جدید ترین

حکومتی درمانده، جنبشی قدرتمند- جمهوری اسلامی در آستانه اولین سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی- محسن ابراهیمی

mohsen ebrahimi1

کمتر از دو ماه به اولین سالگرد قتل مهسا ژینا امینی و آغاز انقلاب زن زندگی آزادی مانده است. همه اتفاقاتی که در این شرایط رخ می‌دهند به‌وضوح نشان می‌دهند که ازیک‌طرف با حکومتی آشفته، سردرگم، بی‌افق، متشتت و درماندهو از طرف مقابل با جنبشی پویا و مصمم برای ادامه مبارزه تا سرنگونی و ادامه انقلاب روبرو هستیم. حکومت به هر دری می‌زند تا به نیروهای امید ازدست‌داده و روحیه باخته‌اش امید تزریق کند و روحیه بدمد؛مردم؛ اما هر روز از اقیانوس خلاقیتشان روش تازه‌ای برای تداوم انقلاب زن زندگی آزادی خلق می‌کنند.

درماندگی در صف حکومت و اعتراض در صف مردم

سران حکومت از هر دو جناح و از هر باندی به نحوی مضحک تلاش می‌کنند این تصور را هم در میان نیروهای خودی و هم در میان مردم معترض اشاعه دهند که گویا انقلاب مردم را شکست داده‌اند. اما رفتارو حرکات و سکنات خود همین مقامات حکومتی نشان می‌دهد که به چنین تصوری حتی خودشان هم باور ندارند. حکومتی که توانسته باشد انقلابی به بزرگی و شکوهمندی زن زندگی آزادی را شکست دهد، قاعدتاً باید امروز با فعالین و مخالفین و معترضینیدرهم‌شکسته و در خود فرورفته، کارگرانی ناامید از ادامه مبارزه، شاعران و هنرمندان و ژورنالیست‌هایمأیوس و پاسیو و کلاًجامعه‌ای افسرده و مأیوس و بی‌افق و ساکن و ساکت مواجه شود.

به‌وضوحمی‌بینیم که اتفاقاًهمه چیز برعکس است. باز جویان بی‌رحم به هر شقاوتی دست زدند تا توماجاین خواننده رپ توده‌های محروم را که آدرس سوراخ‌موش را نشانشان داده بود در هم بشکنند؛ قضات اسلامی به هر رذالت قابل‌تصور قضایی متوسل شدند تا او را به‌عنوان “مفسدفی‌الارض” پای طناب دار ببرند، اما قدرت اعتراضی مردم در ایران و خارج از ایران توطئه یک قتل حکومتی دیگر را در هم شکست. دختر رنگین انقلاب،مدافع سرسخت مبارزه حق‌طلبانه و تاریخی کارگران هفت‌تپه،سپیده قلیان، همان‌که در چندقدمی اوین خطاب به خامنه فریاد زد “خامنه‌ای ضحاک، می‌کشیمتزیر خاک” و به زندان برگرداندند، به قداره‌بندان حاکم اولتیماتوممی‌دهد فقط در یک دادگاه علنی بدون حجاب شرکت می‌کند و خودش از خودش دفاع می‌کند. نیلوفر حامدیو الهه محمدی، دو ژورنالیست شریف و انسان‌دوست و جسور که به جرم رسانه‌ای کردن قتل مهسا و مراسم خاک‌سپاری‌اش محبوس هستند، اعلام می‌کنند به عملکردشانبه‌عنوانژورنالیست افتخار می‌کنند که در کنار مردم بوده‌اند و هستند. اینها فقط چند نمونه از جسارت و شجاعت و انسان‌دوستیبی‌پایانصف انقلاب و درماندگی و استیصال صف حکومت را نشان می‌دهد. نشان می‌دهند که انقلاب حتی در پشت میله‌هایضدانقلاب اسلامی حاکم هم در جریان است.  

در صف حکومت چه خبر است؟ برعکس روحیه اعتراضی و تعرض در میان مردم، این سردمداران حکومت هستند که افسرده، نگران، آشفته و سراسیمه هستند. هیچ‌گونه استراتژی و افق قابل‌اتکا حتی برای یک دوره میان‌مدت هم ندارند. قادر نیستند متحد و یکپارچه ظاهر شوند. ترک‌های درون حکومتی‌شان افزایش پیدا می‌کند. افشاگری درون حکومتی علیه همدیگر ادامه دارد. ریزش‌هایایدئولوژیک- سیاسی‌شانادامه دارد و حتی به صفوف مداحانشان کشیده شده استکه در این مورد  منشاء ریزش اساسا سیاسی است. نگرانی از سرنوشت اسلام و آینده تیره و تار خود حکومت اسلامی است. از مهدی نصیری سردبیر اسبق کیهان حکومتی که بلندگوی تبلیغی خامنه‌ای بود گرفته تا مداح شناخته شده‌ای مثل کویتی پور دارند روز روشن به ریشش می‌خندند. کویتی پور که با نوحه “ممد نبودی”در زمان جنگ ماشین بسیج کودکان برای لت‌وپار شدن روی مین‌هارا روغن‌کاریمی‌کرد، امروز نوحه اعتراضی می‌خواند و خطاب به خامنه‌ای فریاد می‌زندکه “ریش شما ریشه مردم را سوزونده…وقتشه که زمونه باطلت کنه، وقتشه که صندلی ولت کنه”.

بازگشت توخالی گشت ارشاد به خیابان‌ها!

داستان گشت ارشاد شاید بهتر از خیلی اتفاقات دیگر موقعیت انقلاب و ضدانقلاب حاکم را نشان می‌دهد.

گشت ارشاد قرار بود”خاکریز اول” حکومت اسلامی یعنی سنگر حجاب را حفظ کند. با قتل مهسا انقلاب به‌سرعت این سنگر را فتح کرد. حجاب‌ها از سرها به زیر پاها افتادند و به آتش کشیده شدند. چهره شهرها به‌سرعتعوض شد و مردم گشت ارشاد را از خیابان‌ها جمع کرده و به همان جایی روانه کردند که توماج آدرسش را اعلام کرده بود: سوراخ!

حکومت که فعلاً از سرنگونی قسردررفته است، تصور می‌کرد محرم فرصت مساعدی بازگرداندن گشت ارشاد به خیابان است. شاید با این تصور که محرم زمان مساعدی برای تحریک احساسات مذهبی بخش عقب‌مانده جامعه است و دستشان برای مقابله با مردم معترض بازتر خواهد بود. اما همان روز اول آفتابی شدن گشت ارشاد، در میدان شهرداری رشت مردم با نجات یک زن از بازداشت گشت ارشاد، نشان دادند که حاضر نیستند از سنگرهای فتح شده عقب بنشینند.

حتی واکنش متشتت درون حکومت در باره گشت ارشاد هم خبر از وضع آشفته و متزلزل و درهم‌شکستهحکومت می‌دهد. آیت‌الله‌هایی بازگرداندن گشت ارشاد به خیابان‌ها را برای دین و اسلام و خود حکومت خطرناک اعلام کردند.آخوند شکلاتیکه نقش بادمجان‌دورقاب‌چین دائمی جمهوری اسلامی را بازی می‌کند در باره خطر “خودبراندازی” هشدار داد. خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران از قول “فرماندهان ارشد” نیروی انتظامی نوشت که “به‌هیچ‌عنوانون‌های گشت ارشاد به خیابان برنمی‌گردند و هیچ خودرویی با بغل نویسی گشت ارشاد در خیابان‌ها دیده نخواهد شد.” این واکنش‌ها از حکومتی که در یک‌قلم سرکوب ۱۵۰۰ نفر را قتل‌عام کرده است فقط نشانه ضعف و استیصال است.

تاریخی‌ترینمحرم!

و بالاخره اتفاقات محرم حتی روشن‌تر نشان داد که صف حکومت مستأصل و صف مردم رزمنده ست. به‌جرئتمی‌توان گفت اولین محرم بعد از اولین انقلاب بزرگ علیه حکومت اسلامی، نه‌تنها در عمر این حکومت بلکه حتی در تاریخ سیاسی شیعه‌گری و حکومت‌های شیعی تاریخی شد. این محرمبار دیگر نشان داد کهرنسانس ضد مذهبی -ضداسلامی در ایران قصد دارد همراه حکومت اسلامی لجنزار مذهب و اسلام را هم خشک کند. خبرها را حتماًشنیده‌اید. نخل عزاداری در کوشک اصفهان که سیصد سال همچون نماد مقدس عزاداری محرم نقش بازی کرده است در آتش خشم و نفرت ضداسلامی سوخت. علم‌وکتل هیئت انصارالحسین اصفهان به آتش کشیده شد. کمپین نپوشیدن لباس سیاه راه افتاد. اکباتان مثل همیشه به میدان رقص و شادی تبدیل شد. رقص با ریتم نوحه حضرت ابوالفضل منتشر شد. بی‌حجابی با لباس‌های رنگارنگ در ایام سیاه‌پوشی اسلامی به چهره شهرها آن‌چنانجلوه‌ای داد که فقط بیانگر ادامه انقلاب زنانه علیه اسلام و حکومت اسلامی بود. این تحرکات ضد مذهبی، ادامه به‌آتش‌کشیدن دفاتر امام‌جمعه‌ها و مراکز بسیج و پوسترهای قاسمسلیمانی و پاره‌کردن و لگدمال‌کردن و آتش‌زدن پوسترهایخامنه‌ای در همان آغاز انقلاب زن زندگی آزادی است.

تصور کنید که این اتفاقات در کشوری رخ می‌دهد که در بوق‌وکرنامی‌کنند مردمش مسلمان شیعه هستند؛ حکومتش در دستان خونین فرقه شیعی اسلام است؛ قوانینش اسلامی است؛رهبرش خود را رهبر شیعیان می‌داند؛ محرمش هم ماه مقدسی است که قرار است روزهای ماتم و عزا و شیون و زاری مؤمنینو قدرت‌نمایی حکومت چپاولگر حسینی در زمین باشد. در چنین شرایطی و در چنین ماهی دهن‌کجی به مقدسات خرافی مذهبی توسط مردم اگر چه مستقیماً یک اکت سیاسی ضد حکومتی است، اما درعین‌حالاکت ضد مذهبی و ضداسلامی است.همه شواهد این دوره نشان می‌دهد که انقلاب زن زندگی آزادی با به زیر کشیدن حکومت اسلامی و کوتاه‌کردن دست مذهب و اسلام از زندگی خصوصی و ساختار سیاسی و قوانین و آموزش پایان نخواهد یافت. رنسانس ضد مذهبی و ضداسلامی تا زدودن باورهای خرافی مذهب از خودآگاهی اجتماعی و بالاخره روانه‌کردنش به موزه بزرگی از افشاگری و آگاه‌گری از جنایات و خرافات مذهبی و اسلامی ادامه خواهد داشت.

افق برای جانیان اسلامی، برای حکومت اسلامی و اسلامشتیره‌وتار است. افق برای مردم،مردمی که انقلاب کرده‌اند تا حکومت اسلامی را همراه با اسلامش مدفون کنندروشن و شاد و مسرت‌بخش است. ***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *