انقلاب و اتحاد
تدوین شده بر مبنای مصاحبه با کانال جدید
حسن صالحی: از ابتدای انقلاب جاری موضوع اتحاد مردم مطرح بوده است. هم در مبارزات خیابانی شاهد شعارهای وحدت بخش بوده ایم و هم احزاب و نیروهای سیاسی برای کنار هم قرار گرفتن و متحد شدن در تلاش بوده اند. اما قبل از اینکه مستقیما وارد این موضوع بشویم خوبست در مورد اعتراضات گسترده در چهارشنبه سوری هم اشاره ای داشته باشیم. این اعتراضات هم جلوه و بروزی از اتحاد مردم بود. قبل از هر چیز مایلم نظرتان را در مورد چهارشنبه سوری که پشت سر گذاشتیم بدانم
حمید تقوایی: همانطور که گفتید این چهارشنبه سوری علاوه بر اینکه نشاندهنده اعتراضات گسترده ای در جامعه بود در عین حال نشان دهنده وحدت عمیقی بین مردم بود. ما در حرکتهای سابق هم این را مشاهده کرده بودیم ولی بعد از یک دوره افت نسبی اعتراضات در ٢٣ اسفند در یک سطح بسیار وسیعی در دهها شهر و صدها محله مردم به خیابانها آمدند، حجابها را سوزاندند و دور آتش رقصیدند. نفس رقصیدن در خیابان یعنی لرزه انداختن بر تن جمهوری اسلامی! چه برسد به شعارهایی که علیه حکومت، علیه خامنه ای و دیکتاتوری دادند، آتش زدن عکس خانه ای و بنرهای حکومتی و فراری دادن نیروهای سرکوب و کلا همه شیوه های مبارزاتی که در ششماه اخیر شاهد آنها بوده ایم.
ا از یک جنبه دیگر هم اعتراضات چهارشنبه سوری نمونه اتحاد بود. فراموش نکنیم که این چهارشنبه سوری در بطن یک فراخوان سه روزه برگزار شد که بیش از پنجاه و پنج تشکل دانشجویی، جوانان، دانش آموزان، پزشکان، تشکلهای دفاع از حقوق زن و غیره فراخوانش را داده بودند. میخواهم بگویم که هم در خیابان و مبارزه میدانی ما شاهد اتحاد بودیم و هم در سطح تشکلها و نهادهای دست اندرکار و فراخوان دهندگان این مبارزات. قبلا هم در ۲۷ بهمن ماه همین نهادها بودند که فراخوان موفقی دادند ، در ۸ مارس روز جهانی زن هم همینطور و در چهارشنبه سوری هم ما شاهد این بودیم. میتوان گفت که در دو سطح این چهارشنبه سوری بروز و نماد اتحاد بود: هم در سطح خیابان و هم در سطح فعالین و تشکل های فراخوان دهنده.
حسن صالحی: حزب کمونیست کارگری همیشه بر خصلت همگانی انقلاب تاکید کرده است. آیا بحث ضرورت اتحاد که امروز در میان نیروهای اپوزیسیون مطرح است بروزی از همین خصلت همگانی انقلاب است؟
حمید تقوایی: همه به نوعی از اتحاد و همکاری و همیاری و غیره صحبت میکنند ولی بحث ما هیچوقت در مورد احزاب نبوده است. بحث ما مشخصا در مورد اتحاد صفوف مردم است. انقلاب همگانی است یعنی بخش اعظم جامعه، اکثریت مردمی که از این شرایط کاملا دیگر طاقتشان تاق شده است و نمیتوانند این شرایط را تحمل کنند، اینها متحدانه به خیابان می آیند، قیام میکنند و دست به مبارزه میزنند. هر انقلابی اینطور شکل میگیرد. این شرایط مختص شرایط ویژه ایران نیست، هر انقلابی به این معنا همگانی است. یعنی بخش عمده ای از جامعه، که امروز با اصطلاح گویای ۹۹ درصدی ها به آنها رجوع میشود و همه از نظر اقتصادی، از نظر سیاسی و اجتماعی تحت فشار و تنگنا هستند و زندگی برایشان دیگر غیر قابل تحمل شده است، اینها به خیابان می آیند تا شرایط را عوض کنند. این تعریف انقلاب است. تحولی که به این معنایی که توضیح دادم همگانی