تپش‌های انقلاب در دل بیانیه‌های سالگرد انقلاب زن، زندگی، آزادی- حمید دائمی

در دومین سالگرد انقلاب زن، زندگی، آزادی قرار گرفته‌ایم که با هر قدم این رویداد بی‌بدیل، شمارش معکوس پایان عمر ننگین جمهوری اسلامی سرمایه را رقم می‌زند. طنین ناقوس مرگ کل نظام، رساتر از همیشه از دل جامعه انقلابی، به اشکال مختلف به گوش همگان و جهان می‌رسد. این آواها قبل از هر چیز نشانه تپندگی قلب انقلابی است که مُهر انسانی خویش را از آغاز در شعار پایه‌ای خویش حک کرد و نویددهندههمهٔ آزادی، برابری، رفاه و خوشبختی، برای همگان است.

یکی از اشکال بسیار مهم و تأثیرگذار این دوران، بیانیه‌ها و قطع‌نامه‌هایی است که در بزنگاه‌های مختلف از سوی نهادها و تشکل‌ها و افراد پیشرو صادر می‌شود. اما اثرات آن برای ما کارگران و مزدبگیران چیست؟ دقت در مشاهده و بر شمردن اثرات آن، چه در شکل و در مضمون این بیانیه‌ها، ما را در ادامه راهمان تا انقلاب همراهی می‌کند.

اولین شاخصه این بیانیه‌ها و فراخوان‌ها، تجدید میثاقی است با اهداف و افق‌های انقلاب که در متن آن در قالب منشورها و مانیفست‌های انسانی و انقلابی مطرح شد. از منشور بیست تشکل تا منشور مطالبات زنان و دیگر پلتفرم‌ها که همگی بر تداوم مبارزات تا سرنگونی کامل رژیم و برپایی جامعه‌ای عاری از ظلم و تبعیض (به هر شکلی) و خلع‌ید کامل از ۱درصدی‌هایمفت‌خور و حاکمیت ۹۹درصدی‌ها و آزادی بی‌قیدوشرط و برابری در همه عرصه‌های حیات اجتماعی انسان بود. دادخواهی جان‌باختگان و دستگیر و شکنجه‌شدگان انقلاب مردمی و اعاده حقوق همه هیچ‌بودگان، خصلت‌نمای این بیانیه‌ها و فراخوان‌هاست که به‌نوعیمی‌توانآن راکیفرخواست تمامی زحمت‌کشان و مزدبگیران خواند.

از اولین اثرات این بیانیه‌ها و (بقیه اشکال اعتراضی) در شرایط امروز جامعه، شاخصی است برای بیان پویایی انقلاب زن، زندگی، آزادی، که رژیم دزدان اسلامی با همه توان خود در صدد انکار و پنهان‌کردن آن هستند. حتماً همه (در داخل و خارج) شاهد هستیم که رسانه‌ها و ایادی رژیم با ظرایف‌الحیل-با بگیروببند و سرکوب، تمسخر و کاریکاتور ساختن و غیره- مشغول پاک‌کردن اثرات انقلابی هستند که کم مانده بود، طومار عمرننگینش را برای همیشه ببندد. با تأکید بر خاموشی و فروکش‌کردن انقلاب در خیابان‌ها، و کم‌اهمیتجلوه‌دادن اعتراضات زنان برای تثبیت پوشش اختیاری در خیابان‌ها، بازنشستگان، معلمان، کارگران نفت و گاز و پتروشیمی، واگن پارس و لاستیک بارز و ده‌ها اعتراض خیابانی دیگر، “کابوس انقلاب” را از خود دور می‌کنند. با برافراشتن دوباره پرچم انقلاب از دل بیانیه‌ها و فراخوان‌ها، “بختک انقلاب” دوباره و چندباره بر سر رژیم افتاد و با هیچ ابزاری قادر به پاک‌کردن اثرات آن نیست.

یکی از تلاش‌هایش که از آغاز انقلاب مهسا -ژینا امینی همچنان ادامه دارد؛ بگیر و ببندهایی است که این روزها شدت بیشتری گرفته و دستگیری‌ها و سرکوب‌های آشکار و پنهانش، برای فرونشاندن آتش انقلاب مردمی است. در مقابل این بیانیه‌ها و فراخوان‌ها برای زنده نگه‌داشتن اهداف و آرمان‌های انقلاب، با جسارت و شجاعت تمام، همه رشته‌های رژیم را پنبه کرده و در چشم برهم‌زدنیبر باد داد. این فریادهای انقلاب از همه نقاط به گوششانمی‌رسد. از درون کشتارگاه‌ها و زندان‌هایمخوفش، از خیابان‌ها و در صدای رسای بازنشستگان و مزدبگیران و از صف تشکل‌ها و نهادهای انقلابی در جامعه پژواک دارد.

نهادها و تشکل‌هایی که پس از خیزش انقلابی مهسا چندین برابر شدند، از موضوعاتی است که موردتوجه همه انقلابیون و از جمله ما کارگران است. قبل از هر چیز قطبی شدن جامعه بر سر انقلاب را به نمایشمی‌گذارد. آن‌هم نه هر انقلابی که انقلابی انسانی که بر پرچم آن خواست‌های سوسیالیستی به‌صراحت نقش بسته است. پدیداری این نهادها در جامعه، دستاورد با ارزشی است که نه‌تنها نشانه گستردگی و همگانی بودن مطالبه “انقلاب” در میان اقشار و طیف‌های مختلف مردم است، از سوی دیگر به معنی وجود سنگرهای محکم برای تداوم و پیگیری انقلاب در بخش‌های مختلف جامعه است. یعنی ترسیم خط و افقی که یک‌قدمعقب‌تر از آن ناممکن است. ابراز وجود این نهادها در قالببیانیه‌ها و فراخوان‌ها، غیر از اینکه، عرض‌اندام سیاسی – اجتماعی و همه‌جانبه اقشار مردم است، همچنین در شرایط امروز سازمان‌یابی جامعه به معنی یافتن رمز پیروزی در مسیر انقلاب؛ برای تجمیع نیروها و ایجاد پایگاه‌های انقلاب برای به ثمر رساندن خواست نهایی خود است. ضمناًخنثی‌کننده توطئه نیرو و تبلیغات رژیم و هواداران درون و بیرون آن است که در صدد کم بهادادن و کم‌ارزش شمردن آن هستند.یک نمونه آن بیانیه مشترک ۹ تشکل کارگری – اجتماعی به مناسبت سالگرد انقلاب است که بار دیگر بر منشور بیست تشکل به‌عنوانپلاتفرم اتحاد مبارزاتی انقلاب زن، زندگی، آزادی تأکید می‌کند.

یکی از تقلاهای رژیم کوچک و محدود نشان دادن خواست و مطالبه انقلاب است. تلاش در محدودکردن این عصیان جمعی در مطالبه چند قشر و لایه از جامعه است. حال‌آنکه با نگاه یک ناظر بی‌طرف، به‌جرئتمی‌توان اعلام کرد کهبیانیه‌ها، اطلاعیه‌ها و فراخوان‌های سالگرد انقلاب زن، زندگی، آزادی، به گستره تمام طبقات و اقشار انقلابی جامعه است. این بیانگر این است که هیچ بخش جامعه انقلابی از خواست و مطالبه انقلاب، حتی یک‌قدم هم به عقب بازنگشته و عزم جزم کرده تا سرنگونی کامل از پا ننشیند.

تلاش تبلیغاتی و توهم پراکنی برای کم‌کردن طول و عرض جامعه معترض انقلابی، هم برای عقب راندن جامعه و بیشتر ازاین‌جهت که جلوی ریزش و فرار نیروهای خودی را کمتر کرده و به حداقل رساند، تا در پناه این آخرین سنگرش، یعنی سرکوب و بگیروببند، چند صباحی به عمر کثیفش ادامه دهد. حال‌آنکه این موج ابراز وجود اجتماعی و هم‌صدایی در تحکیم و تأکید بر خواست‌هایپایه‌ای انقلاب که به‌صراحت در بیانیه‌ها اعلام شده؛ و قبل از هر چیز روفتن همه نظام دزدسالار اسلامی سرمایه است،سران رژیم و همه ایادی و ابزار سرکوبش را به وحشت و لرزه درآورده است. این یعنی بساط دروغ و شارلاتانیسم رژیم را یک‌شبهبرهم‌زدن و این یکی از اثرات افتخارآفرین برای ما کارگران است.

یکی دیگر از اثرات بیانیه‌های سالگرد انقلاب، به نمایش گذاشتن و متعین کردن جغرافیای اعتراضی در جامعه است. با حساب سرانگشتیمی‌توان درک کرد که تقریباً همه جامعه در جوش‌وخروش است تا نه‌تنهاخواست‌ها و مطالبات روزمره – و کاملاً حیاتی – و در حیطه محلی رابه دست آورد، که صفی متحد در جامعه، با پایبندی و تداوم خواسته‌های انقلاب تا رسیدن به سرانجام محتومش در تلاطم است. فراخوان‌ها و دعوت‌نامه‌ها به ادامه اعتراض و بازگرداندن آن به خیابان‌ها در تمامی شهرها و نقاط کشور، نقشه‌ای واقعی از نیروی مردم انقلابی در مقابل رژیم و هم‌پالکی‌هایش (در راست و چپ) قرار می‌دهد. اثرات این نقشه دوسویه است و جایگاه و وزن ما را در این میدان مبارزه به تصویرمی‌کشد.

این بیانیه‌ها، ابراز وجود “شکست نخوردگانی” است که نه‌تنهایک‌قدم به عقب برنگشته، بلکه بسیارهمه‌سویهورادیکال‌تر، پرشمار وگسترده‌تر،با دعوت به اعتصاب عمومی، برگزاری مراسم‌های گرامیداشت یاد جان‌باختگان انقلابو اشکال مختلف اکت‌های اعتراضیوبه میدان آمدن مجدد، به هر شکلی، چه اعتصاب و دست از کار کشیدن و یا اعتراضات در محل کار و بیرون از آن و در خیابان تأکید کردند و از تلاش برای متحد کردن همه جنبش‌های مدرن و انسانی جامعه و خیزش دوباره برای به زیر کشیدن حکومتی که جز سرکوب و زندان و قتل و غارت و چپاول و اختلاس و ویرانی، نقش دیگری نداردسخن گفتند و لازمه رسیدن به دنیایی بهتر را عبور همه‌جانبه از ویرانه‌های این نظام کثیف و ارتجاعی دانستند.

یکی از برجسته‌ترین نقاط این واکنش در جنبش‌های اجتماعی، رهنمون‌شدن به سازمان‌یابی است که عالی‌ترین شکل آن تشکل‌یابی در احزاب انقلابی است. برای عبور موفق و پیروز از هزارتوی مبارزه در جامعه سرمایه‌داری، می‌بایست در عالی‌ترین شکل انسجام و سازمان انقلابی اجتماعی، یعنی حزب کمونیست کارگری متشکل شد. برای ما کارگران و مزدبگیران، این آخرین پیچ مسیر مبارزه انقلابی تا سوسیالیسم است. ضمن گرامی‌داشت دومین سالگرد انقلاب زن، زندگی، آزادی و فشردن دستان رزمندگان دست‌اندرکار صدور بیانیه‌ها و فراخوان‌ها و برگزارکنندگانمراسم‌ها و بزرگداشت‌ها، از همه شما عزیزان دعوت می‌کنم، برای سرعت‌بخشیدن به آرمان دیرینه کارگران و مزدبگیران – انقلاب سوسیالیستی – به حزب کمونیست کارگری بپیوندید.

زنده‌باد انقلاب زن، زندگی، آزادی

زنده‌باد حزب کمونیست کارگری

حمید دائمی – کارگر کارگاهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *