اعتراف فرماندهان سپاه به قدرت مردم و پایان حکومت- اصغر کریمی

سرتیپ اسماعیل قاآنی: «صحبتهای آقایان را كه من شنیدم احساس كردم كه به واقع علی تنهاست».

هر کس این سند مهم نشست ۱۳ دیماه فرماندهان سپاه با خامنه‌ای را بخواند متوجه همین نکته میشود که قاآنی گفت. بخوبی متوجه میشود که نه تنها خامنه‌ای تنها است بلکه هسته اصلی قدرت تا چه اندازه کوچک و پوشالی و بحرانی شده است. اینها بدنه سرکوب نیستند، بالاترین رده فرماندهان سپاه یعنی اصلی‌ترین نیروی سرکوب حکومت‌اند. قرار بود فرماندهان سپاه منسجم‌ترین، مومن‌ترین و وفادارترین نیروی حکومت و آماده‌ترین نیرو برای سرکوب باشند. اما سند درست عکس اینرا میگوید. اینها از بی‌اعتقادترین، نامطمئن‌ترین و نامنسجم‌ترین فرماندهان هستند و اکثر قریب به اتفاقشان مشروعیت حکومت را زیر سوال برده‌اند. این جلسه دریچه مهمی به روی وضعیت اسفبار کل حکومت و پایان حکومت بود. نشان میداد که چگونه انقلاب ماشین سرکوب را دچار مشکل کرده و همه چیز را بصورت برگشت‌ناپذیری تغییر داده است.نفس افشای این سند نیز به سهم خود تاثیرات مستقیم و عمیق و مثبتی روی مردم انقلابی و تاثیرات مخربی بر نیروی سرکوب حکومت و بالاترین سطح مقامات و ارگانها خواهد گذاشت که در ادامه بحث به آن اشاره خواهم کرد.

از میان ۴۵ نفر از بالاترین فرماندهان سپاه که در جلسه با خامنه‌ای صحبت کردند به غیر از قاآنی، شمخانی، سلامی و حاجی‌زاده بقیه همه از اوضاع مینالیدند، معضلات جامعه و نارضایتی عمیق نیروی خود و فساد و رانتخواری و بیسوادی دولت رئیسی و مدیریت خانواده‌ای دولت را مورد بحث قرار میدادند و خود را در مقابلنیروی خود و در مقابل مردم ناتوان میدیدند.به قوه قضاییه و صدا و سیما و اینکه حکومت هر اعتراض مردم را به خارج نسبت میدهد و پاسخی برای مشکلات عدیده مردم ندارد، اعتراض داشتند.دستگیری تعداد زیادی از اعضای خانواده‌های اعضای سپاه نیز مساله دیگری بود که میگفتند به مشغله نیروی تحت فرماندهی‌‌شان تبدیل شده است. آنها همه ته دلشان خالی بود و ته دل خامنه‌ای را هم بیشتر خالی کردند. و خامنه‌ای یقین داشت که فرماندهان ملاحظه میکنند یا میترسند و همه حرفهای خود را نمیزنند. در همین جلسه فرماندهانی که به ساعت چند میلیاردی پسر شمخانی و آقازاده‌هایی با ماشین‌های میلیاردی، بعنوان عواملی که موجب بی‌اعتقادی نیروی سپاه شده است، اشاره میکردند با تهدید شمخانی مواجه شدند که گفت پرونده همه فرماندهان را داریم و جالب بود که فرماندهانی که بعد از او صحبت کردند او را بخاطر تهدیدش مورد اعتراض قرار دادند.صحبت مسئول سازمان بسیج طلاب و روحانیون نیز قابل توجه بود که گفت:«در دورههای مختلف خدمتی در نهادهای مختلف هیچوقت با چنین مسائلی برخورد نداشته‌ام. مساله ترك لباس مقدس روحانیت، ترك لباس مقدس بسیج ومساله تضاد در نیروهای اعتقادی در میان طلاب وروحانیون در دو ماهه گذشته، حوزه نمایندگی ولی فقیه و عقیدتی-سیاسی ارگانهای سپاه را به شكل زیادی متعجب كرده است. آنها به احكام صادره برای مجازات توسط قوه قضائیه اعتراض دارند. آنها در بحثها نوع برخورد با مردم را توسط قوه قضائیه با انتقادهای تند واهانت به مراجع وشخص رهبری پاسخ میدهند».

خامنه‌ای که آخرین نفری بود که صحبت کرد گفت: «فرماندهان در همین صحبتها كه نزدیك به دو ساعت است در مورد نیروهای نظامی و تامینی كشور صحبت كرده‌اند به صورت مداوم از مشكلات و دردها و رنجهای نیروها صحبت كردند و من در این میان نشنیدم كه یك صحبتی هم در مورد نیروهایی شود كه همچنان با همه مشكلات كشور بر ایمان خود استوار مانده‌اند».اما بحث فرماندهان این بود که این نیروهای ارزشی وسیعا و بعضا تا ۶۸ درصد ریزش کرده‌اند، استعفا میدهند، سر کار حاضر نمیشوند، تحصن و تجمع اعتراضی میکنند، حاضر به مقابله با مردم نیستند، «میگویند نظام براي ما چه كرده كه از او دفاع كنيم». «بسیاری از نیروهای ما از نظام عبور کرده‌اند و خود را برای سيستم جايگزين آماده ميكنند» یا بخاطر پنج میلیون تومان به اسرائیل اطلاعات میفروشند یا میخواهند خود را به خارج کشور ثابت کنند.‌ در حین عملیات اطلاعات گمراه‌کننده به فرماندهان بالاتر میدهند، با معترضین همراهی میکنند، «امروز صبح روبروی مردم ایستاده است ممكن است بعد از ظهر و عصر خود را در میان معترضین سپری كند كه بسیار پرونده‌های اینگونه گزارش شده است و بعد از آن شب در منزل خود كنار همان افرادی از خانواده است كه وسط خیابان بودهاند». سرلشكر غلامعلی رشید به فاکت مهمی اشاره کرد:«در همین مدت آغاز اعتراضات ما سه بار تمرد از دستور و اقدام خودسر به معنی اقدام به آتش كردن توپخانه برای هدف گرفتن اهدافی در تهران را پشت سر گذاشته‌ایم كه موردی از آن محل بیت رهبری را مقصد هدف توپخانه خود قرارداده بود». سرتیپی به اسم کریمیان به خامنه‌ای گفت: «نمیشود با کسی که درد نان دارد مسلحانه عمل کنیم. وضع مردم خراب است. مردم برای روزی ۵۰ هزار تومان صبح اول وقت میروند سر کار کارگری میکنند بعد نمیشود با گلوله ۱۵۰ هزار تومانی تولید داخل و خارج مزدشان را بدهیم». و این یک تم صحبت همه فرماندهان بود.

در مجموع این جلسه خود یک جلسه اعتراضی و بحرانی بود. کسی نه راه حلی ارائه کرد و نه راه حلی داشت. تاکید خامنه‌آی غیر از مقداری نصیحت که کار اعتقادی بکنید، این بود که در موضوع خانواده‌های نیروهای مسلح ریاست محترم قوه قضاییه دستوراتی را ابلاغ كنند كه در مورد این افراد آسان رفتار شده و تسریع پرونده و آزادی آنها در دستور كار قرار گیرد و به تامین مالی آنها توجه شود. اما بسیاری از فرماندهان جواب تامین مالی را هم داده بودند که حتی اگر مساله تامین مالی حل شود با بی‌اعتقادی آنها چه میتوان کرد! خامنه‌ای در مورد مساله بی‌اعتقادی هم دچار تناقض بود «دستگاههای مربوطه میتوانند بررسی كنند و به جد با مساله برخورد كنند، اما در شرایط كنونی كشور با توجه به همین مشاوره‌های كلامی فرماندهان، از دست دادن نیروها حتی یك نفر میتواند موج تخریب روحیه و عدم توانایی مدیریت را به همراه داشته باشد».هم باید به جد برخورد کنند هم نباید حتی یک نفر را از دست بدهند!

این جلسه مربوط به ۱۳ دیماه بود. اباذری مشاور فرمانده سپاه در ویدیویی که از او روز ۸ دی در صدا و سیمای حکومت منتشر شده گفته بود: “کسان زیادی را دیدیم بریدند. به چشم خود دیدم سرداران بزرگی که کم آوردند، مقابل ارزش‌ها ایستادند، مقابل آقا ایستادند، مقابل نظام ایستادند”. او در این سخنرانی به خواص، به مسئولان درجه یک نظام، فرماندهان ارشد سپاه و روحانیون بلندپایه‌ای که “بیت‌شان کلی برو و بیا دارد” و مقابل خامنه‌ای ایستاده‌اند اشاره کرد. روز ۹ دیماه نیز غلامحسین غیب‌پرور جانشین خامنه‌ای در سپاه ضمن اشاره به تردید در صفوف حکومت از “سکوت برخی خواص” در جریان اعتراضات سراسری انتقاد کرد و گفت که “آنها انقلاب (یعنی نظام و خامنه‌ای) را تنها گذاشتند”. خامنه‌ای هم قبل از آن در دیدار با غلامعلی حدادعادلگلایه کرده بود “که چرا برخی خواص سکوت کرده‌اند”. به فرماندهان نیز گفته بود مبادا خود را ببازید. در آن روزها چندین خبر از سر به نیست شدن تعدادی از فرماندهان رده بالای سپاه نیز منتشر شده بود از جمله بدلیل سقوط از بالکن خانه.

بدنبال این جلسه بحث عفو عمومی مطرح شد و تعدادی از زندانیانی که قبل از شروع انقلاب در زندان بودند و ۲۲۰۰۰ نفر از معترضان به گفته اژه‌ای آزاد شدند.

این سند که مهمترین سندی است که تاکنون افشا شده است نکات مهم زیادی دارد که همه دال بر بحران عمیق در سپاه است. بخشی از صحبت فرماندهان که به مردم و بویژه نسل جوان مربوط میشد نیز بسیار جالب است. وضع نیروی نظامی و روحیه بالا تا پایین آنها بحرانی است اما به اعتراف فرماندهانی که از استانهای مختلف و رده‌های سنی مختلف صحبت میکردند روحیه مردم و اعتقاد آنها به پیروزی بطور عجیبی بالا است. اسماعیل خطیب، وزیر سابق اطلاعاتدر این جلسه گفت:«رده سنی چهارده تا سی سال بزرگترین عناصری بودند در این اغتشاشات كه علمی و عملی در كف صحنه حضور داشتند. این افراد كار كردن با رسانه‌های اجتماعی را خوب درك كرده به طوری كه پرسنل متخصص وزارت گاهی عقب میماند و باید به تهدید این افراد دست بزند. ما در دورههای مختلف این مساله را نداشتیم كه بخواهیم برای خانه نشین كردن یك بچه چهارده ساله متوسل به تهدید او بشویم. بر اساس گزارشات مكرر در بخشهای مربوطه به مدیریت بحران در وزارت اطلاعات، كارشناس مربوطه به من گزارش كرده كه این رده سنی ترسی از زندانی شدن، تهدید شدن یا افشا شدن برای خانواده و جامعه ندارد و افشا شدن خود را افتخار یا بزرگی در میان دوستانش میداند. ما با چه وسیلهای میتوانیم او را تطمیع كنیم؟ از روزهای ابتدایی این اغتشاشات ما تنها متوسل به راهكارهایی بودهایم كه بتوانیم در مقابل نوجوانان و جوانانی بایستیم كه ترس از هیچ موردی ندارند. به عنوان مثال در گذشته استفاده از شگردهای خانوادگی در اعتراف سریع از متهم به سرعت كار میكرده و تهدید خانوادگی یكی از عواملی بوده است كه متهم سریعا میشكند و موارد مد نظر را روشن اعتراف میكند. این جرات و توان مقابله با بازجویی را ما در هیچ دورهای در جریانهای ضد انقلاب یا حتی منافقین ندیده بودیم. آن افراد آموزش دیده بودند در مقابل بازجویی شدن، اما این نوجوان یا جوان كه آموزش ندیده است. میخواهم بگویم ما با یك شهامت فردی بدون آموزش روبرو هستیم». و یکی دیگر از فرماندهان میگوید که ۴ میلیون از رده سنی ۱۴ تا ۱۸ ساله مخالف حکومتند و این یعنی ۷۳ درصد از جمعیت ۵ و نیم میلیونی این رده. خطیب همچنین از «۴۰۰ گروهک مسلح، ۵۰۰ شبکه خبررسان داخلی برای هماهنگی تجمعات و ۱۵۰۰۰ گروه محله‌ای» صحبت کرده است که درجه بسیار بالایی از سازمانیافتگی جوانان را نشان میدهد.

افشای این سند تاثیر مستقیمی بر خود نیروی سرکوب و بویژه بدنه آن خواهد گذاشت. با آگاهی از این سند هر عضو نیروی سرکوب به ابعاد نارضایتی در صفوف نیروهای نظامی و مشخصا سپاه و بسیج پی میبرد و بی‌روحیه‌گی و نارضایتی اکثر قریب به اتفاق فرماندهان و به همین دلیل ناتوانی حکومت در سرکوب نظامیان ناراضی و متمرد را بیشتر به او نشان میدهد. این سند بحران نیروی سرکوب را عمیقتر و گسترده‌تر و وحشت در صفوف بالایی‌‌ها را تشدید میکند.

ما بارها در مورد ناتوانی حکومت، بن‌بست‌های لاعلاج اقتصادی و سیاسی، تشتت در صفوف حکومت و حتی ترس از سرکوب بیشتر بخاطر عدم آمادگی نیروی سرکوب و تمرد و خطر درگیری میان نیروهای سرکوب صحبت کرده بودیم. این جلسه اما فاکت‌های زیاد و بیش از آنچه قابل تصور بود را در اختیار مردم گذاشت. مردمی که در حال انقلاب هستند نارضایتی عمیق نیروی سرکوب، بحران عمیق بالاترین سطوح سپاه، روحیه خانواده‌‌های آنها و ناتوانی حکومت در مقابل با مردم از یک طرف و از طرف دیگر توانایی و روحیه بالای مردم و ایمان به پیروزی بر حکومت را اینبار از زبان بالاترین فرماندهان سرکوب میشنوند و این آنها را در تداوم انقلاب بسیار قدرتمندتر و با اعتمادبنفس‌تر خواهد ساخت.

این سند قدرت مردم و پاپان جمهوری اسلامی را به همه مردم انقلابی و مشتاق آزادی آشکارتر از هر بحث و تحلیلی نشان داد. نشان داد که انقلابی که از ششماه قبل شروع شده خاموش شدنی نیست. نشان داد که هیچ معجزه‌ایحکومت را نجات نخواهد داد. افشای این سند توسط فرماندهان سپاه یا سایر محرمان حکومت عیدی بزرگی به مردمی بود که در حال فروریختن بساط حکومت‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *