فرماندار تهران از افزایش۴۰ کلانتری دیگر در پایتخت خبر داد. این مقام امنیتی، افزایش چهل کلانتری را تامین امنیت بیشتر قلمداد کرد.
معلوم است که منظور فرماندار از ” امنیت” چیست؟
مسلما، امنیت مردم مد نظرش نیست. کیست نداند که وقتی حاکمیت جمهوری اسلامی از امنیت حرف می زند، منظورش امنیت خودشان است. امنیت بیت و سران جنایتکار و دزدان و اختلاسگران و قاتلان مردم، مد نظرشان است نه امنیت مردم.
مخصوصا در این ده روز گذشته که خیزش مردم یکباردیگر حکومت ستم و سرکوب را تکان داد و به لبه های سرنگونی نزدیک کرد، خطر سقوط، خواب دیکتاتور را آشفت، و در صدد برآمدند تا جامعه را و تهران را هرچه بیشتر امنیتی کنند.
امنیت مردم، سی و هشت سال است که به خطر افتاده است. جنگ و ترور و فقر و بیکاری و گرانی و اعتیاد و تن فروشی و بیخانمانی و کارتن خوابی و گورخوابی و کانال خوابی و فاضلاب خوابی و سطل زباله گردی وفروش اعضای بدن و فشار های روانی و سرکوب کارگران و معلمان و زنان و دانشجویان و کودکان و حجاب اجباری و تبعیض جنسیتی و هزار درد و مرض دیگر که به جان مردم انداخته اند،مصداق های بارز ناامنی است. پر واضح است که عامل ناامنی اقتصادی و اجتماعی و شغلی و روانی، سران و مزدوران حاکمیت جهل و فقر و جنایت جمهوری اسلامی است که مانند بختک بر سر زندگی مردم سنگینی می کند. و مردم در صدد هستند تا از زیر فشار این بختک نکبت بار شانه خالی کنند و هر بار تکانی به خود می دهند تا این سنگینی و سیاهی ننگین را از جا برکنند.
میلیتاریزه کردن شهرها و بستن حصارهای تو در تو گرد پایتخت، نمی تواند در عزم جزم مردم برای برانداختن این واقعا جرثومه ی فقر و فساد و تباهی، خللی ایجاد کند.
این دیوارها به دست مردم فرو خواهد ریخت چنان که دیوار های باستیل و ساواک و گارد جاویدان پهلوی فرو ریخت. این، نوید و سنت تاریخ مبارزات طبقاتی است و مردم، سازندگان و آلت فعاله ی تاریخند . . .
۱۹-۱۰-۱۳۹۶