جدید ترین

در تدارک اول مه، روز جهانی کارگر- گفتگو با شهلا دانشفر

shahla daneshfar

انترناسیونال 966
انترناسیونال: شهلا دانشفر شاهد این هستیم که جامعه پر از از التهاب و مبارزه است. کارگران، معلمان بازنشستگان و بخشهای مختلف مردم دارند برای دستیابی به حقوق و زندگی انسانی خود مبارزه میکنند. فکر میکنید این فضای پر تلاظم جامعه چطور میتواند در اول مه، روز جهانی کارگر بازتاب و تاثیر داشته باشد؟


شهلا دانشفر: اول ماه مه بنا بر تعریف و جایگاه تاریخی اش و سنت های مبارزاتی ای که دارد روز اعتراض به تمام وجوه مصائب جامعه سرمایه داری است. در جامعه ای مثل ایران که یکی از وحشی ترین نوع سرمایه داری حاکم در جهان است و در اعتراض هر روزه با این بساط چپاول و بردگی حاکم بر جامعه است، در جامعه ای که همه مردم دادخواهند، همه مردم فریادشان از فقر و فلاکت و از سرکوبگریهای حکومت به لب رسیده، روشن است که اول ماه مه بهترین فرصت برای تبدیل شدن به یک روز اعتراضی سراسری است. بویژه بدنبال خیزش های مردمی ای چون خیزش سال ۹۸، و خیزش های مردمی در اصفهان و خوزستان، اعتراضات در سطح جامعه شکل تعرضی تری بخود گرفته ست. از جمله جنبش عظیم دادخواهی با گفتمان رای من سرنگونی است، در واقع حرف آخرش را زد و با حضور شجاعانه اش در دادگاه مردمی آبانماه ودادگاه جنایتکاری چون حمید نوری با خواست محاکمه جنایتکاران جمهوری اسلامی قد علم کرد. جنبش کارگری و بخش های مختلف آن هر روز قدرتمند تر و سازمانیافته تر به جلو آمده اند. . و این ابعاد از اعتراض و خشم بستر اجتماعی شدن و سراسری شدن اول مه روز جهانی کارگر را فراهم کرده است و بدون شک بر رنگ و روی اول مه و ابعاد گسترده اعتراضی اش تاثیر خواهد گذاشت.
برای مثال همین الان اعتصابات سراسری در سطح جامعه یک امر داده شده است. مثالهای بارز آن اعتصابات سراسری معلمان، کارگران نفت و دست ازکار کشیدن و تجمعات سراسری بخش های مختلف کارگری برای پیگیری مطالباتشان است. معلمان بخش مهمی از این جنبش هستند که امروز خود به الگویی برای اعتراضات سراسری در سطح جامعه تبدیل شده اند. جنبش بازنشستگان بخش دیگر آنست که به سهم خود نقش مهمی در جلو آوردن خواستهای سراسری داشته و تداوم دارد. همچنین جنبش نوین زن را داریم که در پیوند تنگاتنگی با جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی قرار دارد و تبلور آنرا در هشت مارس دیدیم. و یا جنبش رنگین کمانها که تابو ها را شکسته و دادخواه است. همینطور جنبش علیه تخریب محیط زیست که به مساله معیشت و زندگی هم گره خورده است و نماد آنرا در خیزش های مردمی در اصفهان وخوزستان دیدیم .


در شکل سازمانی هم جنبش شورایی را داریم که در نیشکر هفت تپه، فولاد اهواز، کارگران نفت، و جنبش گسترده معلمان تبلور پیدا کرد و گام هایی عملی در این جهت برداشته شده است. حلقه پیوند همه این جنبش ها با هم موضوعات واحد اعتراض و خواستهای مشترک و سراسری است . به این معنا که اعتراض علیه فقر و گرانی و دستمزدهای چند بار زیر خط فقر، اعتراض به بیکاری و بی تامینی، اعتراض به برده وارترین شرایط کاری و از جمله کار موقت و تعویق پرداخت دستمزدها، اعتراض به تبعیض ها و نابرابریها و بساط چپاول و دزدی حاکم، اعتراض به سرکوبگری های حاکم، اعتراض به تخریب محیط زیست و تبعات فاجعه بار معیشتی و زیستی آن برای مردم ، فصل مشترک های بخش بسیاری از این اعتراضات است. اول ماه مه ظرفیت این را دارد که روز به میدان آمدن گسترده همه این جنبش ها باشد و به نماد اتحاد همه این جنبش ها علیه کل سیستم بربریت حاکم تبدیل شود. باید در چنین سطحی به استقبال روز جهانی کار گر رفت. و این دست فعالین جنبش کاگری و جنبش های اجتماعی و اکتیویست های این جنبش ها را میبوسد که با چنین چشم اندازی به جایگاه و اهمیت روز جهانی کارگری به عنوان یک روز مهم اعتراض سراسری و یک قدرتنمایی بزرگ در برابر سیستم حاکم نگاه کنند.


انترناسیونال: با توجه به نکاتی که اشاره کردید، چگونه میشود برگزاری روز جهانی کارگر را در چنین سطحی اجتماعی ای که اشاره شد برگزار کرد؟


شهلا دانشفر: به یک معنا تدارک چنین روزی با چنین ابعادی بطور میدانی دیده شده است و زمنیه های آن بوجود آمده است. جنبش کارگری که در سال گذشته چنین قدرتمند قد علم کرد، معلمان که چنین درخشیدند و حماسه آفریدند و بخش های دیگر آن، نیروهای اصلی برگزاری یک اول مه قدرتمند و سراسری هستند. به عبارت روشنتر اعتراضات همه این بخش ها را باید به روز جهانی کارگر وصل کرد و با این نگاه روز جهانی کارگر را در این آغاز سال جاری به یک روز مهم و تاثیر گذار در رقم زدن اتفاقات سال جدید تبدیل کرد. این روز را به یک روز قدرتمنایی کارگری که در آن کارگران و ۹۹ درصدی های جامعه به میدان آمده و با اعلام کیفرخواست اولتیماتوم میدهند و بر خواستهایشان تاکید میکنند تبدیل کرد.
بنابراین اولیه، نکته من این است که زمینه های برگزاری چنین روزی امروز فراهم است و از نظر من تدارک چنین روزی دو وجه دارد. یکی به استقبال یک اول ماه مه اجتماعی و توده ای رفتن است . یعنی این روز، روز جشن همه مردم باشد. روز تعطیلی عمومی کل جامعه باشد. با تجمعاتی که در کف خیابان قرار و مدارهای آنرا میگذاریم عملا تعطیلی این روز را که یک خواست همیشگی کارگران در قطعنامه ها و بیانیه هایشان بوده است، تحمیل کنیم. شما میدانید که جمهوری اسلامی روز جهانی کارگررا تعطیل نمیکند. بلکه زیر فشار جنبش کارگری روز یازده اردیبهشت را در قانون کارشان به عنوان روز کارگر اعلام کرده اند و در آن مراسم دولتی خود را برگزار میکنند و آنرا هم تبدیل به “هفته کارگر” کرده اند تا روز جهانی کارگر را مخدوش کنند.
بنابراین با تعطیل کردن کار و تجمع برپا کردن در روز جهانی کارگر و تبلیغ کردن برگزاری تجمعات این روز در هم جا، باید به امر تعطیلی روز جهانی کارگر و جشن گرفتن این روز در سطح عمومی رسمیت بخشید. برای این گفتمان سازی باید کار تبلیغی وسیعی کرد. از جمله میتوان با پخش شیرینی و جمع شدن و بحث کردن اول مه را در محلات برگزار کرد. بصورت خانوادگی و با دوستان و آشنایان این روز را جشن گرفت. میتوان در پارک ها و یا در مترو در میان مردم شیرینی و شکلات پخش کرد و برایشان از این روز سخن گفت. میتوان با پخش موزیک و تاتر های خیابانی فضای جشن اول مه را شکل داد و به این طرق روز جهانی کارگر را به جشنی ملی و عمومی تبدیل کرد. همچنین میتوان طوفان تویتری به راه انداخت. کلیپ های تصویری و صوتی تهیه کرد و در مدیای اجتماعی پخش کرد و برای کانال جدید ارسال نمود تا در تلویزیون پخش شود. و یا میتوان به مناسبت این روز پوستر ها و تراکت های ویژه روز جهانی کارگر را که بیانگر خواستها و موضوعات اعتراض ماست، تهیه و پخش کرد. در سطح مدیای اجتماعی و بویژه در کلاب هاس نیز میتوان کنفرانس هایی به مناسبت روز جهانی کارگر برگزار کرد و از همگان دعوت نمود که در آنها شرکت کنند. و بالاخره با شعار نویسی بر در و دیوار شهرها، فضای جامعه را به رنگ اول ماه مه، روز جهانی کارگر در آورد.
از سوی دیگر در سطح میدانی بطور مثال معلمان با توجه به تجمعات اعتراضی ای که در سطح سراسری و در شهرها و روستاهای بسیاری داشته اند، برای پیگیری خواستهایشان میتوانند بطور ویژه در روز جهانی کارگر اعلام تجمع کنند و همگان را دعوت به شرکت در آن بکنند. و یا بازنشسته ها میتوانند در ادامه یکشنبه های اعتراض خود در روز جهانی کارگر تجمعات سراسری خود را داشته باشند. همچنین در اصفهان بستر زاینده رود میتواند به محل جشن اول مه و برگزاری تجمعی مردمی در ادامه اعتراضاتشان باشد. در خوزستان نیز مردمی که هیچ خواستشان پاسخ نگرفته است، میتوانند از فرصت این روز استفاده کنند و تجمعات اعتراضی شان را شکل دهند. در همین راستا کارگران نفت میتوانند مقابل پالایشگاه ها و دفاتر مناطق ویژه اقتصادی را به محل تجمعات روز جهانی کارگر تبدیل کنند.
بنابراین یک سطح از کار مربوط به تدارک اجتماعی و سیاسی سراسری به مناسبت روز جهانی کارگر است. از همین منظر مراکز کارگری ای چون نیشکر هفت تپه، فولاد اهواز، هپکو، ایران خودرو و معادنی چون سونگون و فاریاب و دیگر معادن در کرمان که کانون های داغ اعتراضات کارگری بوده اند میتوانند نقش پیشتازی در برگزاری روز جهانی کارگر داشته باشند.
اما سطح دیگر مساله مربوط میشود به نقش اکتیویست های جنبش های اجتماعی و رهبران کارگری که در واقع موتور حرکتی اجتماعی جهت برگزاری روز جهانی کارگر در ابعادی اجتماعی و سراسری هستند. آنها باید کارگردانان و سازماندهندگان چنین روزی باشند. ضمن اینکه از سوی همین اکتیویست ها اول ماه مه ها میتواند روز اعلام کارزارها ی مبارزاتی باشد. بطور مثال جنبش های اجتماعی مختلف با اعلام چند خواست اولیه و مشترک سراسری میتوانند از فرصت روز جهانی کارگر استفاده کنند و اعلام کارزار کنند. و یا روز جهانی کارگر میتواند روز اعلام تشکل ها باشد.
بنابراین به شکل های مختلف این روز همبستگی جهانی باید همانطور که اشاره شد یک روز ویژه، یک روز قدرتنمایی طبقه کارگر و کل جامعه علیه بختک جمهوری اسلامی باشد. جوابی کوبنده به صحبت های گستاخانه خامنه ای به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۱ باشد که تاکید بر تداوم فقر و فلاکت مردم بود. و گفت اگر چه سال ۱۴۰۰ به لحاظ فقر و فلاکت سال تلخی برای جامعه بوده است اما درست کردن این وضعیت به یکباره غیر واقع بینانه است.
حزب کمونیست کارگری همه تلاشش اینست که در این چهارچوب و با این گفتمان ها به استقبال برگزاری روز جهانی کارگر، به عنوان یک روز اعتراض سراسری در سطح جامعه برود. تلویزیون کانال جدید، فعالیت در مدیای اجتماعی، ابزارهای ما برای پیش برد چنین فعالیتی در ایران و در خارج کشور است. و این مجموعه ای کار می طلبد. به نظر من روز جهانی کارگر میتواند آغازی برای یک دور شکوهمند از مبارزات از همین شروع سال ۱۴۰۱ باشد.


انترناسیونال: معمولا اول مه در کشورهای مختلف با مارش و راهپیمایی کارگران و مردم همراه است. آیا در ایران امکان برگزاری چنین تجمعات و گرد همایی های خیابانی و در پارکها میسر است؟ معمولا خانه کارگر جمهوری اسلامی و دارو دسته هایشان تجمعاتی را مثلا در استادیومهای ورزشی و یا در خیابان سازمان میدهند و معمولا هم کنترل از دستشان خارج میشود و مردم می آیند آنرا بدست میگیرند و حرف خودشان را میزنند. در این زمینه آیا فکر میکنید میشود کاری کرد؟ برگزاری تجمعات روز جهانی کارگر در ابعادی که اشاره کردید چقدر ممکن است؟


شهلا دانشفر: تا آنجا که به خانه کارگر و نهادهای دست ساز حکومتی برمیگردد آنها چندین سال است که تجمعات و برنامه هایشان را به درون سالنها میبرند. چون میدانند که کنترل از دستشان خارج میشود. تجربه اول ماه مه هایی را دارند که کارگران و مردم آمدند و مراسم های آنها را بدست خود گرفتند و تبدیل به صحنه اعتراض خود کردند. اگر خاطرتان باشد شعار آزادی و برابری را سر دادند. جالب است که سران خانه کارگر بطور بیسابقه ای خیلی زود تر یعنی در بیست و سوم اسفند ۱۴۰۰ جلسه ای در مورد روز جهانی کارگر امسال برگزار کردند . و این نشانه ترس و نگرانی شان از اوضاع پر تلاظم جنبش کارگری و کل جامعه است. چون می بینند که کنترل اوضاع از دست همه شان خارج شده است و در واقع در تدارک این هستند که این روز را مهندسی کنند. اما جامعه اینها را می شناسد و هر ساله به توطئه گری های آنها جواب درخوری داده است. امسال هم قطعا همینطور خواهد بود. اما اینکه آیا امکان برگزار ی تجمعات هست یا نه، در سوال قبلی مفصلا پاسخ دادم. یک نمونه اش تجمعات معلمان است که به گفته خودشان در ۲۰۰ شهر و ۳۰۰ شهر برگزار شد و نشان میدهد که برگزاری تجمعات روز جهانی کارگر نیز ممکن است. چه روزی بهتر از روز جهانی کارگر که کارگر، معلم، بازنشسته، پرستار و همه مردم بیرون بیایند و متحدانه اعتراضشان را فریاد بزنند؟ طبعا معلمان که پیشتاز تجمعات و اعتصابات سراسری هستند. معلمان که اعلام کرده اند که خواستهای آنها پاسخ نگرفته و سرکوب ها ذره ای در عزم آنان برای ادامه اعتراضاتشان تاثیر نخواهد داشت، میتوانند بهترین نقش را در برگزاری تجمعات بزرگ و سراسری روز جهانی کارگر ایفا کنند. همینطور بازنشستگان، کارگران نفت، پرستاران، رانندگان کامیون که می بینیم زمزمه های اعتراض در میان آنها بلند شده است و نیز بخش های دیگر معترض جامعه باید تدارک برگزاری این روز باشند. همه اینها بستر برگزاری تجمعات بزرگ روز جهانی کارگر و گسترش اعتراضات اجتماعی در سال ۱۴۰۱ هستند. سال گذشته از جمله بازنشستگان فراخوان دهنده تجمعات روز جهانی کارگر بودند که از سوی بخش های مختلف جامعه فراخون آنها مورد حمایت قرار گرفت

بعلاوه اول مه را نه فقط در کف خیابان بلکه در محل کار میتوان گرامی داشت. برای همه مراکز کارگری ای که اعتراض و خواسته ای دارند، روز جهانی کارگر فرصت خوبی است که با بنرهای ویژه این روز و بنرهایی که خواستهایشان را روی آن نوشته اند از کارخانه خود حرکت کنند و بصورت راهپیمایی به مرکز شهر ها بروند و تجمعات اول ماه مه را برپا کنند. بنرهای روز جهانی کارگر را بر سر در کارخانه هایشان نصب کنند. عکس بگیرند و آنها را رسانه ای کنند. همه اینها نشان میدهد که برگزاری تجمعات اول مه هم امکانش هست. هم شرایطش وجود دارد و هم باید به تدارک آن رفت.
طبعا بهترین شکل برگزاری روز جهانی کار میتواند با فراخوان و بر اساس قطعنامه ها و بیانیه های مشترک تشکلهای مختلف کارگری و دیگر نهادهای اجتماعی با یکدیگر انجام گیرد و به این شکل صف متحدی از کارگران و معلمان و بازنشسگان و زنان معترض و جوانان به حرکت در بیاید.
در آخر فراخوان من و صحبت من به همه فعالین کارگری، به معلمان، به مادران دادخواه به فعالین و اکتیویست های جنبش های اجتماعی از جمله به نهادهای دفاع از حقوق زن، حقوق کودک، رنگین کمانها همه و همه این است که با هم و دست در دست یکدیگر بدهند و روز جهانی کارگر را سراسری و با شکوه برگزار کنند. به این ترتیب اتحاد و همبستگی همه این جنبش ها و خواستهای اعتراضی مشترکشان خود را در روز جهانی کارگر به نمایش بگذارد. و این دست رهبران کارگری و جنبش های اجتماعی را میبوشد که با چنین چشم اندازی به تدارک روز جهانی کارگر بروند و نقش آفرین باشد. به امید یک اول ماه مه بزرگ، با شکوه و اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *