پاسخ: موقعیت و چشم انداز انقلاب زن، زندگی، آزادی- مصاحبه با حمید تقوایی

موقعیت و چشم‌انداز انقلاب زن زندگی آزادی

تدوین شده بر مبنای مصاحبه با کانال جدید

حسن صالحی: با به‌قتل‌رسیدن مهسا جنبش گسترده‌ای آغاز شد که فعالینش در همان هفته‌های اول اعلام کردند این انقلاب است. گفتند “دیگه نگید اعتراض اسمش شده انقلاب”. این خیزش شرایط سیاسی ایران را کاملاً تغییر داد و توجه جهانیان را به خود جلب کرد. اما در هفته‌های اخیر جنبش فروکش کرده است. تعداد تجمعات و تظاهرات‌ها در داخلو خارج کشور کاهش‌یافته، تعداد اعدام‌ها افزایش پیدا کرده، دولت‌های غربی به مناسبات مماشات‌جویانهقبلی‌شان با جمهوری اسلامیبرگشته‌اند و کلاً به نظر می‌رسد شرایط به حالت عادی برمی‌گردد. نظر شما چیست؟ آیا هنوز می‌توان از ادامه انقلاب صحبت کرد؟

حمید تقوایی: نکاتی که اشاره کردید واقعی است؛ اما اینهابه معنی توقف و یا ختم انقلاب نیست. گرچه تظاهرات و تجمعات و اعتصابات ارکان و اشکال اصلی اعتراضی در هر انقلابیهستند؛ ولی انقلاب به این محدود نیست.انقلاب تحول چندجانبه‌ترو فراگیرتری است و این تحول را در ابعاد مختلفی در ایران مشاهده می‌کنیم.شرایط سیاسی جاری در ایران به‌روشنینشان‌دهندهاین است که در یک سطح وسیع و از جوانب مختلفی جامعه علیه جمهوری اسلامی وارد عمل شده است و این روند رو به گسترش است. بسیاری از فعالین صنفی و مدنی و سیاسی و حتیچهره‌های هنری و ورزشی که قبلاً در سیاست دخالتی نمی‌کردندسربلند کرده‌اند و هر روز در سطح وسیع‌تری، صریح و علناً، با اسم‌ورسم،حکومت را به چالشمی‌کشند. از سوی دیگر می‌بینیدبی‌حجابیفراگیر و سراسری شده است. بنا به آمار خودشان، در تهران ۲۰ درصد زنان حجاب را کنار گذاشته‌اند. آمار واقعی بیشتر از اینهااست؛ ولی حتیهمین ۲۰ درصد یعنی بیش از یک میلیون زن در تهران بی‌حجاب درخیابان ظاهر می‌شوند.در بسیاری از شهرهای دیگر هم وضعیت همین است.

یک تحول مهم دیگر انتشار روبه‌افزایشمنشورها، بیانیه‌ها،فراخوان‌هاو طومارهای مختلف علیه جمهوری اسلامی و سیاست‌ها و سرکوبگری‌های حکومت است. اسنادی که از جانب تشکل‌هاو فعالین شناخته شده و محبوب جنبش کارگری، جنبش زنان، جوانان و دانشجویان، معلمان، بازنشستگان، جنبش دادخواهی و غیره منتشر می‌شودو خواست‌ها و اهداف انقلاب را اعلام می‌دارد. مضمون این منشورها و بیانیه‌هابسیار فراتر از صرفاً مطالبات صنفی و معیشتی است و در واقع اهداف و خواست‌های انقلاب را اعلام می‌کند و در چارچوب جنبش سرنگونی‌طلبانه کل جامعه قرار می‌گیرد.

این نکته را هم تأکید کنم که ما همیشه بینانقلاب و جنبش سرنگونی تفاوت قائل بوده‌ایم. سرنگونی طلبی گرایش و حرکت مداومی است که مدت‌هاست (از خیزش ۱۸ تیر ۷۸) در دل جامعه جریان دارد و خیزش‌هایتوده‌ای نظیر خیزش ۸۸ و۹۶ و ۹۸ و انقلاب جاری، در واقع نقطه اوج‌هایی در جنبش سرنگونی هستند. امروز، مستقل از افت‌وخیزهای تظاهرات و تجمعات توده‌ای، می‌توان گفتجنبش سرنگونی فعال‌تر و گسترده‌تر و قوی‌تر از هر زمانی جریان دارد.

در شرایط حاضر تقابل بین مردم و حکومت آشکارا بر سر بودونبود جمهوری اسلامی است. حتی از جانب ورزشکاران و هنرمندان و سینماگران و مردم عادی در هر کوی و برزن هر روز حکومت به چالش کشیده می‌شود. آخرین نمونه رقص و شادی مردم در خیابان‌ها در سالروز مرگ خمینی بود. کلیپ‌هایی را در مدیای اجتماعی می‌بینید که مردم در خیابان‌ها مشغول رقص و شادی هستند و به طنز موزیک و رقصخیابانی خود را “عزاداری” برای مرگ خمینی اعلام می‌کنند! و یا در جواب بهسخنرانی خامنه‌ای شعار می‌دهند” خامنه‌ای کثافت، عامل هر جنایت”.

اینها همه نشان می‌دهد که جامعه عزم جزم کرده است از شر این حکومت خلاص شود و این امر رانه‌تنها در تفکر و امیالش بلکه درعملکرد و اقدامات و فعالیت‌هایهرروزه‌اش مشاهده می‌کنید.

خلاصه اینکه تظاهرات و تجمعاتخیابانی نسبت به ۴ ماه قبل کاهش‌یافته ولی اقدامات و فعالیت‌هایسرنگونی‌طلبانه در یکسطح سراسریروبه‌افزایشاست. انقلاب فازها و شیوه‌ها و اشکال مبارزاتی مختلفی را از سر می‌گذراند؛ اما همچنان با قدرت ادامه دارد.

حسن صالحی: ویژگی‌ها و دستاوردهای انقلاب جاری چیست؟ و چه تفاوتی با تجربیات گذشته نظیر خیزش ۹۶ و ۹۸ دارد؟

حمید تقوائی: شرایط امروز بسیار متفاوت است. نکته اول این است که اینانقلاب از همان آغاز روندی را در پیش گرفت که در تجربیات گذشته وجود نداشت. از همان هفته‌های نخست شکل‌گیریاین جنبش، همانطور که شما در مقدمه اشاره کردید، مردم و جوانان درگیر اعتراضات اعلام کردند این انقلاب است. این تنها یک نام‌گذارینیست؛ بلکه نشان‌دهنده وقوف فعالین انقلاب به اهمیت و جایگاه مبارزه خود، و مهم‌تر، اعلام این هدف و عزم جزم است که می‌خواهیم انقلاب کنیم و کل این نظام را از ریشه براندازیم و تا امروز دارند می‌گویندایستاده‌ایم تا پایان.

ببینید خیزش‌های۹۶ و ۹۸ را ما، یعنی حزب کمونیست کارگری،خیرش انقلابی ارزیابی می‌کردیم؛ ولی از خیابان کسی فریاد نمی‌زد داریم انقلاب می‌کنیم و یا می‌خواهیم انقلاب بکنیم و به دنبال آن حرکتی شکل نگرفت که به این شکل در سراسر ایران و در سطح جهانی محبوبیت و اعتبارپیدا کند.

 فراموش نکنید که بخش زیادی از اپوزیسیون، همه غیر از کمونیست‌های انقلابی مثل حزب ما،اساساً با پدیدهو مفهوم انقلاب مخالف بودند. در فضای سیاسی برای مدت‌هابحث تغییرات از بالا، رژیم‌چنج، استحاله و غیره مطرح بود. حتی نیروهاییهمکهسرنگونی‌طلب بودند از انقلاب حرف نمی‌زدند؛ بلکه از براندازی و انحلال رژیم و نظایر آن صحبت می‌کردند. امروز این گفتمان‌هاتماماًجارو شدهو جای خود را به یک انقلاب باشکوه و گسترده داده است.

 نکته دیگر این است که خیزش انقلابی تعین خیلی بیشتری پیدا کرد. اعتصاباتی که امروز در صنعت نفت جریان دارد سازمان‌یافته و متشکل است،شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت را داریم، شورای کارگران ارکان ثالث را داریم،همچنینشورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان را داریم که نقش بسیار مهمی در اعتراضات معلمان داشته است از جمله در اعتراض به مسمومیت سازی‌ها.همین‌طورنزدیک به ۵۰ تشکل دردانشگاه‌های مختلف و شهرهای مختلف شکل‌گرفته‌اند وبه طور واقعی دست‌اندرکارانحرکت‌ها خیابانی هستند. فقط فراخوان نمی‌دهند، بلکه سازماندهی می‌کنند، تدارک می‌بینند و غیره.

علاوه بر فعالیت تشکل‌هایسابقه‌دار در جنبش کارگری و دیگر جنبش‌های اعتراضی، تشکل‌هایی نیز در دل انقلاب شکل‌گرفته‌اند. خیزش‌های۹۶ و ۹۸ تا حد زیادی خودبه‌خودی و یا خودجوش بود. اما این انقلاب بعد از چند هفته اولیه به خود سازمان داد. اعتصابات، تظاهرات‌های خیابانی، شعاردهی‌های شبانه، دیوارنویسی‌ها، پاره‌کردنو آتش‌زدنبنرها و بیلبوردهای حکومتی و غیره، اینها همه سازمان‌یافته است و عمدتاً تشکل‌ها و تجمعات شکل‌گرفته در دل انقلاب،به‌ویژهتشکل‌های دانشجویان و جوانان، عامل این حرکت‌ها هستند.

کلاًجامعه شکلو ساختاری به خودش گرفته که به نظرمویژگی انقلابات در هر جای دیگر دنیا هم هست.

از نظر مضمون نیز، همانطور که بالاتر اشاره کردم،منشورهایی منتشر شده کهاهداف و خواست‌های انقلاب را خیلی روشن و شفاف اعلام می‌کند. از جمله منشور مطالبات حداقلی از جانب بیست تشکل شناخته شده و معتبر کارگری و معلمان و بازنشستگان که با حمایت گسترده بسیاری از احزاب و فعالین اپوزیسیون مواجه شده. بخشی از همین امضاکنندگان منشور در بیانیه‌ها و فراخوان‌هایکوبنده‌ای علیه مسمومیت سازی مدارس و موج اعدام‌ها نیز ایستاده‌اند. همچنین منشور مطالبات پیشرو زنان نیز از جانب شماری از فعالین جنبش رهائی زن در آستانه ۸ مارس منتشر شد، اخیراًبیش از ۸۰ نفر از خانواده‌های دادخواه و فعالین جنبش دادخواهی علیه اعدام‌هابیانیه مشترکی منتشر کردند، و شمار دیگری از بیانیه‌ها و طومارها و اطلاعیه‌های دیگر با اسم‌ورسم فعالین و نهادهای شناخته شده فعال در داخل کشور منتشر شده است.

می‌خواهم بگویم هم از نظر مضمون و بیان شفاف اهداف و خواست‌ها،هم از نظر سطح تشکل و سازمان‌یافتگی، و هم از نظرخودآگاهی جامعه که دست‌اندرکار یک انقلاب زیروروکننده است،انقلاب جاری بسیار فراتر و پیشرفته‌تر از خیزش‌هایی نظیر ۹۶ و ۹۸ است.

 این دستاوردها قابل پس‌گرفتن نیست. جامعه به شرایط ۹ ماه پیش، شرایط قبل از انقلاب جاری، نمی‌تواند باز گردد. به‌عنوان نمونه حکومت نمی‌تواند حجاب را دوباره به زنان تحمیل کند. خودش هم این را می‌داند. همین یک تغییر یعنی اینکه یکی از نمادهاو ارکان هویتی -ایدئولوژیک – ارزشی حکومت را مردم به چالشکشیده‌اندو موفق شده‌اند.

حسنصالحی:تأثیرات انقلاب بر موقعیت وصفوف حکومت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

حمید تقوائی: یکی از نتایج انقلاب جاریبی‌آبروییو رسوایی بی‌سابقه و جهانی جمهوری اسلامی است.جمهوری اسلامی همیشه به‌عنوان سرکوبگر و دیکتاتور شناخته می‌شد؛ ولی امروز پرونده‌هایتازه‌ای علیه این حکومت باز شده که در نوع خودبی‌نظیر است.قبلاً پرونده شلیک به هواپیمای مسافری مطرح بود، امروزپرونده حمله شیمیائی به مدارس هم اضافه شده،پرونده اعدام‌هایبی‌حساب‌وکتابو گسترده هم باز شده، پرونده شلیک به چشمان معترضین و کور کردن آنها هم مطرح است و کلاً جنایات تکان‌دهنده‌ای کهبه همت فعالین میدانی انقلاب هر روز در مدیای اجتماعی در مقابلچشم جهانیان قرار می‌گیرد. این جنایات مستند و آشکار حکومت در هشت ماه اخیر همه جهانیان را به حمایت از انقلاب زن زندگی آزادی و علیه جمهوری اسلامی بسیج کرده است.به‌عبارت‌دیگرتشت رسوائی جمهوری اسلامیاز بامجهان فروافتاده و این هم دیگر قابل‌بازگشت به شرایط قبل از انقلاب نیست. حتی پادوهای لابی ایست جمهوری اسلامی که قبل از این انقلاب در آمریکا و اروپا فعال بودند به گوشه‌ایخزیده‌اند و کلاً بساطشان جمع شده است.

نکته بعدی به‌هم‌ریختگی و ریزش صفوف حکومت است.همین هفته پیش بود که حسین مرتضوی رئیس زندان اوین در سال ۶۷ به جنایات خود و حکومت متبوعش در آن دوره اعتراف کرد و گفت گناهان من با آب زمزم هم پاک نمی‌شود. او تنهایکی از مهره‌های مهم ماشین سرکوب جمهوری اسلامی است که به این روز افتاده. شمار رو به افزایشی از مسئولین و مقامات امنیتی حکومت نیز همین وضعیت را دارند.گزارش‌های محرمانه جلساتی که از جلسات سران نیروهای سرکوبگر حکومت با خامنه‌ای افشا شده و اسناد دیگری شاملابلاغیه‌های محرمانه که افشا و یا هک شدهحاکی از هراس و نگرانی شدید سران حکومت و اختلاف نظرات اساسی بین بالاترین مقامات بسیج و سپاه و ضعف و سردرگمی آنهاست. این ازهم‌پاشیدگی در سطوح دیگر نظیر برخورد حکومت با جنبش بی‌حجابی نیزکاملاًقابل‌مشاهده است. بر سر مسئله حجاب چندین نظر و سیاست مختلف و ضدونقیض بین حکومتی‌ها وجود دارد که ناشی از درماندگی آنها در برابر جنبش گسترده بی‌حجابی است. کلاً انقلاب جاری صفوف حکومت را به طور بی‌سابقه‌ایدرهم‌ریخته است.

از سوی دیگر می‌بینیم کهچهره‌های بالای دو خردادینظیرمیرحسین موسوی علناًبه قول خودشان از اصلاحات و تغییر قانون اساسی و غیره عبور می‌کنند و خواهان رفراندوم برای تغییر نظام می‌شوند. حتی طلبه‌هاو برخی امامان جمعه هممشروعیت رژیم را به زیرسؤالمی‌برند. همه اینها نشان می‌دهد حکومت در حال ریزش است.

این وضعیت بحران‌زدهجمهوری اسلامی حاکی از آن است کهانقلاب جاری توازن قوا میان مردم و حکومت را به نحو بی‌سابقه و غیر قابل بازگشتی به نفع مردم و به ضرر حکومت تغییر داده است.

حسن صالحی:آینده این تحولات را چطور می‌بینید؟ وقتی که انقلابدرشهریورماه سال گذشته شروع شد شتاب تحولات چنان بود که خیلی‌هاتصور می‌کردند حکومت تا پایان سال۱۴۰۱دوام نمی‌آورد. الان انقلاب چه موقعیت و چشم‌اندازی دارد؟

حمید تقوائی: اینکه حکومت چه زمانی سرنگون می‌شودقابل‌پیش‌بینینیست؛ اما آنچه بسیار نامحتمل به نظر می‌رسد جان بدر بردن حکومت از انقلاب جاری است. مردم همبه‌خوبیواقف‌اند که حکومت به سراشیب سقوط افتاده است. شعار “امسال سال خونه سید علی سرنگونه” نیز امید و عزم مردمبرای به زیر کشیدن حکومت رابیان می‌کند و نه لزوماً تاریخ معینی برای سرنگونی را.

آنچه مهم است پیشروی‌های جامعه در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی است. همانطور که توضیح دادم انقلاب هر روز عمیق‌تر و متعین‌تر و سازمان‌یافته‌ترمی‌شودو حکومت علی‌رغمسرکوبگری‌ها واعدام‌ها قادر نبوده است از این روند جلوگیری کند.

معمولاً وقتی حکومت‌ها انقلابی را در هم می‌کوبندشرایطبرای مردم سخت‌ترمی‌شود.دیکتاتوری و سرکوب شدیدتر می‌شود، رعب و ترسجامعه را فرامی‌گیرد، ونه‌تنها انقلاب بلکه هر نوع اعتراضیحتی نسبت به دوره قبل از انقلاب فرو می‌خوابد و کاهش پیدا می‌کند. امروز روند تحولات برعکس است. حکومت اعدام می‌کند و اعتراضات به اعدام اوجمی‌گیرد و سراسری می‌شود، حکومت به مدارس حمله شیمیایی می‌کند؛ ولی بیشترخودش را رسوا و منزوی‌ترو بحران‌زده‌ترمی‌کند، علیه بی‌حجابیمی‌ایستد و خط‌ونشانمی‌کشد و جنبش بی‌حجابیسراسری‌ترمی‌شود و غیره و غیره.اینها همه نشانگر پیشروی انقلاب است.

اما در مورد سیر آتی و چشم‌انداز انقلاببه نظر من مهم‌ترین نکته این است کهانقلاب پالایش بیشتری خواهد یافت و درادامه این روند احزاب و نیروهای انقلابی و چپ وزن و ثقل بیشتری پیدا خواهند کرد.

کلاً در این انقلاب، در مقایسه با سال ۹۸ و کلاًخیزش‌های گذشته،احزاب جایگاه بیشتر و برجسته‌تری دارند.سازمان‌های سیاسی و احزاب گرچه حضور وفعالیت علنی‌شان تنها در خارج کشور ممکن است؛ ولی نقش و تأثیرشاندر کل روند اوضاع کاملاًقابل‌مشاهده است. به نظر من این نقشبیشتر می‌شود، پالایش صفوف انقلاب بیشتر می‌شود، تفاوت‌هایراست و چپبیشتر مشخص می‌شود، وسرنگونی به روایت جنبش کمونیستی و روایت حزب ما در تمایز و تقابل با دیدگاه‌های اپوزیسیون راست که می‌خواهند اوضاع را با حداقل تغییرات از سر بگذرانند و ماشین و سیستم حکومتی را حفظ کنند، مقبولیت و نفوذ بیشتری در جامعه پیدا می‌کنند.

ما از آغاز این انقلاب همیشه تأکیدکرده‌ایم کهمحور اتحاد مردم، محورهمبستگی و انسجام صفوف انقلاب،خواسته‌های عمیق و جهان‌شمول انسانی است.هر چه از این نظر، از نظر مضمون، اهداف و خواست‌هاو معنی سرنگونی روشن‌تر و انسانی‌ترو عمیق‌ترشود و شعار ” زن زندگی آزادی”متعین‌ترشود و مردم درک روشن‌تری داشته باشند که در واقع آزادی یعنی چه، پاسداری از زندگی یعنی چه، و رهائی زن به چه معناست،اتحاد و انسجام صفوف انقلاببیشتر خواهد شد و این در نهایت به این معنا است کهاحزاب ونیروهای چپ و انقلابی نظیر حزب ماکهآمال انسانی همه مردمرا نمایندگی می‌کنند جای بیشتری در جامعه پیدا خواهند کرد و این به نوبه خود شرایط و فضای سیاسی را برای گسترش تجمعات و تظاهرات و اعتصابات و نهایتاً قیامتوده‌ای برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی بیشتر فراهم می‌کند.

حسن صالحی:آخرین سؤالمن در موردنقش و جایگاهحزب در روند تحولات آتی است.حزب چه نقشی برای خود قائل است و چه سیاست و وظایفی را برای پیشبرد روند انقلاب در دستور قرار می‌دهد؟

حمید تقوائی:قبل از هر چیز ما باید با تمام توان بکوشیم که انقلاب حول خواست‌هایجهان‌شمول انسانی،حولتعبیر رادیکال و واقعاًرهایی‌بخش از سرنگونی حکومت و نظام، و از شعار محوری “زن زندگی آزادی” به‌پیش برود و در این جهت پالایش بیشتری پیدا کند. باید بکوشیم صفوف انقلاب رادیکال‌تر و چپ‌تر و درنتیجه متحدتر و منسجم‌تر و قدرتمندتر بشود.

انقلاب حرکتی است سلبی، حرکتی است علیه وضعیت موجود ولی از همین ضدیت با وضعیت موجود تعابیر و تعاریف متفاوتی وجود دارد.طبقات مختلف و جنبش‌ها و احزاب طبقاتی مختلف تعابیر و معانی مختلفی از سرنگون مطرح می‌کنند. از نظر ما سرنگونی یعنی زیرورو کردن کل حکومت و نظام و سیستم اقتصادی و اجتماعی و سیاسی موجود، یعنی لغو و محو هر نوع تبعیض ملی و مذهبی و جنسیتی و اقتصادی و طبقاتی، یعنی نفی استثمار و بردگی مزدی، یعنی جاروکردن مذهب و خرافات و مقدسات مذهبی از دولت و از مناسبات اجتماعی و فرهنگی. به نظر ما انقلاب زن زندگی آزادی یک رنسانس ضد مذهبی است که می‌تواند تیشه به ریشه همه تبعیضات و نابرابری‌ها بزند.

 ما سعی می‌کنیم این جهت‌گیری را تبدیل کنیم به شعارهای خیابانی و به مبارزات میدانی و به فعالیت‌های مشخص. این جهت‌گیریفی‌الحال در مبارزات مردمقابل‌مشاهده است.به‌عنوان نمونه حزب ما خواهان حکومت شوراها و علیه هر نوع دولت مافوقمردم استو امروز اداره شورائی به یک گفتمان عمومی به‌ویژهدر جنبش کارگری تبدیل شده است.یک بند منشور بیست تشکل نیز در مورد اداره شورائی است. نمونه دیگر اینکه ما نه‌تنها مخالف احکام اعدام بلکه مخالف نفس مجازات اعدام هستیمو امروز می‌بینیم که مردم اعلام می‌کنند لغو اعدام برای هر جرمی و جنبش گسترده‌ای حول این خواست با شعار همه به هم هستیم شکل‌گرفته است.

اینها نشانه روند تعمیق و شفافیت و رادیکالیزه‌شدن هر چه بیشتر صفوف انقلاب است.ما سعی می‌کنیم این روند را تقویت کنیم، تحزب بیشتری به آن بدهیم. تشکل بیشتری به آن بدهیم وستون فقرات وچارچوب انقلاب را تقویت کنیم.

 ببینیدبه خیابان آمدن مردم، خیزش‌ها و حتی تظاهرات‌های توده‌ای وچندمیلیونیمخلوق هیچ حزبی نیست، منتها نقشی که احزاب انقلابیمی‌توانند و باید ایفا کنند تعمیقتقویت انقلاب در مضمون و در شکل است، تقویت ستون فقرات و چارچوب سازمانیانقلاب است به‌نحوی‌کهجامعه با اتکا به آن بتواند دست به اعتصابات عمومی، دست به تظاهرات چندمیلیونی، و بالاخره دست به قیام بزند. ما داریم آن ستون فقرات را می‌سازیم.تا کنوندر این جهت پیش رفته‌ایم و با شرایط مساعدی که امروز پیش‌آمده با شتاب بیشتری این امر را به‌پیش خواهیم برد.

٧ ژوئن ٢٠٢٣

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *