جمعه گذشته، چهارم مرداد (۲۶ ژوئیه) در آستانه چهلمین سالگرد برگزاری نماز جمعه، چند تن از امامان جمعه در شهرهای مختلف در خطبه های نماز جمعه از خلوت شدن نماز جمعه سخن گفتند. احمد خاتمی در خطبه های نماز جمعه در تهران گفت: “رسانهها چه مکتوب چه فضای مجازی، نماز جمعه را تخریب نکنند، خوشحال نباشند که نماز جمعه خلوت شده است. الحمدالله صدا و سیما در میدان است”.
ستونهای عمارت اسلامی شان پوسیده و در حال فرویزی است. نماز جمعه ها که بقول احمد خاتمی «تریبون ولایت» است حتی خودی هایشان را هم بسیج نمیکند. این را نمیتوان پنهان کرد. او ناخواسته به همین واقعیت اشاره کرده است.
رندی یکی از صفات آخوندهاست اما تنها صفت آنها نیست. از دیرباز، در نگاه جامعه، این قشر به حماقت نیز شهره بوده اند. گاه گافی میدهند و تصویر واقعی از حکومت، از نفرت عمیق مردم از آخوند و از مذهب را بروز میدهند و روحیه ضعیف شان را بنمایش میگذارند. پیشتر جوادی آملی در پی حوادث دیماه ۹۶ گفت: “اگر مردم قیام کنند ما را به دریا میریزند”. او هم به همین واقعیت اعتراف کرد؛ به اینکه حکومت شان پوشالی است و مردم در کمین شان هستند و سقوط شان قریب الوقوع است. اعتراف احمد خاتمی هم از همین جنس است. وی به فرو ریختن ستون های معنوی حکومت اعتراف میکند، به اینکه رژیم حتی قدرت بسیج خودی ها و مزدوران و عمله و اکره اش را هم ندارد.
در بهمن ماه سال ۹۶ دو تن از خطیبان نماز جمعه یعنی احمد خاتمی و سید رضا اکرمی به ترتیب در گفتگو با شبکه تلویزیونی المنار و خبر آنلاین گلایه کردند که در تهران با ۱۰ میلیون جمعیت فقط ۲۰ هزار نفر در نماز جمعه شرکت میکنند. اکنون پس از گذشت یک سال و نیم از این اظهارات تعداد شرکت کنندگان در نماز جمعه بسیار کمتر از آنهم شده است. با این احتساب که اکثریت شرکت کنندگان در نماز جمعه خودی و یا دولتی و ماموراند می توان حدس زد که رقم واقعی شرکت کنندگان در این مراسم چقدر ناچیز است.
علیرغم پرورش چند صد هزار آخوند و سازمان دادن نیروهای بسیجی، سپاهی، امنیتی و اطلاعاتی و دیگر مزدوران و جیره خواران رژیم حکومت توان پر کردن میدان های نماز جمعه با ظرفیت چند صد نفره و یا چند هزار نفره را هم ندارد. حکومت حتی قدرت بسیج نیروهای خودی را هم از دست داده است. آه و فغان امامان جمعه برای خلوتی نماز جمعه ها به همین واقعیت اشاره دارد. خلوتی نماز جمعه انعکاسی از نفرت عمیق مردم از حکومت، رشد جنبش سرنگونی و ایجاد تزلزل در صفوف نیروهای مزدور آن است.
علیرغم تشدید بگیر و ببندها و سرکوب فعالین جنبش های سیاسی و اجتماعی و مدنی و صدور احکام زندان برای آنها و تشدید فشار به زنان برای رعایت پوشش اسلامی، جامعه به مارش خود برای بزیر کشیدن حکومت ادامه میدهد. بی روحیه گی و درماندگی نیروهای رژیم و عدم توانایی برای بسیج نیروهای خودی برای نماز جمعه ها از اینجا ناشی میشود. هر چه تنفر مردم از رژیم بیشتر میشود و جنبش سرنگونی حلقه محاصره حکومت را تنگ تر میکند، این علائم بیشتر نمایان میشوند. خالی شدن “تریبون ولایت” و آه و فغان احمد خاتمی و استمداد از صدا و سیما برای چاره جویی، نمایشی از وضعیت رو به احتضار حکومت است. جامعه عزم کرده است که کار رژیم را یکسره کند. این را کودن ترین نمایندگان حکومت هم متوجه شده اند.*
انترناسیونال ۸۲۷
خلیل کیوان