مصوب کنگره نهم حزب
۱- تحولات دنیا از ۲۰۰۸ تا امروز و بویژه تجربه انقلابات و جنبشهای اعتراضی در پنج سال اخیر بروشنی بر دو واقعیت اساسی در دوره حاضر تاکید میکند: اول بحران و درماندگی همه جانبه سرمایه داری و نیاز و خواست توده های میلیونی مردم در سراسر جهان و به حرکت درآمدن آنها برای تغییرات بنیادی در وضع موجود و دوم عدم حضور کمونیسم متشکل و متحزب بعنوان یک عامل موثر و رهبری کننده در تحولات جاری.
۲- نقطه ضعف اساسی همه تحولات و انقلابات دهه اخیر که به نافرجامی آنها منجر شد اساسا غیاب یک حزب انقلابی و کمونیستی بود که بتواند بعنوان آلترناتیو قدرت سیاسی و نیروی رهبر و نماینده توده مردم در بزیر کشیدن دولت و طبقه حاکمه از قدرت سیاسی در دل تحولات جاری حضور داشته باشد و در راس انقلابات و جنبشهای اعتراضی قرار بگیرد. این شرایط نقش احزاب کمونیست کارگری بعنوان یک پدیده سیاسی نماینده توده مردم معترض در عرصه های مختلف مبارزه و بویژه نماینده مردم انقلابی و رهبر انقلابات برای خلع ید سیاسی از دولتها و از طبقه حاکمه را بیش از پیش برجسته و تعیین کننده میکند.
۳- در جوامع امروز نقد کمونیستی وضعیت موجود و ایده آلها و آرمانهای سوسیالیستی در یک شکل ناخودآگاه و بی آنکه خود را صریحا با کمونیسم و سوسیالیسم تداعی کند اشاعه یافته است. نقد و اعتراضی بنیادی علیه وضع موجود، علیه اختلاف فاحش بین فقر و ثروت، و علیه سلطه و حاکمیت یک درصدیها و غیره در افکار عمومی، در مدیای اجتماعی و حتی در ادبیات و رسانه های رسمی شکل گرفته است که میتوان آنرا ابراز وجود نیروی چپ اجتماعی نامید. این نیروی چپ اجتماعی متشکل و حزبیت یافته نیست و در عرصه مبارزه بر سر قدرت سیاسی نمایندگی نمیشود.
۴- احزاب و نیروهای کمونیسم سنتی و غیرکارگری از نقطه نظر سیاسی و جنبشی از چپ اجتماعی و جنبشها و انقلابات جاری بیگانه هستند و همانند فرقه های حاشیه ای و یا حداکثر بعنوان گروههای فشار به احزاب اصلی عمل میکنند. تنها یک کمونیسم رادیکال، دخالتگر، و عمیقا آرمانگرا و انسانگرا که همه مسائل اجتماعی و جنبشهای اعتراضی را امر طبقه کارگر بداند میتواند نارضائی و نقد و اعتراض جهانی طبقه کارگر و توده مردم را علیه یک درصدیهای کاپیتالیست حاکم نمایندگی کند. کمونیسم کارگری چنین نیروئی است. امر و وظیفه محوری کمونیسم کارگری در شرایط حاضر برقراری ارتباط ارگانیک و هر چه وسیعتر با چپ اجتماعی و با اعتراضات و جنبشهای حق طلبانه جاری در جامعه است.
۵- بسیج و خود سازماندهی توده ای، اطلاع رسانی و خود گزارشدهی، آگاه کردن افکار عمومی از سیر مبارزات و تحولات، و جلب حمایت در یک مقیاس جهانی یک خصیصه تازه و خود ویژه انقلابات و جنبشهای اعتراضی اخیر است. این خصوصیات بر مبنای انقلاب تکنولوژیک در عرصه ارتباطات امکانپذیرشده است.
۶- انقلاب انفورماتیک و رسانه ای مکانیسمهای اجتماعی مبارزه طبقاتی را عمیقا دگرگون کرده است. مهمترین تاثیر این تحول شکسته شدن انحصار طبقه حاکمه و دولتها بر رسانه ها است. احزاب و نیروها و شخصیتهای سیاسی اپوزیسیون در سطحی بسیار گسترده تر و موثرتر از قبل میتوانند با جامعه ارتباط برقرار کنند و فعالین و توده های مردم را حول سیاستهای خود بسیج و متشکل کنند. اما احزاب و نیروهای اپوزیسیون نیز دیگر تنها امکان و کانال نقد و اعتراض نیستند. امروز نقد نظری و سیاسی وضع موجود، تبادل نظر سیاسی و اشاعه افکار و آرا، تاثیر گذاری بر فضای اپوزیسیون، بچالش کشیدن دولتها، و حتی شکل گیری حرکتهای اعتراضی و بسیج توده ای، از طریق فعالین کاملا امکانپذیر شده و به یک واقعیت سیاسی در جوامع امروز بدل شده است. این شرایط پدیده حزب و حزبیت کمونیستی در دوره حاضر را تماما بر زمینه و مبنای نوین و کاملا متفاوتی از دوره های قبل قرار میدهد.
٧- حزب کمونیست این دوره باید حزب خیابان، حزب نقد خیابانی یک در صد کاپیتالیست، و حزب کارگران بعنوان یک طبقه مدعی قدرت و سخنگو و نماینده ٩٩ درصدیها در مبارزه بر سر قدرت سیاسی باشد. در شرایط امروز نقش تعیین کننده احزاب کمونیست و انقلابی، جاری ساختن سیاستهای رادیکال، انسانی و ضد کاپیتالیستی در دل اعتراضات و مبارزات جنبشهای انقلابی ای است که بوسیله فعالین عرصه های مختلف مبارزه و چپ اجتماعی و اساسا با بکارگیری مدیای اجتماعی شکل میگیرد. این جنبشها و مبارزات به حزب بعنوان رهبر، و بعنوان نماینده و آلترناتیو حکومتی توده مردم معترض و انقلابی نیاز دارند. تنها حزبی میتواند به این ضرورت پاسخ بدهد که با مبارزات توده ای و اجتماعی جاری تنیده شده و خود مبتکر و پیشگام شکل دادن به اعتراضات و کمپینها و جنبشهای اعتراضی در عرصه های مختلف باشد.
٨- در شرایط سیاسی و فضای مبارزاتی در ایران در چند سال اخیر مدیای اجتماعی نقش برجسته ای داشته است. از طریق و با اتکا بر رسانه های اجتماعی طیف عظیمی از فعالین سیاسی، نویسندگان و روشنفکران و هنرمندان شکل گرفته است که در ابعاد وسیعی تبادل نظر میکنند، افکارسازی میکنند، و کمپین های سیاسی و اعتراضی سازمان میدهند. این یک نیروی سیاسی مهم و تاثیرگذار و فاکتور سیاسی جدیدی در شرایط کنونی به حساب میاید که نقش مهمی در تحولات سیاسی بازی میکند. یک فاکتور مهم دیگر در شرایط سیاسی ایران وسعت بیسابقه مبارزات کارگری و فعال شدن توده های مردم در اعتراضات اجتماعی، از مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی تا جنبش علیه اعدام و جنبش علیه حجاب و آپارتاید جنسی و دفاع از کودکان کار و خیابان و غیره است.
از نقطه نظر حزب کمونیست کارگری این تغییرات در شرایط سیاسی ایران یک پیشروی مهم در جهت خودآگاهی و سازمانیابی مردم است. این امر جنبش کمونیسم کارگری و زمینه های فکری و عملی رشد حزب کمونیست کارگری را وسیعا تقویت کرده است.
٩- کلید تامین هژمونی و رهبری حزب در تحولات و اعتراضات اجتماعی و جنبشها و انقلابات جاری تبدیل شدن به یک حزب سیاسی قدرتمند و پر نفود اجتماعی است. به ابن منظور حزب باید سیاستهای عملی خود را در تمامی عرصه های پراتیک و سازماندهی حزبی و اجتماعی با شرایط امروز مبارزه طبقاتی منطبق کند. تبلیغات و اشاعه نظرات و سیاستها، نقد و آگاهگری و تبادل نظر در یک مقیاس کلان اجتماعی، جذب اکتیویستها و فعالین مبارزات و اعتراضات اجتماعی به حزب و سیاستهای حزب، سازماندهی توده ای و حزبی، آرایش و مناسبات درون حزبی، شکل دهی به کمپینها و آکسیونهای اعتراضی و غیره تماما باید بر شرایط و مکانیسمهای امروز مبارزه طبقاتی متکی شود.
مشخصا کنگره بر محورهای زیر تاکید میکند:
الف- دخالتگری و تنیده شدن حزب در اعتراضات و مبارزات اجتماعی فی الحال موجود در جامعه و رادیکالیزه کردن و تعمیق و تقویت آنها. محور سیاست سازماندهی حزب عبارتست از سازماندهی حرکت، دخالتگری در حرکات اعتراضی و جذب و متشکل کردن فعالین و رهبران عملی درگیر در اعتراضات و مبارزات به حزب و حول سیاستهای حزب. اعتراضات اجتماعی آن بستر و محملی است که حزب در دل آنها سیاستهای خود را جاری میکند، عضو میگیرد و رشد میکند و به نیروی هژمونیک و رهبری کننده مبارزات تبدیل میشود.
ب- برقراری ارتباط و دیالوگ فعال با چپ اجتماعی موجود بویژه ارتباط وسیع با نسل جوان. درگیر شدن و دخالتگری فعال و نقادانه در مشغله های ذهنی و موضوعات و مسایل نظری مورد توجه چپ اجتماعی و شیوه های اعتراضی و مبارزاتی آن. یک عامل تعیین کننده در تعمیق مبارزات اجتماعی و قدرتمند شدن آن، اجتماعی شدن حزب و خودآگاهی، تعمیق و رادیکالیزه شدن، و تحزب و نمایندگی شدن چپ اجتماعی بوسیله حزب در عرصه قدرت سیاسی است.
ج- تبلیغ و آگاهگری و اشاعه سیاستهای حزب در اشکال کتبی و صوتی و تصویری اساسا با اتکا بر مدیای اجتماعی و در شکل و فرمات و قالب و زبان مناسب برای انتشار در این مدیا. استفاده فعال و وسیع از مدیای اجتماعی در عرصه سازماندهی آکسیونها و کمپینها و جنبشهای اعتراضی در عرصه های مختلف.
د- تغییر و مساعد ساختن مناسبات و آرایش درون حزبی در جهت جذب هر چه بیشتر فعالین در جنبش کارگری، در اعتراضات جوانان، در عرصه جنبش رهائی زن، و در عرصه های دیگر مبارزه. محور قرار دادن پراتیک مبارزاتی در امر جذب و سازماندهی حزبی افراد.
کنگره رهبری حزب را موظف میکند که نقشه عملها و اقدامات لازم برای متحول ساختن همه جانبه پراتیک حزب بر مبنای جهت گیری و محورهای فوق را در دستور کار خود قرار بدهد و کل حزب را برای ایفای نقش در شرایط حاضر آماده سازد.