نباشد اصلا انقلاب نیست. ممکن است که جنبشهای اعتراضی در میدان باشند، بخشهای مختلف جامعه برای مطالباتی مبارزه کنند، آنطور که در سالها اخیر در جامعه ایران شاهد بودیم، ولی انقلاب زمانی شکل میگیرد که بخش اعظم جامعه علیه حکومت و علیه نظام به خیابان می آید. در جامعه ایران هم چند جنبش انقلابی داشتیم، چند خیزش داشتیم مثل ۹۶، و یا ۹۸ . اما امروز از همیشه قویتر و سراسری تر و رادیکالتر جامعه بپاخاسته است. این خیزش توده ای مردم علیه حکومت و برای تغییر ریشه ای وضعیت موجود خود از همان روزهای اول اعلام کرد که این اعتراض نیست، اسمش انقلاب است. شعار داد از کردستان تا زاهدان و بلوچستان همه با هم هستیم، شعار داد کرد، بلوچ، آذری آزادی و برابری. یعنی حتی به تفرقه افکنی که همیشه حکومتی ها تلاش کرده اند بین مردم استانهای مرزنشین با بقیه مردم ایجاد کنند خیابان به روشنی و قاطعانه پاسخ داد. در چهارشنبه سوری هم اینطور بود. کلا در همه اعتراضات، راهپیمائی های خیابانی و اعتصابات ما صفوف مردم را در کنار هم میبینیم. این بطور عینی صحت بحث ما را نشان میدهد که انقلاب پدیده ای است همگانی و بخش اعظم جامعه در آن دخیل میشود.
تا آنجا که به انقلاب جاری مربوط میشود ممکن است از نظر عددی هنوز اکثریت و حتی ٤٠ یا ٣٠ درصد جامعه در خیابانها نباشد. با پیشروی بیشتر انقلاب این هم اتفاق خواهد افتاد ولی نکته مهم اینست ک همین امروز هم آن بخشی که در خیابانها است، همه مردم، ۹۹ درصدی ها را، نمایندگی میکند. مردم دلشان با این حرکت است و از اعتراضات و شعارهای خیابانی وسیعا حمایت میکنند. نظر پرسی ها حاکی از حمایت بیش از هشتاد درصد جامعه از اعتراضات است. در مدیای اجتماعی کلیپ هایی می بینم که مرا بیاد روزهای انقلاب ۵۷ میاندازد. میگویند که مردم با هم مهربان شدند. دختر جوانی نوشته بود راننده تاکسی ها مودب شده اند و فوری مردم را سوار میکنند، و در خیابان ها در محلات عمومی همه به هم لبخند میزنند. این یعنی تغییر رفتار اجتماعی که معمولا در انقلابها رخ میدهد.
اکثریت عظیم جامعه عزم جزم کرده است که این حکومت برود و به این معانست که ما همیشه گفته ایم انقلاب همگانی است ما همیشه از جمله در کنگره اخیر حزب شعار “ما همه با هم هستیم” را در همبستگی میان کارگران، معلمان، بازنشستگان، خانواده های دادخواه و زندانیان سیاسی و رنگین کمانی ها و غیره تفسیر کردیم و معنی واقعی اش هم همین است. امروز می بینیم که همه اینها کنار هم هستند.
این نکته را هم بگویم که این همگرایی جامعه، این همبسته بودن مردم، هم در منشور بیست تشکل صنفی و مدنی که در ۲۵ بهمن منتشر شد کاملا خودش را نشان میدهد و هم در منشوری که در ۸ مارس از طرف زنان پیشرو مطرح شده است. این دو سند بروشنی نشان میدهند که معنی همبستگی و معنی همگانی بودن انقلاب چیست. این اسناد از نظر مضمون و از نظر اهدافی که اعلام میکنند حرف دل اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران را مطرح کرده اند.
حسن صالحی: در پایان صحبتتان از اتحاد میان مردم صحبت کردید. سئوالم اینست که این اتحاد میان مردم حول چه خواستهائی میتواند شکل بگیرد؟ شما بدرست به منشورهای منتشر شده اشاره کردید. در این مورد بیشتر توضیح بدهید.
حمید تقوایی: یک نکته که ما قبل از این انقلاب هم بر آن تاکید داشتیم این بود که تا آنجایی که به احزاب و نیروهای سیاسی مربوط میشود اتحاد آنها و صرفا در کنار هم قرار گرفتن و دیالوگ برقرار کردن بین احزاب چیزی را نشان نمیدهد. اتحاد وقتی معنی دارد که در خدمت انقلاب باشد و ازینرو سیاست، شعارها و اهدافی که حولش اتحاد شکل میگیرد بسیار مهمتر از این است که چه احزابی با چه عرض و طولی و با چه موقعیت اجتماعی پای این کار رفته اند. به عبارت دیگر اتحاد از نظر ما یک نوع جمع عددی و جمع جبری افراد یا احزاب نیست بلکه مهم این است که حول چه سیاست و اهدافی متحد میشوید. اگر سندی، اگر بیانیه ای و یا مانیفستی محور اتحاد باشد که با انقلاب مردم مغایر باشد این اتحاد به ضرر انقلاب و به ضرر توده مردمی است که خواستهای بر حقی دارند و برای تحقق اش بلند شده اند. برعکس ممکن است که نیروهایی کمی دور هم قرار بگیرند و ائتلاف کنند ولی خواستهایی انسانی و آزادیخواهانه شفاف، روشن و عمیقی را روی میز بگذارند. این دومی است که مورد تائید ما است.
ما فکر می کنیم اتحاد حول سیاست معنی دارد.حول مانیفست ها، منشورها، بیانیه ها معنی دارد و به نظر من همین دو سندی که اشاره کردم، منشور ۲۰ تشکل صنفی و مدنی و منشور مطالبات پیشرو زنان، محور اتحاد صفوف مردم است. اینها به نظر من اسنادی هست که بطور واقعی و عملی حرف دل بخش عظیمی از جامعه است. مثلا منشور ٢٠ تشکل خواستهای برحق تمام بخشهای جامعه، کارگران، زنان، رنگین کمانی ها، طرفداران حفظ محیط زیست، کودکان، دادخواهان و کل ٩٩ درصدی ها را بیان میکند و به این معنا کاملا متحد کننده است. ما فکر میکنیم اتحاد بین احزاب و نیروهای سیاسی در این شرایط مشخص که خوشبختانه این سندها منتشر شده است امروز دیگر پایه و مبنای واقعی دارد. هر نیرویی که خودش را انقلابی میداند، خودش را آزادیخواه میداند، بنظرم باید به حمایت فعال از این دو سند برخیزد و حزب ما به نوبه خودش این سیاست را پیگیرانه دنبال میکند.
حسن صالحی: نیروهای اپوزیسیون راست تا کنون تلاشهای زیادی در جهت ائتلاف و همبستگی بین نیروهای سیاسی داشته اند. نظر شما در مورد این تلاشها چیست؟
حمید تقوایی: این نیروها مدتی است که بحث اتحاد را مطرح میکنند و تلاشهای مختلفی هم کرده اند. یک زمانی توئیتهای مشترک دادند، بدنبال آن کمپین وکیل و وکالت براه انداختند، الان هم شش نفرشان منشوری را منتشر کرده اند. اینها تلاشهایی است برای جمع کردن نیروهای همجنس و هم نظر و هم خط خودشان. ادعا میکنند که این به نفع انقلاب است. میگویند چون همه مخالف جمهوری اسلامی هستیم باید متحد بشویم که این حرف بنظر من خیلی سطحی است. در آن سندی که داده اند حتی از سرنگونی صحبت نکرده اند. مردم میگویند بسیجی و سپاهی داعش ما شمائی، مرگ بر خامنه ای و جمهوری اسلامی نمیخواهیم. اما اینها سندی میدهند برای گذار و حتی کلمه سرنگونی را بکار نمیبرند و برای ادغام سپاه در ارتش! جالب است که انتشار این سند حتی بین صفوف خودشان جدال و کشمکش ایجاد کرده است. بعضی طرفدار سلطنت مطلقه هستند و بعضی سلطنت مشروطه، بعضی ها جمهوریخواه هستند و بعضی خواهان سلطنت انتخابی! این جنبش یک سندی داده است که خودش را دور خودش جمع کند اما حتی این کار را هم نتوانسته بکند. در بین خودشان اختلاف افتاده چه برسد به صفوف مردم.
یک خاصیت و یا یک عارضه مهم این سند تفرقه افکنی بین مردم منسوب به فارس و غیر فارس است. این سند خیلی روشن اعلام میکند که یکی از وظایف ارتش این است که از یکپارچگی سرزمین ایران دفاع کند . این یکپارچگی یعنی چه؟ یعنی اگر مردمی که در کردستان زندگی میکنند و یا در استانهای مرزی دیگر به ستم ملی اعتراض کنند دولت مرکزی به بهانه بخطر انداختن یکپارچگی کشور ارتش را به سراغشان خواهد فرستاد! هیچ حزبی در ایران جدائی طلب نیست ولی این حق مردم تخت ستم ملی است که بخواهند جدا شوند. این سند میگوید که ارتش را سراغتان میفرستیم. تجربه ای که مردم کردستان و مردم آذربایجان و برخی مناطق دیگر ایران از دوره سلطنت پهلوی تا امروز دارند، سرکوب هر نوع اعتراض به ستم و تبعیض ملی تحت عنوان تجزیه طلبی است. منشور کذائی ٦ نفره هم عملا همین چشم انداز را مقابل جامعه قرار میدهد آن هم در حالی که مردم در خیابانهای ایران فریاد میزنند کرد، بلوچ، آذری آزادی و برابری و یا کردستان چشم و چراغ ایران.
بطور واقعی و عملی هیچ حزبی در ایران تجزیه طلب نیست، مردم هیچ استانی تجزیه طلب نیستند ولی مساله این است که اگر بخواهند جدا بشوند دولت مرکزی حق ندارد لشکر بکشد و آنها را سرکوب کند. با اعمال زور و قهر و لشکرکشی نمیتوان کشور را یکپارچه نگهداشت. باید حق جدائی را برسمیت شناخت. همانطور که در کشورهای متمدن دنیا تمامیت ارضی یک تابو نیست. بعنوان نمونه در کشور کانادا دوبار ایالت کبک رفراندم برای جدایی انجام داده است. رای نیاورده است اما حزب تجزیه طلب کبک رسمی است، فعالیت میکند و در پارلمان نماینده دارد. کشورهایی که بویی از تمدن برده اند اینطور رفتار میکنند. میخواهم بگویم علاوه بر اینکه از سرنگونی و از خواستهای برحق مردم، که در منشور ۲۰ تشکل ما می بینیم روشن و شفاف اعلام شده است، در منشور کذائی نفره هیچ اثری نیست، بلکه سندی است تفرقه افکنانه و نفی کننده حقوق پایه ای مردم بویژه در کردستان و دیگر استانهای مرزی.
نکته بعدی این است که اساس این سند تعهد به قوانین و کنوانسیون ها و پلاتفرم های بین المللی است. مردم ایران برای رعایت کنوانسیون ها یبن المللی به خیابان نیامده اند. جمهوری اسلامی هم عضو بسیاری از این قراردادهای جهانی هست و هیچ تضمین عملی برای پایبندی هیچ دولتی به این کنوانسیونها وجود ندارد. ولی حتی اگر چنین هم نبود این کنوانسیونها ربطی به خواستهای انقلاب مردم ایران ندارند. امضا کنندگان منشور ٦ نفره نخواسته اند از آزادی صحبت کنند، نخواسته اند از حقوق مردم صحبت کنند، مردم را حواله داده اند به کنوانسیون حقوق بشر و کنوانسیون محیط زیست و کنوانسیون حقوق کودک و کنوانسیون حقوق کارگر و غیره. اگر این کنوانسیون ها دردی از مردم دوا میکرد الان دنیا به این وضعیت نبود.
خطاب این سند اساسا مردم ایران نیست، خیابان نیست. این یک مانور دیپلماتیک است برای جلب نظر دولتها. اساسا به این منظور نوشته شده است بنابراین از هر زاویه ای که نگاه کنید این سند ربطی به انقلاب و به اتحاد مردم در این انقلاب ندارد که برعکس در نقطه مقابل آن است و سندی است تفرقه افکنانه و علیه خواستهای برحق مردم ایران.
حسن صالحی: مشخصا در شرایط حاضر وحدت صفوف انقلاب را چگونه میتوان تامین کرد؟
حمید تقوایی: امروز خوشبختانه منشور اتحاد و همبستگی صفوف انقلاب اعلام شده است. قبل از ۲۵ بهمن باید خط و سیاستی را روی میز میگذاشتیم اما این خط و سیاست امروز در دست است. منشور ۲۰ تشکل همانطور که گفتم حرف دل مردم است، حرف دل همه اقشار تحت ظلم و ستم و آزادیخواه در جامعه در این سند منعکس است.
خواستهای این منشور از آسمان نازل نشده است، مدتها جنبش های اعتراضی، جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دادخواهی، بازنشستگان و معلمان و غیره برای همین خواستها مبارزه کرده اند. منشور کاری که در دل این انقلاب کرده اینست که این خواستها را در یک جا جمع کرده و یک تصویر روشن و شفاف از معنی پیروزی انقلاب زن، زندگی آزادی بدست داده است. بروشنی در مورد دولت، دموکراسی مستقیم مردم، و حق اینکه مردم میتوانند مقامات را هر موقع که بخواهند عزل کنند صحبت کرده و اداره شواریی را مطرح کرده است. اداره شورایی قبلا توسط کارگران هفت تپه مطرح شده بود. آزادی زندانیان سیاسی و مبارزه علیه اعدام هم یک جنبش اعتراضی در جامعه است، اعتراض به پرونده سازیهای امنیتی و آزادی همه زندانیان سیاسی هم بارها از جانب فعالین جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اعتراضی اعلام شده است، انحلال همه نیروهای سرکوبگر، محاکمه همه عاملین و آمرین جنایتهای چهل ساله اخیر هم مدتهاست که خواست جنبش دادخواهی است. همه اینها در این منشور مطرح شده و به این معنا یک تصویر و یک افق روشنی بدست میدهد از معنی پیروزی انقلاب زن، زندگی آزادی. این منشور از دل جامعه در آمده، از دل انقلاب و جنبش های اعتراضی، جنبش کارگری، دادخواهی، جنبش زنان و غیره سربلند کرده و خواست همه را در بر دارد. این مانیفست انقلاب و سند اتحاد صفوف مردم است. هر نیروی مدعی آزادیخواهی، مدعی دفاع از حقوق بشر، و مدعی حمایت از انقلاب زن زندگی آزادی باید حول این منشور گرد بیاید. نه تنها بیانیه حمایت بدهد بلکه بند بندش را در دستور بگذارد و برای تحققش مبارزه کند.
در سطح حهانی هم باید منشور ۲۰ تشکل را روی مز دولتها گذاشت و اعلام کرد این منشوری است که از دل جامعه و انقلاب ایران بیرون آمده و آزادی و برابری و رفاهی که مردم ایران میخواهند را بطور مشخص در ۱۲ بند بیان کرده است. این حرف دل مردم ایران است و دولتها و نهادهای بین المللی باید بدانند که ما حکومتی میخواهیم که این قوانین و این خواستها را پیاده کند.
تا آنجا که به اتحاد مربوط میشود محور اصلی اتحاد همانطور که تاکید کردم آرمان و اهداف و خواستهای انقلاب است که امروز در منشور بیست تشکل و در کنارش منشور مطالبات پیشرو زنان تبیین و اعلام شده است. یک محور و رکن اصلی این انقلاب آزادی زن است و منشور مطالبات پیشرو زنان معنی رهائی زن را به نحو جامع و شفافی بیان کرده است. این دو منشور تصویر جامعی بدست میدهد از اهداف انقلاب، از آرمانهای انقلاب و راه به پیروزی رسیدن انقلاب. محور هر نوع وحدت و ائتلافی، اگر میخواهد به انقلاب ایران خدمت کند، حول این منشورها امکان پذیر است. فراخوان ما به همه نیروهای فعال در انقلاب جاری اینست که به این اسناد برآمده از دل انقلاب بپیوندند.
١٦ مارس ٢٠٢٣، ٢٥ اسفند ١٤٠١
با تشکر از امیر توکلی برای پیاده کردن متن اولیه این مصاحبه.