جمهوری اسلامی مذبوحانه تلاش دارد با تشدید بگیر و ببند و به زندان انداختن شمار هرچه بیشتری از فعالین شناخته شده اجتماعی، اعتراضات و مبارزات مردم را عقب براند. معلمان و کارگران و دانشجویان رادستگیر میکنند، احکام سنگین زندان صادر میکنند، مرخصی ها را لغو میکنند و سعی میکنند به خیال خود قدری اوضاع را آرام نمایند. این تلاش و تقلای حکومت نکبت باری است که از فضای تعرضی جامعه و جنبش سرنگونی و انقلاب مردم در وحشت مرگ دست و پا میزند و شاهد اینست که ابزار زندان و سرکوبش نیز فوران بیشتر مبارزات را در پی دارد.
در هفته های اخیر اسماعیل بخشی و دیگر بازداشت شدگان هفت تپه به زندان احضار شده اند. پرونده بازداشت شدگان اول مه یعنی مرضیه امیری، عاطفه رنگریز و حسن سعیدی نیز با تایید حکم سنگین ۵ سال زندان به بخش اجرای احکام به زندان اوین داده شده است. بنا به اعلام وکیل این فعالین این احکام بدون دادگاه تجدید نظر مهر تایید خورده است و به اجرا گذاشته میشود. یعنی حتی ظاهرسازی حقوقی و قانونی نیز کنار گذاشته شده است. ندا ناجی یکی دیگر از بازداشت شدگان اول مه به اتهام توهین به ماموران دولتی و اجتماع و تبانی مجموعا به ۵ سال و نیم زندان در دادگاه بدوی محکوم شده و همچنان در بازداشت “موقت” بسر میبرد. برای آتنا دائمی فعال دفاع از حقوق کودک، حقوق زن و علیه اعدام بعد از چند بار پرونده سازی، پرنده جدیدتری باز شده و از داخل زندان به محاکمه کشیده شده است. یک نمونه دیگر از این سیاست بگیر وببند جمهوری اسلامی دستگیری و صدور احکام سنگینر زندان و حتی شلاق برای هفت نفر از معلمان است. این احکام با موجی از اعتراضات توسط معلمان و تشکلهای معلمان و بازنشستگان روبرو شده است.
با سیاست دستگیری و بگیر و ببند جمهوری اسلامی، زندانهای جمهوری اسلامی از زندانیان سیاسی پر شده است. فقط در اعتراضات آبان ماه چندین هزار نفر را دستگیر کردند و هنوز شمار دقیق آنها را که تا هفت هزار نفر تخمین زده میشوند، اعلام نکرده اند. خانواده بسیاری از این دستگیر شدگان خبری از عزیزان خود ندارند و جمهوری اسلامی هیچ اطلاعاتی از آنها نمیدهد و در واقع بسیاری مفقود الاثر هستند.
این شمه ای از وضعیت بگیر و ببند و زندان و دادگاههای جمهوری اسلامی است. این در واقع تقلای حکومت منفور اسلامی برای بقا و عقب راندن فضای انقلابی در جامعه است. اما بخشهای مختلف مردم با تعرض علنی به حکومت دارند جواب قاطع خود را به حاکمین اسلامی میدهند. حتی صحنه دادگاه یکی از معلمان بنام اسکندر لطفی را دهها تن از معلمان به صحنه اعتراض علیه حکومت تبدیل کردند. خانواده ها در برابر درب زندانها هرروز تجمع میکنند و پیگیر وضعیت عزیزانشان میشوند. کارگران و معلمان و بازنشستگان و دانشجویان مدام در حال مبارزه و تجمع و اعتصاب و اعتراض هستند. صدای اعتراض و سرنگونی طلبی و ریزش حکومت از همه جا دارد به گوش میرسد. بویژه با جنایت عظیم سرنگون کردن عمدی هواپیمای مسافربری و کشتار ۱۷۶ تن از مسافران و خدمه، خشم و اعتراض بیش از پیش در همه جا میجوشد. دیر نخواهد بود که با انقلابی عمیق و همه جانبه و با به زیر کشیدن حکومت جنایتکار اسلامی تمامی عزیزانمان را از زندانهای سیاسی آزاد کنیم. جمهوری اسلامی باید برود و سران و دست اندرکارانش در دادگاههای مردمی محاکمه شوند. این را انقلاب مردم تضمین خواهد کرد.
نابود باد حکومت اسلامی
زنده باد آزادی، برابری حکومت کارگری!
حزب کمونیست کارگری ایران
۱۶ بهمن ۱۳۹۸ – ۵ فوریه ۲۰۲۰