جدید ترین

حمید تقوائی: ایران دومین کشور غمگین جهان

 

سایت خبری ایسنا “بر اساس میانگین آمارهای نشاط اجتماعی که از سوی سازمان‌های معتبر بین‌المللی ارائه شده” گزارش کرده است که ” ایران در جدول غمگینها رتبه دوم را دارد”. تنها کشور در هم کوبیده شده عراق از ایران غمگین تر است.

در این گزارش حسن موسوی استاد دانشگاه و رئیس انجمن مددکاری به عنوان زمینه های این غمگینی به آمار بالای اختلالات روانی که در برخی مناطق تهران به میزان باورنکردنی  80 در صد میرسد، بی تفاوتی مردم نسبت به سرنوشت دیگران، کاهش سن روسپی گری به زیر ده سال، رشد پرشتاب اعتیاد به مواد مخدر ( تعداد معتادان در ایران به اندازه کشور هندوستان است که 15 برابر ایران جمعیت دارد)، کاهش ازدواج و افزایش طلاق، کودکانه شدن جرائم  و زنانه شدن اعتیاد، گسترش بیماری ایدز و دیگر آسیبهای اجتماعی اشاره میکند. موسوی با اشاره به این “مسائل نگران کننده” نتیجه میگیرد “بحران‌های اصلی جامعه‌ امروز، اجتماعی است”. اما آنچه ناگفته میماند ریشه و اساس این بحرانهای اجتماعی است. همه میدانند اساس مساله سیاسی است. اساس مساله حکومتی است که مهمترین دستاوردش بیکاری و گرانی و فقر و بیحقوقی وبرای توده مردم و دزدی و چپاول و حقوقهای نجومی برای مقامات و آیت الله های میلیاردر است. اختلالات روانی و روسپی گری و اعتیاد نتیجه مستقیم  فقر و بیحقوقی ای است که جمهوری اسلامی در جامعه برقرار کرده است.

عامل مستقیم  غمگینی اجتماعی نیز حکومت است. آنچه ایران را به انتهای لیست نشاط اجتماعی رانده است حکومت عزا و ماتم جمهوری اسلامی است. اساس مساله حکومتی است که شادی و موزیک و رقص و آواز و جشن و پایکوبی را جرم اعلام کرده است، زن و مرد و دختر و پسر را با دیوارهای آپارتاید جنسی از هم جدا کرده است، و مبلغ و اشاعه دهنده فرهنگ گریه و ماتم و عزاداری و سینه زنی و مرگ و شهادت است.

همزمان با انتشار این گزارش این خبر هم در سایتها منتشر شد که “پلیس استان تهران ۱۷ دختر و پسر را که در یک منزل مسکونی پارتی مختلط برگزار کرده بودند دستگیر کرد.” و خبر دیگر حاکی از آنست که با مسئولین یک مدرسه که اقدام به برگزاری جشن هالوین  کرده بودند “برخورد جدی خواهد شد و به زودی جلوی فعالیت مدرسه گرفته خواهد شد.”

هفته ای نیست که از این نوع اخبار در رسانه ها منتشر نشود. ضدیت با جشن و شادی مردم یک امر همیشگی  پلیس و دستگاه قضائی جمهوری اسلامی بوده است. عراق را جنگ و هجوم نظامی و افسار گسیختگی نیروهای اسلامی نظیر داعش از شادی و نشاط محروم کرده است و ایران را بیش از سه دهه حاکمیت هم سنخ داعش. در ایران  آمار بالای اعتیاد و ایدز و اختلالات روانی و  جرائم کودکان و همه مسائلی که رسانه های حکومتی “آسیبهای اجتماعی” می نامند محصول و دستاورد حکومت اسلامی ماتم و عزا است. برای حل این مسائل باید علت را از میان برد.

گزارش ایسنا از قول استاد دانشگاه مینویسد “ورود مقام معظم رهبری به موضوع آسیب‌های اجتماعی نشانه بحران زا بودن این موضوع است … با وجود اینکه ایشان با جدیت، موضوع را پیگیری و خواستار ارائه گزارش‌های مستند و جامع از سوی مقامات اجرایی شده‌اند، اما متاسفانه تا کنون هیچ اقدام اجرایی موثری در زمینه مدیریت و ساماندهی آسیب‌های اجتماعی انجام نشده است.”

و در آینده هم هیچ اقدامی نخواهد شد. رهبری و مقامات اجرائی حکومت خود باعث و بانی شرایطی هستند که مدتهاست به یک مساله “بحرانزا”  برای حکومتشان تبدیل شده است. هر درجه از نشاط و شادی و سرزندگی مردم، که امروز یکی از راههای بچالش کشیدن جمهوری اسلامی از جانب بخشهای مختلف جامعه بویژه جوانان است، وضعیت حکومت را بحرانی تر خواهد کرد.  از دید مردم “اقدام موثر برای سازماندهی اسیبهای اجتماعی” بزیر کشیدن حکومت ماتم و عزای اسلامی است.

3 نوامبر 16

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *