نسان نودینیان:
افزایش نرخ برق و اعتراضات مردم شهرستان سروآباد
در چند ماه گذشته نرخ برقراری انشعابات برق از دویست هزارتومان به هشتصدو پنچاه هزارتومان افزایش داشته است. افزایش چهارصد درصدی ناباورانه و غیر منطقی است. در شرایطیکه جمعیت شهرستان سروآباد رو به افزایش است، مسئولین جمهوری اسلامی از این فرصت و نیاز مبرم مردم به برق استفاده کرده و افزایش چهار صد درصدی نرخ انشعابات برق را برای پر کردن خزانه دزدی هایشان عملی کرده اتد. افرایش بی رویه نرخ برق بازی اقتصادی و گردنه گیری مقامات جمهوری اسلامی در شهرستان سروآباد است. مردم معترض شهرستان سروآباد علیه افرایش خرخ برق در یک ماه گذشته دست به اعتراض زده اند.
انشعاب برق(امتیاز برق) حق بی چون و چرای مردم است. گردنه گیری و فروش انشعاب برق دزدی اشکار و فساد مالی آشکاری است که در نظام دزد و جنایتکار جمهوری اسلامی در جریان است.
ما مردم شهرستان سروآباد را فرامیخوانیم به اعتراضات عادلانه خود ادامه دهند. و افزایش چهارصد درصدی انشعاب برق را نپذیرند.
تجمع توده ای و اشغال موسسات و اداره برق شهرستان سروآباد تا رسیدن به نرخ مناسب قبلی ۲۰۰هزارتومان خواست محوری این اعتراضات است. جواب دزدی و فساد مالی و افرایش بی رویه نرخ برق و نرخ انشعاب برق را باید با اعتراضات کوبنده و مداوم داد.
افزایش ۴۰۰ درصدی نرخ برقرای انشعاب برق در شهرستان سروآباد و روستاهای تابعه آن سبب افزایش اعتراضات گسترده مردم این شهرستان شده است.
قیمت برقراری انشعابات برق در ماههای گذشته در شهر سروآباد ۲۰۰ هزار تومان بود. دولت این مبلغ را به ۸۵۰ هزار تومان افزایش داد و بدین ترتیب مشکلی بر مشکلات دیگر مردم افزوده شد. همچنین قیمت برقراری انشعابات برق در مناطق روستایی این شهرستان از ۷۵ هزار تومان به ۳۵۰ هزار تومان افزایش یافت و سبب گسترش موج اعتراضات ساکنین روستاهای تابعه این شهرستان شده است. هم اکنون بیش از ۹۷ درصد جمعیت شهرستان سروآباد در مناطق روستایی ساکن هستند و روز به روز نیز بر تعداد خانوارها در این روستاها افزوده می شود و خرید امتیاز برق برای خانه های تازه ساخت با هزینه ای چند برابر غیر منطقی به نظر می آید.
پنج ماه حقوق معوقه در واحد تعمیر وماشین الات اداره کل راه وترابری سنندج
به گزارش رسیده ۱۵ نفر از تعمیرکاران اداره کل راه وترابری شهر سنندج که مکانیک،باتری ساز
وآهنگر می باشند حدود ۵ ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده اند و همچنین این اداره از دادن عیدی وپاداش ودیگر مزایا به آنان نیز سر باز می زند که همگی آنان به مدت یک هفته است که دست از کار کشیده وهم اکنون در اعتصاب به سر می برند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری-۲۴ اسفند ۱۳۹۲
تاکید بر ضرورت ایجاد وحدت در میان فعالان وتشکل های واقعی کارگری
