بیکاری در ایران ابعاد یک فاجعه عظیم اجتماعی به خود گرفته است که در عین حال عمق پوسیدگی اقتصاد جمهوری اسلامی و بن بست و بحران و بی افقی این حکومت و همزمان وحشت حکومت از به حرکت درآمدن موج سهمگین این نیروی عظیم را عمیقا نشان میدهد. جمهوری اسلامی یک جامعه را به فلاکت کشانده و بیکاری ده میلیونی یکی از نتایج فاجعه بار حکومت مذهبی اقلیتی مفتخور و دزد و فاسد است.
بیکاری یک پدیده ذاتی سرمایه داری در همه جای دنیاست. اما در ایران این مساله به یک معضل و فاجعه بزرگ اجتماعی و یک مساله عاجل اکثریت مردم اعم از کارگران و جوانان بیکار و نیز کارگران شاغل و همه مردم زحمتکش تبدیل شده است که هرروز دارد از مردم قربانی میگیرد و زندگی آنها را به جهنمی غیرقابل تحمل تبدیل کرده است.
وزیر کشور جمهوری اسلامی نرخ بیکاری را ۱۴ درصد و برخی مقامات آنرا ۲۰ درصد اعلام کرده اند. بر اساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری در بین زنان، جوانان و افراد دارای مدرک دانشگاهی تقریبا دو برابر بیشتر است. در آمارهای رسمی این حکومت کسانی که در طول هفته فقط یک ساعت کار کرده اند، شاغل به حساب آمده و یک میلیون مهاجر افغانی و میلیون ها زن نیز به حساب نیامده اند. آمار واقعی بیکاری بسیار بیشتر از آمار رسمی حکومت است و همچنان و با سرعت رو به افزایش میرود. مقامات حکومت جرات اعلام آمار واقعی بیکاری را ندارند اما به اشکال مختلف به ۱۰ میلیون بیکار و به سونامی بیکاری اعتراف میکنند.
شمار این بیکاران با خانواده هایشان قاعدتا از ٢٠ میلیون نفر نیز فراتر میرود. حکومت اسلامی سرمایه داران در قبال این میلیونها نفر زن و مرد و کودک هیچ تعهدی بر دوش نگرفته است. نه بیمه بیکاری، نه بیمه درمانی، نه تحصیل رایگان برای کودکان، نه هزینه ایاب و ذهاب و مسکن، و نه هیچ چیز دیگری. زندگی این میلیونها نفر به یک فاجعه تبدیل شده است. کودکان ناچار به ترک تحصیل میشوند تا برای کمک به تامین هزینه های خانواده به خیل کودکان کار و خیابان بپیوندند و دچار هزاران آسیب روحی و فیزیکی شوند. اعتیاد و خودکشی ها افزایش می یابد، خانواده ها از هم گسسته میشوند. جوانان از زندگی محروم میشوند، و صدها فشار و مشقت دیگر به این میلیونها نفر وارد میشود که قابل تصور نیست.
قربانی این اپیدمی بیکاری فقط خود بیکاران و خانواده هایشان نیستند. وجود این خیل عظیم بیکار و بی تامین و به فقر و مشقت کشیده شده، به اهرمی در دست سرمایه داران مفتخور تبدیل میشود که کارگران شاغل را نیز با بدترین شرایط کار و دستمزدهای بسیار پایین به کار وادار کنند و شیره جان کارگران را بمکند و فضای کنترل و فشار را بر کارگران سخت تر کنند و بعلاوه تامین هزینه زندگی این میلیون ها نفر نیز روی دوش شاغلینی می افتد که خود در فقر کامل به سر میبرند. در یک کلام سونامی بیکاری کل کارگران و معلمان و پرستاران و بخشهای مختلف مردم را زیر فشاری جدی قرار داده است.
این وضعیت بر ضرورت یک حرکت توده ای سراسری علیه بیکاری تاکید میکند. میتوان و باید با یک جنبش گسترده و سراسری علیه بیکاری، حکومت اسلامی را وادار کرد برای کسانی که آماده کار هستند، کار ایجاد کند و یا به آنها بیمه بیکاری مکفی برای تامین یک زندگی انسانی بپردازد.این یک معضل بزرگ اجتماعی است و کل جامعه باید متحد و یکپارچه علیه آن به حرکت درآید. در این میان اتحاد کارگران شاغل و بیکار در مبارزه علیه بیکاری نقشی کلیدی و حیاتی دارد. جمعیت میلیونی کارگران بیکار و میلیون ها فارغ التحصیل دانشگاهها که با بیکاری روبرو هستند و میلیون ها کارگری که در خطر اخراج و از دست دادن کار میباشند و خانواده های آنها٬ نیروی عظیمی هستند و میتوانند جنبش قدرتمندی با خواست عاجل و فوری کار یا بیمه بیکاری مکفی شایسته یک زندگی انسانی برپا کنند. جمهوری اسلامی در یک بحران عمیق سیاسی و اقتصادی دست و پا میزند و فضای سیاسی و اعتراضی در جامعه ایران شرایط مناسبی برای سازماندهی یک جنبش اعتراضی علیه بیکاری را بیش از پیش فراهم کرده است. چه در سطح سراسری و چه در هر شهر و محلی باید اعتراض را شروع کرد. باید متشکل شد و دست به تجمعات اعتراضی و زنجیره انسانی و ابتکارات مختلف دیگر زد. حزب کمونیست کارگری کلیه کارگران بیکار٬ فارغ التحصیلان و همه مردم کارگر و زحمتکش و کلیه فعالین و تشکل های کارگری را به مبارزه متحدانه علیه بیکاری فرامیخواند.
پیش به سوی سازماندهی یک حرکت بزرگ و توده ای علیه بیکاری!
یا کار یا بیمه بیکاری مکفی برای همه کارگران بیکار و همه جوانان و مردم آماده بکار!
حزب کمونیست کارگری ایران
۱۵ خرداد ۱۳۹۳ ٬ ۵ ژوئن ۲۰۱۴