز پیدا کرده است و شکل گیری همبستگی های کارگری حول مبارزات این کارگران یک اتفاق سیاسی مهم است. به این اعتبار این اعتراضات یک پیشروی دیگر برای جنبش کارگری و مبارزات کل جامعه است و از چند وجه اهمیت دارد.
اول اینکه اعتراضات کارگران هپکو همراه با تجمعات اعتراضی بازنشستگان و معلمان و دیگر اعتراضات در سطح جامعه در یک ماه اخیر همه و همه اتفاقات مهمی هستند که بعد از بر پایی بیدادگاههای رژیم علیه بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه و صدور مجازات های سنگین برای آنها پاسخ کوبنده ای به سرکوبگری های حکومت است. در این دوره کارگران و مردم معترض جامعه کاری کردند که رژیم اسلامی خود به غلط کردن افتاد و خبر از تجدید نظر در احکام صادره برای بازداشت شدگان هفت تپه ودیگر احکام داد. به عبارتی روشنتر این فضا و این اعتراضات نشانی از جامعه ایست که ایستاده و کوتاه نمی آید. در متن چنین فضایی از اعتراض و مبارزه است که اعتراضات کارگران هپکو تاثیر مستقیمی بر فضای سیاسی شهر اراک داشته و بازتاب اجتماعی بسیاری پیدا کرده است.
نکته دوم همبستگی های شورانگیزی است که در حمایت از مبارزات کارگران هپکو و در اعتراض به یورش وحشیانه رژیم به صف این کارگران شکل گرفته است. از جمله هم اکنون کارگران هپکو و آذرآب درکنار هم قرار گرفته اند. در همین فاصله کارگران آذر آب نیز با معضلاتی مشابه با هپکو اعتراضاتی داشته اند. یک مقطع شورانگیز از مبارازت این کارگران اعلام همبستگی آنها با کارگران هپکو با سر دادن سرودی است که قبلا کارگران هپکو سر دادند و فریاد زنده باد هپکو بود. بعد نیز وقتی کارگران هپکو مورد یورش قرار گرفتند کارگران شیفت شب آذر آب در عصر روز بیست و ششم شهریور به نمایندگی از سوی همکارانشان به هپکو رفتند و با بر دست گرفته بنرهایی که رویش نوشته شده بود”زنده باد هپکو” همراهی خود را با این کارگران اعلام کردند. بعد از حمایت کارگران آذر آب از کارگران هپکو، فضای کاملا امنیتی ای حاکم شده و از خروج کارگران آذر آب از کارخانه جلوگیری می شود و تعدادی از آنها احضار و تهدید شده اند. اما فضای این کارخانه و فضای شهر، فضای اعتراض است. وحشت حکومت اسلامی از به راه افتادن مارش بزرگ کارگری در خیابانهای شهر اراک و پیوستن مردم به این اعتراضات و به پا خاستن کل شهر است.
در روز بعد از رفتن کارگران آذر آب به هپکو در روز بیست و هفتم شهریور نیز ما شاهد صحنه زیبای راهپیمایی کارگران واگنسازی پارس از محل کارخانه هپکو تا بلوار واگن پارس در اعتراض به ضرب و شتم کارگران هپکو و در حمایت از آنان بودیم. این چنین است که شهر اراک به صحنه اعتراض و همبستگی کارگری تبدیل شده است.
حمله به کارگران هپکو در سطح اجتماعی نیز بازتاب وسیعی داشته است. تشکلهای مختلف کارگری و نهادهای مبارزاتی اجتماعی در تلگرام از جمله سندیکای واحد، سندیکای نیشکر هفت تپه، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، سندیکای نیشکر هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران و گروههای ۱۹ اسفند، اتحاد بازنشستگان ایران، شورای بازنشستگان ایران، اتحاد کارگر و معلم در این رابطه بیانیه داده و اعلام انزجار کرده اند.
نکته سوم اینست که هم اکنون کارخانجات بسیاری در شهر اراک با معضلات مشابهی چون به بحران کشیده شدن تولید کارخانجات و بیکار شدن از کار و نپرداختن دستمزدهایشان روبرویند. این موضوع خود بستر فضای گسترده تری از اعتراض در این شهر را بوجود آورده است. از جمله در همین مدت علاوه بر هپکو و آذر آب در بیست و پنجم شهریور ماه کارگران آلومنیوم اراک نیز تجمع داشتند. در عین حال بسیاری از مردم شهر اراک نان آورانشان در همین کارخانجات شاغلند و فشار مستقیم بیکاری و نپرداختن دستمزدها بر گرده بخش بسیاری از مردم تحمیل میشود.
آنچه امروز در هپکو میگذرد، آنچه در دیگر کارخانجات شهر اراک میگذرد، ادامه همان داستانی است که در نیشکر هفت تپه و گروه ملی فولاد اهواز و بسیاری از مراکز کارگری دیگر شاهدیم. این شرایط بر همبستگی وسیع کارگران و حمایت وسیع مردم شهر اراک از مبارزات کارگران هپکو و آذرآب و از دیگر کارخانجاتی که به اعتراض بر می خیزند است. این شرایط تاکیدی بر دخالت فعال خانواده ها به عنوان یک نیروی مهم در قدرتگیری مبارزات کارگران و جلب حمایت های وسیع اجتماعی است. این شرایط تاکیدی بر همبستگی سراسری در سطح جامعه از اعتراضات هپکو و از اعتراضات کارگری است.
مبارزات کارگران هپکو تا همین جا یک پیشروی مهم برای جنبش کارگری است. گسترش اعتراضات سراسری یک شکل عملی همبستگی با مبارزات کارگران هپکو و ایستادن در برابر سرکوبگری های حکومت است. حمله به صف کارگران هپکو باید با انزجار وسیع اجتماعی روبرو شود و هشت کارگر بازداشتی هپکو باید بدون قیدو شرط آزاد شوند و پرونده های امنیتی تشکیل شده برای کارگران هپکو و آذرآب و احضار ها و تهدیدها باید فورا متوقف شود.
و بالاخره اینکه کارگران هفت تپه آلترناتیو اداره شورایی را بعنوان یک راه مهم مقابله با بساط دزدسالار حاکم جلو آوردند و پرچمش را اسماعیل بخشی برافراشت. این گفتمان راهکاری برای همه کارگران و همه مردم است. کارگران هپکو، کارگران آذرآب، کارگران آلومنیوم اراک، کارگران واگن سازی پارس و کارگران در بسیاری از مراکز کارگری دیگر با قدرت شوراهایشان میتوانند به بساط دزدسالار حکم در کارخانجات پایان دهند. شوراهای کارگری را باید در همه جا برپا کرد.*
*****************
بازگشایی مدارس و تشدید فضای اعتراض.
روزهای آخر شهریور است و چند روز بیشتر به بازگشایی مدارس نمانده است. اول مهر نزدیک به سیزده میلیون دانش آموز وارد سال تحصیلی جدید میشوند و مشکل فرستادن بچه ها به مدرسه به دغدغه مهم خانواده ها و در واقع کل جامعه تبدیل شده است. همه جا بحث از گرانی است. بحث از افزایش سرسام آور قیمت لوازم تحصیل است و هنوز آمار دقیقی از اینکه امسال چه تعداد دیگری از کودکان از چرخه تحصیل خارج خواهند ماند در دست نیست. اما گرانی ها و پایین آمدن هر روز بیشتر قدرت خرید مردم، بیکاری میلیونی و موج وسیع بیکار سازیها، پرداخت نشدن ماهها دستمزد به کارگران و تبدیل شدن آن به نرم جامعه، و محروم بودن جامعه از حداقل بیمه های اجتماعی از جمله حق تحصیل رایگان برای همه کودکان همه و همه حاکی از محروم شدن کودکان بیشتری از تحصیل و پیوستن آنها به صف کودکان کار و خیابان است. گزارشات از بالارفتن بییشر و افزایش شوک آور آمار کودکان محروم از تحصیل حکایت میکند. و این یک درد و یک فاجعه بزرگ است که زمزمه های اعتراض در کل جامعه را بیشتر کرده است. در نتیجه در شرایطی که جنبش اعتراضی کارگری هر روز ابعاد گسترده تری بخود میگیرد و کل جامعه در تلاطم اعتراضی بسر میبرد. بازگشایی مدارس که در دل خود موجی از خشم و اعتراض را نهفته دارد میتواند یک اتفاق سیاسی مهم قلمداد شود. از جمله هم اکنون کارزاری گسترده بر سر خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان در جریان است. و در کنار آن کارزار نه به جمع آوری کودکان کار با تاکید بر حق تحصیل رایگان و داشتن معیشتی انسانی برای همه کودکان به جلو میرود. معلمان در صف جلوی این کارزارها قرار دارند. معلمان در مبارزات تا کنونی شان از جمله اعتصابات قدرتمند سراسری خود مهر این خواست را در صدر خواستهای کل جامعه کوبیده اند. در همین راستا یک فراخوان معلمان به خانواده ها و به کل جامعه فراخوان “شهریه ندهید” است که در چند ماه اخیر به گفتمانی در سطح جامعه تبدیل شده است. بعلاوه معلمان از هم اکنون دارند قرار و مدار تجمعات اعتراضی خود برای روز معلم که سیزده مهر است را میگذارند و تا هم اکنون در دو استان کرمانشاه و البرز معلمان زمان و مکان تجمع خود را تعیین کرده اند. یک گفتمان مهم حول این تجمعات “تحصیل رایگان برای همه کودکان ” است. وسیعا از خواستها و مبارزات معلمان باید حمایت و پشتیبانی کرد.
معلمان با کارزارهایشان به استقبال سال تحصیلی جدید میروند
معلمان با کارزارهای مبارزاتی شان به استقبال اول مهر میروند و قرار و مدارهای تجمعات اعتراضی شان میگذارند. خواستهای معلمان سه محور اساسی دارد. یکی در دفاع از معیشت و زندگی و تاکید بر خواستهایی چون افزایش حقوقها به بالای خط فقر هفت میلیونی، درمان رایگان برای همه، ایجاد تسهیلات برای تامین مسکن و پایان دادن به دزدی ها و برگردانده اموال بسرقت رفته به صندوق فرهنگیان است.
محور دوم خواستهای معلمان حول خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان و آموزشی با کیفیت و با استاندارد بالا است. در این راستا معلمان از جمله بر خواستهایی چون پایان دادن به کالایی شدن آموزش و طبقاتی بودن آن، لغو مدارس خصوصی، امن سازی مدارس و آموزش و پرورشی شاد و انسانی تاکید میکنند. در راستای همین خواستها و اعتراضات سخنان اخیر محسن حاجی رضایی وزیر آموزش و پرورش، در جلسه هیئت وزیران در بیستم شهریو مبنی بر ممنوعیت تحصیل دانش آموزان غیرادیان رسمی با موجی از اعتراض در گروههای مختلف معلمان در تلگرام روبرو شد. او اعلام کرد : “اگر دانش آموزان اظهار کنند که پیروان ادیان دیگری بجز ادیان رسمی کشور هستند و این اقدام آنها به نوعی تبلیغ محسوب شود، تحصیل آنها در مدارس ممنوع است.”. سخنان فاشیستی وی بازتاب اعتراضی وسیعی در میان معلمان داشت.
محور سوم اعتراضات معلمان علیه امنیتی کردن مبارزات و برای آزادی معلمان زندانی، کارگران دربند و همه زندانیان سیاسی است. یک کارزار مهم معلمان اعتراض علیه امنیتی کردن مبارزات و در همین راستا به صدور احکام ظالمانه برای فعالین کارگری، معلمان و تمامی فعالین اجتماعی است. در این کارزارها معلمان در بیانیه های مختلفی اعتراض خود را اعلام کرده و بر خواستهایی چون لغو پرونده های امنیتی تشکیل شده برای تمامی فعالین اجتماعی، علنی شدن برگزاری دادگاهها، آزادی بدون قیدو شرط و بدون وثیقه معلمان، کارگران و همه زندانیان سیاسی و حق تشکل، حق اعتصاب، حق تجمع و آزادی بیان و عقیده به عنوان حقوق مسلم کل جامعه تاکید کرده اند. از جمله معلمان بدنبال احکام وحشیانه صادره برای بازداشت شدگان هفت تپه بر آزادی بدون قید و شرط اسماعیل بخشی و حامیان هفته تپه تاکید کرده و در پاسخ به دستور رئیسی جلاد مبنی بر بازبینی احکام صادر شده برای آنان، اعلام داشتند که علاوه بر پرونده های هفت تپه باید احکام ظالمانه صادر شده برای معلمان، کارگران و همه زندانیان سیاسی در دادگاهی علنی مورد بازبینی قرار گیرد. نمونه اخیر چنین بیانیه ای، بیانیه شورای هماهنگی تشکیل های صنفی معلمان تحت عنوان ” خط سرکوب فعالان صنفی” است که در آن معلمان اتمام حجت کرده اند. در این بیانیه اولین اعتراض شورای هماهنگی فرهنگیان به متفق القول بودن وزارات اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه، قوه قضایی و نهادهای زیر مجموعه آموزش و پرورش از جمله حراست و “هیات رسیدگی به تخلفات اداری” در سرکوب اعتراضات معلمان به جای پاسخگوی به خواستهای حق طلبانه آنان است. در بخشی از این بیانیه چنین آمده است: “صدور حکم زندان و شلاق برای فعالان صنفی که یادآور احکام قرونوسطایی است نشان از اوج این سرکوبهاست. قوه قضاییه بهجای اینکه در برخورد با فاسدان و دزدان جدی باشد اراده کرده است هر صدای منتقد و مستقلِ عدالتخواه را در نطفه خفه کند”.
در ادامه در بیانیه شورای هماهنگی فرهنگیان به لیستی از احضارها، تهدیدات، حکم صادر کردن ها در استانهای مختلف و نیز به تشدید فشار به معلمانی که از قبل در بازداشت بسر میبرند اشاره شده و این شورا اعتراض خود را به تشدید سرکوبگری های رژیم و پرونده سازی سیستماتیک برای فعالین اجتماعی اعلام کرده است. در خاتمه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان نسبت به تداوم این سرکوبگری ها اولتیماتوم داده و مینویسد: “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران خواهان آزادی بی قید و شرط تمام معلمان زندانی است و نسبت به عواقب پروندهسازی علیه فعالان صنفی هشدار جدی میدهد. نهادهای امنیتی باید بدانند که تهدید و زندان و ارعاب و پرونده سازی برای کنشگران صنفی راه خاموش کردن مطالبه گری نیست، چراکه پروندههای محدود معلمان صنفی و زندان افکندن چندتن از بهترین معلمان تلاشگردر سالهای۹۳ و ۹۴، اینک به بالغ بر پنجاه پرونده مختومه و باز رسیده است. کنشگران صنفی با این پروندهسازیها و اتهامات دروغین، از مطالبه گری، حقطلبی و عدالتخواهی دست نمیکشند ولو نهادهای امنیتی و قضایی، حراستها و هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری ،با اهرم فشار و پرونده سازی برایشان مشکل بتراشند! کنشگران صنفی و فرهنگیان نه تنها یاران دربند خود را رها نکرده بلکه از آنان درس شجاعت و فداکاری در راستای بهبود وضعیت معیشتی معلمان و بهسازی ساختار نظام آموزشی میگیرند. ما با صدای رسا میگوییم اگر مطالبهی حق در راستای کرامت انسانی و بهبود معیشت همگان جرم است و اگر مطالبه عدالت آموزشی و دفاع از حقوق کودکان محروم، جرم است، شما میتوانید برای ما پروندهسازی و علیه ما کیفرخواست صادر کنید ما را اخراج نمایید به بند بکشید و تبعیدمان کنید؛ اما بدانید ما لحظهای از مطالبه گری و عدالتخواهی دست نخواهیم کشید.”.
با چنین کارزارهایی و با چنین اولتیماتوم هایی معلمان به استقبال سال تحصیلی جدید میروند. معلمان با چنین خواستها و اعتراضاتی، اعتراض کل جامعه را نمایندگی میکنند و ضروری است مورد حمایت همه مردم قرار گیرند.*
انترناسیونال ۸۳۴
شهلا دانشفر