جلسه مشترک عده ای از فعالان کارگری از شهرهای مختلف در ایام عید در شهر سقز تشکیل شد. در این جلسه بر ضرورت گسترش وهماهنگی فعالیت های کارگری در سراسر کشور تاکید گردید ونظرات مختلف در جهت ایجاد تشکل سراسری مورد بحث قرارگرفت. تاکید همگان بر آن بود که حاکمیت سر مایه دارای باهمه جناح های خود درجهت جلوگیری از گسترش فعالیت های کارگران هماهنگ ومتحدانه عمل میکنند. این جناج های متحد در هماهنگی بایکدیگر در سرکوب کارگران و تضییع حقوق آنان تلاش میکنند. همچنین اقدامات اخیر دولت از قبیل تعیین حد اقل دستمزد مصوب شو رای عالی کار و تاکید بر تداوم سیاست حذف یارانه ها توهمات موجود در بین برخی محافل سازشکار کارگری نسبت به دولت تدبیر و اعتدال و امید!!! را آشکار ساخته. اکنون بیش از هر زمان احساس میشود که فعالان وتشکل های واقعی کارگری، در یک برنامه هماهنگ به تدوین سازو کارهای مناسب برای دفاع از کارگران اقدام نمایند .(منبع:سایت کانون مدافعان حقوق کارگر)
اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آور در خصوص کارگران «شاطر»
«عبدالله بلواسی» عضو هیات مدیره انجمن صنفی کارگران خباز مریوان و سروآباد خواستار اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آور در خصوص کارگران «شاطر» شد؛ در هر نانوایی ۴ حرفه مشغول به کارند. «شاطر» که نان میپزد، «پیشکار» که نان را از تنور بیرون میآورد، «خمیرگیر» که خمیر را چونه میگیرد و «وابر» که خمیر را پهن میکند. از این بین، شاطر که به صورت دائمی در معرض حرارت تنور قرار دارد باید مشمول قانون مشاغل سخت و زیان آور قرار گیرد. وی ادامه داد: البته حرفههای پیشکاری، خمیرگیری و وابری هم سختیهای خاص خودشان را دارند و باید مشمول قانون مشاغل سخت و زیان آور قرار بگیرند اما شاطر در اولویت قرار دارد. حرارت دائمی تنور منجر به سردرد، چشم درد، سینوزیت و… شاطر میشود. هر ۴ کارگر نانوایی روزانه بیش از ۱۵ ساعت روی پا میایستند که احتمال بیماریهایی نظیر دیسک کمر، دیسک گردن، آرتروز و واریس پا را در آنها تقویت میکند. همچنین گرد و غبار آرد که در فضای نانوایی پخش میشود برای ریه کارگران به شدت مضر است. بلواسی در پایان با بیان اینکه شاطر نانوایی سنگکها مشمول قانون مشاغل سخت و زیان آور محسوب میشوند از عدم اجرای این قانون در خصوص کارگران خباز مریوانی انتقاد کرد.(منبع ایلنا)
اطلاعیه شماره ١١ کمیته دفاع از کارگران دستگیر شده مهاباد – محمد مولانایی در بیمارستان مهاباد بستری شد
روز چهارشنبه ٦ فروردین سال ١٣٩٣، محمد مولانایی کارگری زندانی که برای مدت ۵ روز به مرخصی آمده بود، در بیمارستان امام خمینی مهاباد با تجویز دکترها برای معالجه آرتروز ، فشار خون بالا و عفونت ریه ها بستری شد. محمد مولانایی ٧٦ سال سن دارد و به جرم فعالیتهای کارگری، دستگیر و زندانی شده است. کمیته دفاع از کارگران دستگیر شده بار دیگر، بازداشت این کارگر ۷۶ ساله که به جرم دفاع از طبقه کارگر به زندان محکوم شده است، را محکوم مێکند و همچنین اعلام میکنیم که مسئولیت امنیت جانی این کارگر زندانی بر عهده قوه قضائیه است. کمیته دفاع از کارگران دستگیر شده مهاباد
اطلاعیه شماره ١٠ کمیته دفاع از کارگران دستگیر شده مهاباد – اطلاعیه کارگران دستگیر شده مهاباد پیرامون تعیین دستمزد کارگران در آستانه سال نو
دستمزدهای به مراتب زیر خط فقر، عیدی شورای عالی کار به کارگران
ماه آخر هر سال، شورای عالی کار که مرکب است از نمایندگان دولت به عنوان کارفرمای بزرگ، نمایندگان کارفرمایان بخش خصوصی و نماینده تشکلهای دولتی در محیط کار، برای توده کارگر حداقل دستمزد تعیین میکنند. امسال نیز به روال سالهای قبل دستمزد چند برابر زیر خط فقر را به کارگران تحمیل کردند. کارگر نیروی کارش را در بازار به سرمایهدار به فروش میرساند تا در مقابل برای امرار معاش خود و خانوادهاش مزد دریافت کند. او با دستمزدی که از این طریق به دست میآورد، هزینهی خوراک، پوشاک، مسکن، تحصیل فرزندان و… را میپردازد تا بتواند برای ادامهی حیات و فروش دوباره نیروی کار به صاحب سرمایه، تجدید قوا کند. به دلیل وجود نابرابری و تضاد طبقاتی در مناسبات اجتماعی کنونی، تعیین دستمزد نیز واقعی نیست و کارگران فقط بخشی از حاصل دسترنج خود را دریافت میکنند و بخش دیگر از آن را سرمایهداران تصاحب میکنند. اما آنچه که امروز به یک معضل اساسی برای طبقه کارگر در ایران تبدیل شده و کارگران زیادی با این مشکل مواجهاند، پرداخت نشدن همان دستمزدها و مزایای ناچیز و زیر خط فقر است. در سالهای اخیر عدم پرداخت حقوقکارگران توسط سرمایهداران، روز بهروز گسترش یافته و به امری رایج و متداول تبدیل شده است. این روند باعث شده که بخشهای مختلفی از طبقه کارگر، همواره با این معضل دست به گریبان باشند و از راههای مختلف برای گرفتن مطالبات خود، دست به مبارزه بزنند. کارگرانی که با مشکل حقوقهای معوقه مواجهاند از راه های مختلف ، از جمله تجمع ، تحصن ، راهپیمایی و اعتصاب و اشکال دیگر اعتراض و مبارزه ، به شرایط اسفباری که صاحبان سرمایه برای آنان رقم زدهاند، اعتراض میکنند. سرمایهداران همواره در برابر اعتراضهای کارگری برای گرفتن مطالبات معوقه، به بهانههایی از جمله رکود و ورشکستگی، کمبود منابع و امثال آن، از پاسخگویی به کارگران طفره می روند و آنها را به راهروهای وزارتخانهها و دیگر نهادهای دولتی ارجاع میدهند. امسال نیز با برجسته کردن این موضوع که گویا افزایش دستمزد کارگران باعث ازدیاد تورم خواهد شد، بار دیگر فقر و فلاکت بیشتری را میخواهد بر جامعه تحمیل کنند. تشکلهای دولتی در محیط کار که ظاهرا به نفع طبقه کارگر چانه میزنند. روندی که در موارد متعدد ، بی حاصل بودن خود را به اثبات رسانده و نتیجهای جز کشمکش ها و چانه زنی های بیهوده با بورکراسی پیچیدهی اداری ، فایده دیگری برای کارگران در بر نداشته است. اما واقعیت این است که هیچ دلیل و بهانهای برای کارگران پذیرفتنی نیست و آنها با مشاهدات روزانه خود متوجه این مسئله شدهاند که از حاصل زحمت آنهاست که سرمایهداران فربه و فربهتر می شوند و بسیاری از معادلات اقتصادی سرمایه و سود و زیان ناشی از آن، هیچ ربطی به آن ها ندارد. کارگرانی که ماههای متوالی حقوق خود را دریافت نمیکنند ، حق دارند از سرمایهداران بپرسند که آیا آن ها میتوانند حتی یک روز چنین شرایطی را تحمل کنند؟ واقعیت این است که با وجود بحران اقتصادی موجود، طیف وسیعی از کارگران اخراج شده و به ارتش بیکاران ملحق شدهاند، تعداد کودکان کار به شدت افزایش یافته، رواج فقر و تن فروشی کماکان بیداد میکند و طیف وسیعی از کارگران و فعالین کارگری را به بهانههای واهی دستگیر و زندان کردهاند. ما ضمن تبریک سال نو، اعلام میکنیم که کارگران برای رسیدن به مطالبات و پرداخت حقوق خود، به اتحاد و همبستگی بیشتری نیاز دارند. کارگران مراکز تولیدی باید تلاش کنند تا با ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و حمایت از هم دیگر، تمامی حقوقهای معوقه خود را طلب کنند و نسبت به دستمزد ناچیز تعیین شده از طرف شورای عالی کار اعتراض کنند.
کمیته دفاع از کارگران دستگیر شده مهاباد
دیدار جمعی از فعالین کارگری واعضای کمیته هماهنگی با فعال کارگری”محمد مولانایی”
چندی پیش در آستانه سال نو،جمعی از فعالین کارگری واعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجادتشکل های کارگری شهرهای سنندج وکامیاران برای دیدار واعلام حمایت خود از فعال کارگری وعضو کمیته هماهنگی “محمد مولانایی” به منزل ایشان در شهر مهاباد رفته وبا نامبرده که برای درمان بیماری آرتروز در مرخصی استعلاجی به سر می برد ملاقات کردند. محمد مولانایی ۷۶ ساله ،عضو کمیته هماهنگی است که تنها به جرم دفاع از حقوق خویش وسایر کارگران وزحمتکشان مانند خود از طرف دستگاه قضایی شهر مهاباد به تحمل ۱ سال حبس تعزیری محکوم شده و روانه ی زندان شد که در تاریخ ۲۷ اسفند ۹۲ بعلت کهولت سن و رنج بسیار از بیماریهای متعدد آرتروز- بیماری قلبی وناراحتی کلیه و جهت درمان به مدت ۵ روز به وی مرخصی داده شد.دیدارکنندگان با محمد مولانایی حمایت همه جانبه خود وبه خصوص کمیته ی هماهنگی را از نامبرده وسایر فعالین کارگری واعضای دربند کمیته ی هماهنگی که متحمل حبس هستند را اعلام داشته وخواهان آزادی بی قید وشرط نامبردگان در اسرع وقت می باشد. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
۵ فروردین ۱۳۹۳
احضار عباس هاشمی ، فعال کارگری
بنابر خبر رسیده در تاریخ ۲۸ اسفند ماه ۱۳۹۲ عباس هاشمی فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری به اداره اطلاعات شهر اشنویه احضار شد. عباس هاشمی به مدت ۴ ساعت و نیم مورد بازجویی قرار گرفته و در این مدت مامورین ایشان را تحت فشار قرارداده بودند که از کمیته هماهنگی استعفا دهد در غیر این صورت به زندان انتقال خواهد یافت . تقاضای اداره اطلاعات اشنویه از فعال کارگری عباس هاشمی با مخالفت شدید از طرف این فعال کارگری روبرو شده بود که نهایتا آن اداره مجبور به آزادی ایشان شد. ما اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری احضار و تهدید عباس هاشمی و دیگر فعالین کارگری را به هر شکلی و تحت هر عنوانی محکوم می کنیم. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ۵ فروردین ۱۳۹۳
جانباختن کارگرساختمانی به دلیل ناامنی محیط کار
ظهر روزدوشنبه ۴/۱/۹۳ کارگری با نام ” مسلم ساعدی ” از اهالی روستای دویسه از توابع سنندج که در ساختمانی در شهرک دگایران روبروی بیمارستان توحید سنندج مشغول بکار بود حین کار دچار حادثه شد وجان خود را از دست داد. این کارگر که بوسیله بالابر مشغول جابجایی مصالح ساختمانی به داخل طبقات ساختمان بود به علت ازجاکنده شدن دستگاه بالابر ودرنتیجه سقوط آن از طبقه هفتم ساختمان وافتادن دستگاه برسر وبدنش دچار حادثه شده ودر دم جان خودرااز دست می دهد.نبود امنیت در محیط کار وناچیزبودن سطح ایمنی وسایل وابزار کار،روزانه باعث جانباختن هزاران کارگر مانند مسلم ساعدی است که کارفرمایان به دلیل زیاده خواهی و سود بیشتر کمترین توجه را به این امر دارند ما اعضای کمیته هماهنگی نیز جان باختن این کار گر را به دوستان و اعضای خانواده این عزیز از دست رفته تسلیت عرض می نماییم. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ۶ فروردین ۱۳۹۳
مزدکارگران نانوایی به شرط افزایش قیمت نان زیاد میشود
به گزارش۶فروردین ایلنا،با توجه به بخشنامه شورای عالی کار و ماده ۴۱ قانون کار، دستمزد کارگران باید هر ساله در ابتدای فروردین ماه افزایش پیدا کند ولی افزایش مزد کارگران خباز (نانوا) به افزایش قیمت نان منوط میشود که ناعادلانه است. براساس این گزارش،نان زودتر از سه ماهه اول سال گران نمیشود و افزایش قیمت معمولا به شهریور ماه موکول میشود. با این حال مابه التفاوت این تاخیر ۶ ماهه به کارگران پرداخت نمیشود.
