پیامهایی از  فعالین حزب در  ایران به مناسبت سالگرد تشکیل حزب کمونیست کارگری

کارگر کمونیست ۸۰۸

پیام یاشار سهندی

با درود های بسیار

همه ما واقفیم زمانی که حزب کمونیست کارگری پایه­اش ریخته شد اعلام کرده بودند که کمونیسم و تاریخ به پایان رسیده است. کسی که پایه این حزب را ریخت، منصور حکمت، همان زمان اعلام کرد: “دنیا بدون خطر سوسیالیسم به چه منجلابی تبدیل میشود.” و شاهدیم که دنیا وقتی به اراده تصمیم گیرندگانی اداره میشود که هدفشان تنها و تنها تضمین سود سرمایه است، به چه جای مهیبی تبدیل میشود وقتی خطر کمونیسم کم رنگ میشود. جنگ، تبعیض و بیحقوقی در همه ابعادش، توسعه یافته است. اما همه واقعیت این نیست.   وجود حزب کمونیست کارگری روی دیگر واقعیت است. حزبی که هدفش خطری برای سرمایه داری و امیدی برای زندگی کل بشریت است.  حزبی که مدام تاکید داشته که چپ اجتماعی قوی در بطن جامعه ایران فعال است و در یک سال گذشته این مهم خود را به عیان نشان داده است. در ایران انقلابی شکل گرفته که زیباترین شعار بر پرچمش نقش بسته است؛ زن زندگی آزادی.  منصور حکمت گفت اساس سوسیالیسم انسان است و امروز انقلابی بر اساس انسانیترین شعار شکل گرفته است، و  حزب ما در کشیده شدن اوضاع به این نقطه نقش داشته است. حزبی که تنها هویتی را که برسمیت شناخته هویت انسانی بوده است.  با سرنگونی جمهوری اسلامی به اراده یک انقلاب، بار دیگر کمونیسم به نقطه امید مردم دنیا تبدیل خواهد شد و آنگاه تاریخ را نه تصمیم گیرندگان سرمایه بلکه توده مردمی رقم خواهند زد که همه چیز را تحت اراده خود گرفته اند. و این هدف حزب ما، حزب کمونیست کارگری است. زنده باد همه شما که در راه چنین هدفی در صفوف این حزب تلاش و در راه چنین هدفی انسانی مبارزه میکنید.

پیام مهران محبی از ایران

گرامی باد سی و دومین سالروز تشکیل حزب کمونیست کارگری ایران

سی و دو سال از تشکیل حزبی که منصور حکمت متفکر و رهبر متأخر جنبش کمونیسم کارگری و کمونیسم مارکس، بنیانگذارش بود می گذرد. ما کمونیستهای متشکل در این حزب از رهبران و کادرها تا اعضاء و دوستداران آن مفتخریم که حزب را سرپا و با روحیه نگه داشته ایم و آن را به حزب کارگران و همه انسانهای آزادیخواه، برابری طلب و خواهان محو هر گونه تبعیض از جامعه، و حزب دخالتگر در همه عرصه های اعتراضی و مبارزاتی تبدیل کرده ایم.

متأسفانه منصور حکمت خیلی زود از میان ما رفت و وظیفه سنگینی که در مبارزه علیه سیستم ضد انسانی سرمایه داری و انواع ایدئولوژی ها و بنیانهای فکری تبعیض آمیز ناسیونالیستی، مذهبی و خرافی و مبارزه علیه انحرافات چپ غیر اجتماعی و گشودن افقهای روشن در برابر چپ و کمونیسم و انسانگرائی کمونیستی بر دوش می کشید را به ما سپرد.

اگر امروز منصور حکمت زنده بود، مطمئنا جنبش کمونیستی به طورکلی و حزب کمونیست کارگری به طور اخص شرایط و موقعیتی بهتر و قویتر داشت. اما ما کمونیستهای حزب کمونیست کارگری بر خود می بالیم که توانسته ایم علی رغم فقدان فیزیکی منصور حکمت، با اتکاء به تئوریها و سیاستهائی که او تبیین و چراغ راهنمای مبارزه کمونیستی قرار داد، به مبارزه و به حرکت رو به جلو ادامه دهیم.

این یک بیان احساسی بر آمده از آرزوها و هیجانات برای دادن اعتماد به نفس به خود نیست، یک ادعای واقعی است. ما حزبی به معنای واقعی خلاف جریان بوده و هستیم. از جنبه تئوریکی و موضعگیرهای سیاسی بدون چشم پوشی و تخفیف و قاطعانه در برابر هر انحراف و سیاست ضد انقلابی و ضد انسانی ایستاده و آن را نقد کرده ایم و از جنبه عملی نیز تمام تلاش خود را بر ایجاد اتحاد و همبستگی در اکسیونها، تجمعات و تظاهراتها علیه جمهوری اسلامی، علی رغم اختلافات سیاسی و تعلقات طبقاتی و اجتماعی میان معترضان به حکومت، بکار گرفته ایم.

ما حزب سازمانده اعتراضات هستیم. این را دیگر جمهوری اسلامی هم مجبور به اذعانش شد. اعتراضات کارگران و معلمان، اعتراضات بازنشستگان، مبارزات زنان و جوانان و مدافعان حقوق کودکان و رنگین کمانیها و هر اعتراض و مبارزه ای طی چندین دهه علیه شرایط موجود و علیه حاکمیت جمهوری اسلامی، آثار سیاسی، فکری و تبیینات حزب کمونیست کارگری را بر خود دارد.

بیش از یک سال است انقلابی در جریان است که سه دهه پیش منصور حکومت با درک دقیق از ماهیت و هویت جمهوری اسلامی و روند مبارزات جامعه علیه آن، ویژگیهایش را پیش بینی کرد.  انقلاب “زن، زندگی، آزادی” ، انقلابی است که منصور حکمت پیشتر ویژگی زنانه بودن آن را پیش بینی کرد و حزب کمونیست کارگری تمام تلاش خود را برای به وقوع پیوستن آن به کار گرفته و برای به پیروزی رساندنش بی وقفه مبارزه می کند.

بیش از یکسال از انقلاب می گذرد. حزب کمونیست کارگری، چهره آزادیخواهانه، برابری طلبانه و انسانی انقلاب را که با شعار زن زندگی آزادی خود را بیان کرد و مردم  در اعتراضات هر روزه خود تداومش را فریاد میزنند، با رجوع به مضمون و محتوای واقعی این شعار جلوی چشم جامعه و کل جهان قرار دارد و به آن عمق بخشید.  بر خلاف جریاناتی که خود  را چپ میخوانند اما با ژست اینکه این شعار گویا نیست، نفی اش کرده و هر جا که بتوانند روی این شعار خط میکشند.

انقلاب جاری به خاطر ویژگیهای انسانیش مورد حمایت بشریت متمدن جهان قرار گرفته و تاکنون خیلی از سران و سیاستمداران دولتهای غربی مجبور شده اند که به رسمیتش بشناسند و  لحنشان را  نسبت به جمهوری اسلامی تغییر دهند.

حزب کمونیست کارگری از زمان تأسیش تا حالا پیشرویهای بسیاری کرده است. در زمینه سیاسی و فکری و توانمندی در تشخیص مسیر درست و عبور قدرتمند از تندپیچ های مبارزاتی موفق و بالنده بوده و در هدایت جنبش سرنگونی طلبی  نقش مؤثری داشته است.

موقعیت امروز حزب کمونیست کارگری حاصل کار و تلاش همه رهبران ، کادرها و اعضاء حزب است، اما نقش حمید تقوائی در تعیین خطوط حزب و هدایت آن ویژه بوده است. به حمید تقوائی به طور ویژه زنده باد می گویم و دستش را به گرمی می فشارم.

حزب ما امروز موقعیت و وظیفه ویژه ای دارد. سیاستها و گفتمانهایش به طور اجتماعی در انقلاب جاری دنبال و تکرار می شود. اما هنوز به عنوان رهبر انقلاب برای ایجاد آلترناتیو سوسیالیستی از سوی عموم مردم انتخاب نشده است. باید کارهای بیشتری برای شناساندن و در دسترس عموم قرار دادن حزب انجام دهیم. وظایف هر یک از ما در این شرایط سنگین تر است. الان وقتش است رفقا!

برای تک، تک رفقائی که با حزب هستند آرزوی موفقیت می کنم و دستشان را به گرمی می فشارم.

زنده باد حزب کمونیست کارگری ایران

زنده باد انقلاب “زن، زندگی آزادی”

رها معلم:   ۳۲ سال تولد حزب کمونیست کارگری 

بیش از یک سال و چند ماه از انقلاب زن زندگی آزادی در ایران می گذرد. طی این مدت حاکمیت زخمی شکست خورده وحشی تر از قبل چرخ اعدام و سرکوبش را تندتر کرده است. از ترس خیزش مردمی در جامعه مخفیانه اعدام می کند و۰۰۰

ولی ۰۰۰کارگران و زحمتکشان و بازنشستگان نه تنها خیابان را از دست نداده اند، بلکه از یکشنبه تادوشنبه و سه شنبه های اعتراضی در خیابان؛ تاریخ جنبش مطالباتی را قلم زده اند و چه خوش درخشیدند و از حمله خیابانی و دستگیری نترسیدند و همچنان میدان دار خیابانند. در چنین شرایطی تولد حزبمان را  ( حزب کمونیست کارگری ) را گرامی می داریم و با یاد عزیزانی که امروز در بین ما نیستند و جایشان خالی است با برافراشته شدن پرچم  پلاتفرم  انقلابی مان در مبارزه  طبقاتی علیه بورژوازی حاکم در ایران متحدتر از گدشته حرکت می کنیم.

در سالروز تولد حزبمان جای رفیق منصور حکمت خالی ، جای عزیزان جان باخته در راه آزادی خالی  ،

زنده باد انقلاب ایران،  

 زنده باد حزب کمونیست کارگری ایران

  # زن _زندگی_آزادی

محمد کارگری از تهران

سی و دومین سالگرد تاسیس  حزب کمونیست کارگری را تبریک میگویم. کارگرم و خانوادگی حزب را دوست داریم. در جامعه ای که فقر و بردگی کولاک میکند، وجود این حزب یک روشنایی است. یک امید است. ما پیروزیم. ما با انقلابمان با فریاد زن زندگی آزادی تمام آزادی و برابری را فریاد میزنیم و ایستاده ایم تا پایان

آرش کارگر نفت

سالگرد تاسیس حزب را تبریک میگویم. کارگر نفتم. در جهنمی به اسم عسلویه کار میکنم. سپاس میگویم به حزبی که صدای اعتراض من است. پیمانکاران چپاولگر امان ما را بریده اند. اما ما اقتدار داریم. بالاخره شیرهای نفت بسته میشوند. زنده باد انقلاب 

مهدی کارگر نفت

پیامم را با زنده باد به حزب کمونیست کارگری آغاز میکنم. در نفت در منطقه ای در جنوب کار میکنم. یکی از همان کارگران معترض که گفتیم اگر پاسخ نگیریم هر یکشنبه تجمع میکنیم. معترض به ظلم و دزدی و بیحقوقی هستیم. اجرای ماده ده را که اندک گشایشی در وضع حقوقی مان است و حذف سقف حقوق و پایان دادن به دست اندازی به صندوق بازنشستگی موضوعات اعتراض ماست. اما میدانیم که طلب همه این خواستها جاده صاف کن انقلاب است. جمهوری اسلامی نابود باید گردد.

عیسی کارگر

من یک کارگرم . از همسرم جدا شدم چون دل به این حکومت داشت. یک پسر دارم که خودم بزرگش کرده ام. شانزده سال دارد. یک تفریح ما دیدن برنامه های کانال جدید و شنیدن صدای امید بخش شماست. من و پسرم آران سالگرد حزب را به شما تبریک میگوییم.

لیلا مهدوی از تهران

من زنی هستم با دو فرزند. همسرم بدلیل اعتباد شدید گم شد و هرگز از او خبری نشد. در منازل کار میکنم. از  زنی در همسایگی ام کانال جدید را پیدا کردم. گاهی با هم برنامه ها را میدیدم. اما همسرش رفتن من به آن خانه را ممنوع کرد. چون مدتی ناگزیر به تن فروشی شده بودم. اما بعد خانه ثابتی برای کار کردن پیدا کردم و از بچه هایشان نگاهداری میکنم.  در اینجا بود که دوباره کانال جدید را پیدا کردم و مخفیانه نگاه میکردم. و  فهمیدم آنها هم خود بیینده این کانال هستند. و  فهمیدم چرا ورود من به این خانه ممنوع نیست. چون طرفدار یک دنیای بهترند. 

فرزاد کارگری ا ز نیشکر هفت تپه

سی و دومین سالگرد تاسیس حزب مبارک بر همه ما

من کارگر نیشکر هفت تپه هستم. کارگری که همراهی حزب را در زندگی مبارزاتی خود تجربه کردم و چه شیرین بود. این سرمایه داری لعنتی همه چیز ر ا از ما گرفته است. اما  در میان این تاریکی ها وجود حزبی که میخواهد ظلم و استثمار نباشد یک امید است. امید به آینده .  معیشت منزلت حق مسلم ماست.

پیام از  ارس از اراک

کارگری از اراک هستم. سالگرد تشکیل حزب را تبریک میگویم. از طریق پدرم با حزب آشنا شدم. دانشگاه درس میخوانم و با نهادهای دفاع از حقوق کودک فعالیت دارم. برنامه یک دنیای بهتر چراغ راهم است. دو سال پیش بود که خواندن نوشته های منصور حکمت عزیز را شروع کردم و با خواندن آنها مسیر انقلاب برایم هموارتر شد و گرمای قشنگی به قلبم داد. نمیشود از سالگرد حزب حرف زد و قدردان زحمات عزیز شهلا دانشفر نبود. حقتیقتا نیروبخش است.

 کارگری در اعماق معدن

سالگرد حزب را به حزب کمونیست کارگری و به شهلا دانشفر گرامی تبریز میگویم.

من کارگر معدنم. همان مشتری پادکاست های کاظم نیکخواه که با صدای دلنشین خود مرا به یک سازمانده کمونیست تبدیل کرد. منصور حکمت را هم دانشفر عزیز به من شناساند و نمک گیرم کرد. از حمید تقوایی هم خیلی خوشم می آید وقتی که مصمم می نشیند و جواب همه وکالت تراشان را کف دستشان میگذارد. خوشحالم که همراه این حزب هستم.

سیمین جلودار، یک زن کارگر

با درود فراوان به عزیزانم، و به همه کسانی که تلاش مداوم دارند برای آزادی مردمی که سالها در اسارت و بردگی دست و پا میزنند. من خود جزئی از آنانی هستم که سالها با سختی در زندگی درگیرم. امید بر این دارم که بتوانم به کسانی که همانند من مشکلات بسی سخت تر را تجربه میکنند کمی از محسنات حزب یادآور بشوم. ما میتوانیم دنیای بهتری برای خود و فرزندانمان بسازیم. ما میتوانیم خودمان مملکتمان را در دست بگیریم و جالب اینجاست که به یک کارگری وقتی این حرفها را زدم گفت من هم قبول دارم ما میتوانیم شورا تشکیل بدهیم. من خیلی از این گفته هایشان به وجد می‌آیم و از شادی چشمم از اشک پر میشود.

زنده باد حزب، زنده باد برابری و انسانیت، زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی

پیام انجمن حمایت از زنان کم درآمد 

سی ودو سال تلاش بدون وقفه برای درست کردن زندگی بهتر وانساندوستی را به همه دست‌اندرکاران حزب کمونیست کارگری تبریک میگویم. طی این سالها سعی کردید به مردم اگاهی و راه مبارزه با ظلم را بیاموزید. سی و دو سال است پایه های انقلاب زن زندگی ازادی را حزب خشت خشت روی هم گذاشته. ما به انقلاب و پیروزی این انقلاب امید داریم. زیرا حزب کمونیست کارگری امید ماست. دیگر نباید هیچ انسانی سر گرسنه بر بالین بگذارد. به امید اینکه کودکان کار کودکی کنند. نه اینکه کمرشان زیر بار فقر وبدبختی خم شود. زنده باد حزب کمونیست کارگری. برقرار باد کانال جدید

نیکا شادمان:سالگرد تشکیل حزب کمونیست کارگری مبارک

با نقل خاطره ای شیرین سالگرد تشکیل حزب کمونیست کارگری را به همه مان تبریک میگویم:

خسته و کوفته از سرکار و بدو بدوهای یک روز سخت کاری رسیدم خونه. توی راه پله ها بی انرژی و دست و پای آویزون بالا میرفتم که برسم طبقه سوم که منزل من است. وسط راه پله ها صدای تلویزیون صاحبخونه می آمد بی اهمیت به این صدا داشتم بالا میرفتم که یکدفعه دیدم صدا آشناست کمی مکس کردم و گوشامو تیز کردم که حرفهای تلویزیون رو بشنوم. لبخند اومد به لبم، صدای تلویزیون کانال جدید بود و بیانیه دادخواهان رو برای آبان میخوندند.

وایسادم تو راه پله و تا آخر بیانیه رو گوش دادم و آخرش گوینده گفت آبان ۱۴۰۲ حزب کمونیست کارگری ایران. از اینکه با این صدای رسا اسم حزب تو راه پله های خونه پیچید سراسر ذوق و شوق شدم. معلومه که صابخونه م هم مثه ما کانال جدیدی هست. زنده باد حزب کمونیست کارگری. زنده باد کانال جدید

زیبا استوار :

سلام و درود بیکران به تمام انسانهای شریف و از خود گذشته مخصوصا به کارکنان تلویزیون کانال جدید که صدای حزب کمونیست کارگری ایران هستند. حزبی که یک زندگی بهتر را برای مردم ستمدیده از ظلم و دیکتاتوری برنامه ریزی کرده است.

من تا آنجا که وقت داشته باشم تلویزیون کانال جدید را گوش میکنم و صحبت ها به دلم می نشیند و امیدوارم تمام این آرمانها یک روزی عملی بشه و انسانها مخصوصا زنان از زیر بار ستم رهایی یابند.  سالگرد تاسیس  حزب کمونیست کارگری را به شما و به همه  دست اندرکاران حزب تبریک می گویم و آرزوی موفقیت و سلامت و پایداری برای تک تکتان را دارم و دست همه تان را میفشارم به امید پیروزی نهایی

رضا از کردستان

به لیدرحزب کمونیست کارگری ایران، رئیس و اعضای هیئت اجرایی و ارگانها، سازمانها و تشکیلات داخل و خارج حزب، مسئول و گردانندگان عزیزِ تلویزیون کانال جدید

سی و دومین سالگرد تشکیل حزب را در حالی صمیمانه به شما تبریک  میگویم که انقلاب عظیم زن زندگی آزادی در جریان است. این فقط یک پیام تبریک نیست بلکه قدرشناسی و سپاسگذاری از تلاشها و فعالیتهای مستمر و شبانەروزی است کە خصوصا در جریان انقلاب مردم ایران علیه دیکتاتوری اسلامی متحمل شدەاید.

پیام من به مردم ایران و تمامی فعالین عرصەهای مختلف این است: برای تسریع در بە زیر کشیدن جمهوری اسلامی که با اقتصادی ورشکسته و نارضایتی حداکثری اقشار اجتماعی مواجه است، به حزب کمونیست کارگری بپیوندید.تنها از این طریق است که رفاه و آزادی و برابری و حکومت انسانی تحقق مییابد.

– جمعی از اعضای حزب از مازنداران

 با درودهای انقلابی و آتشین و با یاد عزیز منصور حکمت

ماه آذر امسال که بر شانه های محکم آبان، استوار ایستاده است و از بلندای آن به افق روشن پیروزی می نگرد، یادآور تولد حزبی است که نام و راهش تداعی گرِ کمونیسمی آگاه و سازمانگری مبارز است. منصور حکمت حزبی را پایه گذاشت که از بدوِ تشکیل تا کنون، پرچمدار آزادی و رهایی بوده و برنامه اش، برنامه جنبش های اعتراضی برای سرنگونی حکومت اسلامی و برپایی دنیایی نو و بهتر است.سالروز تشکیل حزب کمونیست کارگری را شادباش می گوییم. زنده باد سوسیالیسم-زنده باد حزب کمونیست کارگری-پیروز باد انقلاب زن زندگی آزادی

……………

کارگر کمونیست ۸۰۸
منصور کارگر ارکان ثالث: نامه ای به حزبم
من یک کارگر ارکان ثالث، با حدود بیست سال سابقه کار در مناطق عملیاتی نفت هستم. درسنی میانسال مانند هم نسلهای خود سخت ترین تجارب زندگی در دوره کودکی، نوجوانی و جوانی را دارم.
کودکی من مصادف با وقایع انقلاب ۵۷ بود. فضایی تنگاتنگ با سرنوشت من. با انقلاب هم سن و سالهای من و توده مردم امیدوار به وقوع تحولاتی بودند که رفاه، آزادی و برابری، تقسیم سرمایه و آب و برق و نفت و خانهء مجانی را در شعارهایش نوید میداد.
رؤیاهایی زیبا و همگانی که در نهایت در میان دسیسه بازیهای قدرتهای جهانی وقت و در خلاء نبود حزبی مثل حزب ما که افق روشنی مقابل مردم قرار دهد، در هم شکست و در نتیجه زد و بند از بالا قدرت بدست مخوف‌ترین جریان اسلامی ایدئولوژیک و مستبد و ارتجاعی افتاد و مهلک ترین طنز تاریخ را با روی کار آمدن حکومت ملاها رقم زد. اما به گفته منصور حکمت ما تاریخ شکست نخوردگانیم و آرمانهای انقلاب 57 نیز همچنان برجاست.


جمهوری اسلامی با یک نسل کشی خونین پایه های قدرتش را بنا کرد. با ریختن خون انسانهای آزادی‌خواه و آرمان گرا که سودای رهایی جامعه و توده مردم از چنگال رژیم ستمشاهی و درباری را داشته و خواستار ندگی در شرایط برابر و بدون تبعیض طبقاتی بودند انقلاب را عقب زد.
با اعدامها ارزشمندترین و عزیز ترین انسانهایی که تا به آن موقع میشناختم را از دست دادیم و بعد از آن نیز آغاز جنگی خانمان‌سوز با عراق با تلفات جانی و مالی که پیامدی جز مرگ، آوارگی، قحطیِ فلاکت بار با خود نداشت . اعدامهای سال ۶۷ نیز نقشه شوم حکومت برای سفت کردن پایه های ننگین قدرتش بود. و اما همه اینها با خود فقر و مسکنت بیشتر، بیکاری گسترده تر و بدترین شرایط زیستی را برای مردم همراه داشت. در این بستر حکومت اسلامی در سایه اختناق و کشتار بساط چپاول و غارتش و آپارتاید جنسی خود را برپا کرد و با اتکاء به ابزار سرکوبی مثل مذهب و شکنجه و زندان و اعدام زندگی ومعیشت مردم را هر روز بیشتر به تباهی کشاند. در نتیجه همه جوانی و آرزوهای من و هم نسل‌هایم و بخش عظیمی از مردم طبقات محروم جامعه برای داشتن یک زندگی آزاد با حقوق اولیه انسانی به نابودی کشیده شد.


نبود فضای آموزشی مناسب برای طبقات محروم جامعه، ترویج فرهنگ القایی خرافی- مذهبی با اهداف سیاسی و ایدئولوژیک در فضای آموزشی مدارس توسط نظام حاکم و رشد و بلوغ در فضای خفقان اجتماعی در مناسباتی با بافت و فرهنگ سنتی – مذهبی و قوم پرستانه و ناسیونالیستی که رژیم دامن زننده آنها بود، شرایط برای تحرکات اعتراضی مردمی هر روز دشوارتر میشد. خصوصا بدنبال 50 سال خفقان شاهنشاهی و در پرتو خفقان حکومت اسلامی و عدم آگاهی مردم نسبت به حقوق واقعی انسانی خود و نیز محدودیت دسترسی به فضای مطالعات و آموزش کار سخت تر و سخت تر میشد. اگر چه انقلاب ۵۷ بذر خود را کاشته بود و یک نمونه آن تظاهرات بزرگ علیه فرمان حجاب اجباری خمینی در سال ۵۷ بود که اولین رویارویی مردمی با حکومت بود. بعد هم تا سال ۶۰ طول کشید تا جمهوری اسلامی قدری بخود ثبات دهد. آنهم با اعدامهای خونینی که به راه انداخت . بدین ترتیب بدنبال اعدامهای سال شصت و بدنبالش کشتار سال ۶۷ جامعه مدتی در خود فرو رفت و در حالیکه هنوز خط غالب تعامل با شرایط موجود، محافظت از حداقلها و انتخاب مداوم میان بد و بدتر بود، دوباره زمزمه های اعتراضی شکل میگرفت.
چرا که زندگی در چنین جامعه ای با قوانین ارتجاعی ایدئولوژیک اسلامی به مثابه زندگی در دوره فراعنه و نظام برده داری است. با این تفاوت که خدایگان آن اسلامی و کاهنان آن برخاسته از حوزه های علمیه ای هستند که به امور قبل و بعد از مرگ انسانها بهتر از خودشان واقف هستند و دنیایشان را با وعده مذهب و بهشت پس از مرگ میگیرند و می‌خورند.


یکی از وحشی ترین حکومت های سرمایه داری جهان که با ابزار سرکوب مذهب و آپارتاید جنسی جامعه را هر روز بیشتر به نابودی کشانده و کارکردن در آن یک بردگی تمام عیار مزدی است. به این معنا که صاحبان قدرت و سرمایه و مجریان قانون تعیین میکنند که چه کاری را انجام دهید، چگونه انجام دهید، ارزش و حدود انسانی- طبقاتی شما در چه جایگاهی است، منزلت و نیازهای انسانی شما چه میزان و حد و حدودی دارد و در نهایت حقوق اولیه انسانی شما تا چه اندازه با معیارهای سیاسی- ایدیولوژیک نظام همخوانی داشته و فرکانس صدای شما تا چه میزان قابل پذیرش است. بعد هم میکوشند به طبقات محروم القا کنند که شکل و فرم زندگی همین است و تعهد به اخلاقیات و مذهب و دنیای پس از مرگ که معاد و سرنوشت انسان است، ایجاب می‌کند که شما زندگی و هست و نیستتان را با همه حقوق و ارزشهای انسانی تان با آن تطبیق دهید. یک رکن مهم این سیستم ترویج فرهنگ بدهکار بودن به زندگی در ازای رستگاری پس از مرگ و ترس و اهلی نمودن انسانها با خرافات اعتقاداتی سرشار از احساس گناه و تقصیر است.
تعلیم و یا بهتر بگویم ترویج و چپاندن جهل در شعور انسانی آدمها که متاسفانه از سنین کودکی در نظام آموزشی انجام می‌پذیرد.


در چنین جامعه ای کارگر مزد بگیر، باید انسانی باشد اهلی شده و رام برای تن دادن به اینگونه تفکر و تعریف و درک از جایگاه انسانی اش، حق و حقوقی که میبایست خود را با آن تطبیق دهد و شکل و فرم زندگی که چارچوب آن دیدگاه برایش ترسیم نموده است. از دید این نظام طبقات محروم جامعه، کارگر و قشر مولد جامعه هیچ شانسی برای تشخیص یا نگاهی متفاوت به زندگی را ندارد. چرا که تفکر و ایدیولوژی غالب اساسأ همه اشکال زندگی در سطوح بهتر را خارج از نیاز انسانها، در تضاد با منزلت روحانی و موجب دلبستگی به دنیا و از دست دادن معاد و خوش آیند خالق و صاحب اختیار این جهان قلمداد میکند. و گناه واژه ای است وهم انگیز و سدی میان انسان و آمال و آرزوهایش که با زندگی در شرایط ایده‌آل مغایرت داشته و انتقام خالق هستی را در پی خواهد داشت. و این بلایی است که بر مذهب بر سر انسانها می آورند ، حتی در سطح جهان مسبب عقب نشستن بخش عظیمی از مردم از خواسته های انسانی شان میشود و با گذشت آدمها از حقوق دنیوی، فرصت چپاول متفکرین و متنفعین آن را در سطح کلان فراهم آورده، انسانها را به بردگی و استثمار می‌کشاند.


سالهاست که در ایران مردم با چنین پدیده در افتاده اند و انقلاب زن زندگی آزادی نتیجه عروج جامعه به نقطه ایست که دیگر تبعیض و نابرابری نمیخواهد. اسثتمار و بردگی را نمیخواهد و با فریاد معیشت، منزلت حق مسلم ماست و سرود زیبای زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی، مرگ بر این بردگی” آزادی و رهایی را فریاد میزند. حزب ما حزب کمونیست کارگری نقش مهمی در کشیده شدن اوضاع به چنین مکانی داشته و دارد. از جمله مدرنیسم و ضد خرافه و مذهب یک خصلت زیبای انقلاب زن زندگی آزادی بوده است. و اینجاست که پیوند عمیق حزب کمونیست کارگری و برنامه یک دنیای بهترش با این انقلاب را میتوان دید. حزبی که پیشتاز نبرد با خرافه و مذهب و کل بساط خرافه و تحجر سرمایه داری چپاولگر حاکم بوده است. افتخار میکنم که عضو این حزب هستم و سی و دومین سالگرد تاسیس حزب کمونیست کارگری را به شما فعالین و اعضای حزب کمونیست کارگری تبریک میگویم و این پیام هدیه من به شماست:


پیام منصور کارگر ارکان ثالث به مناسبت سالگرد تشکیل حزب کمونیست کارگری
من یک کارگر نفت، برخاسته از متن شرایطی هستم که ۴۵ سال تحمل درد و محرومیت را توأم با بی حقوقی و بی تامینی با روی کار آمدن رژیم دیکتاتوری مذهبی، با خود دارم. جلوتر از درد و رنج خود، طبقه کارگر و توده مردم معترض سخن گفتم و به توضیح بیشتر نمیپردازم. هدیه و خبر خوش من برای شما این است که من بعنوان کارگر شاغل در یکی از حوزه های نفتی هم اکنون که با شما سخن میگویم نه تنها یک فعال کارگری، بلکه از جایگاه یک عضو فعال حزب کمونیست کارگری در فاصله چند متری یکی از شیرهای قطع و وصل جریان نفت با شما سخن میگویم. من یک کارگر کمونیست در مهمترین بخش اقتصادی رژیم آخوندی و ضد مردمی جمهوری اسلامی دست بر شریان اصلی اقتصادی – سیاسی آن یعنی دست در گلوی قدرت و سرمایه رژیم و در نهایت دست در گلوی خامنه ای دیکتاتور دارم.
میدانید معنی آن چیست؟


یعنی شما در حزب کمونیست کارگری مستقیما با رژیم دست به گریبان هستید و حضور کارگران کمونیستی مثل من در این حزب یعنی فشار دست حزب کمونیست کارگری بر گلوی خامنه ای، رژیم جمهوری اسلامی و جنبش اسلام سیاسی که ۴۵ سال است سیاستهای نظام سرمایه داری جهانی را نمایندگی میکند.
شما در حزب کمونیست کارگری سی و دو سال است که حداکثر فشار بر رژیم جمهوری اسلامی را وارد نموده اید. اما اگر همین الان کارگران نفت در پالایشگاه آبادان، مناطق نفت‌خیز جنوب در اهواز، گچساران، امیدیه، پایانه های نفتی جزیره خارک و لاوان، سکوهای نفتی و کارگران مجتمع گاز پارس جنوبی در عسلویه و کنگان و در مقابل ستاد اداری مناطق نفت‌خیز جنوب، منطقه اقتصادی پارس جنوبی، ساختمان وزارت نفت و مجلس در تهران تجمع کرده اند، اگر کارگران نیشکر و کاغذ پارس هفت تپه، فولاد اهواز، اصفهان و مس سرچشمه و سونگون اعتصابات جانانه ای بر پا کردند، اگر پرستاران و پزشکان و کادر درمان و بخش مامایی در اهواز و اصفهان و تهران دست به اعتصاب زدند، اگر کارگران راه آهن و کامیونداران در اهواز، قم و تهران دست به تجمع میزنند، اگر پزشکان متخصص داروسازی در مشهد دست از کار میشکند ، اگر بازنشستگان نفت، فولاد، مخابرات همصدا با همه بازنشستگان کشوری، لشکری و تامین اجتماعی با فریاد شاغل و بازنشسته اتحاد اتحاد، پرچم اتحاد طبقاتی کارگری را بدست میگیرند. و اگر صدها اتفاق شورانگیز دیگر که هر روزه در کف خیابان شاهدش هستیم و جامعه یکصدا فریاد میزند که تا آخر ایستاده ایم، تاییدی بر سیاستهای درست و پراتیک رزمنده این حزب است که بیست سال از انقلابی زنانه درایران سخن گفت. اعدام را قتل عمد دولتی خواند و علیه آن ایستاد ، علیه هر نوع تصمیم گیری ای از بالای سر مردم ایستاد و بر قدرت خود مردم و شورا ها تاکید کرد ، بر انقلاب به عنوان کم هزینه ترین راه رهایی تاکید کرد و سوسیالیسم و ساختن جامعه ای انسانی را راه نجات مردم خواند.

بدینگونه حزب انعکاس صدای طبقه کارگر و توده مردم تحت ستم ایران است. عزیزان!
در آخر میخواهیم بگویم که من فقط یک فعال کارگری با مطالبات محدود و صنفی – کارگاهی نیستم، من یک کارگر کمونیست، دانشجوی کالج اینترنتی انجمن مارکس و یک آزادی‌خواه و دادخواهم که آرمانهای حزب کمونیست کارگری و خواسته های مطالباتی طبقه کارگر و توده مردم تحت ستم و استثمار کل جامعه را نمایندگی میکنم. حزب کمونیست کارگری و اعضای آن در درست ترین و مطلوب تری نقطه تاریخ قرار دارند و این حزب تنها صدا، امید و آرزوی طبقه کارگر و همه ستمدیدگان و محرومان چه در ایران، چه در منطقه و چه در کل جهان است.
این حزب تحقق زندگی در یک دنیای بهتر است و افتخار همه ماست. زنده باد حزب کمونیست کارگری، درود بر همه رفقا در حزب، به امید دیدارتان در ایران و موفقیت همه شما. سی و دومین سالگرد تاسیس حزب کمونیست کارگری بر شما مبارک باد.این تحقق زندگی در یک دنیای بهتر است و افتخار آن برای شماست.

زنده باد حزب کمونیست کارگری،
درود بر همه رفقا در حزب، به امید دیدارتان در ایران و موفقیت همه شما.
سی و دومین سالگرد تاسیس حزب کمونیست کارگری بر شما مبارک باد.
دوستدار شما: منصور، کارگر ارکان ثالث نفت از ایران.
هشتم آذرماه ۱۴۰۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *