تدوین شده بر مبنای مصاحبه با کانال جدید
شهلا دانشفر: در این روزها فراخوانهای بسیاری بمناسبت سالگرد انقلاب منتشر شده است. از جمله امجد امینی پدر ژینا امینی اعلام میکند مراسم سالگرد را برگزار میکنیم و میگوید مهسا فرزند همه مردم است. همین طور شبکه سراسری انقلاب زن زندگی آزادی بیانیه و فراخوان میدهد، دادخواهان فراخوان میدهند، رنگین کمانی ها فراخوان میدهند. همه در تدارک یک اعتراض گسترده هستند.اولین سئوال من اینست که در مورد این موج فراخوانها بمناسبت سالگرد انقلاب چه صحبتی دارید و فراخوان شما چیست؟
حمید تقوائی: این جنب و جوش و تحرک سراسری بسیار شورانگیز و امید بخش است. ما از همه فراخوانهائی که اشاره کردید حمایت میکنیم و از همه فعالین و نیروهای آزادیخواه میخواهیم که به این فراخوانها بپیوندند.
آنچه ما بر آن تاکید داریم و به اشکال مختلفی هم بیان کرده ایم اساسا دو نکته است: اول اینکه روز ٢٥ شهریور باید کار تعطیل شود. این روز باید همه چرخها متوقف بشود. به احترام مهسا و مهساها باید جامعه دست از کار بکشد و یاد این عزیزان را بزرگ بدارد. دوم اینکه باید با مشتهای گره کرده به خیابانها آمد. “توقف چرخها و تسخیر خیابانها”! این شعار و راهکاری است که ما پیشنهاد میکنیم.
به نظر من در یک سطح عمومی ویژگی سالروز انقلاب و سالگرد جانباختن مهسا میتواند و باید این باشد که در این روز تمام چرخها از حرکت باز بایستد – چرخ کارخانجات و قطارها و اتوبوسهاو متروها و کامیونها-، مغازه ها همه بسته شوند، مراکز کار تعطیل شوند، ادارت و شرکتها و موسسات همه دست از کار بکشند چرا که این روز روز بزرگداشت مهسا و مهساها و روز بزرگداشت انقلاب ما است؛ و روز انفجار خشم جامعه است علیه قاتلین این عزیزان در همه شهرهای ایران.
طبعا تحقق هر یک از این دو جنبه در گرو فعالیت و اقدامات معین و پیگیر و فشرده ای از جانب فعالین و دست اندرکاران و سازماندهندگان جنبشهای اعتراضی است. اعم از جنبش بازنشستگان، جنبش کارگری، جنبش دادخواهی، جنبش زنان که در شکل مشخص بی حجابی بمیدان امده است، جنبش دانشجوئی و دیگر جنبشهای اعتراضی. امیدوارم فعالین و دست اندرکاران این جنبشها با من همعقیده باشند که برای سازماندهی و تدارک عملی شعار “توقف چرخها و تسخیر خیابانها”باید با تمام توان تلاش کرد.
شهلا دانشفر: شما در صحبتتان به بازایستادن همه چرخها و تسخیر خیابانها تاکید کردید. حزب هم در این مورد اطلاعیه داده است. در چند هفته گذشته ما در کنار فراخوان به تظاهرات و تجمعات خیابانی، به تعطیلی عمومی در ۲۵ شهریور تاکید کردیم. در حالی که این روز را حکومت تعطیل اعلام کرده، فراخوان به تعطیلی و اعتصاب عمومی به چه معنا است و کلا چه جایگاه و اهمیتی دارد؟
حمید تقوائی: بله جمهوری اسلامی این روز را به یک بهانه مذهبی تعطیل اعلام کرده ولی اساسا و بطور واقعی تعطیلی حکومتی در این روز بخاطر هراس و ترس حکومت ازاعتصابات عمومی مردم است. این روز را تعطیل اعلام کرده اند تا به خیال خودشان حرکت اعتراضی مردم را خنثی کنند. منتهی از دو جنبه مهم اقدام مردم کاملا نقطه مقابل سیاست جمهوری اسلامی است. اولا این روز را در بزرگداشت مهسا و همه جانباختگان انقلاب یکسال اخیر و همه جانباختگان در طی حکومت منحوس جمهوری اسلامی، مردم تعطیل میکنند. توقف چرخها به احترام جانباختگان و علیه قاتلین این عزیزان.
ثانیا ما از توقف همه چرخ ها صحبت می کنیم. تعطیلی حکومت به ادارات و کارخانجات محدود است. شرکت ها و موسسات، وسایل نقلیه، کامیون ها، اتوبوس ها، متروها، و مغازه ها اینها مشمول تعطیلی حکومتی نمیشوند. فراخوان ما اینست که همه جامعه دست از کار بکشد. هدف ما یک اعتصاب و تعطیلی عمومی وسراسری به یاد و احترام مهسا و سایر جانباختگان است. و این توقف همراه است با اعتراضات خیابانی و در جهت پیوستن بخش هرچه وسیعتری از جامعه به این اعتراضات.
توجه دارید که در شرایط حاضر مدارس و دانشگاه ها تعطیل است و برای این بخش جامعه اعتصاب و تعطیلی موضوعیتی ندارد. برای جنبش بازنشستگان و یا جنبش بی حجابی و دادخواهی نیز معنائی ندارد. اما اینها یک نیروی اصلی تظاهراتها و تجمعات خیابانی هستند. بحث ما اینست که در ٢٥ شهریور همه کارکنان و کارمندان، همه کارگران در مراکز تولیدی و خدماتی، همه مغازه داران و در یک کلام همه شاغلین دست از کار بکشند و در کنار بازنشستگان، در کنار دانشجویان، در کنار دانش آموزان، و در کنار معلمان به خیابانها بیایند. به این ترتیب میتوانیم با قدرت تمام و در یک سطح سراسری خیابانها را تسخیر کنیم.
این دو جنبه یعنی تسخیر خیابان ها و توقف چرخ ها به نظر من خصلت نمای روز ۲۵ شهریورست و با تمام توان باید بکوشیم آنرا عملی کنیم
شهلا دانشفر: این نکته ای که شما توضیح داد به نوعی در فراخوان دادخواهان هم آورده شده. می گوید کارهایمان را تعطیل میکنیم و مزار و محل کشته شدن عزیزان مان را گلباران میکنیم. و بعد فراخوان میدهد که به خیابان می آئیم و این روز را به روز اعتراض سراسری، به روز دادخواهی تبدیل میکنیم. همچنین در کردستان فراخوان اعتصاب عمومی، تعطیلی، و راهپیمایی اعتراضی تا مزار مهسا امینی داده شده. در اطلاعیه حزب هم به اعتصاب عمومی در کردستان تاکید می شود. سوال اینجاست که آیا تاکید بر اعتصاب عمومی یک اقدام فراتری را در کردستان در دستور میگذارد؟
حمید تقوائی: شرایط کردستان به خاطر ویژگی هایی که دارد بسیار آماده تر است. ما انتظار داریم که این فراخوان ها بخصوص در کردستان در یک سطح وسیعی عملی شود. ولی روشن است که فراخوان ما و فرخوان فعالین دیگری که اشاره کردید صرفا به کردستان محدود نیست. تعطیل عمومی و توقف چرخ ها امری است سراسری. در این میان کردستان ویژه است چون اعتصاب سراسری در این استان سابقه دارد و مردم تجربیات گرانبهائی در این زمینه دارند.
اگر تاریخ قبل ازاین انقلاب را کنار بگذاریم، در دل همین انقلاب سه بار شهرهای کردستان دست به اعتصاب سراسری زدند. البته بعضی شهرها درمقاطع دیگری هم اعتصاب کردند ولی در یک سطح سراسری در کردستان سه بار اعتصاب شکل گرفت، مغازه ها بسته شدند و همه دست از کار کشیدند. حزب ما هم یکی از فراخوان دهندگان این اعتصابات بود و بخصوص در دو مورد نقش مهمی داشت. این بار هم انتظار می رود که در یک سطح گسترده این امر عملی بشود.
ولی در حال حاضرتمام شهرها از زاهدان تا تهران و از مشهد تا تبریز واصفهان میتوانند به این حرکت بپیوندند. روز مهسا، روز ٢٥ شهریور، یک روز سراسری است. و به این اعتبار از همه عزیزان در همه شهرها، از فعالین جنبش ها در همه شهرها، انتظار میرود که تدارک ببینند و خودشان را آماده کنند برای تعطیلی عمومی، برای اعتصاب عمومی و برای سازماندهی تجمعات، تظاهرات ها، و مراسم ها بر سر مزار عزیزان.
همانطور که اشاره کردید خوشبختانه، سازمان ها، تشکل ها، و نهادهای مبارزاتی مختلفی بر همین مبنا فراخوان داده اند و دارند در کردستان و خارج از کردستان خودشان را آماده میکنند. حزب ما هم کاملا ازهمه این فراخوانها پشتیبانی می کند. در اینجا بویژه باید به فراخوان شبکه سراسری انقلاب زن زندگی آزادی که بیش از ٥٠ تشکل دانشجوئی و دانش آموزی و جوانان محلات را در بر میگیرد تاکید کنم. این شبکه تا کنون نقش موثری در تدارک و سازماندهی تظاهرات و تجمعات خیابانی داشته است و امیدوارم این بارهم فراخوانش با استقبال روبرو شود. حزب ما نیز به نوبه خود تمام نیرویش را به کار می گیرد برای اینکه این روز هر چه باشکوهتر و رزمنده تر برگزار بشود.
شهلا دانشفر: اجازه بدهید دوباره برگردیم به همین شعار”۲۵ شهریور روز باز ایستادن همه چرخ ها و تسخیر خیابان ها”. شما در این مورد مفصلا توضیح دادید.اما سوال این است چه رابطه ای بین این دو حرکت وجود دارد؟ چون بعضی ها فکر می کنند که اعتصاب در مقایسه با اعتراضات خیابانی تاکتیک عقب مانده تری است و جوابگو نیست. پاسخ شما به این موضع و نظریه چیست؟
حمید تقوائی: این نظریه که اعتصاب عقب تر از تظاهرات است را قبلا هم شنیده ایم. در همان مواردی که مشخصا حزب ما فراخوان داد برای اعتصاب در کردستان، همین نوع نظریات مطرح شد. میگفتند در حالی که مردم در تظاهرات هستند چرا فراخوان اعتصاب میدهید؟ معتقد بودند این عقب تر از سطح اعتراضات است.
فکر کنم بعد از تجربه موفق اعتصابات در کردستان امروز دیگر باید روشن باشد که این دوستان کاملا اشتباه می کنند.اعتصاب آلترناتیو تظاهرات و تجمعات اعتراضی نیست. بویژه در این شرایط وقتی کسی از اعتصاب صحبت میکند منظورش این نیست که بروید خانه بنشینید!
همیشه اعتصاب در ایران همراه بوده با تجمعات و تظاهرات و راهپیمائیها. این را کارگران اعتصابی فولاد نشان دادند، کارگران هفت تپه نشان دادند، کارگرانی که اعتصاب کردند و خیابانها را در اختیار خودشان گرفتند. کارگرانی که اعتصاب را تبدیل کردند به مارش خیابانی و به تجمعات در میادین شهرها و در جلوی کارخانه ها. امروز در شرایط انقلابی خیلی بیشتر میشود این انتطار را داشت و این واقع بینانه و کاملا قابل انتظار است که اعتصاب کنندگان به خیابانها بیایند، و به صفوف تظاهرات بپیوندند.
مشخصا تا آنجا که بهروز۲۵ شهریور برمی گردد باید این را هم اضافه کنم که تعطیلی عمومی فقط علامت اعتراض نیست. علامت بزرگداشت و احترام هم هست. تعطیل عمومی در روز جانباختن مهسا یعنی دست از کار کشیدن در بزرگداشت و احترام به جانباختگان انقلاب و به جانباختگان در تمام طول عمر منحوس جمهوری اسلامی. به این معنا تعطیل عمومی ادای احترام است، منتهی در جمهوری اسلامی ادای احترامی که با خشم و تعرض علیه قاتلین این عزیزان همراه است. این روز به نظر ما باید بعنوان تعطیل رسمی در تقویم ایران ثبت شود و حتی بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی این روز را به عنوان روز بزرگداشت جانباختگان باید همچنان گرامیداشت.
تا وقتی این حکومت سر کار است این روز ادای احترام به جانباختگان همراه است با اعتراض کوبنده توده ای و سراسری علیه قاتلین این عزیزان. به این معنا هم اعتصاب و تعطیلی عمومی در این شرایط نه تنها عقب تر از تظاهرات نیست بلکه مکمل آن و موجب تقویت صفوف خیابانی مردم است.
شهلا دانشفر: روشن است که شعارها و خواسته ها اساسا مضمون و محتوای انقلاب و اعتراض را بیان میکند. با توجه به این نکته مهم شما مشخصا چه نظری در مورد شعارها و خواستها دارید؟
حمید تقوائی: خوشبختانه انقلاب در این یک سالی که ادامه داشته خواستها و اهداف خودش را خیلی روشن و شفاف اعلام کرده است. ازجمله در منشور ١٢ ماده ای به امضای بیست تشکل. تشکل های صنفی و مدنی تحت نام خواستهای حداقلی این منشور را منتشر کردند ولی در واقع این مانیفست انقلاب است. این منشور پلاتفرم و صدای انقلاب زن زندگی آزادی است. این منشور یک محور کار است ولی بیانیه های دیگری هم داریم مثل بیانیه مطالبات پیشرو زنان که با امضای فعالین جنبش آزادی زن در روز جهانی زن منتشر شد و یا بیانیه هائی که از جانب دانشجویان منتشر شده، از طرف معلمان مطرح شده، از جانب جنبش دادخواهی و یا از طرف کارگران نفت داده شده. آنها هم بخشهائی از خواستهای انقلاب را اعلام میکنند. ولی اساسا آن پلتفرمی که به نظرم جامع است و خواستهای همه بخش های مردم را پوشش میدهد و صریح و روشن بیان میکند بیانیه بیست تشکل است. ما از همان روزی که این بیانیه منتشر شد فعالانه از آن حمایت کردیم و جا دارد و لازم است که این بیانیه و مضمون خواسته هایش تبدیل شود به پرچم جنبش ها و اعتراضات مختلف.
امیدوارم تشکلهای امضا کننده این بیانیه باز هم در کنار هم ظاهر شوند و در سالگرد انقلاب برخواستها و مضمون منشور زن زندگی آزادی یکبار دیگر تاکید کنند و همه را به حمایت از آن فرابخوانند. همچنین فراخوانم به همه دست اندرکاران و همه فعالین جنبشهای اعتراضی این است که در پیام هایشان، در بیانیه هایشان، در مدیای اجتماعی و رسانه ها این منشور را مورد حمایت قرار بدهند، از آن نام ببرند و مردم را فرا بخوانند که به این منشور بپیوندند.
شهلا دانشفر: نکته دیگر نقش جنبشهائی که در حال حاضر بسیار فعال هستند در سالگرد انقلاب است. منظورم بویژه جنبش بی حجابی، جنبش دادخواهی، جنبش بازنشستگان، و اعتراضات مداوم مردم زاهدان است که حتی در همین ۱۶ شهریور تظاهرات خیابانی داشتند. این ها در سالگرد چه نقشی میتوانند ایفا کنند و پیام شما به فعالین این جنبشها که در واقع کانون های داغ اعتراض هستند چی هست؟
حمید تقوائی: اجازه بدهید با مبارزات مردم زاهدان شروع کنیم. میدانید که بعد از جمعه سیاه به طور تعطیل ناپذیری همه جمعه ها مردم زاهدان در خیابانها بودند و بسیار کوبنده علیه جمهوری اسلامی اعتراض می کردند. فراخوان من به فعالین اعتراضات در شهر زاهدان و در کل استان سیستان بلوچستان این است که تظاهرات جمعه ٢٤ شهریور را در روز شنبه ٢٥ ام هم ادامه بدهند. شنبه هم میتواند مانند همه جمعه هائی که مردم زاهدان در خیابان بودند، به روز تظاهرات و اعتراض عمومی تبدیل بشود. مردم قهرمان زاهدان میتوانند در ٢٥ شهریور دست از کار بکشند و همراه و دوش بدوش همه مردم ایران این روز را به یک روز اعتراض کوبنده تبدیل کنند.
از جنبش دادخواهی نام بردید. این جنبش بخاطر سابقه طولانی در مقابله با جنایتهای رژیم نقش بسیار مهمی ایفا میکند. جنبش دادخواهی از دهه ۶۰علیه نسل کشی حکومت در آن دوره پا گرفت. مادران خاوران پیشکسوتان این جنبش هستند و در مراحل بعدی مادران آبان، و انجمن خانواده های قربانیان شلیک به هواپیما نیز به این حرکت پیوستند. امروز این جنبش خانواده های جانباختگان در انقلاب جاری را نیز در بر میگیرد و گسترده تر و فعال تر از همیشه بمیدان آمده است.
در شرایط حاضر و در آستانه سالگرد انقلاب از نظر تاکتیکی و عملی هم جنبش دادخواهی اساسا بسیار تأثیرگذار و مهم است بخاطر اینکه روزهای سالگرد جانباختن این عزیزان تبدیل خواهد شد به نبض پر تپش انقلاب. این از حالا روشن است. به همین خاطر هم جمهوری اسلامی از هم اکنون به مزار ها حمله کرده، سنگ قبرها را شکسته، دور گورستانها حصار کشیده، و خانواده های عزیزان جانباخته را بازداشت و تهدید کرده است. میدانند که با سالگرد انقلاب زنجیره مراسمهای سالگردها آغاز خواهد شد.صدها نفر را جمهوری اسلامی به خاک و خون کشیده و این عزیزان فراموش نشده اند. خانواده های جانباختگان و فعالین جنبش دادخواهی فراخوان دهندگان و سازمان دهندگان این مراسمها هستند.جنبش دادخواهی به این معناقلب تپنده انقلاب و یک نیروی محرکه پیشرویهای آن است.
در ٢٥ شهریور نه تنها در خیابان ها بلکه بر سر مزار عزیزان خود نیز تجمع کنیم، یاد این عزیزان جانباخته را بزرگ بداریم و غم و رنج مان را تبدیل کنیم به فریاد خشم و اعتراض علیه حکومت قاتل این عزیزان.
د رمورد جنبش بازنشستگان باید بر این تاکید کنیم که این جنبشی ادامه دار وسازماینافته و رادیکال است.این جنبش در شرایط افت نسبی تجمعات خیابانی با تجمعات سراسری خود خیابان را زنده و فعال نگاه داشته است. همچنین امروز جنبش بازنشستگان با اعتراض به فقر و گرانی و با شعار اتحاد و “مردم به ما ملحق شوید” نقش مهمی در روند انقلاب ایفا میکند. امیدوارم فعالین جنبش بازنشستگان فراخوان ها و پیام های مشترکی با فعالان جنبش های دیگر بدهند و آنها را با خود همراه کنند. این می تواند یک گام بزرگ به جلو نه فقط برای جنبش بازنشستگان، بلکه برای همه جامعه ایران باشد.
در مورد جنبش بی حجابی باید بگویم که این جنبش امروز تبدیل شده به یک رکن مهم انقلاب. انقلاب جاری به اسم انقلاب زنانه معروف است و جنبش بی حجابی یعنی جنبش علیه هر نوع تبعیض نسبت به زنان؛ یعنی جنبش علیه آپارتاید جنسیتی که زنان قربانی آن هستند و علیه بی حقوقی فاحشی که جمهوری اسلامی به ۵۰ درصد جامعه تحمیل کرده است.
امروز جنبش بی حجابی خاری در چشم حکومت است چون پایه های ایدئولوژیک و هویتی جمهوری اسلامی را کاملا به لرزه درآورده است. بی دلیل نیست که جمهوری اسلامی اعلام کردحجاب خاکریز اول است و امروز چنین درمانده و در هم ریخته نمیداند در برابر زنان بیحجاب چه بکند. این خاکریز فتح شده است و ما باید با گسترش بیحجابی این دستاورد را تثبیت کنیم.
۲۵ شهریور میتواند نقطه عطفی در جنبش بی حجابی باشد. در این روز همه جا بی حجاب در خیابان ها ظاهر بشویم. یک شعار و فراخوان حزب ما برای ٢٥ شهریور “بی حجابی همگانی به یاد مهسا” است. امیدوارم بخش های وسیعی از زنان به آن جواب مثبت بدهند و در خیابان ها بی حجاب ظاهر شوند.
این جنبش ها به نظر من میتوانند دست در دست هم و در کنار هم در سالگرد انقلاب بمیدان بیایند. با مجموعه این حرکات اعتراضی جامعه میتواند با تمام قدرت بر سر پا بایستد و نقطه اوج دیگری را در روند انقلاب زن زندگی آزادی رقم بزند.
٧ سپتامبر ٢٠٢٣، ١٦ شهریور ١٤٠٢