گزارشی در مورد وضعیت کارگران سد بنیدر منطقه مریوان
کارگران سد بنیدر واقع در شهرستان مریوان به دلیل سیاستهای سرمایه محور کارفرمایانشان در شرایط سختی به سر می برند. مجموع کارگران مشغول به کار در قسمتهای مختلف پروژه ی این سد به ۴۸۰ نفر می رسد که دارای قراردادهای ۱ تا ۵ ساله هستند.کارگران مدت ۴ ماه است که حقوق وعیدی دریافت نکرده اند وجدای از این حقوق معوقه،مدت ۷ سال است که حق سنوات نیز به آنان پرداخت نشده است. کارفرمایان سد جدای از عدم پرداخت ماه ها حقوق و سال ها حق سنوات ،به این ها نیز کفایت نکرده واقدام به اخراج موقت تعداد ۳۶۰ نفر ازکارگران در ماه های بهمن واسفند ۹۲ با نام توجیهی “مرخصی با پرداخت نصف حقوق ” کردند که قرار بوده تا اوایل سال جدید یعنی سال ۹۳ طول بکشد وکارگران بعداز تعطیلات عید به سرکارشان برگردند اما در طول این دو ماه مرخصی اجباری هیچگونه حقوق وعیدی به کارگران پرداخت نشده است. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری-۳ فروردین ۱۳۹۳
زندان و دستگیری
سردار پرستار(فعال دانشجویی) از سوی نیروهای ستاد خبری ادارهی اطلاعات شهرستان سقز بازداشت شد. سردار پرستار اواسط تیرماه سال گذشته به دنبال انتقاد از سعید جلیلی، نامزد انتخابات خردادماه ٩٢ از دانشگاه آزاد اسلامی تهران ـ واحد علوم و تحقیقات اخراج و از تحصیل محروم شده بود. و نهم فروردینماه در سقز بازداشت گردیده از وضعیت و سرنوشت سردار پرستار اطلاع دقیقی در دسترس نمیباشد.
مهاباد: به گزارش “هرانا” دستگاه قضایی رژیم “سامرند فرهمندی” یکی از اهالی روستای “ایندرقاش” از توابع مهاباد را به ١٠ سال زندان محکوم نمود. یک منبع مطلع اتهامات سامرند فرهمندی را امنیتی و سیاسی عنوان کرده است ولی از جزئیات اتهامات و مستندات دادگاه برای محکومیت وی اطلاع بیشتری در دست نیست. این جوان ۲۳ ساله قبلا نیز به دفعات توسط نیروهای امنیتی رژیم احضار و بازداشت شده بود.
مرگ ناشی از مصرف الکل آلوده
یکشنبه ۱۰ فروردین ماه ” شاهو فتحی” بر اثر مصرف مشروب آلوده جان خود را از دست داد.
شاهو فتحی که حدودا ۳۰ سال سن و دارای زن و فرزند بعلت مصرف مشروبات آلوده جان باخت. قابل ذکر است که تاکنون دهها تن در شهرهای مختلف ایران بر اثر مشروبات آلوده جان باخته یا ناقص العضو شده اند.
خودکشی
۷ فروردین: “شرمین قدرتی” ساکن روستای “گولانه” از توابع شهر دیواندره اقدام به خودسوزی کرد. شرمین ۲۵ ساله و صاحب فرزند که گفته می شود به دلیل اختلافات خانوادگی دست به خودسوزی زده بود، قبل از انتقال به بیمارستان شهر دیواندره بر اثر شدت جراحات ناشی از سوختگی متاسفانه جان خود را از دست داد.
در هفته گذشته قلب سه مادر عزیز(حمیرا نجیبی، طلعت حنیفه پور و فاطمه بوستان چی) در شهرهای سنندج و سقز از تپش ایستاد.
رفیق توفیق پیرخضری در ارتباط با مادرش نوشته است: یادی از مادر عزیزم حمیرا نجیبی (دایه حمیرا) روز شنبه نهم فروردین ماه قلب سرشار از امید و آرزو به رهائی انسان از نظام ضد انسانی سرمایه مادر در سن ۸۰ سالگی در یکی از بیمارستانهای شهر سنندج از تپش ایستاد. خبر فوت دایه حمیرا مایه تاثر و اندوه فراوانی برای بستگان ودوستدارانش گردید.. دایه حمیرا از زمره آن دسته از مادران فدار کار و مبارز شهر سنندج بود که شجاعتش ورد زبانها بود. او سمبل زنی عدالتخواه و برابری طلب بود. دایه انسانی دلسوز و تکیه گاه جوانان انقلابی و کمونیست بود، دایه در دفاع از ارزشها و آرمانهای کمونیستی هیچ ابائی نداشت و در مقابل مرتجعین محکم و استوار می ایستاد. منزلش مکانی گرم و امن برای جوانان رادیکال و انقلابی بود. دایه حمیرا بدلیل نزدیکیش با شخصیتهای مبارز و قدیمی سنندج و مریوان، شخصیتهائی امثال رفقای جانباخته ایوب نبوی و حسین پیرخضری و همچنین دهها شخصیت دیگر که خوشبختانه در قید حیات می باشند و همچنین بعنوان مادر پیشمرگ (توفیق پیرخضری ) و روابط بسیار گرم با خانواده جانباختگان و مبارزین. به شخصیتی انقلابی، آگاه و امیدوار برای رهائی انسان از قید نظام ضد بشری سرمایه تبدیل شده بود . از تهران و کرمانشاه و کامیاران و سنندج ,سقز و مریوان و بوکان و….. با شخصیتهای سیاسی و خوشنام روابط داشت، منزلش مکانی امن و گرم برای پذیرای از انسانهای شریف و آزادی خواه بود . دایه حمیرا به مسافرت علاقه فراوانی داشت آنهم برای دیدار و روابط با انسانهای شریف و مبارز بود . تلاشهای روز مره دایه حمیرا و دفاع سر سخت او از آرمانهای کمونیستی در زندگی فرزندان و اطرافیانش و بخش زیادی از جوانان شهر و روستاهای سنندج و مریوان و کامیاران تاثیرات مثبتی بدنبال داشت. دایه حمیرا بارها توسط دستگاه های سرکوبگر رژیم مورد اذیت و آزار قرار گرفت. همزمان دو فرزند، داماد و یکی از نوه هایش توسط اطلاعات سپاه پاسدارن روانه زندان شدند. و خودش نیز ناچار شد که مدتی مخفیانه زندگی کند. این در شرایطی بود که فرزند بزگترش هم در صفوف پیشمرگان کومله فعالیت می کرد. خودش بارها این دوران را به عنوان یکی از سخترین دوران زندگیش یاد می کرد. اما تمامی این فشارها نتوانست ذره ای از ایمان راسخ او به رهائی انسان از شرایط موجود بکاهد. دایه حمیرا برای دیدار و پیوند عاطفی با فرزندش در صفوف پیشمرگان کومله در مناطق کوهستانی کردستان ایران و مناطق مرزی کردستان عراق مدام در آمد و رفت بود. در همین رابطه نیز باجمع زیادی ازپیشمرگان کومه له آشنا و دوست شده بود. دایه برای دیدار با فرزند وهمسر فرزندش و نوه هایش ودیگر بستگانش در کشور سوﺋد و نروژ و فنلاند به اروپا سفر کرد و در این رابطه نیز با جمع زیادی از شخصیتهای سیاسی که یرا ی دیدار پیش او می رفتند دوست و صمیمی شد .مادری جذاب و دوستداشتنی بود برای بر قراری روابط هنر خاص خودش را داشت، خیلی زود جای خودش را در میان آشنایان جدید بعنوان دوست و یار صمیمی پیدا می کرد . یاد و راه پر افتخارش گرامی باد
سعید ویسی در ارتباط با مادرش فاطمه بوستان چی نوشته است: دیروز قلب مادر عزیزم از طپش باز ایستاد ، بعد از سکته مغزی وقلبی ، و نزدیک به ۳۵ روز دست و پنجه نرم کردن با مرگ ،متاسفانه توان مقاومتش تمام شد و ما را در سوگ و ماتم گذاشت ، از زمانی که بیاد دارم مادر عزیزم را مشغول کار و زحمت در خانه دیدم او به نحو احسن ۸ فرزندش را بزرگ کرد ، او نه تنها یک مادر دلسوز و مهربان بود بلکه یک معلم فرزانه بود ، همیشه به ما یاد میداد که از هیچ مشکلی نهراسیم ، مهربانی ،دلسوزی،راستگویی و کمک به دیگران را از وی آموختیم .به شدت از ظلم کردن به دیگران بیزار بود. و سنگ صبور همه بود و لیست بزرگی از خوبیها را میشود ردیف کرد.یادش برای همیشه در قلبمان خواهد بود.
کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری به خانواده گرامی این عزیزان تسلیت میگوید. یاد عزیزشان گرامی است.