انترناسیونال: شانزده آذر ۹۸ چگونه برگزار شد و چه تفاوتی با سالهای گذشته داشت؟
کیان آذر: شانزده آذر ۹۸ مثل همه پدیده های دیگر در فضای سیاسی ایران تحت تاثیر مبارزات سرنگونی طلبانه آبانماه قرار داشت. مردمی که از وضعیت ضدانسانی موجود که جمهوری اسلامی بوجود آورده به ستوه آمده و در بیش از هفتصد نقطه از مناطق مختلف ایران دست به اعتراض زده بودند و در نبردی تن به تن سرنگونی حکومت را رقم میزدند. هر چند جمهوری اسلامی با زره پوش ، تک تیرانداز، تانک، هلیکوپتر و کشتار توانسته موقتا اعتراضات وسیع مردمی را از خیابانها جمع کند اما فضای سیاسی جامعه و روحیه مردم بسیار تعرضی و کیفیتا کاملا متفاوت با قبل از آبانماه بود.
فضای سیاسی ایران بعد از عروج قدرتمند جنبش سرنگونی در دیماه ۹۶ و روند اعتراضات و اعتصابات سراسری در این دو سال تا آبان ۹۸، به درجات بسیاری فضا را به نفع مردم تغییر داده بود و تمام تلاش جمهوری اسلامی این بود که حمله و تعرض مجدد مردم را به تعویق بیندازد و مانع عروج مجدد تظاهرات و اعتراضات سراسری مردم شود. اما وضعیت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی که روز به روز و هفته به هفته بدتر و بدتر میشد شرایطی مانند یک انفجار بزرگ اعتراضی را در جامعه بوجود آورد که باعث عصیان آبانماه شد. نقطه عطف های بیست سال گذشته در مبارزات مردم ایران از تیرماه ۷۸ تا اعتراضات سال ۸۸، و تا اعتراضات زمستان ۹۶، همه پیشروی جنبشی است که در آبانماه ۹۸ به اوج خود رسید و رودرویی مستقیم بخش وسیعی از جامعه با جمهوری اسلامی را رقم زد. گفتمان سیاسی جامعه بویژه، از زمستان ۹۶ سرنگونی طلبانه شد و همه مسائل تحت شعاع آن قرار گرفت که شانزده آذر امسال هم تابع همین شرایط بود. در ادامه منطقی این فاکتورها و شرایط موجود میبینیم که یکی از فعال ترین و اعتراضی ترین ۱۶ آذرهای چند سال گذشته توسط دانشجویان در سراسر کشور برگزار میشود و طنین خیزش آبانماه در دانشگاه های سراسر کشور سر داده میشود. علیرغم برخی تلاشها و نقاط ضعفی که وجود داشت و در ادامه به آن خواهم پرداخت، ما شاهد ۱۶ آذری هستیم که کلیت جمهوری اسلامی بعنوان حکومت غارتگران، فاسدین و جنایتکاران مورد اعتراض قرار میگیرد و خیزش آبانماه در اعتراضات این روز در دانشگاه ها کاملا منعکس میشود. و خلاصه اینکه ۱۶ آذر امسال سرنگونی طلبانه، ضد جمهوری اسلامی و تعرضی بود.
انترناسیونال: شعار سرنگونی نئولیبرالیسم را چگونه ارزیابی میکنید؟ تاکید بر نئولیبرالیستی بودن جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه طیف و گرایش فکری-سیاسی بر این نسبت دادن تاکید دارند؟
کیان آذر: یکی از نقاط ضعفی که در شانزده آذر امسال میبینیم همین شعار استکه باید بین دانشجویان معترض و پیشرو، و اتاق های فکری که طراح این شعارها و مواضع بسیار نامربوط با فضای سیاسی ایران بود تفکیک قائل شد. تلاش برای اعلام همبستگی بین مردم و دانشجویان مبارزایران با مبارزات مردم عراق، لبنان، شیلی و فرانسه قابل درک است ولی فرموله کردن این همبستگی تحت عنوان سرنگونی نئولیبرالیسم منحرف کننده است و تنها منفعت آن در فضای سیاسی ایران، برای جمهوری اسلامی است. همسنگ کردن حکومت هار اسلامی در ایران و آنچه که ما آنرا “حکومت اسلامی سرمایه داران” و یا “دزد سالاری اسلامی” می نامیم با دولت فرانسه نه تنها تعرض به سرمایه داری بحساب نمی آید که برعکس، دادن امتیازی بزرگ به جمهوری اسلامی است. حکومتی مافیایی که نه تنها قابل انطباق و هم ارز شدن با سرمایه داری جهانی نیست و نمیتواند شرایطی را فراهم کند که سرمایه در ایران بتواند با ضریب امنیتی حداقلی مناسبات متعارفش را ایجاد و بازتولید کند، نمیتواند سودآوری داشته باشد و قوانین و چرخه جهانی سرمایه و ارگانهایش را بپذیرد و در رویکردی همجهت با آن گام بردارد، بلکه هویت سیاسی آن کاملا در ضدیت با اصول و ارزشهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی غرب است. و این هویت و ساختار سیاسی که بعنوان حکومت جمهوری اسلامی شناخته میشود مانع سازگاری اقتصادی با سرمایه داری متعارف جهانی می باشد. طبق اصول سرمایه داری، سرمایه باید کاملا آزاد باشد و قوانین مورد نیاز خودش را باید بتواند وضع کند تا سودآوری داشته و انباشت کند و دولت و قوانین برایش مکانیزم هایی هستند تا شرایط امنیت سرمایه گذاری و سودآوری را تامین کند، در حالیکه هیچکدام از این فاکتورها در جمهوری اسلامی که تشکیل شده از باندهای مافیایی با هویتی مذهبی که مشغول غارتگری هستند، همخوانی ندارد.
نکته بعدی اینکه جدال و نبرد در خیزش آبان به نقطه ای رسیده که مردم این حکومت را تا لبه پرتگاه سرنگونی برده اند و به یکباره با مطرح کردن شعار سرنگونی نئولیبرالیسم در ایران و فرانسه و… در ۱۶ آذر یک عقبگرد در این جدال بحساب می آید و بشدت مبارزات مردم را حاشیه ای و جمهوری اسلامی را که مرکز حمله مردم است از زیر تیغ این حمله میرهاند.
دو گرایش در این رابطه نقش دارند، گرایش اول حتی خودش را سرنگونی طلب میداند ولی با داشتن مواضع ضدامپریالیستی (یا بهتر است بگوییم ضدامریکایی گری) که وامدار کمونیزم دوره جنگ سرد است و وقتی به اصول ارزشی و دیدگاهی آن توجه می کنیم، می بینیم پشت مواضع “انقلاب جهانی” و تروتسکیستی است که تماما گفتمانهایی با تاریخ مصرف گذشته و بیربط به جهان امروز هستند. جنبش هایی متعلق به دوران جنگ سرد و جهان دو قطبی سرمایه داری دولتی (شوروی) و سرمایه داری بازار آزاد (آمریکا) که در قرن بیستم حاکم بود، قرار دارد.
گرایش دوم، چپ قانونی در ایران است که گرایشی رفرمیستی و کمونیزمی بورژوایی است که سردمداران آن خطی توده ای- اکثریتی دارند که از فریبرز رئیس دانا تا امثال یوسف اباذری، شهریار زرشناس، نادر فتوره چی، مالجو و….. می باشند. گرایشی که سعی میکند با ظاهری چپ اما با واپسگراترین مواضع، گرایش صنفی سندیکایی را در جنبشهای مبارزاتی در ایران حاکم کند که البته در بسیاری از این موارد توسط کمونیزم سیاسی موجود در ایران عقب رانده شده است. یک پای این به اصطلاح اساتید دانشگاه و تئوریسینهای این گرایش در تبرئه جمهوری اسلامی و تقلیل بحران اقتصادی سیاسی اجتماعی جمهوری اسلامی به بحرانهای جناحی می باشد که تحت رنگ و لعاب چپ انجام میگیرد. حتی چهره های وابسته به اصولگرایان در این جرگه دیده میشوند که بسیار فعالانه علیه نئولیبرالیسم قلم میزنند.
جبهه ای واحد از این گرایشات هست که ضدآمریکایی گرائیشان و فورموله کردن بحران جمهوری اسلامی بعنوان بحران نئولیبرالیسم، آنها را در یک صف قرار میدهد. همانطور که در بالا گفتم بخش وسیعی از فعالین دانشجو هر چند در این رویکرد مشارکت داشته اند اما باید انها را از این گرایشات تفکیک کرد.
انترناسیونال: بیانیه های ۱۶ آذر امسال را چطور ارزیابی میکنید؟ چرا امسال تعداد بیانیه های مشترک کمتر بود و در مقابل تعداد بیانیه ها بیشتر بود؟
کیان آذر: بیشتربیانیه های صادر شده در ۱۶ آذر امسال هم، تابع همین رویکرد و فاکتوری که در جواب به سئوال قبلی دادم، است. ضدآمریکایی گری که در قامت و فرمولبندی نئولیبرالیسم ارائه میشود و رجوع به تاریخچه پیدایش شانزده آذر، و عدم اشاره ای برجسته به شرایط حال حاضر و چهاردهه گذشته و نقش جمهوری اسلامی است که عملا به معنی کمرنگ کردن نقش جمهوری اسلامی می باشد که با سرکوب و جنایات در دانشگاه ها و کشتار دانشجویان و کمونیستها و مخالفین و به شکست رساندن انقلاب ۵۷ به جامعه ایران تحمیل شد و با سرکوب سیستماتیک دانشجویان و کارگران و زنان و بخشهای وسیع جامعه به بقای خود امتداد بخشیده، و در همین خیزش آبان هم صدها نفر را به قتل رسانده و هزاران نفر را زخمی و دستگیر کرده است. چنین رویکردی عملا انطباقی با فضای سیاسی کشور و خیزش آبانماه و حرکت کلی شانزده آذر ندارد. در خوشبینانه ترین حالت یکی از بیانیه ها که میتوان گفت کمی بهتر از بقیه بیانیه ها هست سندی صنفی و ضد نئولیبرالیستی است. ما امسال همانطور که شما اشاره کرده اید شاهد تعداد بیشتری بیانیه بودیم که خود این مسئله تحت الشعاع روند سیاسی کشور است که با توجه به پیشروی جنبش سرنگونی و قطبی شدن فضا و ایجاد فضای دو گانه که تحت پیشروی جنبش سرنگونی ایجاد میشود گرایشات مختلف سعی در ارائه مواضع خود هستند و هرچه سرنگونی جمهوری اسلامی در چشم انداز نزدیکتری قرار بگیرد این تکثر بصورت بیشتری انجام میگیرد.
انترناسیونال: شعار علیه اپوزیسیون، معادله سیاسی را چگونه جابجا میکند؟
کیان آذر: یکی ازدو مورد اشکالاتی که در شانزده آذر امسال وجود داشت، شعار علیه اپوزیسیون بود که اینبار علیه مجاهدین و سلطنت طلبها و مسیح علینژاد توسط برخی از دانشجویان داده شد و یا در تعدادی از پلاکادرها بود که این مسئله بارها مورد تاکید ما قرار گرفته است که در تجمع اعتراضی علیه جمهوری اسلامی باید هدف حمله و اعتراض جمهوری اسلامی باشد و نه جریانات و افراد و سازمانهای در اپوزیسیون. ما بعنوان حزب کمونیست کارگری ایران بارها در سالیان گذشته اعلام کرده ایم که دشمنِ دشمن ما، دوست ما نیست و بیشترین نقد به جریانات راست از مجاهد گرفته تا سلطنت طلبها تا دمکراسی موزائیکی تا پست مدرنیستی و… را حزب کمونیست کارگری ایران در فضای سیاسی داشته است و ما فعال ترین جریان در این رابطه هستیم. در چند سال گذشته و شرایط حاضر، کمونیزم، بازیگر اصلی شرایط سیاسی ایران و یک نیروی جدی سیاسی می باشد که در مقابل جمهوری اسلامی بعنوان الترناتیو نقش آفرینی میکند و در حال تبدیل شدن به نماینده سلب و نفی و نه مردم علیه جمهوری اسلامی است. لذا هر گونه رویکردی که این جنبش را بعنوان یک نیروی گروه فشاری و حاشیه ای تبدیل کند که گویی جدال بین دو نیروی اصلی یعنی جمهوری اسلامی و راست سرنگونی طلب است برای ما به عنوان چپ جامعه، سم است. ما با نمایندگی “نه” مبارزات مردم است که میتوانیم راست سرنگونی طلب را هم حاشیه ای کنیم. بنابراین این شکل از مرزبندی و شعار دادن بر علیه چهره ها و سازمانها و جریانات راست تصویری گروه فشاری، حاشیه ای و فرقه ای از چپ به جامعه میدهد و عملا تبلیغی برای همان نیروهای راست جامعه است.
انترناسیونال: نظر شما در مورد آتش زدن پرچم آمریکا، در مقابل بنر مرگ بر امپریالیسم، زنده باد سوسیالیسم چیست؟ آیا با این اقدامات جامعه، به انتخاب نیروهای چپ روی می آورد یا برعکس؟
کیان آذر: در بالا اشاره کردم که وقتی اِلمانها و گفتمان سیاسی جهانِ دو قطبیِ قرن بیستم و کمپ ضدآمریکایی گری جلو کشیده شود، یک بازیگر اصلی این مسئله، خود جمهوری اسلامی و ایادی آن بوده و خواهند بود. حکومتی که با نمایندگی از جنبش ضدامریکایی گری و تسخیر سفارت آمریکا و آتش زدن پرچم، چهاردهه است که پرچمدار این جنبش در ایران است. جنبشی که یک سر آن در بین سازمانهای اروپایی که ضد آمریکا می باشند است و یک سر آن جریانات مرتجع اسلامی در خاورمیانه و یک سر دیگر آن جریانات ناسیونالیست آمریکای جنوبی و مرکزی است. از خامنه ای و احمدی نژاد تا حسن نصراله و احزاب چپ اروپایی و امریکای جنوبی در صف قرار میگیرند. هر جریانی که همسو و هم جهت این گرایشات باشد از صحنه سیاسی ایران توسط مردم خط می خورد. جامعه ایران چهاردهه است که توسط جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شده و تبعات ضدیت و دشمنی با غرب و فرهنگ غربی را چشیده، و در حال سرنگون کردن جمهوری اسلامی است. مردم بدنبال جنبش و نیرویی نمی روند که مجددا بخواهد مثل جمهوری اسلامی با دنیا و غرب و آمریکا وارد جنگ و جدال و تخاصم شود و کشور را به خطرات مختلف و انزوا بکشاند. وقوع چنین نمایشی در دانشگاه تهران توسط ایادی حکومت ادامه همان مواضع نامربوط و خطرناک برای مبارزات جاری مردم ایران است که در بالا توضیح دادم.
انترناسیونال: در دوره پیش رو، ملزومات پیشروی مبارزات دانشجویان چیست؟ کیان آذر: شانزده آذر امسال، فضایی را ایجاد کرد که وسیعا این گرایشات که در بالا اشاره کردمدر فضای سیاسی مورد نقد قرار گرفتند. اما برخلاف تجمع اعتراضی ۲۳ اردیبهشت دانشگاه تهران که در آنجا هم علیه چهره هایی در اپوزیسیون شعارداده شده بود و حزب ما تقریبا یک تنه این رویکرد نابجا را مورد نقد قرار داد، اینبار وسیعا از طرف چهره ها و جریانات کمونیست این مسئله مورد نقد و موشکافی قرار گرفت که ادامه این روند موجب حاشیه ای شدن این گرایش در فضای سیاسی کشور و مشخصا در دانشگاه ها خواهد شد و موجب جلو آمدن کمونیزم سیاسی و کارگری در دانشگاه ها میشود. کمونیزمی که مرتبط با فاکتورهای موجود در مبارزه طبقاتی فعلی در ایران است و منطبق با مبارزات جنبش کارگری و کل جامعه بر علیه جمهوری اسلامی است. برای تسریع پیشروی این مسئله، باید مبارزه رادیکال و سرنگونی طلبانه را گسترش داد و همزمان، گرایشات خلقی، رفرمیستی و ضدآمریکایی تحت لوای چپ را عقب راند و کمونیزم سیاسی کارگری را که نیاز امروز جنبش سرنگونی و جامعه ایران و مبارزات دانشجویان است را برجسته تر کرد و بیشتر و اجتماعی تر و در دسترس تر پیش روی جامعه گذاشت. این نیرو در سطح جامعه و دانشگاه ها موجود و فعال است و باید عینیت بیشتری پیدا کند و نقش فعالانه تری در اوضاع سیاسی ایران ایفا کند. یک فاکتور تعیین کننده در این مسئله پیشروی جنبش سرنگونی و تضعیف بیشتر جمهوری اسلامی و ارگانهای سرکوب آن و ایجاد فضای دوگانه در جامعه است که به احتمال زیاد در ماه های آتی چنین روندی پیش روی ما خواهد بود.
انترناسیونال ۸۴۸
۶ دی ۱۳۹۸، ۲۷ دسامبر ۲۰۱۹