مبانی سازماندهی مصوب پلنوم ٤٣

پلنوم سند مبانی سازماندهی حزبی مصوب هیات اجرائی را مود تایید قرار میدهد.

مصوب پلنوم ٤٣ کمیته مرکزی حزب (باتفاق آرا)

توضیح: سند مبانی سازماندهی حزبی قبل از پلنوم بوسیله هیات اجرائی حزب تدوین و تصویب شده بود. این سند در سمیناری که درمورد سیاست سازماندهی در جوار پلنوم برگزار شد،  توضیح داده شد و از جوانب مختلف مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت. هیات اجرائی نقشه عمل و طرح اقدامات عملی رهبری حزب در پیشبرد این سند را نیز به پلنوم ارائه کرده بود. قرار فوق بعد از برگزاری سمینار مورد تصویب پلنوم قرار گرفت. 

مبانی سازماندهی حزبی

مصوب هیات اجرائی

۱- سازمان حزبی بر متن دخالتگری و شرکت فعال حزب در پراتیک اجتماعی و حرکتهای اعتراضی موجود (که نهادها و چهره ها و تعین خود را دارند) و همچنین حرکتهای مبارزاتی با ابتکار حزب – حرکتهائی که زمینه های آن در جامعه وجود دارد- شکل میگیرد.

 ٢- اساس سیاست سازماندهی حزبی سازمان دادن اکتیویستها بر متن پراتیک اجتماعی است. این اکتیویستها در جنبش کارگری و جنبشهای دیگر فی الحال در مراکز کار و زیست و یا در نهادها (کمیته ها و کانونها و ان جی او ها و انجمنها و غیره) و در شبکه های نسبتا گسترده (فراتر از محیط کار و زیست) فعالند و بعضا چهره های نسبتا سرشناسی هستند. بعبارت دیگر جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اعتراضی در ایران زیر زمینی و بی شکل نیستند بلکه متعین هستند.   این امر در سازماندهی حزبی فاکتور مهمی است.

٣- بر مبنای پراتیک اجتماعی فوق فعالینی گرد حزب جمع میشوند که باید به سطح عضو و کادر حزب ارتقا داده شوند. پراتیک مبارزاتی در هر عرصه عمدتا فعالین همان عرصه را تولید میکند. باید این فعالین و یا آماده ترین و مستعد ترینشان را به فعالین حزبی (جنبش کمونیسم کارگری) ارتقا داد. این مهمترین حلقه کار در سازماندهی حزبی است. انجام این وظیفه امری سیاسی و حزبی است. اکتیویستهای عرصه ای باید در روند مبارزه و تجربه خود و به کمک آگاهگری و آموزش حزبی، به نقد عمیق تر و همه جانبه تری از نظام موجود برسند و کارزار و نبرد مشخص خود را بعنوان جزئی از یک جنگ همه جانبه با نظام موجود ببینند. اساس وظیفه حزب اینست که این فعالین اجتماعی را به این درک و نقد عمیق و ریشه ای برساند.

٤- شالوده و بدنه سازمان حزب شبکه های حزبی هستند که در دل شبکه های فعالین عرصه های مختلف مبارزاتی و بر متن روابط اجتماعی و طبیعی این فعالین با یکدیگر شکل گرفته اند.  سیاست حزب کماکان معرفی نکردن و متصل نکردن اعضا و کادرها به یکدیگر است. میتوان گفت اساس کار ما سازماندهی شبکه حزبی نه از طریق وصل کردن فعالین به یکدیگر، بلکه از دل شبکه اجتماعی است.شبکه حزبی یعنی سازمان فعالین کمونیستکه با خط و استراتژی حزب و برای پیشبرد آن در پراتیک مبارزاتی معینی فعالند. هدف و امر آنها هدف و امر حزب است (خلع ید سیاسی اقتصادی از بورژوازی و بقدرت رسیدن حزب) و به این خاطر در یک عرصه معین فعالیت میکنند. 

۵ – حزبی شدن فعالین به معنی جدا شدن آنها از عرصه فعالیتشان نیست بلکه به معنی نمایندگی کردن و پیشبرد خط و سیاستهای حزب در همان عرصه است. میتوان گفت ارتقای یک اکتیویست متمایل به چپ و سیاستهای حزبی به یک کادر کمونیست در این است که اولی خود را فعال حرکت و جنبش معینی می بیند که از سر اهداف و مصالح آن جنبش به حزب نزدیک شده است و دومی برعکس خود را فعال کمونیستی می بیند که برای پیشبرد اهداف و سیاستهای کمونیستی در جنبش معینی دخیل شده است. ارتقا از حالت اول به دوم برای حزب و جنبش کمونیسم کارگری مطلقا حیاتی است. بدون این تحول از اکتیویست به کادر کمونیست، این امکان وجود دارد که فعالین بدلیل درک محدود از حزب  و برنامه و اهداف و سیاست های آن بسرعت از حزب فاصله بگیرند.

٦- شالوده سازمانی حزب شبکه های متشکل از فعالین اجتماعی است اما همه جذب شدگان به حزب فعال اجتماعی نیستند. از طریق تلویزیون و غیره افراد و جمعهائی که در عرصه معینی فعال نیستند نیز به حزب جذب میشوند. این افراد و جمعها نیز نهایتا یا حول فعالیت شبکه های حزبی  فعال میشوند و یا خود پراتیک اجتماعی معینی را در دستور میگذارند.

۷- یکی از ابزارهای اصلی سازماندهی و اعتراض توده ای و حزبی مدیای اجتماعی است. در انقلابات منطقه، در جنبش اشغال و در یونان نقش  مهم و موثر مدیای اجتماعی برهمه آشکار شده است. این صرفا یک پیشرفت تکنیکی نیست بلکه مکانیسم های مبارزه طبقاتی بخاطر مدیای اجتماعی کاملا دگرگون شده است (از پدیده اسنودن و آسانژ تا جنبش تمرد در مصر و تا عضوگیری های هزار هزار سیریزا و پودموس). بدون استفاده از و اتکا به مدیای اجتماعی هر اندازه هم که به اشکال سنتی حزب درست کرده باشیم، در حد گروه فشار باقی خواهیم ماند.

۸- کادرها ستون فقرات حزب هستند و در پیشبرد سیاستها، سازماندهی و تقویت حزب در داخل نقش تعیین کننده ای ایفا میکنند. کادرسازی در تشکیلات داخل یک رکن فعالیت و اولویت همیشگی حزب است و باید برنامه و نقشه عمل همه جانبه ای برای آموزش و ارتقای اعضا به کادر حزب  تدوین شده و پیگیرانه دنبال بشود.

۹- چهره ها و شخصیتها نه تنها در خارج کشور بلکه در مبارزه در داخل ایران نیز نقش مهمی دارند. منتها شخصیت هائی که نه با هویت حزبی بلکه بعنوان چهره یک حرکت اعتراضی معین (علیه حجاب، علیه آلودگی محیط زیست، جنبش افزایش دستمزدها، جنبش خلاصی فرهنگی و  اعتراضات معلمان، پرستاران، بازنشستگان، نویسندگان و هنرمندان پیشرو و غیره) در جامعه شناخته و محبوب میشوند. سازمان حزب هر چه بیشتر از این نوع شخصیتها داشته باشد موقعیت قدرتمندتری در سیر تحولات کنونی و انقلاب آتی خواهد داشت.

۱۰- کار روتین. یک وجه کار سازمان حزبی در داخل پیشبرد وظایف روتین است (ترویج و پخش و آموزش ادبیات حزبی، رابطه منظم با رهبری در خارج، جمع آوری کمک مالی، عضو گیری، و معرفی کانال جدید و سایتها و مدیای حزبی و غیره). این نوع فعالیتهای کلاسیک نیز باید اساسا با ابزار مدیای اجتماعی به پیش برده بشود. 

۱۱- امور مبارزاتی و تاکتیکی داخل کشور باید از طریق کادرها و اتوریته های شبکه های حزبی در داخل به پیش برده بشود. رهبری حزب (کمیته سازمانده و غیره) در یک مقیاس ماکرو سیاستگذاری میکند و به کار داخل کشور جهت میدهد. نقشه عمل و اقدامات عملی مشخص باید به خود تشکیلات داخل سپرده بشود.

۱٢– سازماندهی جدید با موانع متعددی روبروست که مهمترین آن سنتهای سبک کاری و سازمانی گذشته است. این مساله به شکل تفاوت نسلی هم خود را نشان میدهد. برای کادرهای قدیمی به کارگرفتن مدیای اجتماعی و سازماندهی بر این مبنا دشوار است، اما نسل جوان برعکس تنها با اشکال امروز مبارزه آشناست و به اشکال سنتی سازماندهی تن نمیدهد. جوانان در حزب و در جامعه نقش تعیین کننده ای در سازماندهی حزبی به شیوه امروزی ایفا میکنند. در درون حزب باید با جا باز کردن و میدان دادن به کادرهای جوان، با نقد دیدگاههای سنتی و آموزش مداوم و عمل کردن به سیاستها و سبک کار سازماندهی جدید این مانع را برطرف کرد.   

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *