اصغر کریمی
رونمایی از پرویز ثابتی یکی از روسای ساواک توسط سلطنت طلبان اوج وقاحت و بیگانگی و ضدیت آنها با انقلاب زن زندگی آزادی را بر ملا کرد. شنبه ۱۱ فوریه روز آبروریزی همه جانبه ای برای رضا پهلوی و جریان او بود و افول آنرا در ادامه ناکامی های قبلی اش تسریع خواهد کرد. در مقابل قطب چپ جامعه گامهای بسیار مهمی به جلو برداشت.
روشن بود که با پیشروی انقلاب و نزدیک تر شدن به سرنگونی جمهوری اسلامی فضا میان جنبش های راست و چپ قطبی تر میشود. ۱۱ فوریه پرده ها را کنار زد و لجنی که جریان سلطنت طلب و در راس آن رضا پهلوی میخواهد به انقلاب زیبای مردم بپاشد آشکارتر شد. ثابتی را به تظاهرات آوردند تا تصویری از نظام مطلوبشان به مردمی که برای سرنگونی و برای آزادی و عدالت به میدان آمده اند ارائه دهند. هشتگ های من ساواکی هستم براه افتاد. تهدید به اعدام و شکنجه مخالفین رضا پهلوی همراه با عربده کشی های خیابانی در لندن و لس آنجلس و تهدید مخالفین چاشنی این هشتگ و این رونمایی بود. شعار مرد میهن آبادی و تغییر شعار زن زندگی آزادی به زن زندگی پهلوی و شعارهای ضد عرب و فحاشی های ضد زن همراه با به رخ کشیدن ساواک و پنکه و شکنجه، تقابل این جریان با آزادی و شعار عمیق زن زندگی آزادی بود. از ابتدا روشن بود که اینها دل خوشی از شعار زن زندگی آزادی ندارند و هر جا جرات کنند آنرا زیر خاک میکنند و آنرا با شعار مرد میهن آبادی که با ارزش های آنها خوانایی دارد جانشین میکنند. اینها همه هنرشان را روز ۱۱ فوریه رو کردند تا ماهیت خود را که پشت کلی گویی ها و لفاظی های توخالی و وحدت طلبی های دروغین سعی در پنهان کردنش داشتند به همگان نشان دهند. اینها با همان سرعت که بطرف قهقرا رفتند با همان سرعت هم ستاره اقبالشان رو به خاموشی خواهد رفت.
سپاه و اسلام
رضا پهلوی در حالیکه تا الان یک کلمه از بی قید و شرط بودن آزادی بیان و عقیده و بی مذهبی و نقد مذهب چیزی نگفته است، اما چند ماه قبل در مصاحبه ای با قاطعیت! اعلام کرد که اگر قرار است بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی اسلام ستیز باشیم بهتر است که همین جمهوری اسلامی بماند. و نشان داد که تا چه حد از رشد جنبش ضد اسلامی و بطور کلی ضد مذهب نگران و عصبانی است. در همان مصاحبه گفت میپرسند بعد از سرنگونی چه کسی از کشور دفاع میکند و جواب داد همین بسیج و سپاه پاسداران. میتوان فهمید که تروریست اعلام شدن سپاه توسط پارلمان اروپا و تظاهرات هایی که با خواست تروریست اعلام شدن سپاه برای افتاده تا چه حد او را درمخمصه قرار داده است. سپاه و اسلام خط قرمزهای انقلاب است.این انقلابی است برای جارو کردن مذهب از زندگی مردم، و انقلابی است برای در هم شکستن کل نیروهای سرکوب و در راس آنها سپاه. انقلاب یعنی قبل از هر چیز در هم شکستن ماشین جنایت و سرکوب و مقابله با ایدئولوژی حاکم. و رضا پهلوی با همین دو قلم بشدت مخالف است. همانطور که با آزادی بی قید و شرط بیان و اعتراض و اعتصاب و تشکل مخالف است. افتخار کردن به امثال ثابتی و تطهیر ساواک تکمیل کننده این مواضع او است. برای حفظ اسلام و سپاه به ساواک و شکنجه و ثابتی ها هم نیاز دارند. این درجه از وقاحت در روزهای اخیر توسط سلطنت طلبان، ریزش در صفوف آنها را تسریع میکند و انتقادها و اعتراضات افرادی که آشکارا یا بالقوه نیروی آنها و چهره های آنها بودند را بدنبال خواهد داشت. این ریزش فی الحال شروع شده است و با پیشروی انقلاب بسیار سرعت خواهد گرفت. یکی از نتایج این بی آبرویی عمیق شدن دردسر در ائتلاف با رضا پهلوی است. هم شکاف درونی اش را تشدید میکند و هم پیوستن بیشتر به آنرا کند میکند. و بالاخره از هم میپاشاند و به شکست دیگری برای جریان رضا پهلوی منجر میشود. همینطور که طرح شورای ملی و ققنوس و فاشیست های فرشگرد و وکالت با شکست مواجه شد. حالا موتلفین او باید فکری به حال خود بکنند و اگر نمیخواهند لجنی که به میدان آمده دامن آنها را هم بگیرد باید زودتر تکلیف خود را با جریان سلطنت طلب و رضا پهلوی روشن کنند.
افول راست و برآمد چپ
فراخوان ۵۰ تشکل و منشور ۲۰ تشکل
اگر هفته گذشته برای اپوزیسیون راست مایه بی آبرویی بود اما برای انقلاب زن زندگی آزادی هفته درخشانی بود. ائتلاف حواریون رضا پهلوی هنوز موفق به تهیه پلاتفرمی روی کاغذ نشده است اما هواداران او پلاتفرمشان را روز ۱۱ سپتامبر در خیابان های لس آنجلس و لندن با شعارها و فحاشی ها و تهدیدها و رونمایی از ثابتی و هشتگ هایشان به جامعه اعلام کردند. در مقابل اما فراخوان ۵۰ تشکل از دانشجویان و جوانان انقلابی، دانش آموزان و پزشکان و فعالین حقوق زن، نیرویی که ستون فقرات سازماندهی تظاهرات ها در دانشگاهها، مدارس و در کردستان و سراسر کشور بوده است از یک طرف و منشور ۲۰ تشکل شناخته شده معلمان، کارگران و بازنشستگان، دانشجویان و دانش آموزان و فعالین حقوق زن یک پیشروی بسیار تعیین کننده در اردوی چپ جامعه و جنبش های آزادیخواهانه و اصیل اجتماعی بود. تشکل هایی با دو دهه سابقه مبارزاتی درخشان، کوله باری از تجارب مبارزاتی با چهره هایی شجاع و انقلابی که منشور انقلاب علیه جمهوری اسلامی را به جامعه ارائه دادند. این دو نیرو ستون های مهم انقلاب زن زندگی آزادی هستند و بسرعت در حال رشد. اینها نبضشان با انقلاب میزند. با انقلاب رشد میکنند و انقلاب را رشد میدهند و تعمیق میکنند. هر چه راست به انقلاب لجن میپاشد، اینهابه انقلاب افق و دورنما میدهند. راست با ادبیات سایبری به میدان میاید و اینها با ادبیاتی انسانی و خواستهایی مدرن. راست هنوز به جایی نرسیده ساواک و شکنجه را به رخ مردم میکشد و اینها بر عمیق ترین آزادی های سیاسی و عدالت طلبی و خواست در هم شکستن ارگانهای سرکوب که جامعه تشنه آن است تاکید میکنند. راست مایه تفرقه و پراکندگی است کما اینکه کثافتکاری هایش در هفته های گذشته عده ای از تظاهرات کنندگان در کشورهای غربی را خانه نشین کرده است و چپ با کیفرخواست ها و منشورهایش زمینه اتحاد عمیق و پایدار جنبش های اصیل اجتماعی را فراهم میکند.
قطب بندی میان راست و چپ با تداوم انقلاب عمیق تر خواهد شد و انقلاب را خودآگاه تر و شفاف تر خواهد کرد. این سیری اجتناب ناپذیر است. جنبش های مختلفی در جامعه وجود دارند و هر کدام تلاش میکنند افق خود را بر انقلاب حاکم کنند. تحرکات راست در هفته های اخیر بیش از پیش آشکار کرد که بی افق است و ربطی به انقلاب ندارد. برعکس در مقابل شعارهای انقلاب، آرمانهای انقلاب، ادبیات انسانی اش و وحدت خواهی و همبستگی آن تیغ میکشد. اما انقلاب جاریتجربه دو انقلاب شکست خورده و تجربه بیش از چهاردهه مبارزه بی وقفه را با خود را دارد. خواست های حداقلی اش در منشور بیست تشکل به روشنی اعلام شده است، تشکل هایش هر روز بیشتر پا میگیرد، چهره های بسیار بیشتری از خود بیرون میدهد و این توانایی را دارد که ملزومات همه جانبه وحدت خواهی عمیق مردم بپاخاسته را با تشکل هایش و منشورهایش تامین کند. خواستهای حداکثری چپ جامعه یعنی تحقق جامعه ای سوسیالیستی بدون بردگی مزدی از طریق انقلابی اجتماعی نیز روشن است. در منشور ۲۰ تشکل گفته شده است: «این جنبش برآن است تا برای همیشه به شکلگیری هرگونه قدرت از بالا پایان دهد و سر آغاز انقلابی اجتماعی و مدرن و انسانی برای رهائی مردم از همه اشکال ستم و تبعیض و استثمار و استبداد و دیکتاتوری باشد».
از سالها قبل فضای چپ بر اعتراضات بخش های مختلف جامعه حاکم شده است. پنج ماه گذشته نیز نشان داد که از کردستان و بلوچستان تا تهران و مشهد و سراسر کشور شعارها همه آزایخواهانه و متحد کننده است و بویی از ارزش های ناسیونالیستی و مذهبی و سلطنت طلبانه ندارد. اینها نقاط قوت انقلاب تاریخی و عمیق زن زندگی آزادی است. انقلابی که هر روز گامهای تندتری بطرف ارزش های سوسیالیستی برمیدارد و این آمادگی را دارد که تلاش پارازیت های سلطنت طلب را خفه کند.