۱- جمهوری اسلامی و سیستم سرمایه داری مافیائی حاکم شرایط غیر انسانی ای را به لحاظ معیشتی و امنیتی و سیاسی به جامعه حاکم کرده است و در برابر آن صف عظیم کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان، مادران دادخواه قربانیان سال ۶۰، خانواده های جانباختگان آبانماه، خانواده های قربانیان هواپیمای اوکراینی، فعالین دفاع از حقوق زن، فعالین محیط زیست، و همجنسگرایان و رنگین کمانی ها قرار دارند که در کنار هم متحدانه در جدال و مبارزه هر روزه اند.
۲- طبقه کارگر محور و ستون اصلی اعتراضات ۹۹ درصدی های جامعه است. اعتراضات گسترده کارگری که هر روز در گوشه و کنار کشور جریان دارد، با به چالش کشیدن بساط چپاول و دزدی حاکم، فقر و تبعیض و نابرابری و فاصله عظیم طبقاتی در سطح جامعه و جلو آوردن گفتمانهای رادیکال و برابری طلبانه و ضد بردگی مزدی اعتراض کل جامعه را علیه سیستم مافیایی حاکم نمایندگی میکند. و با عروج خود مبارزات کل جامعه را بسوی یک افق انسانی و برابری طلبانه و سوسیالیستی سوق میدهد.
۳- مبارزات متحدانه و شکوهمند کارگران نیشکر هفت تپه که در دور اخیر خود بیش از یک سال است ادامه پیدا کرده است و بویژه پیروزی این کارگران در خلع ید از مافیای بخش خصوصی، و بدنبال آن جشن پیروزی کارگران، توجه جامعه را به سوی کارگران جلب کرد. گفتمان اداره شورایی که از جانب این کارگران طرح شد به یک گفتمان اجتماعی تبدیل گردید و چهره ها و فعالین این مبارزه به چهره های محبوب اجتماعی تبدیل شدند. این مبارزه شورانگیز و تاریخی، تاثیرات عمیقی بر گفتمانهای اجتماعی بجا گذاشته و محبوبیت و جایگاه تعیین کننده طبقه کارگر را در سطح جامعه بسیار تقویت نموده است.
۴- به میدان آمدن کارگران نفت در ماههای اخیر، افق تازه ای را بروی جامعه گشوده است امید رهایی از اوضاع مشقت بار حاکم و کل سیستم چپاول و سرکوب را گسترش بخشیده است. اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت و بدنبال آن گسترش اعتراضات در مراکز مختلف نفتی و به میدان آمدن کارگران رسمی نفت در ماههای اخیر ترک بزرگی بر سیستم پادگانی نفت و مراکز وابسته به آن ایجاد کرد و در عین حال بستر اعتصابات سراسری را بیشتر فراهم کرد. این اعتراضات خون جدیدی وارد شریان جنبش کارگری کرده و با گفتمان هایی چون پایان دادن به کار برده وار پیمانی و لغو قوانین ویژه اقتصادی ساختار های سیاسی اقتصادی حاکم را به چالش کشیده است. امروز کارگر نفت بعنوان بخشی از طبقه کارگر که یکی از شاهرگ های مهم اقتصادی کشور را در دست دارد میرود تا مکان تاریخی و کلیدی خود در جنبش کارگری و در کل جامعه را بازیابد.
٥- جنبش برای خواست افزایش دستمزدها نماد دیگری از اتحاد مبارزاتی بخش وسیعی از جامعه علیه فقر و بی تامین و علیه نجومی بگیران و اختلاسهاست. اتحاد گسترده و بیسابقه ای بین بخشهای مختلف طبقه کارگر با خواست واحد افزایش دستمزدها به بالای ١٢ میلیون ایجاد شده است. این جنبشی است که صدایش هر روز در کف خیابان شنیده میشود و کارگران، معلمان، بازنشستگان، و مراکز بزرگی چون نفت و فولاد اهواز نیروی وسیع آن هستند. کارگران با مبارزه هرروزه علیه چپاولگران و نجومی بگیران و نابود کنندگان زندگی مردم، به صدای رسای نود و نه درصدیهای چامعه علیه فقر و فلاکت و مشقات اجتماعی تبدیل شده اند.
۶ – برگزاری یک اول مه رادیکال و اجتماعی و برپایی آن در سطح سراسری در بیش از ۲۰ شهر که در آن از کارگر نیشکر هفت تپه و نفت و فولاد گرفته تا مادران دادخواه و بخش های مختلف جامعه به این مناسبت سخن گفتند و اعلام کیفرخواست کردند، نماد بارزی از کنار هم قرار گرفتن بخش های مختلف جامعه برای پایان دادن به کل بساط سرمایه داری حاکم را به نمایش گذاشت. قطعنامه ها و بیانیه های ویژه اول ماه مه جلوه ای از نقد سوسیالیستی به سیستم سرمایه داری حاکم و دولت مافوق مردم است که با خود گفتمان اداره شورایی را بیش از بیش به جلو آورده است.
۷- اعتراضات مداوم بازنشستگان در یکشنبه های اعتراض همراه با معلمان با خواستهایی سراسری چون درمان و تحصیل رایگان و داشتن حق مسکن، واکسیناسیون رایگان و همگانی و حق تشکل و تحزب تاثیرات تحول بخشی بر گفتمان ها و فضای اجتماعی گذاشته و اعتراضات بخشهای مختلف مردم را گامها جلو کشیده است.
این پیشروی ها در متن تحولات پر شتاب سیاسی جامعه، جنبش کارگری را در نقطه عطف تاریخی ای قرار داده و نشانگر حرکت قدرتمند جامعه بسوی اعتصابات سراسری با گفتمان های کلان سیاسی-اقتصادی و فراهم شدن بستر عملی برافراشته شدن پرچم شوراها در تمام مراکز کارگری با گفتمان پایان دادن به قدرت مافوق مردم است.
حزب کمونیست کارگری خود در شکل دادن به این پیشروی ها نقش مستقیم داشته و با تمام قوا به استقبال آن میرود و پیوستن وسیع رهبران و فعالین جنبش کارگری به حزب را یک گام مهم در جهت تثبیت این دستاوردها و پیشرویهای بیشتر طبقه کارگر میداند.
طبقه کارگر این توان و امکان را بطور عینی دارد که با اتکا بر حزب سیاسی خویش در محور مبارزات توده ای علیه جمهوری اسلامی قرار بگیرد و با سرنگون کردن این وحشی ترین نماینده سرمایه داری در ایران، به کل دوران فقر و مشقت و دیکتاتوری در کشور برای همیشه پایان دهد.
مصوب پلنوم ۵۳ کمیته مرکزی حزب (به اتفاق آرا)