جدید ترین
zendan

جان تعدادی از زندانیان سیاسی در خطر است

به کارزاری که در حمایت از آنان شروع شده بپیوندیم

wpi-Logoروز ۲۹ آذرماه نامه ای با امضای حدود شصت نفر از خانواده های زندانیان سیاسی، خانواده های جانباختگان دهه شصت تاکنون و تعدادی از زندانیان سیاسی قدیمی خطاب به زندانیانی که در اعتصاب غذا به سر میبرند از جمله خطاب به آرش صادقی، مرتضی مرادپور، علی شریعتی، سعید شیرزاد، مهدی طاهری نوشته شده و ضمن حمایت قاطع از اعتراض به حق آنها خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط آنها و کلیه زندانیان سیاسی شده اند. در این طومار به پرونده تک تک این عزیزان و پوچی احکامی که به آنها داده شده اشاره شده و در عین حال از آنها خواسته شده که دست از اعتصاب غذا بردارند.

این زندانیان که بعضا ۶۰ روز از اعتصاب غذایشان میگذرد در وضعیت خطرناکی قرار گرفته اند. باید فشار به جمهوری اسلامی را بیشتر کرد تا به خواست به حق آنها گردن بگذارد. یکصدا و همراه با این کارزار باید خواهان جامعه ای بدون زندانی سیاسی و بدون اعدام و شکنجه شد. باید خواهان لغو جرم امنیتی برای اعتراضات شد. باید صدای این زندانیان را در ایران و در سطح بین المللی رساتر کرد و شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد را همه جا طنین انداز نمود. باید چنان کارزار برای عملی شدن خواست های آنها و آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی را گسترش دهیم که دیگر هیچ زندانی مجبور به اعتصاب غذا نشود.

لازم به توضیح است که بسیاری از فعالین اجتماعی و فعالین کارگری از این کارزار حمایت کرده اند. طوماری ۱۷۰۰ نفره نیز در حمایت از آرش صادقی جمع آوری شده است.

دستگیری فعالین سیاسی و اجتماعی نشانه قدرت حکومت نیست. ناشی از وحشت از گسترش اعتراضات است. آنها میدانند چه خشم و عصیانی در جامعه زبانه میکشد. صفوف شکننده و بی آبروی خود را میبینند، از بن بست سیاسی و اقتصادی خود باخبرند و راه چاره را در تشدید فشار به فعالین میبینند. با اعتراض متحدانه و سراسری میتوان حکومت را از این تعرضات پشیمان کرد و عقب راند.

حزب کمونیست کارگری ضمن حمایت از کارزاری که در ایران براه افتاده، کلیه فعالین اجتماعی، کلیه خانواده های جانباختگان و زندانیان سیاسی، کلیه تشکل ها و نهادهای آزادیخواه و مردم معترض و حق طلب در ایران و کلیه سازمانها و احزاب و نهادهای مدافع حقوق انسان در سطح جهان را فرامیخواند فعالانه به این کارزار بپیوندید و جمهوری اسلامی را هرچه بیشتر تحت فشار قرار دهید.

 

حزب کمونیست کارگری ایران

۲ دیماه ۱۳۹۵، ۲۲ دسامبر ۲۰۱۶

 

نامه ضميمه از سوی خانواده هاي زندانيان سياسي در حمايت از زندانياني است كه اخيرا دست به اعتصاب غذا زده اند. اين نامه را در سطح وسيعي پخش كنيم و صداي اين خانواده ها را در همه جا منعكس نماييم.
منصوره بهکیش:
نامه‌ی سرگشاده به زندانیان عزیز و گرامی‌مان:

آرش صادقی، مرتضی مرادپور، علی شریعتی، سعید شیرزاد، مهدی طاهری و دیگر زندانیان در تهران و شهرستان‌ها که نام‌شان را به خاطر نداریم یا نمی‌شناسیم. این‌بار روی سخن ما با شماست، با همه‌ی شما عزیزان زندانی که اعتصاب غذا و بدتر از آن دوختن لبان را برای تحقق ساده‌ترین خواسته‌های برحق‌تان، از روی ناچاری برگزیده‌اید.
با تاسف فراوان در دورانی زندگی می‌کنیم که انسان‌های آزادی‌خواه و دگراندیش دارای کمترین حقوق انسانی خود هستند و شما را به دلیل همین محرومیت‌ها و بدون رعایت اولیه ترین اصول انسانی به زندان انداخته‌اند.
مگر شما خواسته‌تان چیست و به چه دلیل اعتصاب غذا کرده‌اید؛ آرش صادقی “به دلیل بازداشت و نقض مکرر قانون در روند پرونده‌ی خود و همسرش گلرخ ایرایی، دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است”، مرتضی مرادپور برای ” عدم اعمال ماده 134 قانون مجازات اسلامی در پرونده خود و ممانعت از آزادیش”، علی شریعتی “در اعتراض به اجرای حکم پنج سال زندان برای شرکت در تجمع مسالمت آمیز علیه اسید پاشی”، سعید شیرزاد “در اعتراض به عدم رعایت اصل تفکیک جرائم و وضعیت زندانیان بیمار و فقدان امنیت زندانیان سیاسی” لبانش را دوخته است، و محمدعلی طاهری برای این که محکومیت اش پایان یافته و آزاد نشده است و یاران او نیز در حمایت از وی، خود را به زندان اوین معرفی کرده و در همراهی با او اعتصاب غذا کرده‌اند.
همراهان گرامی،
شما برای اعتراض یا خلاصی از این وضعیت اسف‌بار، مجبور شده‌اید دست به اعتصاب غذا که آخرین دست آویز هر زندانی برای توجه بیشتر مسئولان به حق انسانی اوست، بزنید، ولی آیا گوش شنوایی برای رسیدگی به وضعیت شما وجود دارد؟! و شاید هم مسئولان زندان از این تصمیم شما بدشان نیامده است و منتظرند تا شما یکی یکی از هستی ساقط شوید، برای همین هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند. متاسفانه این شرایط دردناک مربوط به امروز و دیروز ما نیست و کمتر کسی است که نداند از ابتدای انقلاب ۵۷ تا کنون با بهترین و عاشق‌ترین جوان‌های مبارز و دلیر ما در زندان‌های تهران و شهرستان‌ها یا بیرون از زندان‌ها چه کرده‌اند و هنوز هم پاسخی بر چرایی و چگونگی این بی‌عدالتی‌ها نداده‌اند.
ما خانواده‌هایی که عزیزان‌مان را برای ساختن دنیایی انسانی از دست داده‌ایم یا زندانی سیاسی داشته یا داریم، با تمام وجود با شما احساس همدردی می‌کنیم و آرام و قرار نداریم و شبی نیست که با آرامش سر بر بالین بگذاریم و نمی‌خواهیم مرگ هدی صابر و شاهرخ زمانی‌ها دوباره در زندان تکرار شود. ما می‌دانیم که اعتصاب غذا حق شماست و از صمیم قلب به تصمیم شما احترام می‌گذاریم و آرزوی موفقیت برای‌تان داریم، ولی اعتصاب غذای «نامحدود» به چه قیمتی و در چه شرایطی؟! ما خانواده‌های زخم خورده و دادخواه اعتصاب غذای نامحدود را خودکشی می‌دانیم و به شدت با آن مخالفیم و دیگر طاقت نداریم.
ما می‌دانیم که برخی از شما برای همدردی و همراهی با ما خانواده‌ها به زندان افتاده‌اید و اگر خواسته‌ی ما برای‌تان مهم است، به درخواست ما پاسخ مثبت دهید. ما به شدت نگران سلامتی شما هستیم و از همگی شما صمیمانه تقاضا داریم که هرچه سریعتر به اعتصاب غذای خود پایان دهید و اجازه دهید برای تحقق اهداف انسانی‌تان، ما نیز همراه شما باشیم و به کمک همدیگر قدم برداریم.
واقعیت این است که اعتصاب غذا، زمانی اثربخش است که مورد حمایت مدافعان حقوق بشر داخلی و بین‌المللی قرار گیرد و متاسفانه در این شرایط که توان یا اراده‌ای قوی برای حرکتی بالنده و مردمی وجود ندارد، به ویژه «اعتصاب غذای نامحدود»، جز نابودی و فرسوده کردن نیروهای آزادی‌خواه و خوشحال کردن مسئولان حکومتی، نتیجه‌ای پایدار به دنبال ندارد.
اطمینان داشته باشید که درد شما درد ماست و ما نیز دغدغه‌ی ایرانی آزاد و بدون اعدام و زندان و شکنجه را داریم و پیگیرانه خواهان آزادی بدون قید و شرط شما و همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم، ولی نمی‌خواهیم شما انسان‌های شریف که بر حق خود برای آزادی ایستاده‌اید را از دست بدهیم. بی‌تردید مسئولیت مرگ شما یا هر آسیب جدی وارده به هر یک از شما عزیزان، به عهده‌ی مقامات مسئول جمهوری اسلامی ایران و سازمان‌ها و نهادهای مسئول بین‌المللی است و ما خانواده‌های آسیب دیده و دادخواه نیز از شاکیان عمومی شما خواهیم بود، ولی بگذارید این راه ناهموار را با هم طی کنیم.
پاینده و سرفراز باشیم
۲۹  آذر ۱۳۹۵
این درخواستِ فوری تعدادی محدود از زخمی شدگان داخل کشور است.
تعدادی از مادران و خانواده‌های خاوران و کشته شدگان دهه‌ی شصت:
فروغ تاج‌بخش (مادر لطفی)، پوران‌دخت مختاری و فریبا شریفی و روژیا افشار(مادر شریفی و دختر و نوه‌ی خانواده)، ناهید رضوی(مادر هنریار)، فاطمه فروتن(مادر زکی‌پور)، مینا سازور(مادر هاشم‌زاده)، هما زکی‌پور، فاطمه رياحي، زهرا رياحي، اطمه ریاحی، زه
را ریاحی، منصوره بهکیش، فریده امیرشکاری، مریم طالبی، منیژه گازرانی، فرنگیس عسگری، فرشته ارسطو، فیروزه خلفی، پروین گازرانی، معزز خواهشی، اعظم مقدس‌خو، طاهره لامعی، عاطفه لامعی، منور یوسف‌پور، حمیده قباخلو، اعظم کبریتی(خواهر حمید کبریتی)، مصطفی باواخانی (برادر مرتضی باواخانی)،
تعدادی از مادران و خانواده‌های کشته شدگان دهه‌ی هفتاد تا کنون:‌
گوهر عشقی (مادر ستار بهشتی)، مادر اسانلو، شهین مهین‌فر (مادر امیرارشد تاجمیر)، اکرم نقابی (مادر سعید زینالی)، شعله پاکروان (مادر ریحانه جباری)، شهناز اکملی و محمد کریم‌بیگی و مریم کریم‌بیگی (مادر و پدر و خواهر مصطفی کریم‌بیگی)، حوریه گلستانی (مادر بهنود رمضانی)، حوریه فرج‌زاده طارانی (خواهر شهرام فرج‌زاده طارانی)، کبری موسوی (مادر کیوان دامن‌کشان)، منزلت محمدی (مادر احمد نجاتی‌کارگر‌)، قدم‌خیر فرامرزی و غزل محمدی و ژیلا احمدی (مادر، همسر و خواهر شهرام احمدی)،
تعدادی از زندانیان سیاسی قدیمی:
علی‌اشرف درویشیان، اکبر معصوم بیگی، محسن حکیمی
تعدادی از خانواده‌های زندانیان سیاسی:
معصومه دهقان (همسر عبدالفتاح سلطانی)، ربابه رضایی (همسر رضا شهابی)، سیمین عیوض‌زاده (مادر امید علی‌شناس)، معصومه نعمتی و محمدحسین دائمی و انسیه دائمی و هانیه دائمی و محمد محمدی و حسین فاتحی (مادر، پدر و خواهران آتنا دائمی و دامادهای خانواده)

 

منبع: كميته مبارزه براى آزادى زندانيان سياسى

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *