علی جوادی: تروریسم اسلامی باز هم فاجعه آفرید

AliJavadi

این یک واقعیت تلخ و دردناک زندگی عصر ماست. جریانات تروریستی اسلامی، تروریسم کور را به گوشه ای از زندگی روزمره ما تبدیل کرده اند. هر روز فاجعه ای، هر روز جنایتی. پس از آنکه ۱۵۰ نفر در چند حمله تروریستی همزمان در سه منطقه پاریس کشته شده اند، سالن کنسرت باتکللان به “حمام خون” تبدیل شد، در فاجعه دیگری، این بار در سن برناردینو کالیفرنیا ۱۴ نفر دسته جمعی کشته شدند. همه شاهدان عینی این فجایع میگویند که مهاجمان با شعارهای “الله اکبر” از هر طرف به سوی تماشاچیان تیراندازی میکردند. این بار نیز “داعش” مسئولیت این جنایت هولناک تروریستی در پاریس و کالیفرنیا را بعهده گرفته است. ما سالیان پیش، زمانی که تروریسم اسلامی عمدتا خاورمیانه و شمال آفریقا را جولانگاه آدمکشی خود کرده بود گفتیم:

“”موجى از آدمکشى هاى اسلامى، خاورميانه و شمال آفريقا را فرا گرفته است، قربانيان اين موج، عادى ترين مردم عادى اند. در مصر و الجزاير اتباع خارجى را اعم از کارگر و توريست و بازنشسته به گلوله ميبندند و سر ميبرند، صف کودکان دبستانى را با بمب کشتار ميکنند، دختران جوانى را که از ازدواج اجبارى سر باز زده باشند بخون ميکشند. در تل آويو عابران بيخبر را از کودک و پير و جوان در خيابان و اتوبوس به قتل ميرسانند. و قهرمانانه، از اسرائيل تا الجزاير، به بشريت متحير اطمينان خاطر ميدهند که اين “مبارزه مسلحانه” ادامه خواهد يافت.

زمانى بود که چپ سنتى و “ضد امپرياليست” خشونتهاى کور و تروريسم عنان گسيخته جريانات جهان سومى و ضد غربى را اگر نه به ديده تحسين، لااقل به ديده اغماض مينگريست. ظلمى که به ملتهاى محروم و خلقهاى تحت ستم روا داشته ميشد به زعم اينان اين تروريسم را بعنوان عکس العملى مشروع توجيه ميکرد. تروريسم گروههاى فلسطينى، جريانات مسلمان و يا ارتش جمهوريخواه ايرلند، که قربانيانشان را بطرز روزافزونى مردم بيدفاع و بى خبر غير نظامى تشکيل ميدادند، نمونه هاى برجسته اين تروريسم “مجاز” در دوره هاى قبل بودند. تروريسمى که ظاهرا به ظلمهاى گذشته و حال پاسخ ميداد، تروريسمى که ظاهرا در عکس العمل به خشونت و سياستهاى ضد انسانى دولتها و قدرتهاى سرکوبگر پيدار شده بود. جالب اينجاست که دولت اسرائيل نيز در طول سالها دقيقا با عين همين استدلال، يعنى با استناد و نسل کشى هاى غير قابل توصيف فاشيسم هيتلرى و جريانات ضد يهود در کشورهاى مختلف عليه مردم يهود، سرکوب خشن مردم محروم فلسطين و کشتار هرروزه جوانان فلسطينى را توجيه کرده است.اين نوع استدلال، و تروريسم کورى که به استناد به آن در خاورميانه، چه از طرف سازمانهاى عرب و فلسطينى و چه از طرف دولت اسرائيل، جريان يافته است، همواره از نظر کمونيسم و طبقه کارگر ورشکسته و محکوم بوده و هست. کوچکترين ارتباط واقعى و مشروعى ميان مصائب هولناکى که در قرن اخير بر مردم يهود رفته است با سرگوبگرى ها و جنايات دولت راست افراطى در اسرائيل عليه فلسطينيان وجود نداشته و ندارد. کوچکترين ارتباط واقعى و مشروعى ميان مشقاتى که مردم محروم فلسطين کشيده اند با تروريسم سازمانهاى منتسب به اين مردم، اعم از اسلامى و غير اسلامى، وجود نداشته و ندارد. اين سوء استفاده و سرمايه ساختن جريانات و جناحهاى بورژوايى، اعم از دولتى و غير دولتى، از مصائب مردم محروم است. محکوم کردن و از ميدان بدر کردن اين تروريسم توسط طبقه کارگر بويژه در کشورهاى منطقه يک شرط حياتى قرار گرفتن کارگر در راس مبارزه اجتماعى براى پايان دادن به اين مصائب است.

موج جديد آدمکشى اسلامى، بخصوص در شمال آفريقا، ديگر ظاهرا حتى از اين قبيل توجيهات سياسى هم بى نياز است. يک عمامه و يک تفنگ تمام چيزى است که براى شروع اين جهاد کثيف عليه انسانيت کفايت ميکند. اين گانگستريسم اسلامى است و سرمنشاء آن رژيم حاکم در ايران است. تکليف اين جريان نيز در ايران يکسره خواهد شد.”” (منصور حکمت، انترناسيونال ١٦ نوامبر١٩٩٤)

ما همواره این جنایات تروریسم اسلامی علیه مردم فرانسه و آمریکا و در هر گوشه دیگر جهان را بعنوان جنایت علیه بشریت قویا محکوم کرده ایم.  قلب ما با مردم به خون کشیده شده قربانی تروریسم اسلامی است. فراخوان ما این است: باید جهان را از دست تروریستها، از هر نوع آن، در آورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *