نسان نودینیان – داوود رفاهی
زنان
آزادی مردانه
الناز محمدی! نیروی انتظامی دیروز از ورود زنان به ورزشگاه آزادی برای برگزاری جشن پیروزی تیمملی جلوگیری کرد شادی زنان در خیابان«آری»، در ورزشگاه «نه» «آزادی» دیروز جایی برای زنان نداشت. سکوهایش مثل همیشه مردانه بودند. همه جای ورزشگاه آزادی را مردها گرفته بودند. شادی میکردند، جیغ میزدند، میخندیدند، پرچم تکان میدادند و از بازیکنان تیمملی فوتبال استقبال میکردند اما ، از حضور زنان در ورزشگاه خبری نبود. یک ساعت از شروع ساعتی که فدراسیون فوتبال برای مراسم دور افتخار بازیکنان تیمملی اعلام کرد، گذشته بود و هنوز نیمی از ورزشگاه آزادی هم پرنشده بود. مردانی که تنها و بدون حضور زنان آمده بودند، تعدادشان آنقدر نبود که استادیوم صدهزارنفری آزادی را همان استادیوم همیشگی کند. زنان حق ورود به ورزشگاه را نداشتند و خیلیها میگفتند که به دلیل همین ممنوعیت ورود، تعداد کسانی که از این مراسم استقبال کردهاند، کم شدهاست.
دیروز صبح بود که روابط عمومی فدراسیون فوتبال اطلاعیهای صادر کرد و در آن آورد: «فدراسیون فوتبال مراسم ویژهای برای استقبال از ملیپوشان در ورزشگاه آزادی تدارک دیده است. این مراسم ساعت ١٧ روز چهارشنبه ٢٩ خرداد ٩٢ در ورزشگاه آزادی با حضور علاقهمندان و طرفداران تیمملی برگزار خواهد شد و بازیکنان پس از ورود به ورزشگاه آزادی در مراسمی دور افتخار میزنند و صعود به جامجهانی را همراه با تماشاگران پرشور جشن خواهند گرفت. در این مراسم از ملیپوشان تقدیر میشود و مراسم نورافشانی هم در پایان برگزار خواهد شد.» در پایان این اطلاعیه آمده بود که در این مراسم تنها مردان میتوانند حضور داشته باشند و از زنان علاقهمند تیمملی درخواست میشود تا از آمدن به استادیوم آزادی خودداری کنند. این جلوگیری از حضور زنان در جشن استقبال از بازیکنان تیمملی فوتبال در حالی صادر شد که سهشنبه شب گذشته و بعد از تمام شدن بازی فوتبال تیمهای ملی ایران و کرهجنوبی و راه یافتن ایران به جامجهانی ٢٠١٤ برزیل، تعداد فراوانی از زنان و مردان در شهرهای مختلف به خیابانها آمدند و این پیروزی را جشن گرفتند؛ جشنی که شبکههای مختلف صداوسیمای ایران هم بارها تصاویر آن را همراه با سرودهای غرورآفرین ملی پخش کرد. بعد از صدور این اطلاعیه بود که موجی از اعتراض در شبکههای اجتماعی مجازی بهراه افتاد و زنان با انتشار پوسترهایی خواستار حضور زنان در مراسم استقبال از تیمملی فوتبال شدند. در بعضی از این تبلیغات از مردان شرکتکننده خواسته شد در صورت جلوگیری از حضور زنان در ورزشگاه آزاد از شرکت در مراسم استقبال خودداری کنند. در این پوسترها آمده بود که زنان برای حضور در ورزشگاه آزادی به در غربی این ورزشگاه مراجعه کنند و از ماموران بخواهند که آنها را به ورزشگاه را دهند. بعد از انتشار این پوسترها در فضای مجازی، ساعت هرچه به پنج نزدیکتر میشد، تعداد زنانی که به سوی ورزشگاه آزادی میرفتند هم بیشتر میشد. زنانی که چه همراه با خانوادههایشان و چه تنها به ورزشگاه آزادی میرفتند تا پیروزی تیمملی را جشن بگیرند. اما هرچه تعداد این زنان در اطراف ورزشگاه آزادی بیشتر میشد، تعداد ماموران پلیس و گارد ویژه برای جلوگیری از ورود زنان به ورزشگاه هم بیشتر میشد. نادا، ٢٣ساله، یکی از زنانی است که دیروز برای استقبال از بازیکنان تیمملی فوتبال به ورزشگاه آزادی رفته بود ولی پشت درهای بسته ماند. او به «بهار» گفت که به همراه چندنفر از دوستانش به درهای ورزشگاه آزادی مراجعه کرده ولی ماموران نیروی انتظامی به او گفتهاند که اگر از آنجا نرود او را بازداشت میکنند: «ما به همراه تعدادی از زنان و مردان پشت در ورودی ورزشگاه آزادی ایستاده بودیم و میخواستیم که ما را به ورزشگاه راه دهند ولی از ورود ما جلوگیری شد و حتی یکی از ماموران با من برخورد فیزیکی کرد. ما فقط میخواستیم مانند دیگر افراد در ورزشگاه حضور داشته باشیم و شادیمان را جشن بگیریم.» هومن یکی از مردانی بود که دیروز همراه با همکلاسیهای مرد و زنش به ورزشگاه آزادی رفته بود ولی وقتی همراهان زن او را به ورزشگاه راه ندادند، خودش هم به داخل ورزشگاه نرفت. او به «بهار» گفت که حدود ٢٠٠ تا ٣٠٠ نفر از زنان و مردان پشت درهای ورزشگاه آزادی جمع شده بودند و خواهان این بودند که با هم وارد شوند ولی ماموران از ورودشان جلوگیری کردند: «ما میخواستیم همراه با زنانی که حقشان بود که در ورزشگاه حضور داشته باشند به داخل ورزشگاه برویم ولی ماموران ما را پراکنده و شادی ما را به ناخوشی تبدیل کردند. «این اولینبار نیست که موضوع ورود زنان به ورزشگاهها سروصدا به پا میکند. اولینبار در سال ٨٣ بود که ماموران اجازه ندادند زنانی که برای تماشای بازی ایران و بحرین به ورزشگاه آزادی رفته بودند وارد ورزشگاه شوند. هرچند آن روز وقتی که سیدمحمد خاتمی، رییسجمهوری وقت، با هیات همراه از در اصلی مجموعه ورزشی آزادی عبور کرد و با صحنه تجمع زنان روبهرو شد، اجازه حضور آنها در ورزشگاه را برای دیدن این مسابقه صادر کرد. آن روز این زنان بازی ایران-بحرین را تماشا کردند و حتی در جشن صعود تیمملی به مسابقات جامجهانی هم حضور داشتند ولی پس از پایان آن دیدار باز هم زنان پشت درهای استادیوم ماندند. بعد از آن بود که فعالان حقوق زنان کمپینی را با نام «روسری سفیدها» برای ورود به ورزشگاهها تشکیل دادند و خواستههایشان را برای ورود زنان به ورزشگاهها به گوش مسئولان رساندند. بعد از آن و در سال ٨٥ بود که محمود احمدینژاد، رییس دولت نهم، با ارسال نامهای به رییس سازمان تربیتبدنی خواستار فراهم کردن امکانات حضور زنان در ورزشگاهها شد. در این دستورالعمل آمده بود که «بسترسازی برای حضور دختران در ورزشگاهها در اولویت قرار بگیرد.» این نامه با سخنان متفاوتی در میان مسئولان کشور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگزاریهای خارجی همراه شد. چند روز بعد از انتشار این نامه، گروهی از علما درباره آن انتقاد صریحی کردند و با شدتگرفتن این اعتراضها محمود احمدینژاد از تصمیم خود صرفنظر کرد. در آن زمان احمد خاتمی، خطیب نمازجمعه تهران، مهمترین عامل مخالفت روحانیون با حضور زنان در ورزشگاهها را اهمیت رعایت حجاب و عفاف دانست و گفت نمیتوان بر رعایت آن در صورت حضور زنان در ورزشگاهها برای تماشای مسابقات ورزشی تضمینی داد. در هشت سال گذشته هرچند وقت یکبار موضوع ورود زنان به ورزشگاهها خبرساز شده است. آخرین آنها بازمیگردد به اردیبهشت گذشته؛ وقتی دولت تصمیم گرفت جشنی را با حضور زنان و مردان دستاندرکار میراث فرهنگی در ورزشگاه آزادی برگزار کند؛ جشنی که با اعتراض تعداد زیادی از مسئولان و نمایندگان مجلس روبهرو شد. این افراد این جشن را کاری تبلیغاتی برای انتخابات ریاستجمهوری و برای اسفندیار رحیممشایی دانستند. اما این اعتراضها فقط به اینجا ختم نشد و این اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی بود که گفت: «اولینبار احمدینژاد دستوری را صادر کرد که زنان میتوانند وارد ورزشگاه شوند که علما به مخالفت با آن پرداختند و حضرت آقا نیز با حضور زنان در ورزشگاه مخالفت کردند. از ایشان پرسیدیم که آیا این طرحها به فوتبال مربوط میشود؟ که ایشان فرمودند خیر و نباید زنان در ورزشگاهها وارد شوند.»اسماعیل احمدی مقدم یکی از مخالفان سرسخت حضور زنان در ورزشگاههاست. او حتی حضور زنان در مراسم پخش مسابقات فوتبال را هم مجاز نمیداند و معتقد است که «وقتی گلی در بازیهایی که از سینما پخش میشد رد و بدل میشد، سن به جایگاه جشن و پایکوبی دختر و پسر تبدیل میشد.»اما موافقان حضور زنان در ورزشگاهها چه در هنگام پخش مسابقات و چه در جشنهای ملی نظر دیگری دارند. توران ولیمراد، فعال حقوق زنان و دبیر ائتلاف اسلامی زنان، در گفتوگو با «بهار» میگوید که وجود نداشتن اجازه برای حضور زنان در ورزشگاهها به نظر شخصی تعدادی از مسئولان بازمیگردد: «ما در این سالها شاهد بودهایم که تعداد زیادی از مسئولان وقتی خودشان با یک مسئله مخالف بودهاند پشت مسئولان دیگر سنگر گرفتهاند و اجازه ندادهاند که آن مسئله عملی شود. این یک نگاه غلط است که زنان نباید در ورزشگاهها حضور داشته باشند. مگر ورزش زنانه و مردانه است که تماشایش را زنانه و مردانه کنیم. غیر از موضوع ورزش حالا ما میبینیم که در جشنهای ملی هم از حضور زنان در ورزشگاهها جلوگیری میشود. این دخالت بیجا در حوزه خصوصی افراد و علاقههایشان است.» اشرف گرامیزادگان، حقوقدان، هم در گفتوگو با «بهار» میگوید که حضور زنان در ورزشگاههای هیچ منع قانونی ندارد و این منع از نظر شخصی بعضی از مسئولان برآمده است. زهره ارزنی، وکیل و فعال حقوق زنان هم یکی از موافقان حضور زنان در ورزشگاههاست. او به «بهار» میگوید که این یک رویه غلط است که در سالهای گذشته به راه افتاده و از حضور زنان در ورزشگاهها جلوگیری شده است: «ما در این سالها دیدهایم که این فقط زنان ایرانیاند که نمیتوانند برای تماشای مسابقات ورزشی به ورزشگاهها بروند و زنان، خارجی همراه با تیمهایی که به ایران میآیند، به ورزشگاهها وارد میشوند. علاوه بر فقها و بعضی از مسئولان، این نگاه سنتی بعضی از افراد جامعه است کا با حضور زنان در ورزشگاهها مخالف است و باید این نگاه در بین این افراد از بین برود.» ارزنی معتقد است همانطور که در اتوبوسها و مترو جای ویژهای برای زنان در نظر گرفته شده، میتوان در ورزشگاهها هم همین کار را کرد: «با این راهکار هم مخالفت وجود دارد ولی با وجود این ما دیدهایم که در بعضی از همایشها زنان همراه مردها به ورزشگاهها رفتهاند و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است».
كارگران
اطلاعیه اتحاد بین المللی در حمایت از اعتصاب کارگران بخش حمل و نقل شهری سوئد
٢٠ژوئن: ١٥ سال قرار داد استخدامی موقت در قرن بیست و یکم شرم آور است! در اولین ساعت روز ٢٠ ژوئن ٢٠١٣، اتحادیه کمونال سوئد مرحله اول اعتصاب کارگران حمل و نقل شهری را آغاز کرد. این اعتصاب در اعتراض به شرایط و افزایش اضطراب کاری، افزایش دستمزد مشابه اتحادیه های کارگری دیگر در سوئد، کاهش کیفیت قرارداد استخدامی، بویژه در مواقع جابجایی کارفرما و صاحب شرکت انجام گرفته است شرایط بد کاری رانندگان بخش اتوبوس و قطار شهری نه فقط کارکنان این بخش را تحت تاثیر منفی قرار می دهد بلکه سطح و کیفیت خدمات ارائه شده به مردم را نیز بشدت پایین می آورد. تاخیر مکرر در جدول ساعات اعلام شده، راننده مضطرب و ناراضی، شقه شقه کردن ریل و سرویس میان شرکت های متعدد و کاهش هزینه های نگهداری و خدمات ریسک سوانح شهری را افزایش می دهد.از همین رو اعتصاب کارگران اتوبوس رانی و قطار سوئد با سمپاتی قلبی عمومی مردم، به عنوان مشتریان این خدمات روبرو است. کنگره کمونال سوئد در ٣١ مه ٢٠١٣ با شجاعت حمایت خویش از آزادی کارگران زندانی در ایران اعلام کرد. اتحاد بین المللی ضمن قدردانی از این حمایت پشتیبانی خود را از این اعتصاب اعلام کرده و به سهم خود در جلب همبستگی کارگران و مردم سوئد از این اعتصاب تلاش می کند. اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران – سوئد
***
آقای روحانی، کارگران ایران ٣٥ سال غرامت طلبکارند جنابعالی توان پرداختش را ندارید!
٢٨خرداد: آقای حسن روحانی، این نامه بی پرده وسرگشاده کارگری است که ٢٥ سال درمملکت ( درسخت ترین مشاغل، تعمیرات دستگاهای سنگین صنعتی مکانیک، هیدرولیک و جرثقیل و در بدترین شرایط آب وهوا دربندرعباس و ساوه ) زحمت کشیده است وبیش از ٥ سال ( از فروردین سال ٨٧ تا کنون ) در بدترین شرایط اقتصادی، بیکار می باشد. بیش از ٥ سال است که بارها مرگش را آرزو کرده است، کورسوی روزنه امید، خفت زنده ماندن را بر او تحمیل کرد و گرنه امروز مرگ و زندگی برایش یکسان است. آقای حسن روحانی اگر چه بزرگوارانه به کارگران وعده دادید که غرامت کاهش دستمزد سال ٩٢ را پرداخت می کنید! باید بدانید این غرامت، کمترین مطالبه طبقه کارگر است. غرامت و مابه تفاوت ١٢ سال عدم تناسب دستمزد با تورم رسمی اعلام شده. غرامت میلیونها کارگر جوان بیکار و اخراجی. غرامت و تاوان حقوقهای معوقه. غرامت و خون بهای هزاران کارگر افغانی و ایرانی مجروح، معلول و کشته شده. غرامت به کارگرانی که فقط به جرم دفاع از حقوق شان زندانی شدند. غرامت به کارگرانی که قانون و طرح مشاغل سخت و زیان آوردر مورد آنها اجرا نشد. غرامت به کارگران ساختمانی به علت عدم بیمه آنها. غرامت به بازنشستگان به علت دیرکرد اضافه حقوق و عدم تناسب حقوق آنها با تورم واقعا موجود. غرامت به کارگران و خانواده های کارگری که در این ٣٥ سال در اثر سیاستهای حاکم آبرو، حیثیت وشرافت آنها صدمه دیده است و…. این غرامتها باید توسط دولت و نظام جمهوری اسلامی به کارگران پرداخت شود. آقای حسن روحانی! شما به خوبی می دانید درسایه نظام جمهوری اسلامی بیش از ٣٥ سال است که از استثمار و غارت دسترنج کارگران و زحمتکشان عده ایی سرمایه دار مفت خور، به خدایگانی قدرتمند تبدیل شده اند که هیچ حقی برای انسانها قائل نبوده و نیستند ودر این مدت با استثمار وحشیانه خود، با گرانی و تورم افسارگسیخته، طبقه کارگر و جامعه را به نابودی کشانده اند به نحوی که امروز خشم و انزجار کارگران از وضعیت موجود بر کسی پوشیده نیست. کارگران می دانند وعده های شما در حد شعارهای عوام فریبانه دولتهای موسوی، رفسنجانی، خاتمی واحمدی نژاد باقی خواهد ماند. ٣٥ سال کار و زندگی نکبت بار، در جامعه ایی سراسر از ابتذال، دروغ و ریاکاری به کارگران آموخته است به قدرت حاکم اعتماد نکنند و فقط با مبارزات متحدانه، پیگیر و سراسری می توانند غرامتها، لغو قرارداد ننگین موقت و مطالبات اولیه و بدیهی خود شامل، حقوق معوقه، حق دستمزد عادلانه، حق بیمه بیکاری، حق کارهای سخت و زیان آور، حق تجمع، اعتراض، اعتصاب و تشکل، حق داشتن آزادی بیان و مطبوعات و بطور کلی حق داشتن یک زندگی شرافتمندانه انسانی را بدست بیاورند. شما بازی بزرگ انتخابات را برده اید اما خوب می دانید بحران بیکاری، بحران گرانی، بحران تورم و بطور کلی بحران عمیق اقتصادی اجتماعی در چهارچوب وضعیت موجود نقطه پایانی ندارد. نفرت اجتماعی به اوج خود رسیده و آستانه تحمل کارگران را به مرز انفجار رسانده است، فریب و سرکوب کارگران نیز دیگر چاره ساز نیست. شاید پیام شادی هزاران جوان طلبکار و خواهان تغییر را درمرکز شهر گرفته باشید، اما سکوت و خاموشی مطلق محله های کارگر نشین حومه تهران پیام روشنی دارد این پیام آشکارا می گوید تاحالا کسی نیامده است دردی از ما درمان کند یا گرهی ازکار ما بگشاید ما کارگران باید دست دردست هم بگذاریم و به نیروی قدرتمند اجتماعی خود تکیه کنیم و یکپارجه و مصمم، مبارزات پیگیر خود را برای معیشت و شرافت، قاطعانه ادامه دهیم و منتظر وعده های سرخرمن نباشیم این وعده ها هرگز سبز نخواهند شد. شاپور احسانی راد – نماینده اخراجی کارگران نورد پروفیل ساوه و عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران
***
دردنامه دوم کارگران شهرداری چالدران (سیه چشمه)
این دردنامه جمعی از کارگران شهرداری است که جوانی و انرژی خود را در شهرداری گذراندند به گزارش ٢٨خردادنوای چالدران ، در گوشه و كنار این شهر نارنجی پوشانی را می بینیم كه با جان و دل ، شب و روز كار میكنند تا مبادا بوی تعفن زباله ها به مشاممان بزند . آن هایی که همیشه سینه را سپر كرده و برای زیبایی و پاكی شهرمان تلاش های وافری نموده اند. به گفته یکی از کارگران شهرداری عقب افتادن حقوق و دستمزد کارگران، اجاره مسکن و سایر مایحتاج زندگی را تحت الشعاع قرار داده تا جایی که برخی از نان شب خود گذشته اند تا شاید بتوانند اجاره خانه خود را پرداخت کنند.دستمزد پایین کارگران با تورم موجود هیچگونه همخوانی ندارد و کارگران در فاصله فقر و غنا گرفتار شدهاند. یکی دیگر از کارگران شهرداری گفت: از این وضعیت راضی نیستیم و اگر شکایت یا گلایه ای کنیم می ترسیم موجب اخراجمان شود.این در حالی است که با بیشترین زحمت و با کمترین حقوق و مزایا کار می کنیم.
***
دختربچههای متاهل: کارگرانی بیمزد، بیامنیت، بیحمایت
الهام هومینفر! سالانه میلیونها دختربچه به دلیل فقر و مسایل مذهبی مجبور به ازدواج میشوند و عملا به صورت بردگان جنسی و کاری مورد سوءاستفادههای بسیاری قرار میگیرند. بر اساس تعریف بینالمللی، ازدواج دختربچهها یا ازدواج زود هنگام عبارت است از «هر ازدواجی که در سنین زیر ١٨ سال صورت میگیرد. دختران در این سنین از نظر جسمی، فیزیولوژی و روانی برای ازدواج و فرزندآوری مناسب نیستند(UNFPA, ٢٠٠٦. ٦). » این ازدواجها که اغلب در کشورهای فقیر و در حال توسعه آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین رخ میدهند؛ روز به روز بیشتر شده و قوانین و راهکارهای بینالمللی همچنان در توقف یا کنترل آن ناتوان بودهاند.
***
نامه تعدادی از کارگران و فعالین کارگری در ایران به کارگران برزیل
با درود به رفقای کارگرمان در برزیل! عزیزان پیام ما برای شما عشق ما به وحدت طبقاتی همه کارگران در جهان است. همچنان که همه ما میدانیم یورش سرمایهداری به حق وحقوق کارگران جهانی میباشد. پس حق همه ما کارگران است در تمام جهان از وضعیت همدیگر آگاه باشیم. و در جهت ارتقاء آگاهی و دانش بیشتر با هم در ارتباط دائم باشیم. بی شک دردهای ما و شما مشترک بوده و آسمان سرمایهداری برای همه ما به یکسان پیام دارد. آنهم استثمار است. ما هم مثل شما تحت فشارهای شدید و مختلف از جانب ارگانهای فشار سرمایهداری بوده، ما را از تشکلسازی و شوراها و سازمان کارگریمان منع کرده و در این چند ساله حاکمیت سرمایهداری هزاران کارگر و فعال کارگری را مورد بی رحمانهترین سرکوب و کشتار وزندانی کردن قرار داده است. اگر به گزارشات کارگری ما در سایتهایمان گذری داشته باشید. وضعیت ما کارگران برای شما بهتر آشکار خواهد شد. تحمیل قراردادهای موقت کار، زدن بیمههای تامین اجتماعی، استثمار مضاعف زنان، افزایش کار کودکان، افزایش شمار بیکاران به علت سیاستهای اشتباه حاکمیت سرمایهداری، تصمیمات سیاسی نادرست، و تحمیل تحریمهای اقتصادی جهانی، دعوت به ریاضت اقتصادی، فقر و فلاکت و بیکاری وحشتناک، دزدی، فحشا و اعتیاد چند میلیونی، جان و تار و پود طبقه کارگر ایران را محاصره نموده است. در صورتیکه ما در ایران بزرگترین مناطق ذخایر گاز و نفت وغیره را داریم و مستحق چنین شرایط دشواری نیستیم، حقوقهایمان به زیر فقر کشیده شدهاند. نیروی جوانانمان در حال نابودی و افسردهگی شدیدی به سر میبرند. ما از وضعیت شما هم آگاهیم و خوب میدانیم شما هم زیر سایه و چکمه سرکوب سرمایهداری هستید. ممکن است تفاوتهای جزئی در سرکوب باشد. اما همه آنها یک گفتمان دارند. آنهم سرکوب همه ماست. ضروری است در این شرایط جهانی با هم متحد شده و در جهت ارتقا خواستههایمان یک فریاد جهانی علیه ویرانگریهای سرمایه داری باشیم. دست همه شما را میفشاریم به امید موفقیت برای طبقه کارگر و رهایی آن از یوغ استثمار١ـ علی نجاتی از اعضای هئیت مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه ٢ـجلیل احمدی ا زاعضای هیئت مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه جهانگیر محمود ویسی فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ٣ـ عمر شاکری ازفعالین کارگری وعضوکمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ٤ـاسماعیل نیازی ازفعالین کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ٥ـ عمر مینایی از فعالین کارگری و عضو کمیته هماهنگی برا یکمک به ایجاد تشکل های کارگری ٦ـ محمد عبدی پور فعال کارگری و عضو کمیته هماهنکی برا یکمک به ایجاد تشکل های کارگری ٧ـ فتاح سلیمانی فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
اعتراضات كارگری
بیش از ٢٠٠ نفر از اعضای انجمن های صنفی کارگران و استادكاران ساختمانی سراسر كشور با تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی، خواستار لغو «بند ١٠ الحاقی قانون بودجه سال ٩٢» شدند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تجمع کنندگان با نصب پلاکاردهایی در مقابل مجلس بر لزوم اجرای قانون «رفع موانع اجرای قانون بیمه های كارگران ساختمانی تاكید كردند. تجمع كنندگان خواستار لغو بند ١٠ الحاقی قانون بودجه ٩٢ هستند. در این بند، برای بیمه کارگران ساختمانی ردیف بودجه ای تعیین شده كه ناكافی است. دولت که هزینه های زیادی را بر خود تحمیل کرده و به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است نمی تواند ردیف بودجه ی ناكافی تعیین شده را به كارگران ساختمانی اختصاص دهد و بهتر است هزینه ی بیمه را كارگران و كارفرمایان تامین كنند. تعداد كارگران ساختمانی كه باید بیمه شوند بیش از ٢ میلیون نفر است كه بودجه ای ٢ هزار میلیارد تومانی نیاز دارد و دولت قطعا از عهده ی چنین هزینه ای بر نمی آید.
كودكان كار
بررسی سیمای فقر کودکان در مناطق ٢٢گانه شهر تهران
فقر کودکان به شدت وابسته به ویژگیهای سرپرست خانوار آنها است. حال آنکه ارتباط بین درآمد خانوار، هزینهی زندگی و ایجاد شرایط امن اقتصادی برای خانوارها، گام حیاتی برای رفاه کودکان است. بنابراین سیاستهای کاهش فقر کودکان باید معطوف به ارتقای سطح رفاه سرپرست خانوارها از طریق حمایت قانونی از دستمزد سرپرست خانوارهای محروم با تاکید بر اصلاح سطح دستمزدهای حداقلی و بیمههای بیکاری باشد. پژوهشی در کشور به بررسی سیمای فقر کودکان در مناطق ٢٢گانه شهر تهران در سال ٨٧ پرداخته است. گستردگی پژوهش شامل ٢٢ هزار خانوار تهرانی بوده است. این مطالعه درحالیکه به موضوع فقر کودکان تمرکز دارد، به بررسی ارتباط بین ویژگیهای خانوار و فقر کودکان نیز اشاره میکند چراکه در واقع اغلب محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی کودکان فقیر، انعکاس محرومیت خانوادگی آنهاست و این موضوع اهمیت پرداختن به فقر کودکان را برجستهتر میکند. پژوهش حاضر فقر کودکان را براساس رویکرد نیازهای اساسی خط فقر محاسبه و بررسی کرده است. تحقیق پیشرو به عوامل متعددی در شکلگیری فقر کودکان اشاره میکند که از آن جمله رشد اقتصادی پایین و نابرابری در توزیع درآمد، سلامت کودکان، فرسایش خانوار (اعتیاد، طلاق، مشکلات عاطفی، محرومیت مالی، کاهش امید به زندگی، کاهش عزت نفس، بروز جرم و جنایت و بزهکاری در کودکان و …) و عوامل جمعیتی است. در این مطالعه برای تعیین خط فقر، ارزش پولی سبد غذایی تعیین شده توسط انستیتو تغذیه برای یک فرد بزرگسال برحسب دو هزار کالری در روز محاسبه شد. سپس با محاسبه نسبت مخارج غذا به کل مخارج که از مخارج خانوارهای نمونه محاسبه شد، این میزان به عنوان خط فقر یک فرد بزرگسال در نظر گرفته شد و سپس با استفاده از روش مقیاس معادل، حداقل مخارج مورد نیاز برای خانوارهای دو نفر و بیشتر با توجه به خط فقر خانواده یک نفره محاسبه شد. در ادامه خانوارهای فقیر از غیرفقیر متمایز شد و پس از شناسایی خانوارهای فقیر به تفکیک بعد آنها، تعداد کودکان در خانوارهای فقیر محاسبه شده و نرخ فقر کودکان در شهر تهران به دست آمد. بررسی توزیع فقر در مناطق ٢٢گانه شهر تهران در این تحقیق نشان داد: ١٠.٩ درصد از کودکان فقیر، در منطقه ١٩ و ٠.٧ درصد در منطقه ٣ ساکن هستند و بنابراین منطقه ١٩ تهران دارای بیشترین و منطقه سه دارای کمترین کودکان فقیر است. طبق این یافتهها ٦٥.٦ درصد کودکان منطقه ١٩ فقیر هستند که این معادل ١٠.٩ درصد کل کودکان فقیر شهر تهران است اما تنها حدود ١٥ درصد کودکان منطقه ٣ معادل ٠.٧ درصد کل کودکان فقیر شهر تهران در فقر به سر میبرند. یافتههای پژوهش تعداد کودکان فقیر را نیز به ترتیب مناطق ٢٢گانه چنین نشان میدهد: منطقه یک ٠.٩ درصد، منطقه دو ٠.٩ درصد، منطقه سه ٠.٧ درصد، منطقه چهار ٥.١ درصد، منطقه پنج، ٣.٦ درصد، منطقه شش ١.٦درصد، منطقه هفت ٣.١ درصد، منطقه هشت ٣ درصد، منطقه نه ٤.٢ درصد، منطقه ده ٣.٦ درصد، منطقه یازده ٣.٦درصد، منطقه دوازده ٦.٦ درصد، منطقه سیزده ٣.٩ درصد، منطقه چهارده ٥.٦ درصد، منطقه پانزده ٧.٢ درصد، منطقه شانزده ٦.٧ درصد، منطقه هفده ٥.٢ درصد، منطقه هجده ٦.٩ درصد، منطقه نوزده ١٠.٩ درصد، منطقه بیست ٧.٩ درصد، منطقه بیست و یک ٥.٢ درصد، منطقه بیستودو ٤.١ درصد. همین نتایج حاکیست: بیشترین درصد نرخ فقر، شکاف فقر و شدت فقر مربوط به منطقه ١٩ و کمترین مربوط به منطقه ٣ است. این پژوهش در ادامه به بررسی شاخصهای فقر در مناطق شهر تهران با ویژگیهای سرپرستان خانوار پرداخته است. در این شاخص، سن، جنسیت خانوار، تحصیلات، نوع شغل سرپرست خانوار و نیز بعد خانوار مورد توجه قرار گرفته است. بیشترین کودکان فقیر در چه خانوادههایی هستند؟ نتایج بررسی نشان داد: ٣٨ درصد کودکان فقیر در خانوارهای چهار نفره به سر میبرند و شدت فقر در خانوارهای چهار نفره ١٠.٥٧ درصد و شکاف فقر ٣.٧ درصد است. یافتههای تحقیق حاضر درباره نرخ فقر کودکان و خانوارهای فقیر با توجه به نوع شغل سرپرست خانوار حاکیست: نرخ فقر کودکان در خانوارهای با شغل رسمی در شهر تهران نزدیک به ٣٨ درصد و در خانوارهای با مشاغل غیررسمی ٤٥ درصد است. همچنین شکاف و شدت فقر در خانوارهایی که مشاغل غیررسمی دارند، بالاتر از مشاغل رسمی به دست آمده است. این تحقیق خانوارها را براساس تحصیلات سرپرست خانوار به دو گروه دارای تحصیلات عالی (فوقدیپلم یا بالاتر) و فاقد تحصیلات عالی (دیپلم و کمتر) تقسیم کرده است. یافتههای تحقیق نشان داد نرخ فقر کودکان در خانوارهای با تحصیلات عالی سرپرست خانوار ٢٦.٢٦ درصد و در خانوارهای فاقد تحصیلات عالی دو برابر این رقم است. همینطور شکاف فقر و شدت فقر در خانوارهایی با سرپرست فاقد تحصیلات عالی دو برابر خانوارهای با تحصیلات عالی است. بررسی جنسیت سرپرست خانوار کودکان فقیر هم حاکی از آن است که نرخ فقر کودکان خانوادههای مرد سرپرست ٤٣.٨٤ و خانوادههای زن سرپرست ٤٧.٣٢ درصد است که نشان میدهد کودکان خانوادههای زن سرپرست آسیبپذیرند. پژوهش حاضر در ادامهی بررسی نرخ فقر کودکان مناطق ٢٢گانه شهر تهران با توجه به سن سرپرستان خانوار پرداخته است. براساس یافتههای این بخش از پژوهش، در گروه سنی سرپرستان خانوار ٤٥-٥٤ سال نرخ فقر کودکان ٤٦.٣٤ درصد است، درحالیکه در گروه سنی ٦٥ سال نرخ فقر کودکان ٦٠.٥ درصد و بالاترین نرخ فقر کودکان در این پژوهش است. براساس این تحقیق، این مساله میتواند ناشی از فقر فرهنگی در خانوارهای با سرپرستان ٦٥ سال و بیشتر باشد که علیرغم بعد بالای خانوار و سن بالای سرپرستان خانوار، فرزند زیر ١٨ سال دارند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که احتمال وقوع فقر کودکان در چنین خانوارهایی بیشتر باشد. یافتههای این مطالعه تاکید می کند: فقر کودکان به شدت وابسته به ویژگیهای سرپرست خانوار آنها است. حال آنکه ارتباط بین درآمد خانوار، هزینهی زندگی و ایجاد شرایط امن اقتصادی برای خانوارها، گام حیاتی برای رفاه کودکان است. بنابراین سیاستهای کاهش فقر کودکان باید معطوف به ارتقای سطح رفاه سرپرست خانوارها از طریق حمایت قانونی از دستمزد سرپرست خانوارهای محروم با تاکید بر اصلاح سطح دستمزدهای حداقلی و بیمههای بیکاری باشد.(منبع:ایسنا-٢٩خرداد)
***
دل نوشته های کودکان کار
روز جهانی مبارزه علیه كار كودك! شکیلا احمدی! امروز روز ماست، روزی پر شور…! روز مبارزه با هر گونه كار كودك در جهان توسعه یافته بشری. امروز روز حرفها و دل گفتههای من وتوست… آری! گفتههایمان آن قدر زیاد است كه در یك روز نمی توان آنها را بیان كرد، اما ما ایستاده ایم تا به دنیا و بشریت بگوییم: «ما» كار نمی خواهیم رنج وسختی و كشیدن بار را نمی خواهیم… ما كودكیمان همراه با بازیهایش، خندههایش و قهر قهر گفتن تا روز قیامتهایش كه دمی بیش نبود را میخواهیم… كودكی كه هم بار میكشد و هم رنج در دنیای من و تو هنوز هم وجود دارد… گویا هنوز روز جهانی معنایی ندارد… هنوز آدمهایی هستند كه این روز حتی از خاطرشان هم گذر نمیكند… گویا هنوز نام كودك كار در عمق وجودمان ریشه ندوانده تا برای محو یا محدود كردنش گامهایمان را استوارتر و راسخ تر از دیروز برداریم. من وتو گواه این روزیم برای خواستن خواستهها و آرمانهایمان، برای جشن لحظههایی پر از اشك و لبخند و ریشه كردن در عمق قلب بشریت… روز جهانی مبارزه علیه كار كودك گرامی باد!… مرا ببخش… کودکی دواندوان به سمتم آمد. نفس نفس میزد و قلب کودکانهاش به سرعت نور میتپید. قادر به صحبت نبود، اما دستش را دراز کرد و نگاهم به چشمانش دوخته شد که پر از تردید و شک و اندکی امید بود. دستان کوچکش سرد بود خیلی سرد … حسشان کردم اما هنوز نگاهم به نگاهش دوخته بود و نفسنفس میزد. نگاهی با بغض به من کرد و باز هم خیرگی و درماندگی … همچنان که سرفه میکرد، چشمانش را از من برداشت و با صدای کودکانه پراز دردش گفت: کبریت، کبریت نمیخرید؟ اما من هنوز در پیچ و خم خیرگیام غرق بودم و صدایش در گوشم پیچید. لحظهای در ذهنم به پسرک فکر کردم و به او گفتم: آره، آره همشو میخوام. چشمان غمزدهاش رنگی دیگر گرفت. به من نگاه کرد و با لبخندی تلخ گفت: راست میگویید؟ همه را؟ من جلوتر رفتم و پیشانیاش را بوسهای زدم و گفتم: حتی اگر تمام کبریتهایت را هم که بخرم؛ باز هم قادر به گرم کردن دستان کوچک سرمازدهات نیستم! مرا ببخش…
منبع:وبلاگ کانون مدافعان حقوق کارگر
***
مصاحبه با یكی از فعالان حقوق كودكان (حسن)
چه سنی را سن کودک می شناسید؟ بر اساس ماده یک پیمان نامه ی جهانی حقوق کودک تمامی افراد زیر ١٨ سال ، کودک تلقی می شوند. البته این سنی است که درحال حاضرمطرح است و با توجه به تغییرات و سازوکارها و شرایط اجتماعی، اقلیمی، خانوادگی و جغرافیایی تاثیرگذار بررشد و بالندگی کودکان و نیز با توجه به اینکه در جوامع امروز كه افراد ١٨ ساله، هنوز هم از فرایند آسیب پذیری مضاعف خارج نگردیده اند، به نظر می رسد مساله افزایش سن کودکی در آیندهای نه چندان دور باید مورد بحث مجدد قرار گیرد و گستره ی این دایره افزایش یابد. کودک کار و کودک خیابان چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ اگر بخواهیم كودكان را با توجه به تفکیک و تبارشناسی دقیق گروه های تشكیلدهندهاش شناسایی كرده و همچنین به آنچه که در ادبیات متداول جهانی آمده، توجه نماییم آنگاه به این نتیجه می رسیم كه کودکان کار به جمعیت نسبتا بزرگی از کودکان اطلاق میشود که به دلیل نابسامانیهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ناپایداریها و منازعات قومی و بینالمللی و حتا سوانح طبیعی از حقوق طبیعی دوران كودكی محروم مانده و ناگزیر مجبور به كار شدهاند. هرگاه سخن از کودکان خیابان به میان میآید از نظر شنونده و حتا گویندهی آن، کودکانی مطرح میشوند که به دلیل شدت آسیبهای وارده، در رابطهی کودک و خانواده گسست ایجاد شده و خیابان به عنوان محل کار و زندگی ، تنها ماوای اوست. (ناگفته نماند بعضا در کشورهایی از جمله هند و برخی کشورهای دیگر، کودکان خیابان از چند نسل قبل در خیابان متولد شده و زندگی کردهاند و اگر چه زندگی در خیابان موجب گسست رابطهی او و خانوادهاش نگردیده است، اما تاثیر آسیبهای وارد شده به ایشان، همانند دیگر كودكان، به قوت خود باقی است. اما در فهم اساسی مساله کودکان خیابان بخشی از جمعیت کودکان کار میباشند که صد البته آسیبدیدگی بسیار شدیدتر را می توان از ویژگیهای این گروه برشمرد. این درحالی است که گروههای بسیاری از کودکان کار ممکن است هرگز پا به خیابان ننهاده و در نگاه اول حساسیت جامعه را برنیانگیزند؛ مانند کودکان بسیاری که در مزارع معادن و کورهپزخانهها، در شرایط بسیار دشوار به کار مشغولند و یا به مشاغلی مانند کولبری و قاچاق کالا در شهرهای مرزی اشتغال دارند و یا به چوپانی مشغولند و هم چنین گروه های بیش شماری از این کودکان که به مشاغل خانگی اشتغال دارند و حتا پای خود را از خانه بیرون نمینهند که موضوع بحثهای جدی اجتماعی شوند. آن چه مهم است همهی این اشکال و اشکال دیگری از کار کودکان که به آن اشاره نشد، از جمله زبالهگردی و حمل موادمخدر، تجارت جنسی و کودک سرباز و غیره همه و همه اشکال مختلف کار کودک هستند و محرومیت، آسیبزایی و بهرهکشی از ویژگیهای بارز همهی انواع کار کودک در ایران و در تمامی کشورهایی است که با پدیدهی کار کودکان مواجه اند. در شرایطی که گرسنگی گروه بزرگی از کودکان را تهدید میکند، آیا لغو کار کودک میتواند کمک به رفع گرسنگی این کودکان تلقی شود؟ این سوالی است که پاسخش درخود سوال نهفته است. اساسا صحبت همزمان از گرسنگی کودکان و لغو کار کودک مصداق بارز جمع اضداد است. اگر کودکان راهی کار و خیابان می شوند ، نه از روی تفریح و تفنن است و نه از این روی که بخواهند به قانون گذاران دهنکجی نمایند. در واقع آن چه بوجود آورندهی اصلی کار کودک است، خطر گرسنگی کودک و خانواده اوست. هر گاه کودکی به عنوان ابزاری برای سوءاستفاده و بهره کشی راهی بازار کار می شود، قطعا یا خانوادهای را در معرض فقر و گرسنگی پشت سر دارد و یا شدت فقر و گرسنگی و آسیب، نهاد خانوادهی او را آن چنان ویران ساخته که به هیچ وجه قادر به حمایت از کودک خود نبوده و به دلیل فقدان نهادها و قوانین حمایتی کافی تنها پناه کودک باندهایی است که کودک را به ابزاری برای پول در آوردن تبدیل می كنند. از این رو اولین پیش شرط لازم برای سخن گفتن از لغو کار کودکان، مسالهی از بین بردن گرسنگی و آسیب و نیز ایجاد بنیادهای حمایتی لازم و کافی برای حمایت موثر از کودک و خانواده ی در معرض خطر اوست.
چه عوامل و مناسباتی سبب میشود که کودکان به جای مدرسه و محیط های آموزشی و تفریحی سر از محیط کار در آورند؟
همه ی فعالین حوزهی مبارزه با کار کودک به خوبی میدانند که کار کودک پدیدهای تک سببی نیست. اگر چه فقر و نابرابری مهمترین و تاثیرگذارترین عوامل در پیدایش شرایط اجبار به کار برای کودکان هستند و همانگونه که در تعریف کودکان کار اشاره شد، مجموعهای از نابسمانیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و جنگ و ناپایداریهای سیاسی و همچنین درگیریهای قومی و غیره را که منجر به مهاجرت و در معرض خطر قرار گرفتن کودک و خانوادهی او هستند، می توان به عنوان مجموعهی شرایطی ذکر کرد که منجر به کار کودکان می شوند. آیا قانون ممنوعیت کارِ کودک برای نجات کودکان از شرایط غیرانسانی کافی است؟
قطعا خیر. قانون گذاران و دستاندرکاران برنامهریزیهای اجتماعی به خوبی میدانند که اجرای صحیح و کامل هر قانون مصوب، علاوه بر واقعبینانه وعملیاتی بودن و ضمانتهای اجرایی کافی و موثر در نظر گرفته شده، پیش و بیش از هر امری مستلزم ایجاد ِبستر ِمناسب برای اجرای دقیق آن قانون است. چنانچه این پیش نیاز و بستر لازم حداقل به قدر نیاز تامین نگردد، قانون مصوب میتواند خود بوجودآورندهی قانون گریزیهای متعدد دیگری گردد و از آن جمله به عنوان مصداقی بارز میتوان به قوانین تصویب شده در حوزهی ممانعت از کار کودکان (چه در عرصهی داخلی و چه در عرصهی بینالمللی) اشاره کرد. در مسیر پشت سر، ما با بیش از یک صد سال تلاش انسانی و فداکارانهی انسانهای ارزشمند و از خود گذشتهای مواجه هستیم که همواره آرمان ِمحو ِکارِ کودک اصلیترین انگیزه برای اقدام و ایستادگی آنان بوده است و حاصل تمامی این تلاش ها، علاوه بر کودکانی که از چرخهی استثمار رهانیده شدهاند ؛ تصویب قوانینی است که به عنوان دستاوردهای ارزشمند و قابل اتکا و استناد، امروزه در دست ماست و قطعا وظیفهی همهی ماست كه باید علاوه بر صیانت از این دستآوردها به ترویج و گسترش حوزهی اختیارات و تاثیرگذاری این قوانین پای بفشاریم. اما همان گونه که اشاره شد حسن اجرای این قوانین نیز مانند دیگر مصوبات قانونی قبل از هر چیز مستلزم بوجود آوردن شرایط و تامین پیشنیازهای لازم برای اجرای موثر این قوانین است و همان گونه که قبلا نیز اشاره شد تا زمانی که شرایط عدم اجبار به کار و ایجاد چتر حمایتی لازم برای تمام کودکان فراهم نشود و تا زمانی که مادر و پدر تهیدستِ او از حقوق صنفی، انسانی و اجتماعی لازم و نیز برخورداری از حق هماندیشی و عکسالعمل جمعی به عنوان ابزاری کارآمد در مقابل یغماگری و چپاول زورمندان برخوردار نباشند، صرف تصویب قوانین ممنوعیت کار کودکان نه تنها مانع از کار او نخواهد شد، بلکه موجب میشود کودک به دور از چشم بازرسین، به مشاغل پست، مخفی و پرخطری مانند کار در کارگاههای مخفی و زیرزمینی و یا کارهای شبانه و یا دیگر انواع بهرهکشیهای غیرانسانی در مقابل دستمزدی ناچیز همراه با آسیبی به مراتب بیشتر تن دهد و در این شرایط است که قانونی که قرار بود پناه کودک باشد، خود تبدیل به ابزاری برای بهره کشی هر چه بیشتر از او گردیده است. برای حذف کار کودک چه پیش نیازهایی لازم است؟ ما همواره و همه جا می شنویم که: کودکان اصلیترین سرمایههای ما هستند. به واقع تا چه قدر به آن چه می گویند باور دارند؟ اگر برای گندم و نفت به عنوان انواعی از ثروت و یا هر کالای دیگری برای حفظ تعادل در بازار آنها و صیانت از اصل و بهای آن مطالعات و رایزنیهای فراوان کرده و کارشناسان آزموده و خبره تربیت نموده و برای حفظ آن ثروتها بوروکراسی عریض و طویلی ایجاد كردهاند، برای حفظ کودکان كه سرمایه های بیبدیل ادعایی هستند، چه اقدامی انجام شده است؟؟؟ هر کودک به محض تولد، صرف نظر از این که در کدام خانواده و کدام خواستگاه اجتماعی و طبقاتی متولد می گردد و همزمان با اعلام عضویت در محیط کوچک خانوادهی خود عضوی است بلاانفصال از نهاد بزرگتر یعنی جامعه. بی تردید سعادت یا شقاوت او تاثیری مستقیم وغیرقابل انکار دارد بر سرنوشت جامعه و هیچ عقل سلیمی نمیتواند اطمینان حاصل کند که خود و خانوادهاش برای همیشه از آسیب حتا یک فرد آسیب دیدهی موجود در جامعه مصون خواهد ماند و حتما سرنوشت آن کودک در سرنوشت دیگران و وضعیت دیگران در سرنوشت آن کودک اثر خواهد گذاشت. خلاصهی کلام این که برای حذف کار کودک، به رسمیت شناختن حقوق انسانی و اجتماعی و طبقاتی خانوادهی او، باید در دستور کار قرارگرفته و نهاد جامعه خود را موظف بداند برای تمامی کودکان شرایط برخورداری از همهی فرصتهای لازم برای رشد و بالندگی و زندگی انسانی را تامین نماید، به نحوی که تنگدستی، بیکاری، مرگ، اعتیاد، عدم آگاهی والدین و هیچ عامل دیگری نتواند سرنوشت یک کودک را از دیگر كودكان متمایز سازد و اگر بخواهیم به مصداقهای عینی و اجرایی بپردازیم، میتوان به موارد زیر و تمامی موارد دیگری اشاره نمود که سایر فعالین این حوزه لازم می دانند.
اولا: ایجاد نهاد متولی و ناظر بر حقوق کودکان ، به عنوان ضرورتی اجتنابناپذیر به نحوی که بتواند با در دست داشتن ابزارهای اجرایی لازم و کافی ، علاوه بر تعریف چشمانداز و تدوین برنامههای فراسازمانی برای صیانت از حقوق کودکان به مثابهی دیدهبان و ناظری فرادست، علمکرد تمام سازمانهای متولی در حوزههای مختلف نیازهای کودکان از جمله آموزش ، بهداشت، تغذیه، سلامت، امنیت و غیره را رصد نموده و هر زمان که خللی مشاهده نمود، بتواند با استناد به اختیارات تعریف شدهی خود تا رفع کامل ِخلل بوجود آمده، مداخله و موضوع را پیگیری نماید. دوم: ایجاد بیمهی همگانی، كارآمد و موثر برای تمامی کودکان با در نظر گرفتن پوششهای حمایتی کافی به نحوی که کوتاهی یا ناتوانی خانواده حتی المقدور منجر به محرومیت و آسیب کودک نگردد.
سوم: پایبندی دولتها نسبت به امضاء خود و تلاش برای اجرای كامل تعهدات ناشی از برنامهی جهانی ” آموزش برای همه EFA ” به نحوی كه تمامی كودكان بدون هیچگونه منع یا محدودیتی بتوانند به آسانی به آموزش رایگان و با كیفیت دسترسی داشته باشند.
چهارم: توجه و اقدام در حوزهی تامین و صیانت از حقوق زنان، به عنوان اصلیترین گروه تاثیرگذار بر زندگی کودکان. همهی ما با کمی تامل به خوبی میبینیم هر جا که مادری قوی و کارآمد حضور دارد، آسیبهای کودک به شدت کاهش می یابد و هر جا که مادری درمعرض خشونت، بیحقوقی، رنج و محرومیت قرار دارد، بی تردید کودک او نیز در شرایطی مشابه قرار می گیرد و از این رو توجه به حقوق زنان و ایجاد فرصتهای شغلی، صنفی، اجتماعی و سیاسی لازم برای حضور فعالانه یکایک آنان در عرصههای مختلف اجتماعی و خانوادگی، منجر به کارآمدی آنان و در نتیجه تاثیرگذاری بر سرنوشت خود و کودکانشان خواهد شد.
پنجم: ایجاد شرایط لازم برای تامین حقوق صنفی، اجتماعی، مدنی و سیاسی گروههای مختلف اجتماعی به ویژه گروههای فرودست که قدرت و فرصت فرستادن نماینده به مجلس را ندارند و فراهم نمودن فرصتی که آنان بتوانند با دیگر همصنفان خود همفکری نموده و شرایط خود را تغییر دهند. چرا که تا وقتی پدر خانواده ناگزیر است صرفا در ازای مزدی بسیار اندک که در بسیاری از موارد حتا کفاف اجارهی خانهی او را نمی دهد، روزانه حداقل ١٥ ساعت را صرف رفت و آمد و حضور در محل کار نماید، دیگر فرصتی برای پرداختن به خود، یادگیری، نشاط و در نتیجه تامین نشاط و ارتقا سطح آگاهی و کارآمدی همسر و فرزندان خود نمی یابد وهمان گونه که تجربهی تاریخی تا کنون همواره ثابت نموده عدالت اجتماعی و فرصتهای برابر برای زندگی، هرگز کالایی نبوده که بخواهد از سوی گروهی از مدیران جوامع میان گروههای فرودست تقسیم گردد و دل بستن به این که جناحی از مدیران با یک تئوری مدیریتی خواهند آمد و عدالت را میان تهیدستان تقسیم خواهند نمود، امریست که به جز اتلاف پرهزینهی زمان و قربانی نمودن سرنوشت زنان و کودکان و پدران خانوادههای تهیدست را در برنخواهد داشت. بنابراین تلاش و آگاهی و متشکل شدن نیروی کار و گروه های فرودست، خود اصل مهم دیگری است که میتواند مستقیما بر سرنوشت کودکان تاثیر گذارد و شرایط عدم اجبار به کار را برای آنان فراهم نماید. حالا که کار کودک واقعیتی انکارناپذیر است آیا بهتر نیست که نسبت به حقوق کودک کار تلاش کنیم و نسبت به استثمار وحشیانه که با حداقلهای قابل قبول فاصلهی بعیدی دارد از محرومیت مضاعف این کارگران کوچک جلوگیری کنیم؟
اساسا صحبت از حقوق کودک کار، جمع اضداد است. چرا که کودک کار خود نماد بیحقوقی کودک است. توجه بفرمایید. “دخالت دادن کودکان در فعالیتهای اقتصادی كه موجب بهرهكشی، آسیب و محرومیت آنان از ابتداییترین حقوق طبیعی میشود، را كار كودك می گوییم” بنابراین محرومیت از حقوق بیبدیل و ارزشمند دوران كودكی با هیچ قیمتی قابل جبران نیست، به طوری كه حتی در میان طبیعت وحشی نیز این نوع محرومیت برای خردسالان دیده نمیشود.” پس، آنجا که کار کودک خود نماد محرومیت کودک از حقوق خود است، نمی توانیم صحبت از حقوق کودک کار کنیم. اما چنانچه نظر شما اولویتبندی در اقدام است، متاسفانه باید بگویم گریزی از این نیست؛ چرا که افکار جوامع را یک شبه نمی توان تغییر داد. از سوی دیگر در انتظار تغییر بنیادین رفع اساسی مشکلات کودکان کار نیز نمیتوان نشست و به ناچار، در عمل، ناگریزیم به آن چه که از دستمان بر میآید و یا آن چه را که اجرای آن عملیاتیتر است را در اولویت قرار داده و اما برای لحظهای از ریشههای اساسی پیدایش کودک کار و ضرورت حل بنیادین آن غافل نشویم.
آیا پیگیری حقوق کودکان کار به معنی به رسمیت شناختن کار کودک و از یاد بردن حقوق عمومی کودکان تلقی نمیشود؟
همان طور که اشاره شد ما هرگز سخن از حقوق کودکان کار نکردهایم. چرا که اساسا کار کودک را نماد بیحقوقی میدانیم. به زعم این جانب، آنچه امروز توسط فعالین این حوزه صورت میگیرد، حداقل تلاشی است که از دستشان برمی آید و فکر نمی کنم نزد هیچیک از این دوستان، این اقدام به معنای به رسمیت شناختن کار کودک باشد. ضمن این که تا آن جا که می دانم و اساسا قابل فهم است تمامی این دوستان میدانند که حق کودک یک حق ِعمومی است. نه تنها هیچ گروهی ازکودکان را نمیتوان در تامین حق از دیگران جدا کرد، بلکه همانگونه که پیشتر نیز به آن اشاره شد، در کلامی وسیعتر میتوان به این نکته اشاره نمود که حق کودک، یک حق فراگروهی است، یعنی تا زمانی که والدین کودک در مناسبات اجتماعی تبعیضآمیز و نابرابر توام با حس حقارت و خود کمتربینی ِتحمیل شده زندگی می کنند، چگونه میتوانند به حقوق کودک خود و رشد و بالندگی او در یک شرایط انسانی و آزاد بیاندیشند؟ وقتی که پدر در هزارتوی ِزندگی هرگز نتوانسته فهمی یا تصوری از یک زندگی آزاد، بالنده و بانشاط داشته باشد، چگونه میتواند این افق را برای کودک خود ترسیم نماید و حقوقش را ولو این که کودکش ناچار به کار نباشد، تامین و رعایت نماید؟ یا وقتی مادری کتک میخورد، تحقیر میشود و با تضرع زندگی می کند، چگونه میتواند فهم درستی از نیاز کودک خود داشته و او را به مثابهی یک انسان آزاد و صاحب اندیشه به رسمیت شناخته و پرورش دهد؟ بنابراین همانگونه که گفته شد نه تنها پیگیری مطالبات گروهی کودکان (کودکان کار) نباید ما را از حقوق عمومی کودکان غافل نماید، بلکه پیگیری نهایی برای تحقق حقوق عمومی کودکان همبستگی بسیار شدیدی دارد با مطرح شدن و تحقق حقوق انسانی، اجتماعی و صنفی همه ی اقشار جامعه و اولویت بخشیدن بخشی از این حقوق هرگز نباید ما را از کلیت مساله غافل نماید. کودکان کار و کودکان خیابان متعلق به کدام گروههای اجتماعی هستند واز چه فرایندها وعواملی آسیب میبینند؟ همانطور که اشاره شد، صرف نظر از شدت و نوع آسیب ها، کودکان خیابان خود بخشی از جمعیت چند صد میلیونی کودکان کار هستند که متاسفانه در کارگاه ها، مزارع، خیابان ها، منازل، اسکلهها و غیره مشغول به کارند و به طور عمده این کودکان بر آمده از خانوادههای فرودست بوده که به دلیل عدم دسترسی به آموزش و فرصتهای اقتصادی و شغلی مناسب، معمولا در مشاغل پست و با درآمدی اندک به کار مشغولند و حتی هر گاه موفق به کسب درآمدی مناسب نیز گردند، به دلیل شدت آسیبها و فقدان مهارتهای لازم، این درآمد منجر به تغییر شرایط آنان نمیگردد. در خصوص فرایند و عوامل آسیب اگر بخواهیم خیلی وسیع صحبت نکنیم، ذکر این نکته که هر روز صبح، هنگامی که کودکی به جای حضور در کلاس درس ناچار در محل کار حضور می یابد، از همین نقطه، آسیب به او آغاز میشود. بخشی از این آسیبها، آسیبهای جسمانی است که ناشی از عدم برخورداری از تغذیه مناسب، بهداشت، استراحت و نیز فشارهای جسمانی ناشی از ساعات طولانی کار و یا کار با ابزار های سنگین و پرخطر می باشد و متاسفانه بخش زیانبار و پنهان ِمساله آسیبهای روانی و فکری کودک در کنار عدم برخورداری از فرصت کسب مهارت های لازم برای بزرگسالی می باشد. به عنوان مثال کافی است در نظر بگیریم هنگامی که کودکی در یک مدرسه می خواهد ثبت نام کند، حتما رده ی سنی او را در نظر می گیرند. و به طور مثال یک کودک هفت ساله را در مدرسهای ثبت نام نمی کنند که کودکان ١٧ ساله درس میخوانند. به همین دلیل مقاطع مختلف تحصیلی تعریف و تعیین شدهاند. پس چگونه است آن جا که کودکی شانزده ساله یا دوازده ساله و حتا ده ساله ناگزیر است در جمع همکاران بالای ٣٠ سال کار کند، هیچ کس مدعی نیست و خوب میدانیم که شدت آسیب ها در این گونه محیطهای کاری که معمولا محیطهای زیرزمینی و مخفی می باشند، تا چه حد بالاست. متاسفانه جامعه و بزرگسالان زمانی از حال کودک با خبر می شوند که ناچارند او را اراذل و اوباش بنامند و راهی جز اعدام او پیش روی خود نمی یابند. آیا بزههای منتسب به کودکان خیابان واقعی است و در صورت مثبت بودن جواب چه عواملی را در به وجود آمدن آن بزهکاری مقصر دیدهاید؟ می دانیم که کودکان نه از روی تفریح و تفنن و نه از روی لجبازی و دهن کجی به مسوولان یک جامعه راهی بازار کار نمیشوند. حضور هر کودک در کار و خیابان نمایش یك نقطه سیاه بیپناهی و بیحمایتی است. روز آغازین هر کودک مثل تمامی کودکان با خلق و خویی فرشتهوار و پاک و دنیایی از صمیمیت و سادگیست. آن چه از او به اصطلاح بزهکار میسازد شرایط اوست نه ذات و فطرت او. در واقع رفتار ِاو بازتاب هنجار حاکم بر زندگی اوست. این ما هستیم که ناهنجاریم و هنجار او را درک نمی کنیم. ابتدا باید از خود بپرسیم به او چه داده ایم که از او انتظار داریم مثل ما حرف بزند، مثل ما فکر كند و مثل ما رفتار نماید. مگر آنچه را که ما فرصت آموختنش را تحت هر شرایطی داشته ایم، او هم داشته است ؟ بله ممکن است در شرایطی این کودکان یا بعدا در بزرگسالی مرتکب جرایمی هم بشوند که از منظر عمومی بسیار خشن و غیرانسانی باشد، اما آیا هرگز از خود پرسیدهایم که هنگامی که او فقط دختربچه یا پسربچهای بود و با التماس میخواست فالی به ما بفروشد، کفشهایمان را واکس بزند و یا شیشهی ماشینمان را پاک کند ، آیا به او و آیندهاش اندیشیدیم؟ چرا انتظار داریم او به اصطلاح ما بزه نکند؟ برخی روشنفکران، اولیای کودکان و باندها و دستههای حرفهای را عامل گسترش كودكان خیابان معرفی میکنند وحکم صادر می کنند که با حذف این باندهای حرفهای از چرخهی حیات اجتماعی، میتوان کودک خیابان را به مدرسه فرستاد. چقدر این ارزیابی را درست میدانید؟ این سطحیترین برخوردی است که با این پدیده می شود. اولا که مسالهی باند ها و یا دسته های حرفهای، مسالهای همسان برای تمامی کشورهای درگیر با مساله کار کودکان نیست. به طور مثال آن چه پیشتر در برزیل وجود داشت با آن چه در هندوستان وجود دارد یا با آن چه که در ایران وجود دارد، یک سان نیست. بله در مواردی این کودکان متاسفانه به دستهها و باندهای تبهکار می پیوندند. اما آن چه همواره بر آن باید تاکید کرد، چرایی نقطهی عزیمت کودک به سمت بزه و آسیب است. می دانیم که قطعا وقتی کودکی از حمایتهای اجتماعی لازم برخوردار نباشد و جامعه در ابعاد وسیع برنامههای کلان خود هیچ تمهیدی برای صیانت از حقوق کودکان خود نیاندیشده باشد، طبیعی است كه با کمترین خللی که در وضعیت کودک بوجود آید ،ممکن است او در ابتدا راهی محیطهای کار و خیابان گردد و از آن جا که کودکان، چه در قالب مشاغل مشروع و تعریف شده و چه در قالب نیروی کاری مطیع و ارزان قیمت در خدمت بزهکاران زیرزمینی باشند، بهترین طعمه برای سوءاستفادهکنندگان از نیروی كار ارزان قیمتاند. در واقع این نهاد جامعه است که با كوتاهی نسبت به حمایت از کودک زمینه ی سوء استفاده از او توسط هر کسی را فراهم نموده است و تا زمانی که این كوتاهی و فقدان حمایت اجتماعی از كودك برطرف نگردد، صدها باند هم که از میان بروند، باز هم کسانی پیدا خواهند شد که متقاضی نیروی کار ارزان و برده وار کودکان باشند.
کدام آسیبها را برای کودکان کار و خیابان جبرانناپذیر می دانید وبرای حذف همین آسیبها از زندگی کودکان چه پیشنهادی دارید؟
احساس بیپناهی و فقدان حمایت، اولین آسیب به کودکان و نقطهی آغاز تمامی آسیبها و سوءاستفادهها و بهرهکشی از آنان است و تغییر نگرش و به رسمیت شناختن حقوق آنان و پایبندی به تعهدات و وظایفی که در قبال آنان داریم، می تواند نقطهی پایانی باشد بر این بیحمایتی. همه باید فارغ از هر گونه تفکر جناحی و گروهی بپذیریم که هر کودک به محض تولد عضوی از جمعیت بیش از ٧ میلیاردی روی زمین است و چگونگی شرایط او به همان میزان به سرنوشت این ٧ میلیارد نفر تاثیر میگذارد.
اخراج و بیكارسازی
بیكاری ٥٠٠٠كارگر نیشكر هفت تپه
با توصیه های صندوق بین المللی پول و سرمایه داری انگل تجاری کارخانه جات نیشکرهفت تپه که در خاورمیانه حرف اول را درتولید نیشکر و قند و کمپوست مزد و٧٠٠٠ کارگر داشت ،امروز با٢٠٠٠ کارگردرحال فعالیت است.
***
اخراج ١١٠ کارگر سد خاکی ژاوه
١تیر: به گزارش رسیده کارفرمای سد خاکی ژاوه ١١٠ نفر از کارگران شاغل در این پروژه را اخراج کرده است.
در این پروژه بیش از ٣٠٠ کارگر مشغول به کار بودند که چند ماه است که حقوق خویش را نیز دریافت نکرده اند. سد خاکی ژاوه در ٢٠ کیلومتری سنندج در جاده کامیاران قرار دارد. کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری-١تیر ١٣٩٢
***
نرخ بیکاری درایران٢٠.٥ درصد- جدول نرخ بیکاری در ٤٣ کشور
جدیدترین تغییرات نرخ بیکاری در ٤٣ کشور جهان نشان دهنده ثبت بهترین وضعیت در کشور تایلند به میزان ٨ دهم درصد و بدترین وضعیت در یونان به میزان ٢٦.٤ و اسپانیا ٢٦.٣ درصد است. بیکاری در ایران نیز به میزان ٢٠.٥ درصد برآورد شد. بررسی جدیدترین نرخ های بیکاری در مناطق مختلف جهان نشان می دهد که با وجود بهبود اوضاع بازار کار در برخی کشورها، در نقاطی دیگر اوضاع بازار کار و اشتغال کارجویان مناسب نیست و برخی کشورها در این بخش چالش های جدی ای را تجربه می کنند. کشور اورپایی اسپانیا در یکی دو سال اخیر با موضوع بیکاری و افت شدید فرصت های شغلی مواجه شده و هم اکنون نرخ بیکاری در این کشور به ٢٦.٣ درصد رسیده است. همچنین این وضعیت در مورد کشور یونان نیز دیده می شود و در این کشور نیز به دلیل بروز مسائل مختلف اقتصادی و مشکلات بحران های مالی نرخ بیکاری به ٢٦.٤ درصد رسید. در آمریکا نرخ بیکاری ٧.٦ درصد، در چین ٤.١ درصد و در ژاپن نیز ٤.٣ درصد است. بریتانیا دارای نرخ بیکاری ٧.٨ درصدث و کانادا نیز نرخ ٧.٢ درصدی است.در حوزه یورو نرخ بیکاری ١٢ درصد، اتریش ٤.٨ و در بلژیک نیز ٨.١ درصد است. فرانسه در اروپا نرخ بیکاری دورقمی ١٠.٨ درصدی را تجربه می کند و آلمان نیز ٦.٩ درصد بیکاری دارد. همچنین ایتالیا دارای ١١.٦ درصد نرخ بیکاری و هلند ٧.٧ درصد بیکاری است. نرخ بیکاری در جمهوری چک ٨ درصد و در دانمارک ٦ درصد است. کشور مجارستان ١١.٦ درصد و نروژ دارای ٣.٦ درصد بیکاری است. در لهستان نرخ بیکاری ١٤.٣ درصد و در روسیه نیز ٥.٨ درصد است، این نرخ در کشور سوئد ٨.٥ درصد، سوئیس ٣.١ درصد و ترکیه نیز نرخ بیکاری ١٠.١ درصدی را تجربه می کند. استرالیا ٥.٦ درصد، هنگ کنگ دارای ٣.٤ درصد نرخ بیکاری و هندوستان نیز ٩.٩ درصد بیکاری است. اندونزی ٦.١ درصد بیکاری را تجربه می کند و این نرخ در مورد کشور مالزی ٣.٣ درصد و پاکستان نیز ٦ درصد است، تجربه سنگاپور در حال حاضر ١.٨ درصد را نشان می دهد. کره جنوبی نرخ بیکاری ٣.٥ درصدی و تایوان نرخ بیکاری ٤.٢ درصدی دارد. تایلند نرخ بیکاری ٨ دهم درصدی و آرژانتین ٦.٩ درصد بیکاری دارد، برزیل ٥.٦ درصد بیکاری و شیلی نیز ٦.٢ درصد بیکاری را تجربه می کند. کلمبیا دارای نرخ بیکاری ١١.٨ درصدی و مکزیک نیز ٤.٨ درصدی است. ونزوئلا در آمریکای لاتین ٧.٦ درصد بیکاری و مصر دارای ١٣ درصد بیکاری است. همچنین در عربستان نرخ بیکاری ٥.٥ و در آفریقای جنوبی نیز ٢٤.٩ درصد اعلام شده است. در مورد ایران نرخ بیکاری اعلام شده ٢٠.٥ درصد است، با این حال طبق آخرین اعلام مرکز آمار ایران نرخ بیکاری کشور در پایان سال گذشته به میزان ١٢.٢ درصد بوده است.
ویژه دستگیری و اعتراضات علیه دستگیری فعالین كارگری
انتقال رضا شهابی به بیمارستان
٢٩خرداد: رضا شهابی به علت درد شدید کمر و بی حسی بخشی از سمت چپ بدن از زندان اوین به بیمارستان جهت ام ار ای اعزام گردید. طبق اظهارات همسر رضا شهابی مشکل جسمی رضا در حدی است که بدون کمک دیگران قادر به راه رفتن نیست بعد از حدود سه ساعت در بیمارستان و معاینات لازم قرار شد تا هفته دیگر جواب ام ای ار را بدهند از طرفی هم همسر شهابی در تلاش است تا بتواند مسئولان قضائی را متقاعدکند که رضا بتواند از مرخصی پزشکی برای درمان خود بیرون از زندان اقدام کند.
***
احضار غالب حسینی فعال کارگری به دادگاه
اول تیر: به گزارش رسیده امروز شنبه ١ تیر، غالب حسینی فعال کارگری و از اعضای کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری احضاریه ای برای حضور در شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج در تاریخ ٨/٤/٩٢ دریافت نموده است. اتهام وارده به این فعال کارگری اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی اعلام شده است. غالب حسینی در تاریخ ٢٨ اسفند ٩٢ در محل کارش دستگیر شده بود که بعد از طی ٥٦ روز حبس در بازداشتگاه اطلاعات در تاریخ ٢٣/١٢/٩٢ با قرار وثیقه ١٥٠ میلیون تومانی آزاد گردید. کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن محکوم کردن احضار غالب حسینی به دادگاه و اتهامات واهی به وی، خواهان رفع اتهام از این فعال کارگری و همچین آزادی فوری و بی قید شرط سایر کارگران و فعالین کارگری و زندانیان سیاسی می باشد.
***
سندیكای كارگران شركت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه:اعزام رضا شهابی به بیمارستان
در تاریخ چهارشنبه ٢٩ خرداد ٩٢ رضا شهابی به علت درد شدید كمر و بی حسی بخشی از سمت چپ بدن از زندان اوین به بیمارستان جهت ام ار ای اعزام گردید. طبق اظهارات همسر رضا شهابی مشكل جسمی رضا در حدی است كه بدون كمك دیگران قادر به راه رفتن نیست . سندیكای كارگران شركت واحد ضمن آرزوی سلامتی برای این عضو هیئت مدیره سندیكا از مسئولین می خواهد هر چه زودتر نسبت به آزادی این كارگر زندانی بدون هیچ قید و شرطی اقدام نمایند. اطلاعیه شماره ٥٥ – رضا شهابی برای عکسبرداری ام.آر.آی از کمر به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد روز چهارشنبه ٢٩ خردادماه رضا شهابی در نتیجه ی پیگیری های مکرر خانواده اش جهت انجام عسکبرداری ام.آر.آی از مهره های کمر از زندان اوین به بیمارستان شهدای تجریش تهران منتقل شد. پس از انجام ام.آر.آی و حصول نتیجه، تشخیص ابتدایی تکنسین و متخصص عکسبرداری این بود که مهره های کمر رضا جابجا شده و به دیسک ها فشار می آورد که این امر باعث فشار آمدن به عصب سیاتیک و درد شدید در ناحیه ی کمر و پای چپ می شود که البته این نظر باید توسط پزشک متخصص تأیید شود. بنا بر مشاهدات عینی وضعیت رضا شهابی به گونه ای بوده است که لنگ لنگان راه می رفته و بدون کمک دیگران قادر به راه رفتن عادی نبوده است. مشکلات کنونی رضا شهابی عارضه هایی است که در زمان دستگیری، بازجویی و حبس دچار او شده است و بنا بر نظر پزشکان متخصص توان تحمل حبس را از وی سلب کرده است.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی خواستار آزادی فوری این عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از زندان به جهت درمان های اساسی و مستمر مشکلات وخیم جسمی اش است.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ٢٦ خرداد ١٣٩٢
***
انتقال شاهرخ زمانی به انفرادی!
به گزارش کمیته حمایت از شاهرخ زمانی، روز یکشنبه ٢٦/٣/١٣٩٢ مأموران در زندان رجایی شهر سعی داشتند شاهرخ زمانی را با لباس زندان به دادگاه ببرند که با مقاومت شدید او روبرو شدند . با مقاومت شاهرخ و امتناعش از رفتن با لباس زندان به دادگاه ، او را به انفرادی منتقل کردند.
***
شهناز سگوند جهت محاکمه به شعبه ١٣ دادگاه تجدید نظر استان خوزستان احضار شد
٢٧خرداد: شهناز سگوند همسر علی نجاتی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه جهت محاکمه مجدد به دادگاه تجدید نظر استان خوزستان احضار شد بر اساس این احضاریه خانم سگوند می باید فردا ٢٨ خرداد ماه در این دادگاه حاضر شود. احضار شهناز سگوند به دادگاه تجدید نظر استان خوزستان در حالی صورت میگیرد که وی در تاریخ ٢٥/٩/٩١ به اتهام تبلیغ بر علیه نظام از طریق گرفتن عکس و فیلم از علی نجاتی حین انتقال از زندان به پزشکی قانونی در دادگاه انقلاب شهرستان شوش مورد محاکمه قرار گرفته بود و از آنجا که عکسها و فیلم های مربوطه در همان محل پزشک قانونی توسط مامور همراه از روی گوشی وی پاک شده بود لذا دادگاه حکم برائت خانم سگوند را صادر کرد اما این حکم توسط دادستانی مورد اعتراض قرار گرفت و به همین دلیل وی می باید بار دیگر جهت محاکمه در دادگاه تجدید نظر استان خوزستان حاضر شود. شهناز سگوند در حالی به اتهام گرفتن عکس و فیلم از همسرش برای چندمین بار مورد محاکمه قرار میگیرد که هزاران پرونده فساد مالی و جنایی در دادگاههای سراسر کشور بر روی هم انباشته شده است اما برخورد با رهبران کارگری و خانواده های آنان برای به تمکین واداشتن کارگران به شرایط فلاکت بار موجود در اولویت اول دادگاه ها قرار دارد. بدون تردید ادامه چنین سیاستهایی در برخورد به کارگران ایران همانگونه که تاکنون شاهد آن بوده ایم راه به جایی نخواهد برد و طبقه کارگر ایران در دفاع از حقوق انسانی خود مرعوب چنین سیاستهایی نخواهد شد. اتحادیه آزاد کارگران ایران
***
کارشکنی مسئولین دادگستری و اطلاعات سنندج در قبال آزادی فعال کارگری «جلیل محمدی»
طی روزهای گذشته خانوادهی «جلیل محمدی» فعال کارگری، به دادگاه انقلاب و ستاد خبری اطلاعات سنندج مراجعه نموده که با پاسخ ضد و نقیض و دروغ مسئولان مربوطه مواجه شدند. قاضی بازپرسی شعبه ی ٥ به آنان اعلام نموده که وثیقهی ٥٠ میلیون تومانی تهیه کنند اما با مراجعهی خانوادهی «جلیل محمدی» به این شعبه به آنها گفته شد که هنوز پروندهاش به شعبه نیامده و آنان را جهت پیگیری پرونده به ستاد خبری اطلاعات فرستادند؛ اداره ی اطلاعات به خانوادهی این فعال کارگری اعلام نموده که پروندهی نامبرده هنوز تکمیل نشده و خانواده را جهت اخذ نامهی ملاقات با «جلیل محمدی» مجدداً به دادگاه فرستاده اما مسئولین دادگاه با کارشکنی به آنان گفتند که دادستان در مرخصی به سر می برد و جواب را به روز سه شنبه ٤/٤/٩٢ موکول نمودند. کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
دستمزدهای پرداخت نشده
١١ماه حقوق عقب افتاده
کارگران کارخانه شیشه آبگینه قزوین که درتملک بانک ملی است ١١ماه حقوق عقب افتاده دارند.
***
٥ماه حقوق های پرداخت نشده
کارگران دقت خودرو از کارخانه های قطعه سازی ایران خودرو ٩ماه حقوق طلب کارند.
***
٩ حقوق و مزایای کارگران (طرح پیمانکاران) اداره راه لنده پرداخت نشده است.
کارگران اداره راه لنده که از طریق پیمانکاران جهت انجام امور در اداره راه به کارگیری شدند قریب به ٩ ماه است که حقوق و مزایای خود را دریافت نکردند. یکی از کارگران،با بیان اینکه ما نیروهای پیمانکاران در اداره راه میباشیم افزود: هیچگونه مزایا و خدماتی از مهر ماه گذشته تاکنون به ما تعلق نگرفته است. حتی پاداش و عیدی که به سایر کارگران پرداخت شده برای ما لحاظ نشده است.
***
کارگران کارخانه آزمایش ٩ ماه حقوق نگرفتهاند
٢٧خرداد: عدم پرداخت ٩ماه حقوق ١٠٠کارگر کارخانه آزمایش در شرق تهران ودرآستانه بیکاری قرارگرفتنشان. از کارخانه آزمایش که یکی از برندهای باسابقه و قدیمی در صنعت لوازم خانگی است ، از مجموع یک هزار و صد کارگری که درسالهای گذشته در این کارخانه فعال بودهاند، امروزه فقط صد کارگر در این کارخانه باقی ماندهاندو پنچاه درصد از مشکلات این کارخانه مربوط به مشکلات اقتصادی حاصل از تورم است و مابقی آن از سوء مدیریت و ناسازگاری شرکا، نشأت میگیرد.
نا امنی محیط كار
مرگ ٣ کارگر بر اثر برق گرفتگی با دکل برق فشار قوی در تربت حیدریه
١تیر: این حادثه زمانی رخ داد که ٣ کارگر ٢٤ ساله ، ٢٧ ساله و ٤٠ ساله برای خارج کردن لوازم حفاری از داخل چاه مجاور دکل فشار قوی از جرثقیل استفاده کردند. نزدیک شدن سر دکل جرثقیل به کابل های فشار قوی برق و ایجاد میدان مغناطیسی قوی سبب شد این سه کارگر بر اثر برق گرفتگی و سوختگی شدید در دم جان بسپارند. در این حادثه یک کودک ١٢ ساله که در محل حادثه حضور داشت به سبب قرار داشتن روی یک چهار پایه چوبی از مرگ حتمی نجات یافت. روستای مورشک در ٥ کیلومتری شهر تربت حیدریه قرار دارد.
***
ریزش ساختمان قدیمی با مرگ کارگر پایان یافت
٢٩خرداد: عدم رعایت اصول ایمنی درامرتخریب ساختمان قدیمی در خیابان ظفر، ریزش آوار و مرگ کارگر جوان را در پی داشت.
بر اساس گزارش این حادثه، بر اثرعدم رعایت اصول ایمنی درامرتخریب ساختمان سقف طبقه دوم پیش از تخریب کامل فرو ریخته و یکی از کارگران در زیر انبوهی از خاک و آوار گرفتار شده بود.
***
حادثه در محل کار، جان دانشآموز سنندجی را گرفت
به گزارش٢٧خردادکُردپا، یک دانشآموز کُرد در شهر سنندج بر اثر سقوط از ساختمان درحال ساخت، جان خود را از دست داد.
طبق این گزارش، روز گذشته دانشآموزی ١٧ ساله به نام “سیروان احمدی” فرزند علی به هنگام کار در یک ساختمان در حال احداث، دچار حادثه شد و جان سپرد. حادثه زمانی روی میدهد که وی مشغول آرماتوربندی در طبقهی پنجم ساختمان درحال ساخت بوده که به پایین سقوط میکند. این دانشآموز مقطع دوم دبیرستان به سبب وضعیت نامناسب معیشتی و کمک خرج خانواده اقدام به کار طاقتفرسا و سخت آرماتوربندی در ساختمان کرده است. بروز چنین حادثهای در سنندج درحالی است که طبق قانون کار ایران؛ کار کودک کمتر از ١٨ سال ممنوع است و کار کودکان ١٥ تا ١٨ سال، مشروط و منوط به شرایطی همچون آزمایش پزشکی سالانه، ساعت کمتر از کارگران بزرگسال و ممنوعیت انجام کار سخت و زیانبار میباشد.
***
مرگ کارگر میانسال در چاهک آسانسور
٢٧خرداد: کارگر میانسالی به چاهک آسانسور در غرب به شرق میرداماد، روبروی پمپ بنزین سقوط کردوجانش را ازدست داد. در محل حادثه یک ساختمان ٦ طبقه اداری به همراه ٣ طبقه منفی رویت می شد که در طبقه همکف آن کارگر ٤٢ ساله ای که در حال نظافت بود به درون چاهک آسانسور سقوط کرده و در طبقه منفی سه نقش بر زمین شده بود. متاسفانه مرگ کارگر نظافتچی بر اثر شدت جراحات وارده اعلام شد.
***
مرگ یک کارگر در عمق٣٠ متری چاه در شهرستان جم
٢٧خرداد: یک کارگر جوان افغان که به لایروبی چاهی عمیق مشغول بود ساعت ١١ ظهر امروز و بر اثر ریزش دیواره چاه جان خود را از دست داد. وی در حال لایروبی بستر چاه بود که حادثه رخ میدهد، ولی به دلیل عمق زیاد و محل نامناسب چاه عملیات بیرون کشیدن جسد این کارگر افغانی تا ساعت ١٤ به طول انجامید. جسد این كارگر تبعه افغانستان نهایتا با کمک یک جرثقیل و ورود یک كارگر افغان دیگر از چاه بیرون کشیده شد.
بازنشستگان
عدم پرداخت افزایش مستمری بازنشستگان با گذشت سه ماه ازسال جاری
به گزارش٢٩خردادایلنا،حدود سه ماه از اعلام تصمیم دولت در خصوص افزایش ٢٥ درصدی مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی و تاكید بر اینكه حداقل مستمری كارگران بازنشسته برای سال ٩٢ از ٧٠٠ هزار تومان كمتر نخواهد شد میگذرد بدون آنكه زمان قطعی پرداخت این مستمریها مشخص شود. در حالی كه بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی همچنان به نرخ سال گذشته مستمری دریافت میكنند، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی هیات امنای این سازمان را مسئول پرداخت نشدن مستمریهای جدید دانست. با این حال مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی در تازه ترین سخنان خود گفت: پرداخت مابهالتفاوت مربوط به افزایش مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی منوط به موافقت هیات امنای این سازمان است. با توجه به اینکه ٦٠ درصد از بازنشستگان تامین اجتماعی، مستمری حداقلی (٤٠٠ هزار تومان) را دریافت میكنند و حدود ١٠ تا ١٥ درصد نیز كمتر از حداقل (حدود ٢٠٠ تا٣٠٠ هزار تومان) دریافتی دارند، در این شرایط اقتصادی منصفانه نیست مسئولان تامین اجتماعی در مورد افزایش حقوق بازنشستگان سنگ اندازی کنند. بنقل از یکی از کارگران بازنشسته، قرار بود افزایش ٢٥ درصدی حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران از ابتدای فروردین ماه اعمال شود و اردیبهشت نیز تمام معوقهها به مستمریبگیران پرداخت شود اما در آخرین روزهای سومین ماه سال هنوز كانون عالی بازنشستگان كه باید مدافع حقوق صنفی كارگران بازنشسته باشد نتوانسته است حق قانونی ما را از سازمان تامین اجتماعی بگیرد و تنها نقش سخنگویی سازمان را ایفا میكند.
گزارش
بانک مرکزی: نرخ تورم سالانه فروردین ماه به ٣٢.٣ و نرخ تورم نقطه به نقطه فروردین ماه به ٤٢.٢ درصد رسید
بر اساس گزارش پایگاه اینترنتی بانک مرکزی نرخ تورم ١٢ ماه منتهی به فروردین امسال نسبت به ١٢ ماه پیش از آن به ٣٢.٣ درصد رسید. این نرخ در پایان سال گذشته ٣٠.٥ درصد بود. همچنین نرخ تورم نقطه به نقطه فروردین امسال نسبت به فروردین سال قبل با صعود به بالاترین حد در چند سال اخیر، به ٤٢.٢ درصد افزایش یافت. بر اساس این گزارش شاخص قیمت کالاها در فروردین امسال نسبت به فروردین سال گذشته ٥٨ درصد و شاخص قیمت خدمات ٢٢.٤ درصد افزایش یافت. بر اساس این گزارش شاخص قیمت خوراکی ها و آشامیدنی ها (به عنوان ملموس ترین بخش شاخص قیمت ها) در همین مدت افزایش ٥٧.٩ درصدی را نشان می دهد. همچنین گزارش بانک مرکزی نشان دهنده روند افزایشی هزینه های تولید است، چنان که شاخص بهای تولید کننده (شاخص هزینه های تولید) در ١٢ ماه منتهی به فروردین امسال نسبت به ١٢ ماه قبل از آن ٣١.٥ درصد افزایش یافت. در همین حال نرخ نقطه به نقطه این شاخص در فروردین امسال نسبت به فروردین سال گذشته ٤١.١ درصد افزایش یافت. بانک مرکزی همچنین آمار جدیدی درباره قیمت خرده فروشی مواد خوراکی در تهران منتشر کرد. بر اساس این آمار به ترتیب چای، حبوبات و تخم مرغ با افزایش ١٠٠.٥، ٩٥.٩ و ٩٥.٦ درصدی در اواخر خرداد نسبت به مدت مشابه سال گذشته بیشترین افزایش قیمت را داشته است. سبزی های تازه، برنج، روغن نباتی و گوشت قرمز در همین مدت به ترتیب با افزایش ٦٣، ٦٠.٧، ٥٨.٢ و ٥٣.٥ درصدی مواجه بوده است. مرغ، میوه های تازه، قند و شکر و لبنیات به ترتیب با افزایش ٩.٣، ٣٤.٢، ٤٠.٥ و ٤٣.٤ درصد کمترین افزایش قیمت را در بین مواد خوراکی در تهران داشته است. منبع:خراسان
***
افزایش تمایل كارگران جوان برای مهاجرت به كردستان عراق
به دلیل نبود فرصتهای شغلی بخش قابل توجهی از كارگران جوان شهرهای كردستان ایران راهی شهرهای اقلیم كردستان در كشور عراق میشوند. ٧٠ درصد از نیروی کار استان كردستان را کارگران تشکیل میدهند. دلیل مهاجرت حدود ٦٠ درصد از اهالی این استان به اقلیم كردستان پیدا كردن شغل است؛ طی چند سال اخیر به سبب افزایش مشکلات در زمینه کسب کار تعداد مهاجرین نیروی کار به ویژه به شهرهای کرکوک،سلیمانیه واربیل کشور همسایه عراق بیشتر شده است. جوانان جویای کار مجبور هستند شهر و دیار خود را به امید یافتن فرصت های شغلی و زندگی بهتر ترک کنند و راهی شهرهای مرزی کردستان عراق شوند. در آنسوی مزر به مشاغل مختلفی همچون کارگری ساده، كار ساختمانی و… مشغولاند. در شرایطی كه هزینههای زندگی در ایران روز به روز افزایش مییابد تمایل جوانان جویای كار برای مهارجرت بیشتر میشود.
***
كارگران خدماتی بیمارستانها از شمول قانون كار محروماند
كارگران مشاغل خدمات عمومی بیمارستان های تبریزمشمول قانون کارنمی شوند. كاركنان مشاغل خدمات عمومی بیمارستان های تبریز از سوی دانشگاه علوم پزشكی این شهر، كارگر به شمار نمی آیند و مشمول قانون كار نمیشوند. این كارگران از بیمهی بیكاری و مزایایی كه در قانون كار آمده است برخوردار نیستند.
***
عدم پرداخت مزایای سختی كار به كارگران اداره مولد بخار استان تهران
اجرا نشدن قانون «مشاغل سخت و زیان آور» برای کارگران پیمانکاری اداره مولد بخار استان تهران. سازمان تامین اجتماعی از به سرانجام رسیدن قانون مشاغل سخت و زیان آور در اداره مولد بخار استان تهران به دلیل بار مالیاش جلوگیری می كند و آن را به تعویق می اندازد.
اخبار بین المللی
آفریقای جنوبی – اعتصاب کارگران معدن پلاتینوم
کارگران معدن پلاتین آمپِلَتس در آفریقای جنوبی در اعتراض به تعلیق پنج تن از رهبران سندیکایی خود دست به اعتراض زدند. شمار اعتصاب کنندگان روز جمعه١٤ ژوئن (٢٤ خرداد) بیش ازچهار هزار کارگر برآورد می شود.
این کارگران پس از شروع اعتصاب در اعماق زمین باقیماندند و اعلام کردند تا زمانیکه رهبران آنها به کار بازنگردند، در همانجا باقیبمانند.
برزیل – اعتراض هزاران نفر به افزایش نرخ وسایط نقلیه
به گزارش خبرگزاریها هزاران نفر در اعتراض به افزایش ١٠ درصدی نرخ اتوبوس و مترو در سائو پائلو و ریو دژانیرو دست به اعتراض زدند. در این اعتراضات که از روز پنجشنبه ١٣ ژوئن (٢٣ خرداد) آغاز شده است، تا کنون صدها نفر باز داشت شده اند.
روز شنبه ١٥ ژوئن (٢٥ خرداد) نیز همزمان با آغاز مسابقات جام کنفدراسیون معترضین در محل مسابقات حاضر شدند تا صدایشان را به گوش جهانیان برسانند. روز شنبه مسابقه بین برزیل و ژاپن بود. یکیاز معترضین میگوید: “برای این مسابقات و مسابقات سال آینده جام جهانیمیلیاردها هزینه میشود، ولیکسیبه فکر ما مردم نیست. “
آمریکا – شرکت IBM بیش از ٢ هزار تنرا اخراج میکند
به گزارش خبرگزاریها شرکت آمریکاییIBM طیچند روز اخیر بیش از ٢٠٠٠ تنرا اخراج کرده است. بر اساس گزارشها تا روز جمعه ١٤ ژوئن (٢٤ خرداد) تعداد ٢٢٨٦ تناخراج نامهشان را دریافت کرده اند. این شرکت بزرگ میگوید که گزارش مالی سهماهه اول سال جاری رضایت بخش نبوده و قصد دارد با کاهش هزینهها، بیش از یک میلیارد دلار صرفه جوئی بکند. گفته میشود تعداد اخراجیها ممکن است به ٦ تا ٨ هزار نفر افزایش یابد. این شرکت در آمریکا بیش از ٩٠ هزار و در سراسر دنیا بیش از ٤٣٠ هزار نیروی کار دارد.
بنگلادش – مسموم شدن صدها کارگر یک کارخانه بافندگی
به گزارش AP روز یکشنبه ١٦ ژوئن (٢٦ خرداد) صدها کارگر یک کارخانه بافندگی در نزدیکیداکا پایتخت این کشور پس از نوشیدن آب، مسموم شدند. مقامات پلیس گفته اند که آنها همگیحالت تهوع و استفراغ دارند و از درد شکم رنج میبرند.تعداد زیادی از آنها برای معالجه به بیمارستان منتقل شده اند. در این کارخانه حدود ٤ هزار کارگر که بیشتر آنها زن هستند، کار میکنند.حدود ٢ هفته پیش نیز ٤٥٠ کارگر یک کارخانه دیگر در همان منطقه پس از نوشیدن آب آلوده مسموم شده بودند. فروریختن ساختمان محل چندین کارخانه بافندگی در ماه آوریل که به کشته شدن ١١٢٩ نفر و مجروح شدن تعداد بیشتری انجامید، شرایط بسیار خطرناک کار در بیش از ٤ هزار کارخانه بافندگی در بنگلادش را در معرض دید همگان قرار داد.
بلغارستان – تظاهرات بزرگ ضّد حکومتی در صوفیا
به گزارش AFP روز یکشنبه ١٦ ژوئن (٢٦ خرداد) هزاران نفر در صوفیا پایتخت این کشور دست به تظاهرات زدند و خواهان استعفای نخست وزیر شدند. معترضین در اعتراض به انتصاب یک سرمایه دار که تمامیمیدیای بلغارستان را در اختیار خود دارد به مقام آژانس امنیت ملیبه خیابانها آمده بودند و با سر دادن شعارهای ضّد دولتی خواهان استعفای نخست وزیر شدند. یکیاز معترضین میگوید: “وضعیت به این روال نمیتواند ادامه یابد، ثروتمندان هر روز ثروتمندتر میشوند در حالیکه بقیه در حال نابودی هستند.” دولت نگران سرنوشت دولت قبلیاست که چند ماه پیش پس از اعتراضات وسیع مردم به فقر و فساد دولتی مجبور به استعفا شد.
ترکیه – اعتصاب و تظاهرات متحدانه کارگران در اعتراض به وحشیگری پلیس
به گزارش خبر گزاریها ٥ اتحادیه بزرگ کارگری روز دوشنبه ١٧ ژوئن (٢٧ خرداد) در اعتراض به سرکوب و خشونت پلیس بر علیه معترضین در میدان تکسیم استانبول اعلام اعتصاب سراسری کردند و در مرکز اصلیشهرها دست به تظاهرات زدند. کنفدراسیون پیشرفته اتحادیههای کارگری (DISK)، کنفدراسیون اتحادیههای کارگری بخش دولتی (KESK)، اتحادیه پزشکان ترکیه (TTB)، اتحادیه مهندسین و معماران ترکیه (TMMOB) و اتحادیه دندانپزشکان ترکیه (TDHB) در یک اعلامیه مشترک اعلام اعتصاب سراسری کردند. بر طبق گزارشها احتمال میرود تعداد کارگران اعتصاب کننده به صدها هزار نفر بالغ بشود.
یونان – عقب نشینی حکومت تحت فشار کارکنان معترض
به گزارش خبرگزاریها دستگاه قضایی یونان روز دوشنبه١٧ ژوئن (٢٧ خرداد) تصمیم دولت را مبنی بر تعطیلی رادیو-تلویزیون دولتی این کشور موقتا لغو کرد. شورای دولتی یونان، که بالاترین مرجع قضایی رسیدگی کننده به تخلفات اداری است، حکم به بازگشایی رادیو-تلویزیون دولتی داد. پس از اعلام دولت مبنی بر تعطیلیرادیو تلویزیون دولتی ERT بمنظور کاهش هزینههای دولت هزاران کارمند این موسسه متحد و بیوقفه دست به اعتراض و تظاهرات زدند. آنها در یک اقدام نمونه وار خود کنترل این موسسه را بدست گرفتند و با استفاده از امکانات محدود ، دست به ادامه کار و پخش برنامههای رادیو تلویزیونی زدند. به گزارش خبرگزاری فرانسه از آتن، پس از آن که اتحادیه کارکنان شبکه های رادیو-تلویزیونی علیه دولت شکایت کرد، شورای دولتی از وزارت اطلاع رسانی خواست تا فرارسیدن زمان بررسی این تصمیم، شبکه های تعطیل شده را به طور موقت بازگشایی کند.
این شورا اعلام کرد تصمیم دولت را در ماه سپتامبر آینده بررسی می کند.
پرتغال – هزاران معلم دست به اعتصاب زدند
به گزارش خبرگزاریها روز دوشنبه ١٧ ژوئن (٢٧ خرداد) هزاران معلم در سراسر پرتغال در اعتراض به سیاست های ریاضت اقتصادی دست به اعتصاب زدند. یک دانش آموز میگوید: “من با اعتصاب معلمان موافقم اگرچه وزارت آموزش می گوید که اعتصاب بر کار دانش آموزان اثر می گذارد. به نظرم قوانینی که برای معلمان در نظر گرفته شده، دانش آموزان را هم در طول سال تحصیلی تضعیف کرده است.” پرتغال که سومین سال بدترین دوران اقتصادی اش از دهه هفتاد میلادی تاکنون را سپری می کند، روز یکشنبه نیز با تظاهرات گسترده معلمان در لیسبون رو به رو بود. نرخ بیکاری در پرتغال ١٨ درصد اعلام شده است. این اعتصاب از سوی بزرگترین تشکل صنفی کارمندان دولت انجام شد به طوری که ٩٠ درصد از ٥٠٠ هزار معلم پرتغال در آن حضور داشتند. این اعتراضات در حالیبرگزار شد که یک هفته دیگر نیز چهارمین اعتصاب عمومیفدراسیون ملیآموزش و پرورش علیه دولت پرتغال انجام می شود. معلمان شرکت کننده در این اعتصابها به کاهش حقوق، افزایش ساعت های کاری و افزایش سفرهای کاری خود اعتراض دارند.
برزیل – اعتراضات بیوقفه، پر قدرت و بیسابقه برای زندگی بهتر
اعتراضهای خیابانی که چند روز قبل در شهر سائو پائولو و در اعتراض به افزایش ناگهانی قیمت بلیت اتوبوسها آغاز شده بود، به شهرهای دیگر سرایت کرده است. دوشنبه شب ١٧ ژوئن (٢٧ خرداد) دست کم ده شهر از جمله برازیلیا، پایتخت برزیل، سائو پائولو، پرجمعیت ترین شهر این کشور و ریو دو ژانیرو شاهد تظاهرات بودند. در برازیلیا شماری از معترضان از دیوارهای ساختمان کنگره بالا رفتند. تظاهرکنندگان که از افزایش قیمت هزینه حمل و نقل عمومی خشمگین بودند، در شعارهای خود علیه افزایش هزینه های جام جهانی سال آینده که فشار آن بر دوش مردم است هم شعار دادند. در جریان این برخوردها ده ها نفر مجروح شده اند. همزمانی این اعتراضها با میزبانی جام کنفدراسیونها و تنها یک سال مانده به میزبانی جام جهانی فوتبال، مسئولان برگزاری این رقابتها را نگران کرده است. روز سه شنبه ١٨ ژوئن (٢٨ خرداد) تظاهرات وسیعی با شرکت بیش از ٢٠٠ هزار نفر شهرهای بزرگ برزیل را فرا گرفت ، تظاهراتی که در بیست سال اخیر در این کشور سابقه نداشته است. پلیس برای مقابله با معترضان در ریو دو ژانیرو بزرگترین شهر برزیل و شهرهای سائو پائلو،بلو هوریزونته از گاز اشک آور و گلوله های پلاستیکی استفاده کرده است. در برزیلیا، پایتخت، معترضان از موانع عبور و بر بام ساختمان کنگره ملی جای گرفتند. معترضان همچنین رهبران و مقامات کشور را به خویشاوندسالاری و فساد متهم می کنند. یکی از معترضان جوان می گوید: “تظاهرات فریادی است علیه فسادی که کشور را در بر می گیرد. همه اهداف تظاهرات را درست نمی دانم و موافق آنها نیستم اما به نوعی جامعه به ستوه آمده است و می خواهد چیزی بگوید.” معترضان می گویند هزینه های گزافی که صرف برگزاری بازیهای جام جهانی ٢٠١٤ و المپیک تابستانی ٢٠١٦ در برزیل می شود، می تواند صرف بهداشت و درمان و آموزش شود.
امارات متحد عربی- اخراج بیش از هزار کارگر بدلیل شرکت در اعتصاب
به گزارش روزنامه ٧ Days بیش از هزار کارگر که ماه پیش با خواست افزایش دستمزد دست از کار کشیده بودند، اخراج شده اند. این کارگران که تعدادشان به ٦ هزار تنمیرسید، ماه پیش به مدت سهروز دست به اعتصاب زدند. این اعتصاب روز ٢١ مهپایان یافت. همان موقع مسئولین شرکت اربتک اعلام کردند که تعداد انگشت شماری از کارگران دست به اعتصاب زده اند، ولیبه گزارش این روزنامه، مسئولین این شرکت اخراجهای گسترده که بقول یکیاز کارگران ممکن است به ٢ هزار تنبالغ شود، را تائید کرده اند. یکیاز کارگران بنگلادشی که مشمول اخراج شده است میگوید: “من در بنگلادش هیچ منبع درامدی ندارم و خانواده من منتظر هستند تا ماهیانه مبلغ ناچیزی برایشان بفرستم”. اعتصاب در کشور امارات بکلی ممنوع است و گفتهٔ میشود که این کارگران شامل مهر دیپورت در پاسپورتهایشان میشوند. دریافت این مهر به این معنیاست که آنها هیچ وقت نمیتوانند به این کشور باز گردند.