اینکه چه کسانی در مضحکه انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری از صندوق بیرون آورده میشود٬ مهم نیست٬ فرق چندانی هم نمیکند. تفاوتها میکروسکپی است. تمامی این اوباش اسلامی٬ چه آنها که از فیلتر شورای نگهبان رژیم اسلامی عبور کرده اند و چه آنها که نکرده اند٬ تمامشان ، تعهدشان به حفظ کلیت رژیم اسلامی مورد تایید بالاترین ارگانهای حکومت اسلامی است. تمامشان سالها برای این رژیم زده اند و کشته اند و تحمیق کرده اند و به خاک سیاه نشانده اند. تمامشان افسارشان کم و بیش در اختیار خامنه ای در راس این جماعت آدمکش است. تمامشان اولویت اولیه شان چگونگی حفظ نظام اسلامی در مقابله با مردمی است که میخواهند سر به تن این رژیم نباشد. نتیجتا نباید گذاشت که مردم را خیره این مراسم مضحک تحت لوای “انتخابات” کنند.
ما از ابتدا اعلام کرده بودیم که گذاشتن نام انتخابات و اعمال اراده مردم به این مضحکه، تف کردن به روى حقیقت و بى حرمتى به شخصیت و شعور میلیونها مردمى است که نزدیک به چهار دهه است که تحت حاکمیت ارتجاع اسلامى به اصطلاح زیسته اند. ما گفته بودیم که این رژیم صد هزار اعدام است، این رژیم سی و چند سال زندان و شکنجه و چماقدارى است، رژیم شلاق، رژیم دار زدن و دست بریدن و سنگسار انسانهاى بیگناه است، رژیم جهل و خرافه است. رژیم اوباش و آخوندها و آدمکشهاى حرفه اى است، رژیم تحقیر و اسارت زن است. در این “انتخابات” فقط به کثیف ترین کثافات اسلامی اجازه شرکت بعنوان کاندیدا مى دهند. کمونیست و سوسیالیست و آزادیخواه و آزاداندیش، نه فقط حق شرکت، بلکه در این رژیم٬ حتى حق حیات ندارد. زن، حتى آن زنى که به مجیزگویى اسارت خویش و ستم بر زن برخاسته باشد و دلال و پاره بدن خود رژیم باشد، به اعتبار زن بودنش مورد انواع تحقیر و در جمع خبرگانشان حتی اجازه شرکت ندارد. از میان چند هزار عمدتا مرد مسلمان مرتجع و متحجر و امتحان پس داده، تنها جمع کوچکی از غربال “تشخیص صلاحیت” گذشته اند. حتى نیمى از خودشان، از “خودى” ترین خودى هاى خودشان که در طول این سی سال بارها بعنوان عمله و اکره اختناق اسلامى امتحانشان را پس داده بودند و در تمام جنایت این رژیم سهیم بودند، اجازه کاندید شدن نیافتند. گذاشتن نام “انتخابات” بر این مضحکه اسلامی اهانت به راى و به شعور مردم است.
ما اعلام کرده بودیم که مردم انتخابشان را کرده اند. رژیم اسلامی باید گورش را گم کند. انتخاب مردم سرنگونی رژیم اسلامی است.
ما اعلام کرده بودیم که شرکت در این مضحکه از نظر سیاسى فاقد هرگونه ارزش است. نباید در این راى گیرى شرکت کرد، اما نباید بى تفاوت ایستاد. ما اعلام کرده بودیم که دوره به اصطلاح مبارزه انتخاباتى جناحهاى حکومت کماکان، میتواند و باید صحنه گسترده ترین اعتراضات مردم علیه کل حکومت و همه جناحهایش باشد. بیشترىن فشار را میتوان در این روزها به رژیم اسلامى وارد کرد. میتوان محاسبات و بند و بستهایشان را به نفع مردم و به نفع گشایش فضاى سیاسى بهم ریخت. میتوان مجموعه رژیم و همه جناحها را در برابر مردم به عقب نشینى وادار کرد. میتوان شکاف درونى ارتجاع اسلامى را عمیق تر کرد و تناسب قواى بسیار مساعدترى را به نفع مردم و امر آزادى بوجود آورد. تناسب قوایی واقعی و در روی زمین مبارزاتی. باید از تناقضات و کشمکشهاى فزاینده درون رژیم در دوره انتخابات براى گسترش مبارزه و اعتراض مستقل خویش فعالانه استفاده کرد. این سیاست اعلام شده ما بود و هست. این اساس برخورد ما در قبال این “انتخابات” است.
پاسخ ما در قبال این این ادعای خامنه ای سردسته جانیان رژیم اسلامی که میگوید هر رای در این “انتخابات” یک رای به نظام اسلامی است٬ این است: مردمی که حق انتخاب ندارند٬ “رای شان” نشان انتخاب شان نیست. “رای ” مردمی که نمایندگانشان در زندانها و در تبعید و در شکنجه گاهها هستند٬ مردمی که نمایندگانشان در گورهای دسته جمعی بی نام و نشان دفن شده اند٬ نشان حمایت از رژیم آدمکشان اسلامی نیست. این مردم سرنگونی طلبی در وجودشان است. حتی آن بخشی از جامعه که بطور واقعی٬ و نه بر مبنای ادعاهای رژیم اسلامی در مضحکه انتخابات رژیم شرکت کرده اند٬ به کسی رای نداده اند.آرای این اوباش به هر درجه که واقعی باشد٬ نشان تمایل و میزان علاقه مردم به این اوباش اسلامی نیست. به قول منصور حکمت در یک انتخابات آزاد که سهل است٬ حتی در انتخاباتی از نوع افغانستان و ترکیه و پاکستان هم امثال این موجودات صد رای هم نمی آورند. از نقطه نظر ما مردم در هیچیک از “انتخابات” رژیم اسلامی شرکت نکرده اند. چرا که کسی حق واقعی انتخاب کردن نداشته است. کسانی که در مقابل جامعه قرار داه شده اند٬ مادون انتخاب شدن هستند.
پس چگونه است که بخشی از جامعه در این مضحکه شرکت میکنند؟ کدام دلایل توضیح دهنده این اقدام شان است؟ آیا “فریب” خورده اند؟ آیا به رژیم اسلامی “متوهم اند”؟ فاکتورهای اجتماعی توضیح دهنده این رفتار سیاسی چیست؟
در پاسخ باید تاکید کرد که بخشی از جامعه بطور روز افزونی در این مضحکه شرکت نمیکنند٬ شرکت هم نخواهند نکردند. و علیرغم فشارها و تمهیدات رژیم اسلامی٬ دست رد قاطع به این مضحکه زده اند. قبولش ندارند. اما آن بخشی که به هر دلیلی و بطور واقعی در این مراسم شرکت میکنند٬ و یا شرکت کردند٬ هدف بخش عمده شان تقویت رژیم اسلامی یا حمایت از رژیم اسلامی نیست. بر عکس اهداف دیگری را دنبال میکنند٬ به دنبال ایجاد شکاف و تشدید کشمکش های درونی رژیم اند.
از طرف دیگر آنها که فکر میکنند که مردم “فریب” خورده اند٬ آنها که فکر میکنند که مردم به رژیم “متوهم اند”٬ مکانیسم حرکت مردم در چنین شرایطی را نمی شناسند. آزادیخواهی و بلوغ سیاسی مردم را دست کم میگیرند. واقعیت این است که برخی شاید به کمپ “اصلاح طلبان” و یا “اعتدالیون” حکومت رای دهند از این رو که خواهان تعمیق اختلافات درونی رژیم اسلامی اند. شاید میخواهند چوب لای چرخ رژیم بگذارند. شاید میخواهند از نقطه نظر خودشان لگد دیگری به رژیم بزنند. میخواهند جلوی “بدتر” شدن شرایط را سد کنند. شاید میخواهند کسی در راس قوای حکومتی باشد که با آمریکا کمی راه بیاید و از سیاستهای کور ضد آمریکایی رژیم کمی بکاهد. شاید فقط نمیخواهند رژیم یکدست باشد. چرا که یک ارتجاع غیر منسجم، و وجود باندهای متعدد در درون خود حکومت که ناگزیر هر روز بر سر و کله یکدیگر میزنند٬ طعمه مساعدتر برای مردمی هستند که در کمین سرنگون کردن رژیم اسلامی نشسته اند. شاید…!؟
این تشخیص برخی از مردم است. آیا این اقدام بهترین و مناسبترین سیاست در قبال مضحکه رژیم اسلامی است. مسلما نه! ما اعلام کرده ایم که این مراسم را باید به ضد خودش تبدیل کرد. باید از این فضا و در این دوره برای عقب راندن کل رژیم اسلامی بهره جست. اما حساب آن جریاناتی که مدافع شرکت مردم در این معرکه گیری اسلامی هستند٬ تمام مجزا است. تماما ارتجاعی و عمله و اکره رژیم اسلامی اند. واقعیت این است که کسی از سر علقه و عاطفه به این آخوند و یا دیگر کاندیداها به صرافت رای دادن نیفتاده است. کسی به “اصلاح طلبان” و “اعتدال طلبان” بخاطر سیاستها و باورشان رای نداده و مسلما نخواهد داد. همانطور که کسی به بنی صدریون بخاطر بنی صدر رای ندادند. همانطور که کسی به خاتمی بخاطر خاتمی رای نداد. همانطور که کسی به میرحسین موسوی بخاطر موسوی رای نداد. اینها همگی مهره های قسم خورده رژیم بودند. به زعم مردم اینها کسانى از درون رژیم بودند که شاید استعداد تشدید تخاصمات درون رژیم و تضعیف صفوف آن را داشتند٬ شاید استعداد خیانت به رژیم را در شرایط بحرانی و فشار از پایین داشتند. شرکت بخشی از مردم در این مضحکه هر دلیلی داشته باشد٬ تقویت نظام اسلامی و رای به حکومت اسلامی در زمره آن دلایل نیست.
و اگر میکروفن را در مقابل دهان هر کدام از کسانی که رای دادند بگذارید٬ اگر خطری جان و زندگی شان را تهدید نکرده باشد٬ اگر در زمره جیره خواران رژیم نباشند٬ اگر منفعتشان در حفظ رژیم نباشد٬ اگر منصف باشند٬ به شما خواهند گفت که رای واقعی شان سرنگونی رژیم اسلامی است. رای واقعی شان رسیدن به یک زندگی شایسته انسان است. رای واقعی شان٬ آزادی و برابری و رفاه و عدالت اجتماعی است و لعن و نفرین را نثار تمامی سران و رهبران حکومت اسلامی و کل این وضعیت خواهند کرد.
از نقطه نظر ما نقطه عطف هاى تاریخى تر و تکان دهنده تر هنوز در راهند. کلید پیشروى، اما، تشدید فشار به حکومت و بسیج و سازمانیابى حول جنبش واقعى براى آزادى و برابرى و نه به کلیت رژیم اسلامی در جامعه است
حزب ما٬ حزب کمونیست کارگرى ایران٬ طبقه کارگر و همه مردم آزادیخواه را در مبارزه براى سرنگونى رژیم و تحقق یک جامعه آزاد، برابر و انسانى، براى ایجاد یک دنیاى بهتر، به وحدت حول پرچم کمونیسم کارگرى فرا مى خواند.