جدید ترین

قطعنامه دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران در مورد فروپاشی اقتصادی رژیم و سیاست حذف یارانه ها

مصوب دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران


۱- طرح اقتصادی که رژیم آنرا “هدفمند کردن یارانه ها” مینامد در واقع تلاشی است برای خروج از بن بست و ممانعت از فروپاشی اقتصادی که خود در درماندگی و بحران سیاسی حکومت ریشه دارد. پاسخ مساله اقتصاد برای سرمایه داری ایران در گرو حل این بحران سیاسی است.

٢- سیاست هدفمند کردن و یا در واقع حذف یارانه ها در شرایطی مطرح میشود که موقعیت جمهوری اسلامی بدنبال و در نتیجه خیزش انقلابی سال گذشته ضعیف تر و شکننده تر از همیشه است. معرفی طرح حذف یارانه ها تحت عنوان “هدفمند کردن” آن و “حمایت از دهکهای پائینی جامعه” و تبلیغات مستضعف پناهانه ای ازین قبیل، تردید ها و به تعویق انداختنها و کشمکشهای جناحهای حکومتی بر سر زمانبندی و چگونگی اجرای طرح و در عین حال تاکید آنان بر اینکه “چاره ای جز اجرای این طرح نیست”، واهمه و نگرانی شدید مقامات حکومت از “فتنه اقتصادی” و شورشهای شهری و بالا گرفتن اعتراضات توده ای که این طرح بدنبال خواهد داشت، و بالاخره تهدیدات و تمهیدات امنیتی- انتظاماتی آنان همه نشاندهنده طرح و اجرای سیاست حذف یارانه ها از یک موضع متزلزل و درمانده، و ضعیفتر و شکننده تر شدن این موقعیت بدنبال اجرای سیاست حذف یارانه ها است.

٣- از لحاظ اقتصادی سیاست حذف یارانه ها بر مبنای سیاست جهانی موسوم به ریاضت اقتصادی طراحی شده است که اساس آنرا واگذار کردن کامل تعیین قیمت کالاها و سطح دستمزدها به مکانیسم و سلطه بلامنازع بازار آزاد و در نتیجه افزایش سودآوری سرمایه ها به ازای کاهش شدید دستمزدها و کلا قدرت خرید کارگران و همه حقوق بگیران تشکیل میدهد. آنچه به عنوان “عوارض و عواقب” طرح حذف یارانه ها مطرح میشود (افزایش شدید قیمتها و کاهش قدرت خرید کارگران و حقوق بگیران، بیکارسازیهای گسترده، عدم تامین شغلی و گسترش فقر و حتی شوکی که به جامعه وارد میشود) همه در واقع جزء اهداف آگاهانه این طرح است. اینها از اجزا لازم سود آوری سرمایه داری بازار آزاد و مبنا و پایه طرح ریاضت اقتصادی است. این طرح منافع و سیاست و استراتژی اقتصادی کل بورژوازی ایران را نمایندگی میکند و در اساس مورد توافق و تایید همه جناحهای حکومتی و کل احزاب و نیروهای سیاسی بورژوازی اعم از ملی اسلامیون و ناسیونالیسم پروغرب قرار دارد. بورژوازی ایران، با هر نوع حکومتی، برای سودآوری و رقابت در عرصه جهانی راهی بجز سیاست ریاضت اقتصادی و تحمیل فقر و بیحقوقی شدید به کارگران و توده مردم ندارد.

۴- معضل اقتصادی جمهوری اسلامی با طرح ریاضت اقتصادی و کلا الگو برداری از راه حلهای سرمایه داری جهانی حل نمیشود. جمهوری اسلامی با یک بن بست و فروپاشی اقتصادی روبروست و علت اصلی این امر نیز سیاسی و نفس وجود حکومت اسلامی است. اسلامی بودن حکومت و قوانین اسلامی، فعال مایشائی باندهای حکومتی در عرصه های اقتصادی، بی تامینی و بی ثباتی حقوقی و اداری سرمایه ها، کشمکش با دولت آمریکا و دولتهای اروپای غربی، مساله هسته ای، تحریم اقتصادی، و جایگاه و نقش رژیم در جنبش اسلام سیاسی همه از عواملی هستند که اجازه نمیدهند تولید و بازتولید سرمایه داری در ایران جمهوری اسلامی شکل متعارفی بخود بگیرد. این شرایط باعث شده است تا بی ثباتی سیاسی، کشمکش مدام میان جناحهای حکومتی، و مبارزات و اعتراضات مداوم توده ای که هر از چندگاه شکل شورشهای شهری بخود میگیرد، به یک معضل مزمن و لاعلاج حکومت تبدیل شود. از همین رو معضل بورژوازی در ایران بدوا و اساسا نه بحران اقتصادی بلکه یک بحران سیاسی، ایدئولوژیک، حکومتی است که در مرکز آن “جمهوری اسلامی” قرار دارد. جمهوری اسلامی از بدو بقدرت رسیدن با مساله بقا و حفظ خود در قدرت، و کل بورژوازی ایران- و بورژوازی جهانی- با یک بحران حکومتی مزمن در ایران، روبرو بوده اند. سیاست ریاضت اقتصادی این بحران را نه تنها تخفیف نمیدهد بلکه بمراتب حادتر و شدید تر میکند.


۵- دولت احمدی نژاد اساسا خود محصول بن بست سیاسی- اقتصادی رژیم بود که بدنبال شکست سیاست باز سازی اقتصادی رفسنجانی و سیاست گشایش سیاسی خاتمی در دوره های قبل روی کار آمد. سرکوب جامعه و ریاضت اقتصادی دو جزء پلاتفرم احمدی نژاد برای حل بحران حکومتی جمهوری اسلامی بودند. جزء اول یعنی مرعوب کردن و سرکوب سیاسی جامعه، آنچه حکومتیها سونامی نامیدند، نه تنها بجائی نرسید بلکه بر عکس با خیزش عظیم انقلابی در سال گذشته پاسخ گرفت. جزء دوم این پلاتفرم یعنی طرح ریاضت اقتصادی نیز حتی اگر تماما پیاده شود نه تنها قادر به حل و حتی تخفیف بن بست اقتصادی حکومت نخواهد بود بلکه همانطور که مقامات خود پیش بینی میکنند و بیگدیگر هشدار میدهند زمینه شورشهای وسیع شهری و شکل گیری یک طوفان عظیم اجتماعی را فراهم خواهد آورد. طرح یارانه ها بالقوه میتواند کلید برآمد انقلاب عظیم مردم در ابعادی بمراتب وسیعتر و رادیکال تر از سال گذشته باشد.


٦- برای کارگران و اکثریت عظیم مردم ایران مساله اساسی نه طرح حذف یارانه ها و یا هر سیاست اقتصادی دیگر حکومت، بلکه نفس وجود حکومت اسلامی سرمایه و فلاکت اقتصادی است که از بدو روی کار آمدن این رژیم گریبان مردم را گرفته و هر روز نیز شدیدتر و وخیم تر میشود. امروز تحریمهای اقتصادی و صرف اعلام طرح یارانه ها وضعیت اقتصادی مردم را فلاکتبار تر از قبل کرده است اما هیچیک از مشکلات معیشتی کارگران و توده مردم زیر خط فقر- بیکاری و عدم پرداخت دستمزها و گرانی و عدم تامین شغلی و غیره- با تحریم و یا طرح یارانه ها شروع نشده است. این مسائل همه از ملزومات کارکرد و سودآوری سرمایه در ایران است.

۷- مبارزه برسر طرح ریاضت کشی اقتصادی از هر دو سو مبارزه ای برای بقا است. کارگران و توده مردم رانده شده بزیر خط فقر برای تامین معیشت و ادامه زندگی خود میجنگند و حکومت برای حفظ خود در قدرت و بقای نظام جمهوری اسلامی سرمایه. این مبارزه ای است میان جامعه ای که مرعوب و تسلیم نمیشود با رژیمی که برای بقای خود جامعه را به سرحد نابودی رانده است. این مبارزه یک نبرد تعیین کننده از جنگ همیشگی کارگران و توده مردم برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی است. مبارزه علیه طرح یارانه ها در عین حال بچالش کشیدن کل نظام سرمایه داری در ایران است. سیاست ریاضت اقتصادی، با یا بدون طرح یارانه ها و با یا بدون جمهوری اسلامی، تنها راه کارکرد متعارف و سودآوری سرمایه در ایران است. طوفانی که مقامات حکومتی پیش بینی میکنند بطور عینی و واقعی مبارزه ایست علیه کلیت نظام سرمایه داری در ایران.

با توجه به نکات فوق حزب با تاکید بر نقش تعیین کننده جنبش کارگری در مبارزه علیه فقر و فلاکت گریبانگیر اکثریت عظیم مردم و در مبارزه علیه کل رژیم اسلامی بعنوان عامل و بانی این وضعیت، فعالین جنبش کارگری و فعالین چپ در جنبشهای اعتراضی را به پیشبرد سیاستها و وظایف زیر فرا میخواند:

الف- سازماندهی اعتراضات وسیعی که علیه حذف یارانه ها و گرانی شکل میگیرد، سازماندادن به مبارزه وسیع حول خواست توقف و لغو فوری طرح “هدفمند کردن یارانه ها”، افزایش یارانه ها برای کالاهای اساسی مورد نیاز مردم، کاهش قیمتها، امتناع جمعی از پرداخت قبض آب و برق و گاز و تلفن، و نظیر اینها.

ب- دامن زدن به یک جنبش تعرضی وسیع با شعار “زندگی انسانی حق مسلم ما است” و با خواست مشخص افزایش دستمزدها. طرح خواستهای رفاهی نظیر تامین بیمه بیکاری مکفی، جلوگیری از بیکارسازیها، و لغو قرارداهای سفید امضا و موقت و انعقاد قرار دادهای استخدامی رسمی و دراز مدت. دامن زدن به جنبش افزایش دستمزد و بسیج و آماده ساختن کارگران برای اعتراض و اعتصاب برای افزایش دستمزدها و دیگر خواستهای رفاهی.

ج- توضیح و تبلیغ و آگاهگری در مورد ریشه ها و علل سیاسی وضعیت فلاکتبار اقتصادی در ایران، و افشای جمهوری اسلامی بعنوان علت و مسئول مستقیم این وضعیت. بسیج و متحد کردن و سارماندادن صف کارگران و توده مردم بجان آمده از فقر و فلاکت در عرصه مبارزه سیاسی علیه جمهوری اسلامی.

د- افشاگری و روشنگری در مورد سیاست ریاضت اقتصادی بعنوان الگوی مطلوب سرمایه داری دوره حاضر و مشخصا بعنوان تنها راه تولید و بازتولید و سود آوری سرمایه در ایران و تبلیغ وسیع سوسیالیسم و جمهوری سوسیالیستی.

حزب کمونیست کارگری تمام توان و امکانات خود را برای پیشبرد فعالانه وظایف فوق بکار میگیرد.

دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران
۱۰ آبان ۱٣۸۸- ۱ نوامبر ۲۰۱۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *