مردم در هر دو دور انتخابات دروغین حکومتی برای تعیین جانشینی رئیسی قاتل که ادامه رأی به سرنگونی و مهمتر از آن به عمل در آوردن رأی خود در خیزشهای۹۶،۹۸ و انقلاب “زن، زندگی، آزادی”بود، حکومت را با بایکوت عمومی با بحران عمیقتر سیاسی و مشروعیت حاکمیتی مواجه کردند. در این دوره مردم دعواها و قمهکشیهای باندهای حکومتی بر سر جانشینی رئیسی را به خود قاتلان و دزدان واگذار کردند و با زدن تودهنیهایپیدرپی به کلیت نظام اسلامی، گامی محکم برای ضعیفتر کردن، بیاعتبارتر کردن و نزدیکتر کردن رژیم به سرنگونی برداشتند.
جامعه در هیچ لحظهای مبارزات خود علیه جمهوری اسلامی را تعطیل نکرد. در ادامه مبارزات علیه حکومت و با شروع معرکهگیریهای انتخاباتی، اعتراضات هفتگی بازنشستگان با شعار: “ما دیگه رأی نمیدهیم”، خواست سراسری بایکوت انتخابات حکومتی بیوقفه ادامه یافت. دیوارها پر از شعار علیه حکومت و انتخاباتش شد، زنان با قدرت تر بیحجابی را گسترش دادند و دههاهزار کارگر پروژههای جنوب و مناطق دیگر در بیش از ۱۲۰ شرکت با ادامه اعتصاب بزرگ خود، بر فشار علیه رژیم و سنگینتر کردن فضای سیاسی علیه مضحکه و مخمصه انتخاباتیاش افزودند.
با اتمام معرکهگیریهای انتخاباتی نیز و درست یک روز بعد از قدردانی پزشکیان از خامنهای،فضای سیاسی علیه جمهوری اسلامیبهخاطر صدورحکم اعدام شریفه محمدی به رنگ تنفر و انزجار و اعتراض عمیقتر و گستردهتری در آمد و مردم اینگونه به تمامیت حکومت آدمکشان و بازیهایعوامفریبانه باندهای جنایتکار اعم از اصولگرا و اصلاحطلب و غیره که علیه جامعه متحد شدهاند، پاسخدادند.
حکومت نیز در مقابل، همه باندهای جنایتکار خود را برای مقابله منسجمتر با مردم به میدان آورد و علیرغمقمهکشیهایی که در دوران معرکهگیریهای انتخاباتی علیه یکدیگر به راه انداخته بودند،در کلیت در کنار یکدیگر و در برابر مردم سرنگونیطلب و انقلاب جاری قرار گرفتند.
خامنهای با باور به اینکه آوانس دادن به جریان از قدرت رانده شده اصلاحطلب و ایجاد نوعی دوقطبی کذایی میتواند به نمایشات انتخاباتی رونق و اعتباری دهد و با عوامفریبیها و وعدههای دروغین نامزد بهاصطلاح قطب مقابل اصولگرایان که بیش از همه مورد تنفر و انزجار جامعه است، از فشار اعتراضات مردم و خطر سرنگونی بکاهد، پزشکیان نامزد اصلاحطلبان را وارد میدان کرد و در پایان سیرکگردانیها او را از صندوق (جعبه مارگیری) بیرون کشید.
پزشکیان بر خلاف هارتوپورتکردنهای دروغین باند بیاعتباراصلاحطلبان در برابر باند اصولگرایان و وعده و وعیدهایی که برای تغییر میدادند، با افسارش در دستخامنهای به زمین مسابقه وارد شده بود و چه در دوران تبلیغات انتخاباتی و چه بلافاصله بعد از درآوردهشدنش از صندوق و همچنان که تا امروز ادامه داده و تا پایان دوره ریاستجمهوریاش (چنانچه عمر حکومت به پایان نرسد) ادامه خواهد داد، این افسار بر گردنش خواهد بود.
پزشکیان که قبل از انتصابشدن از سرسپردگیاش به خامنهای و ذوبشدگیاش در او و نداشتن هیچ برنامهای غیر از اجرای فرامین او میگفت، بلافاصله بعد از انتصابش از خامنهای قدردانی کرد و صراحتاً اعلام کرد که اگر خامنهای نبود، نام او از صندوق بیرون کشیده نمیشد! این مهره افسار زده شده همچنان کهخامنهای او را ملزم و موظف به پیروی مطلق از نظرات و دستورات خودکرده است، با ابراز مواضع خوددررابطهبا امور داخلی و منطقهای، ثابت کرده که هیچ تفاوتی با رؤسای جمهور پیشین حکومت اسلامی پایگاه و رأس تروریسم اسلامی و حکومت قتل و کشتار و جنایت و تباهکننده زندگی مردم به طور عموم در منطقه و به طور اخص در ایران ندارد.
رئیسجمهور تازه از صندوق مارگیری بیرون کشیده شده، همانطور که خامنهایقبلاًدررابطهبا انتخاب وزرای دولتی هشدار داده بود، جرئت و حق انتخاب مهرهها برای کابینه دولت را ندارد و آنطور که از اعلام شرکتنکردن افرادی مانند ظریف و آذری جهرمی از وزرای دولت روحانی در دولت پزشکیان با توجیه اینکه “دولت جدید باید جوانگرا باشد” بر میآید و بعلاوهباتوجهبه گفته رمضانزاده مهره دیگر اصلاحطلب و سخنگوی دولت خاتمی که”پیرمردان باید دور پزشکیان را خالی کنند تا نسلی جدید از جوانان و زنان امید را در دل مردم زنده کنند”، مشهود است هشدارهای خامنهای جدی هستند و باند اصلاحطلب در دولت به بازی گرفته نخواهد شد.
دولت پزشکیان طبق تذکرات و اخطارهای خامنهای که در قالب “توصیهها” داده میشوند، باید دولتی از نوع دولت رئیسی باشد و همه شواهد و قرائن از نحوه رفتارها و دیدارها با مقامات قضائی، امنیتی، انتظامی و حکومتی و همچنین تماسها با رؤسای جمهوری مانند پوتین و بشار اسد و ارسال نامهها به حسن نصرالله رئیس تروریستهایحزباللهو اسماعیل هنیه رئیس حماس نشان از دولتی کاملاًفرمانبردارخامنهای با ویژگیها و قابلیتهای سرکوبگرانه و وحشیانه و آماده خونریزی در میدان مقابله با مردم داخل و تأمینکننده امکانات مالی و نظامی برای تروریستهای اسلامی و بند و بستهای نظامی، امنیتی در قالب روابط اقتصادی با دولتهایی مانند روسیه وچین دارد.
دولت پزشکیان از نظر مضمونی و ساختاری و چینشی تفاوتی با دولت رئیسی نخواهد داشت. دولت رئیسی، دولت ولایتفقیه و دولت بهاصطلاحیکدست باند اصولگرایان وابسته به خامنهای بود. پزشکیان هم نمیتواندمهرهای متفاوت با رئیسی باشد و بهاصطلاحدولتش هم نمیتواند ترکیبی مرکب از غیر از اصولگرایان داشته باشد. اما از نظر شرایط سیاسی و توازن قوای میان حکومت و جامعه امروز و مقایسه آن با سه سال پیش که رئیسی به ریاستجمهوری رسید، موقعیت پزشکیان بسیار ضعیفتر و شکنندهتر خواهد بود.
ریاستجمهوری پزشکیان حتی مورد حمایت اقلیتقابلتوجه وابستگان حکومتی نیست. امروز در دستگاه حاکمیتیچنددستگیهای جدیدیشکلگرفته که در دوران انتخابات رئیسی موجود نبودند. همین حالا باند پایداریطرفدار جلیلی و نواصولگرایانطرفدار قالیباف با پزشکیان سر جنگ و ناسازگاری دارندچیزی که در دوران به ریاستجمهوری رسیدن رئیسی کمتر مشهود بود.
و مهمتر اینکه در طرف مقابل کل حکومت، مردمی با عزم جزم برای سرنگونی آن قرار گرفتهاند که ادامه فشارشان بر حکومت را قبل از هر کسی بر پزشکیان وارد خواهند کرد. پزشکیان بیتردیددرماندهتر از رؤسای جمهوری پیشین حکومت در برابر انقلاب خواهد بود و چه پزشکیان رئیس دولت باشد و چه هر جنایتکار دیگری، هر روز که بگذرد روند سرنگونی رژیم سریعتر خواهد شد.