هفته گذشته، هفته ای پر تلاطم از مبارزات کارگران و مردم معترض در سطح جامعه بود. مردم به جان آمده از فقر، گرانی، تبعیض و بساط دزدسالار حاکم همواره منتظر فرصتی هستند تا بیرون بریزند و اعتراضشان را اعلام کنند. در شب ٢۶ اردیبهشت بعد از بازی فوتبال در چند شهر شمار بسیاری از مردم به خیابان آمدند و شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند. روز بعدش نیز در شهرک قدس مردم با شعار مرگ بر گرانی، نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم، دست به اعتراض زدند. این در حالیست که کارگران و مردم هر روز سازمانیافته تر و معترض تر به میدان می آیند. برگزاری یک اول مه باشکوه و رزمنده، تجمعات سراسری معلمان در دوازدهم اردیبهشت، کارزار رقص و شادی در مدارس، تجمع اعتراضی دانشجویان در دانشگاه تهران و گسترش دامنه اش به دانشگاههای دیگر علیه حجاب اجباری و علیه امنیتی کردن مبارزات، همه و همه حرکت پر شتاب جامعه برای رهایی از شر جهنم جمهوری اسلامی و برای داشتن جامعه ای شایسته انسان را به نمایش میگذارد.
بحران اقتصادی حکومت بیش از هر وقت تمام تار و پود جامعه را زیر فشار گرفته است. امروز بحث بر سر سونامی گرانی است. قدرت خرید مردم هر روز کمتر میشود. این وضعیت زندگی و معیشت مردم را در چنگال خود خرد میکند. از جمله با فلج شدن اقتصاد کشور هر روز کارخانجات بیشتری به تعطیلی کشیده شده و کارگران بیشتری از کار بیکار میشوند و بیکاری عظیم میلیونی آنهم در اوج بی تامینی اجتماعی به یک فاجعه بزرگ انسانی تبدیل شده است. در حالیکه تمام تلاش حکومت اینست که همه کازه کوزه ها را بر سر تحریم ها بشکند و با گرفتن شمشیر جنگ بر روی سر مردم، اعتراضات آنها را به عقب بکشد، مردم به خیابان می آیند و با شعار “مرگ بر دیکتاتور” کل حاکمیت را به عنوان مسبب همه فجایعی که بر سر جامعه آمده مورد نشانه قرار میدهند. مردم با این شعار در واقع صدای اعتراضشان را به ۴٠ سال فقر و فلاکت و حاکمیت جهل و خرافه و آپارتاید جنسی بر گرده جامعه اعلام کردند. به عبارت روشنتر مردم در مبارزات هر روزه شان دارند پایه ای ترین ارکان حکومت اسلامی و قوانینش را به چالش می کشند و اعتراضشان به کل نظام جنایتکار مذهبی و دزدسالار سرمایه داری حاکم است.
اما نکته شورانگیز اینجاست که طبقه کارگر امروز با گفتمان های آزادیخواهانه و برابری طلبانه در جلوی صحنه سیاسی جامعه قرار گرفته و با عروج آن این کمونیسم و حزب است که به عنوان شکل تعین یافته اش به جلو گام بر میدارد. قطعنامه های روز جهانی کارگر به عنوان پلاتفرم جامعه برای مبارزاتش، نمودی آشکار از این واقعیت است. در دل این شرایط است که گفتمان “اداره شورایی” که فریادش از دل مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه و با صدای رسای رهبری چون اسماعیل بخشی بلند شد، به عنوان آلترناتیوی مقابل کل جامعه قرار گرفت. در چنین شرایطی است که در این هفته بار دیگر شعار مرگ بر دیکتاتور در خیابانها طنین انداخت که حاکی از روند انقلابی است که جامعه ای انسانی را فریاد میزند. زنده باد انقلاب!*
انترناسیونال ۸۱۷
شهلا دانشفر