مقامات جمهوری اسلامی میگویند غائله تمام شد. این ادعا صرفا به منظور شکست مردم است. خودشان هم میدانند واقعیتی در این نیست. این غائله نیست که تمام شود. یک اعتراض عمیق اجتماعی و طبقاتی در ابعاد دهها میلیونی است که مدام به شکل اعتصاب و تجمع و انواع و اقسام اعتراض در جریان است و در پریودهایی که هربار بهم نزدیک تر میشود به شکل یک خیزش عظیم سیاسی بیرون میزند. با سرکوب بیرحمانه برای مدتی عقب مینشیند اما خود را مجددا سازمان میدهد و قد علم میکند. اعتراضات حق طلبانه مردم، اعتصابات و تجمعات و خیزش های مختلف زنجیره اعتراضاتی هستند که هر بار قدرتمندتر، روشن تر، توده ای تر، سازمانیافته تر و رادیکال تر جمهوری اسلامی را آماج تعرض خود قرار داده اند و هرکدام از این اعتراضات مردم را قوی تر و منسجم تر و همبسته تر و حکومت را ضعیف تر و بهم ریخته تر و بحرانی تر کرده است. خودشان هم این حقایق آشکار را میدانند. بدنبال سرکوب خیزش مردم در دی ۹۶ بسیاری از مقامات میدانستند و گفتند و نوشتند که اینبار اعتراض در ابعاد بیشتری سر باز میکند. چرا که میدانند تا این حکومت سر کار است به هیچ خواست مردم نمیتواند پاسخ دهد.
در خرداد ۷۸ جنبش اعتراضی و حق طلبانه مردم فقط به تهران، و سال ۸۸، علیرغم ابعاد میلیونی آن، به تهران و دو سه شهر دیگر محدود ماند و کاملا روی پای خود نایستاده بود و اساسا با استفاده از شکاف های درون حکومت امکان بروز پیدا کرده بود، اما در دیماه ۹۶ با شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا تکلیف خود را خیلی شفاف با کل حکومت روشن کرد. اینبار خیزش سراسری بود و در صد شهر با شعار محوری علیه جمهوری اسلامی و رهبر منفور آن شکل گرفت، به ارگان های حکومت و از جمله به مراکز سرکوب و تحمیق مذهبی حمله کرد و جامعه را وارد فاز تازه ای ساخت. بحران سیاسی حکومت را تشدید کرد و بدنبال آن دختران خیابان انقلاب، اعتصابات قدرتمند کارگری، اعتصابات سراسری معلمان و رانندگان و اعتصاب سیاسی در کردستان نشان داد که جامعه از تب و تاب نیفتاده و مردم به خانه نرفته اند بلکه اعتراض در اشکالی دیگر و عمیق تر و سازمان یافته تر ادامه یافت. و طولی نکشید که بار دیگر نفرت و نارضایتی مردم محروم و بجان آمده توده ای تر و سازمانیافته تر و تعرضی تر به خیزش انقلابی عظیمی تبدیل شد، و نه دهسال و هشت سال بعد بلکه کمتر از دو سال بعد از خیزش قبلی. اینبار بر خلاف ۹۶ تهران یک مرکز مهم اعتراض بود، فاکتوری که از نظر سیاسی، وزن و جایگاه آن و روانشناسی توده ای اهمیت تعیین کننده ای دارد. مردم کردستان نیز که در ۸۸ و ۹۶ تحرک قابل توجهی نداشتند اینبار در چند شهر با قدرت به میدان آمدند. همبستگی و حمایت مردم از جمعیتی که در خیابان ها بودند ابعادی بسیار توده ای داشت. با اتکا به این همبستگی وسیع انسانی بود که در برخی شهرها به مدت چندین روز محلات مختلفی در کنترل مردم قرار گرفت و نیروهای سرکوب جرات وارد شدن به این محلات را پیدا نکردند. در این محلات عملا نطفه هایی از شورا نیز شکل گرفت. وسعت اعتراض چنان بود که حکومت انواع نیروی سرکوب از بسیج و نیروی انتظامی و لباس شخصی و یگان های ویژه و سپاه پاسداران را به جنگ با مردم آورد. اینترنت را در سطح کشور و علیرغم مشکلاتی که برای خود حکومت و حتی هماهنگی ارگانهای سرکوبش ایجاد میکرد، بطور کامل قطع کرد که هماهنگی میان اعتراضات و خبررسانی را مختل کند. در شهرهایی حتی مجبور شد تانک های خود را به خیابان بیاورد و عملا در بسیاری شهرها حکومت نظامی اعلام نشده برقرار کرد. شهرهایی تماما به اعتصاب و تعطیلی کشیده شد. خود حکومت دانشگاهها و مدارس را در تهران و بسیاری شهرها تعطیل اعلام کرد تا تحرک این بخش ها را به هر درجه میتواند خنثی کند. بعلاوه اینبار اساسا محلات فقیر شهرها بود که کانون اصلی اعتراض بود. اینها مشخصات و ویژگی های قیام یا خیزش انقلابی آبان ۹۸ بود. سراسری تر، سازمانیافته تر، رادیکال تر، تعرضی تر، و اساسا در مناطق و محله های فقیرتر. بقول حمید تقوایی این تمرین یک قیام بود. به یک نکته مهم دیگر نیز لازم است اشاره کنم و آن پیوستگی کامل اعتراضات در خوزستان و کردستان و آذربایجان با سایر نقاط کشور بود که همسو با مردم در سراسر کشور صورت گرفت و دست رد محکمی به قوم پرستان و ناسیونالیست های این منطقه زد و شکست سیاسی آشکاری برای آنها بود.
خیزش و قیام دیماه مهمترین اتفاق سیاسی از بدو حکومت اسلامی تا دو سال قبل بود و قیام آبان امسال مهمترین اتفاق سیاسی در چهل سال گذشته. این دو قیام و بویژه قیام آبان ضربه سیاسی سختی به حکومت وارد ساخت و منشاء بحران سیاسی عمیق تر حکومت خواهد شد. این خیزش ها حلقه هایی از یک انقلاب عظیم اند که سرانجام بساط حکومت را جارو خواهد کرد.
جنبه هایی از نقاط قوت خیزش آبان را اشاره کردم. اما این خیزش که با فداکاری بینظیر مردم صورت گرفت، با اعتصابات سراسری و اشکال توده ای دیگر مبارزه همراه نشد. اتکای این خیزش مانند دیماه ۹۶ به یک شکل اعتراض یعنی حضور در خیابان و تعرض به مظاهر قدرت و فساد و دم و دستگاه متعفن مذهب و خرافه حکومت بود. اعتصابات سراسری و اعتصاب عمومی در سطح کشور حلقه یا حلقه های مهم دیگری بود که اگر صورت میگرفت وضع کاملا متفاوت میشد. اعتصابات وسیع و سراسری را، بویژه اگر با اعتراضات و جنگ و گریز خیابانی همراه باشد، به راحتی نمیتوان سرکوب کرد. چون در این صورت نیروی رژیم اساسا به خیابان اختصاص می یابد. بویژه که اعتصابات سراسری فضا و روحیه ای ایجاد میکند که بلافاصله ابعاد تازه ای به اعتراضات خیابانی میدهد. شواهد نشان میدهد که جامعه در یک قدمی اعتصابات سراسری و حتی اعتصاب سیاسی عمومی قرار گرفت اما اعتراضات خیابانی با سرکوب بیرحمانه نتوانست بیشتر دوام بیاورد تا اعتصابات شروع شود. عملا در برخی شهرها همه چیز از بازار و مدارس و دانشگاه و ادارات دولتی تعطیل شد و به نوعی اعتصاب عمومی شد. در چندین شهر بازار دست به اعتصاب زد. در واقع حتی میتوان گفت که اعتصاب عمومی ناقصی صورت گرفت. در میان رانندگان و معلمان که در دو سال گذشته تجربه چندین اعتصاب سراسری و موفق داشتند زمزمه اعتصاب شنیده میشد و بحث درمورد اعتصاب میان آنها جریان داشت و هنوز هم جریان دارد. اگر معلمان و رانندگان کامیونها موفق به اعتصاب سراسری شده بودند و دانشجویان و بازار هم به اعتصاب مپیوستند، به احتمال قوی این اعتصابات به اعتصاب سیاسی عمومی در سراسر کشور منجر میشد. اعتصاب به نوبه خود روحیه اعتراضی مردم را بالا میبرد و روحیه دشمن را تخریب میکرد. نیروی به مراتب عظیم تری به تظاهرات و تعرض به ارگانهای حکومت میپیوست، اشکال دیگری از اعتراض مانند تحصن در مقابل زندانها در سراسر کشور (که در روزهای گذشته در شهرهای خوزستان و برخی شهرهای دیگر پا گرفت) و در دانشگاهها و غیره و یا راهپیمایی و انواع و اقسام بیانیه های اعتراضی نیز شکل میگرفت و کنترل اوضاع از دست حکومت خارج میشد. این اتفاق دیر یا زود بوقوع خواهد پیوست.
خیزش آبان هنوز اینجا و آنجا و در اشکالی ادامه دارد. هنوز امکان آن هست که اعتصابات بزرگ کارگری و اعتصابات معلمان و غیره شکل بگیرد و ورق را برگرداند اما حتی اگر این اتفاق نیفتد، مردم به سرعت خود را برای خیزش بعدی آماده میکنند. فعالینی که در این روزها رهبری اعتراض در محل را بعهده داشتند، با کوله باری از تجربه سیاسی و سازماندهی به رهبران پخته تر و مجرب تری تبدیل شده اند. و باید خود را از دسترس دستگاه اطلاعاتی حکومت دور نگهدارند. رژیم در روزهای آینده سراغ خیلی از آنها خواهد رفت نباید به راحتی در مکان های شناخته شده خود حضور داشته باشند و گیر حکومت بیفتند. آنها اکنون وظیفه سیاسی بزرگی دارند، باید به روابط خود افق بدهند، روحیه بدهند، جمعبندی ارائه دهند، تماسشان را با حزب سیاسی خود محکم تر کنند. خیزش بعدی و یا اعتصابات سراسری و بزرگ در راه است و به این رهبران میدانی بشدت نیاز دارد.
شرایطی که به این خیزش و خیزش دی ۹۶ منجر شد با عمق و شدت بیشتری همچنان سر جای خود باقی است. فقر و بیکاری، ستم و بیحقوقی، تبعیضات عمیق طبقاتی، ستم به زنان، ستم به معتقدین مذاهب غیر رسمی و بیحقوقی های عمیق اجتماعی و فساد حکومت و مفتخوری آیت الله ها مدام عمیق تر میشود. حمله به زندگی مردم باز هم ادامه خواهد یافت. هزاران مجروح و هزاران زندانی و کشتار صدها نفر از عزیزان مردم نیز به این فاکتورها که مبنای خشم عمومی از اقلیت مفتخور و جنایتکار حاکم است، باز هم بر ابعاد خشم و اعتراض مردم می افزاید. روحیه نیروهای سرکوب به مراتب پایین تر از قبل است. موقعیت منطقه ای و بین المللی حکومت نیز بیشتر ضعیف میشود. بحران اقتصادی حکومت را در ضعیف ترین موقعیت خود قرار داده و طولی نمیکشد که از پرداخت حقوق حتی مزدوران خود نیز ناتوان میشود. این فاکتورها مردم را باز هم به شورش و اعتصاب و اعتراض و قیام، اینبار عمیق تر و توده ای تر خواهد کشاند.
در چنین شرایطی باید آمادگی خود را بالا ببریم. شبکه ها و جمع ها و واحدهای خود را باید محکم تر از قبل شکل بدهیم. بعد از دیماه ۹۶ علیرغم سرکوب و دستگیری هزاران نفره بسرعت جامعه وارد اعتصابات و تجمعات بزرگ و مهمی شد. اینبار این اتفاق سریعتر و در ابعادی بزرگتر شروع خواهد شد. بعنوان چند اقدام فوری باید دست به سازماندهی خانواده ها و مردم برای آزادی دستگیرشدگان زد و تجمعات توده ای در مقابل زندانها و ارگانهای حکومت را راه اندازی کرد. صدها نفر از عزیزان مردم جان باختند و برخی مقامات تهدید به اشد مجازات برای دستگیر شده ها کرده اند. باید جنبش دادخواهی را تقویت کرد و خواهان محاکمه آمران و عاملان جنایات شد. باید فرماندهان و مزدورانی که در قتل و سرکوب مردم معترض نقش داشتند را شناسایی کرد و به جامعه معرفی کرد. باید ترس و وحشت را در میان آنها هرچه بیشتر دامن زد. معلمان، رانندگان و دانشجویان رادیکال و پیشرو باید برای از بین بردن موانع اعتصابات سراسری در این بخش ها چاره جویی کنند. در کردستان که جامعه متحزب تر است و سابقه اعتصابات سیاسی موفقی دارد وظایف ویژه تری در دستور قرار میگیرد، همینطوردر شهرهایی که کانون های قدرتمندتر اعتراض بودند مانند شهرهای خوزستان و اصفهان و کرمانشاه و لرستان و بوشهر و شیراز. در خارج کشور و در سطح بین المللی باید تظاهرات ها را گسترش داد. افکار عمومی را در حمایت از مردم ایران و تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی و انزوای سیاسی آن و قطع مراوده دولت ها با آن به میدان آورد. اینها چندین قلم از اقداماتی است که باید بدون وقفه در دستور گذاشت. حزب کمونیست کارگری به این وظایف واقف است و تلاش همه جانبه خود را در این راستا خواهد کرد. برای اینکار خود حزب را باید بشدت تقویت کرد تا با آمادگی بیشتری بتواند در عرصه سیاسی و بویژه میدانی حول اقداماتی که برشمرده شد فعالیت موثری انجام دهد. به این دلیل باید هرچه بیشتر رابطه با حزب و همکاری با آنرا گسترش داد، به آن پیوست و رهنمودهایش را بکار گرفت، اسمش را همه جا مطرح کرد و از نظر مالی بنیه آنرا تقویت کرد.
جمهوری اسلامی ضربه سیاسی مهلکی خورده است و بحران سیاسی آن بلافاصله تشدید میشود، ریزش نیرو در احزاب حکومتی بیش از پیش شدت میگیرد، استعفاها و فرار از کشور در میان مقامات مختلف که از چند سال قبل شروع شده است گسترش می یابد و دعواهای حکومتی و افشاگری از یکدیگر وسعت بازهم بیشتری میگیرد. فعالین اعتراضات و رهبران محلی اعتراضات، کارگران و زنان و جوانان پیشرو را به تلاش برای افق دادن به مردم، ارائه جمعبندی از تاثیرات مهم اعتراضات آبان ماه و متشکل کردن مردم از جمله شکل دادن به شوراهای سازماندهی اعتراض، شوراهای هماهنگی اعتصابات، شوراهای محل و شکل دادن به انواع شبکه های اعتراضی فرامیخوانیم.
انترناسیونال شماره ۸۴۳