انتخابات حکومتی به دور دوم کشیده شد و دونفر که یکی اصولگرا و دیگری اصلاح طلب حکومتی شمرده میشوند در مسابقه باقی مانده اند. همانگونه که پیش بینی میشد میزان پایین شرکت در این نمایش حکومتی بیسابقه بود. حکومت درصد شرکت کنندگان را حدود ۴۰ درصد اعلام کرده است. اما شواهد نشان میدهد که آمار مشارکت بسیار کمتر از اینها بوده و تعداد آرا را سه برابر کردهاند.
اینکه جمهوری اسلامی ناچار شد انتخابات را به دور دوم بکشاند، و اینکه حتی جناح موسوم به اصولگرا نتوانست بر سر یک کاندید واحد توافق کند و اینکه ناچار شدند یک دوم خردادی را در سیرک مسابقه نگه دارند و آرای پایین همه کاندیدها و بویژه اصولگراها و حلقه سخت قدرت، گویای وضعیت نزار حکومت و به معنای این است که کابوس حکومت ادامه دارد و معضلات بیشتری گریبانش را گرفته است.
ابراهیم رئیسی یک آخوند جنایتکار گوش بفرمان و کم مقدار در حلقه حکومتیها بود. اما مرگ او در فضای گسترده سرنگونیطلبی در جامعه، ضربه محکمی به کل حکومت وارد کرد. مردم با مرگ رئیسی شادی کردند، به حکومتیان تعرض کردند، کارنامه جنایات دهه شصت را پیش کشیدند و جنبش سرنگونی خیز تازهای برداشت. با اعلام برگزاری انتخابات برای تعیین جانشین رئیسی از همان ابتدا موج ابراز انزجار علیه حکومت و اعلام تحریم و بایکوت این نمایش وسیعا به جریان افتاد. تشکلهای مردمی، کارگران نفت، شورای بازنشستگان، نویسندگان، کارگران هفتتپه، دادخواهان، تشکلها و فعالین حقوق زنان، دانشجویان و ال جی بی تی کیوها اعلام کردند که در این نمایش ضد مردمی نباید شرکت کرد. زندانیان سیاسی، مادران دادخواه در کردستان و چهرههایی مثل گوهر عشقی مادر زنده یاد ستار بهشتی و اسماعیل بخشی و بسیاری از چهرههای محبوب و شناخته شده دیگر گفتند رای بی رای و نباید انگشت در خون عزیزان مردم زد.
مردم اعلام کرده بودند که رای ما سرنگونی و انتخاب ما انقلاب زن زندگی آزادی است. و تا اینجا نتیجه آشکارا این بوده است که فضای سرنگونی طلبی فعالتر شده، صوف حکومت به هم ریختهتر شده و مردم متحدتر و با روحیهای تعرضی تر علیه حکومت قد علم کردهاند.
اکنون با کشیده شدن این انتخابات کذایی به دور دوم، معضلات بیشتری گریبان حکومت را خواهد گرفت و مردم از این فرصت نیز برای پیشروی بیشتر و تقویت صفوف خود علیه حکومتی که اکنون بیش از هر زمان در داخل و خارج کشور منزوی و بیآبرو شده است استفاده خواهند کرد. حتی خود بالایی ها از وضعیت نگران کننده و “احتمال فتنه جدید” سخن میگویند.
مساله اصلی این است که اوضاع بعد از انقلاب زن زندگی آزادی، به شدت انفجاری است و هر رویداد سیاسی برای حکومت به معنی بحران بیشتر و برای مردم پیشروی بیشتر است. مردم عزم کردهاند که خود را از شر این حکومت جنایت و چپاول خلاص کنند و با جسارت و شجاعت در همه جا علنا فریاد سرنگونی سر میدهند. این جامعه با عزم جزم میخواهد خود را از دوران تاریک و خونین حاکمیت اسلامی یعنی اعدام و زندان و فقر و اختلاسها و تحجر و مذهب و کل پلشتیهای حاکم خلاص کند و طرحی نو در اندازد. در این شرایط حتی رویدادی مثل انتخابات نمایشی حکومت، فضای تعرض به حکومت را فعالتر میکند. همه چیز این را تاکید میکند که انتخاب مردم سرنگونی است. دور دوم انتخاباتشان را نیز به شکست باز هم بیشتری تبدیل خواهیم کرد.
حزب کمونیست کارگری به همه مردم آزاده درود میفرستد و بر اتحاد همه بخشهای مردم برای سرنگونی این حکومت منحوس و برپایی یک دنیای بهتر تاکید میکند. ما مردم سزاوار زندگی بسیار بهتری هستیم و آنرا با انقلاب خویش برپا خواهیم داشت.
زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی
حزب کمونیست کارگری ایران
۱۰ تیرماه ۱۴۰۳، ۳۰ ژوئن ۲۰۲۴