پاسخ به یک سؤال
انترناسیونال: باتوجهبه گذشت یک سال از آغاز انقلاب زن، زندگی، آزادی، شرایط جامعه، جنبش سرنگونی و موقعیت انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
حمید تقوائی: مهمترین نتیجه انقلاب زن زندگی آزادی تبدیل سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی به مسئلهمحوری و مبرم کل جامعه، توده مردم و خود حکومت، بوده است. همه سخنرانیها و موضعگیریها و سیاستگذاریهای حکومتیها، حتی در حوزه سیاست خارجی، هدف عقب راندن اعتراضات و خیزش انقلابی مردم در عرصههای مختلف را دنبال میکند. از طرح و تصویب لایحه حجاب و عفاف و بحث و کشمکش طولانی مقامات بر سر این موضوع که حتی بعد از تصویب این لایحه ادامه دارد، بگیرید تا محاکمات و دستگیریها و اعدامها، تا حمله به زندان اوین و شاهچراغ و حمله شیمیائی به مدارس و هزینه چند هزارمیلیاردی برای مراسم اربعین، و تا تجدید رابطه با عربستان و عقبنشینیهای منطقهای و رابطه با دول غربی و غیره و غیره. در همه این موارد اساس و محور مواضع و عملکرد حکومت حفظ بقا و احیای موقعیت ازدسترفتهاش در اثر انقلاب در خود جامعه ایران و در منطقه و در سطح جهانی است. در واقع موتور تحولات ایران در یک سال اخیرانقلاب زن زندگی آزادی بوده است و این روند همچنان ادامه دارد. استیصال و درماندگی و سردرگمی شاخص سیاستهای حکومتی در این دوره است.
بر عکس، در جبهه مردم ما شاهد تعرض و پیشروی و ابتکار عمل در سطحی گسترده و بیسابقه بودهایم. تودهگیر شدن جنبش بیحجابی و فتح عملی خاکریز حجاب بهوسیله مردم، تبدیل مراسم خاکسپاری و هفتمها و چهلمها و حتی جشن تولدهای عزیزان جانباخته به تجمعات اعتراضی علیه حکومت، تداوم شعارنویسیهای دیواری علیه خامنهای و کل حکومت، شکستن مقدسات و تابوهای اسلامی حتی در ماه محرم بهنحویکه حتی نوحهخوانیها و سینهزنیهای سنتی به تجمعات اعتراض سیاسی علیه حکومت تبدیل شد، تداوم اعتراضات و اعتصابات کارگری بهویژه در بخش کلیدی نفت و پتروشیمی، تجمعات مداوم و پیوسته بازنشستگان، رقص و پایکوبی و شادی مردم و برپائی کارناوالهای خیابانی به بهانههای مختلف،و بالاخره تعرض گسترده به حکومت و اسلامش در مدیای اجتماعی که حتی مقامات حکومتی را واداشته است به شکست خود در این عرصه اعتراف کنند، همه حاکی از تعرض بیسابقه یک جامعه بهپاخاسته علیه یک حکومت درمانده و رو به سقوط است. انقلاب زن زندگی آزادی در اشکال مختلف ادامه دارد و چشمانداز روشن و امیدبخشی را در برابر مردم قرار میدهد.
این شرایط بر دوش اعتراضات و مبارزات مداوم کارگران و زنان و جوانان از بدو روی کارآمدن رژیم تا امروز شکلگرفته است. مشخصاً جنبش سرنگونی که آغاز آن به خیزش ۱۸تیر ۱۳٧۸ بر میگرددو نقطه اوجهایی نظیر خیزش تودهای۸۸ و ۹6 و ۹۸ را پشت سر گذاشته است، اکنون به انقلاب عظیمی تبدیل شده است که میرودتومار حکومت را در هم بپیچد. این انقلاب قابلمقایسه با خیزشهای گذشته نیست. این نقطه اوجی در جنبش سرنگونی است که برای اولینباربهوسیله خود مردم و دستاندرکاران این حرکت تودهای عنوان انقلاب گرفته است، شعار محوریاش یعنی زن زندگی آزادی که مقبولیت جهانی یافته است توده وسیع مردم ایران از تهران و زاهدان و سنندج و اصفهان و تبریز و صدها شهر و روستای دیگر ایران را متحد و نمایندگی میکند، توده ایرانیان مهاجر در همه کشورها را به خیابانها کشانده و حمایت چهرههای آزادیخواه و سازمانهای چپ و بشردوست و حتی دولتها و سیاستمداران را به خود جلب کرده است، و خواستها و اهدافش رااسنادی نظیر منشور ۱۲مادهایکه از جانب بیست تشکل معتبر و سرشناس اعتراضی و صنفی و مدنی شکلگرفته در دل مبارزات کارگری و اعتراضات معلمان و دانشجویان و زنان منتشر شد، و همچنین منشور مطالبات پیشرو زنان به امضای فعالین سرشناس جنبش آزادی زن، نمایندگی میکند. انقلابی که تعرضیتر ورادیکالتر وپیگیرتر و سراسریتر از همه خیزشهای سرنگونیطلبانه گذشته، علیه کل نظام جمهوری اسلامی به میدان آمده است.
این انقلاب تا همینجاتغییراتی اساسی در شرایط سیاسی ایران ایجاد کرده است. تغییراتی تماماً به نفع توده مردم بهپاخاسته و به ضرر حکومت. این شرایط دیگر قابلبازگشت به دوره قبل از انقلاب نیست.حکومت دیگر از کمترین اعتبار و مقبولیتی نهتنها در میان توده مردم؛ بلکه حتی در میان بخش عمدهای از طرفداران قبلی خودش نیزبرخوردار نیست و در سطح جهانی هم تشت رسوائیاش از بامها فروافتاده و در ردیف حکومتهای منفوری نظیر رژیم آپارتاید نژادی آفریقای جنوبی قرار گرفته است.
امروز با قاطعیت میتوان گفت که روند تحولاتی که با جانباختن مهسا امینی شروع شد تا سرنگونی کامل حکومت ادامه خواهد داشت. انقلاب جاری نیز مثل هر انقلاب دیگری فرازوفرود خواهد داشت؛ اما تحت هیچ شرایطی متوقف نخواهد شد. با هر افتوخیزی مانورهای حکومت و بهویژه برخورددولتهای منطقه و دول غربی به قاتلین حاکم بر ایران تغییراتی خواهد داشت؛ اما حرف آخر را انقلاب مردم خواهد زد.هیچ راه نجاتی برای حکومت و نظام جمهوری اسلامی متصور نیست. حتی جناحهای حکومتی نیز بر این واقعیت واقفاند و در کشمکشهای درونیشان”اشتباهات” یکدیگر را مدام بر سر هم میکوبند.
با نزدیکشدن به سالگرد انقلاب تعرض صفوف انقلاب و تشتت صفوف حکومت تشدید خواهد شد. همه چیز نشاندهنده این است که۲۵شهریور، سالگرد جانباختن مهسا (ژینا) امینی و آغاز انقلاب زن زندگی آزادی، میتواند نقطه اوج دیگری درروند تجمعات و تظاهراتهای تودهای در سراسر کشور باشد. روزی که همانطور که حزب ما بارها تأکید کرده است بایدبهعنوان یک روز تعطیلی عمومی و رسمی در بزرگداشت مهساها و نیکاها و ساریناها و خدانورها و دیگر عزیزان جانباخته در انقلاب جاری و در مبارزات چهار دهه اخیر، علیه قاتلین حاکم در تقویم ایران ثبت شودو هر سال بزرگ داشته شود.
دور نیست روزی که انقلاب زن زندگی آزادی با پیروزی کامل بر جمهوری اسلامی و کل نظام موجودبه فرجام برسد. دومین سالگرد انقلاب را بر مزار جمهوری اسلامی جشن خواهیم گرفت.
۲۴ مرداد ۱۴۰۲، ۱۵ اوت ۲۰۲۳