حمید تقوائی:
مردم سوریه سه سال قبل رای داده اند!
نمایش انتخاباتی اسد در دل جنگ ویرانگری که تا کنون بیش از شش میلیون آواره و صدها هزار زخمی و صد و شصت هزار کشته بجای گذاشته، پوچ تر و بی معنی تر از آنست که بجز خود رژیم اسد و همدستانش در کشتار مردم، نظیر جمهوری اسلامی، آنرا جدی بگیرد. این به اصطلاح انتخابات یک نوع تلاش و مانور سیاسی است برای کسب اعتبار حکومت جلادی که دستش تا آرنج بخون مردم آلوده است. بسیاری از دولتها و نهادهای بین المللی این انتخابات را بخاطر اینکه در دل یک جنگ ویرانگر صورت میگیرد محکوم کرده اند، اما مساله فراتر از اینست. انتخابات های قبلی سوریه هم که در شرایط غیر جنگی صورت میگرفت چیزی بیشتر از یک نمایش تهوع آور نبود. بشار اسد بعد از فوت پدرش در دو دوره متوالی به عنوان تنها کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و پیروز شد (در انتخابات با شرکت یک کاندیدا شکست خوردن کار مشکلی است!) اسد در واقع رئیس جمهور مادام العمری است که کرسی ریاست جمهوری را از پدرش به ارث برده است و انتخابات تنها نمایش فرمالی برای رسمیت بخشیدن به این پست ارثی است.
سه سال قبل مردم سوریه نیز مانند مردم مصر و تونس و لیبی علیه همین سیستم ریاست جمهوری مادام العمر بپا خاستند و بوسیله اسد و همدستانش کوبیده شدند. امروز رژیم سوریه و حامیانش تلاش میکنند با انتخابات وجهه و اعتباری برای حکومت آدمخوار اسد دست و پا کنند، اما مردم سوریه سه سال قبل با خیزش انقلابیشان رای خود را اعلام کرده اند: اسد باید برود! هنوز هم پس از هزاران کشته و میلیونها آواره، هر نوع بهبودی در وضعیت جامعه در گرو تحقق این حکم مردم است.*
**************************
جدال “فرهنگی” بر سر بود و نبود حکومت!
در چند ماه اخیر بحث اخلاقیات و فرهنگ اسلامی و در چند هفته اخیر مساله “حجاب و عفاف” به یک موضوع اصلی گفتمان مقامات و رسانه ها و به یک مساله مرکزی دعوای جناحها بدل شده است. در نگاه اول اینطور به نظر میرسد که مساله اقتصاد و سیاست خارجی و رابطه با غرب، که در مقطع انتخابات از مسائل حاد و مورد مشاجره حکومتی ها بود، جای خود را به مسائل فرهنگی داده است. اما واقعیت چیز دیگری است. مساله ای که تحت عنوان فرهنگ اسلامی عنوان میشود مستقیما به اسلامیت حکومت و در نتیجه بود و نبود جمهوری اسلامی گره خورده است. معضل حکومت فرهنگ و ایدئولوژی اسلام نیست، بلکه موجودیت و بقای کل نظام است. برخلاف تبلیغات در مورد “هجمه فرهنگی غرب” و خزعبلاتی از این قبیل، این گسترش اعتراضات مردم است که رژیم را به چنین وضعیتی انداخته است. قرار بود با روی کار آمدن روحانی و در باغ سبز تعامل با آمریکا و رفع تحریمها جامعه در انتظار معجزات دولت تدبیر و اعتدال به شرایط موجود رضایت بدهد، اما عکس قضیه اتفاق افتاد. اعتراضات اجتماعی علیه اعدام و حجاب در ابعاد بی سابقه ای گسترش پیدا کرد. آنچه رژیم را به صدور هشدارها و توصیه های یک روز درمیان در دفاع از فرهنگ و مقدسات اسلامی و هذیانگوئی در مورد جاده بهشت و جهنم و غیره دچار کرده نه دولتهای غربی بلکه مردمی هستند که در عرصه های مختلف تعرض به جمهوری اسلامی را آغاز کرده اند.*
**************************
طوفان علیه منادیان غضب الهی!
“طوفان تهران تنبیه و هشداری برای ما است که بدانيم اين عالم صاحبی دارد. نبايد در ملک خدا هر کاری بکنيم. در ملک خدا معصيت نکنيم. وقتی بلا بيايد ديگر تأسف خوردن فايده ای ندارد.”
این افاضات آیت الله گرگانی از مراجع تقلید قم است. انتساب بلایای طبیعی به قهر الهی و تنبیه بندگان معصیت کار حرف تازه ای نیست. چندسال قبل در رابطه با زلزله هائیتی هم یکی از کشیشهای کاتولیک آمریکائی، از سنخ همین آیت الله های متحجر حاکم در ایران، آنرا به خشم و غضب خدا منتسب کرد. اما در مورد جمهوری اسلامی مساله کمی فرق میکند. در جمهوری اسلامی بزرگترین مصیبت و فاجعه وجود حکومت اسلامی است. که البته علت وجودی این فاجعه نه غضب الهی است و نه خشم طبیعت، بلکه حفظ سلطه یک در صدیهای میلیاردری است که در راس اش متحجرین پوسیده ای از جنس همین آیت الله گرگانی قرار دارند. این مصیبت را طوفان انقلاب مردم از میان برخواهد داشت.*
**************************
رکورد حکومت و رکورد مردم!
بعد از شکستن رکورد های جهانی در عرصه اعدام و آلودگی آب و هوا، مدال دیگری نیز نصیب جمهوری اسلامی شد. در نطر سنجی که اخیرا موسسه گلوب اسکن در میان ۲۴ هزار و پانصد نفر انجام داده حکومت ایران در میان ۱۶ کشور به عنوان رژیمی که دارای منفی ترین تاثیرات درشرایط دنیا است شناخته شده است. خامنه ای در سخنرانی چند روز قبل اش در سالروز فوت خمینی ادعا کرد مردم دنیا با تعجب و کنجکاوی به جمهوری اسلامی چشم دوخته اند و تحولات ایران را دنبال میکنند. ممکن است اینطور باشد ولی باید اضافه کرد که این کنجکاوی و تعجب از ظرفیتهای بی پایان جمهوری اسلامی در شکستن پیاپی رکوردهای منفی سرچشمه میگیرد.
اما در مورد ایران رکورد مثبتی نیز وجود دارد. رکورد سکولاریسم و اته ئیسم و بچالش کشیدن مذهب در زندگی و اعتراضات هر روزه مردم. این رکورد را هیچ موسسه ای ثبت نکرده است. اما در هشدارها و خط و نشان کشیدنها و ناله و شکایتهای یک روز در میان مقامات حکومتی در مورد هجمه فرهنگی غرب و از دست رفتن حجاب و عفاف و مقدسات اسلامی و غیره میتوان به عمق و گسترش رویگردانی مردم از اسلام و قوانین و مقدسات اسلامی پی برد. این رنسانس ضد مذهبی روی دیگر سکه رکوردهای منفی جمهوری اسلامی است.*