اول مه، برابر با ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر، روز همبستگی جهانی علیه بردگی مزدی و علیه به زنجیر کشیدن کره خاک و ساکنانش توسط سرمایه داری است. اول مه از مبارزه برای روز کار هشت ساعته آغاز شد. اما پیام اصلی آن اعلام به میدان آمدن غیر قابل انکار آن نیرویی بود که برای آزادی خود باید کل بشریت را از شر تبعیض و بی حقوقی و نابرابری و استثمار رها سازد. اکنون در اول مه سال ۲۰۱۹ طبقه کارگر ایران بیش از هرجای دیگری در جهان این پیام اصلی اول مه را بر پرچم خود حک کرده است.
سال گذشته در ایران بی شک سال پیشروی های عظیم طبقه کارگر بود. سال اعلام “اداره شورایی” و سال قهرمانی کارگران هفت تپه و فولاد اهواز، سال اسماعیل بخشی ها و سپیده قلیان ها و جعفر عظیم زاده ها بود. سال اعتصابات و اعتراضات گسترده معلمان و بازنشستگان و پرستاران و دیگر بخش های طبقه کارگر بود. سالی بود که کارگران با اعتصابات خود با نطق های غرای رهبران و نمایندگان خود از زن و مرد و خطاب به جامعه تمام تلقی های عقب مانده ای که از کارگر و طبقه کارگر وجود دارد را در هم شکستند. از الگوهای اسلامی نظیر اینکه “خدا هم کارگر است” تا الگوهای صنفی گرایانه که گویا “صنف کارگر” صرفا برای حقوق بلافصل خود مبارزه میکند، تا الگوهای ناسیونالیستی که گویا کارگران برای “بازسازی میهن” باید شانه به زیر تخت فلان شاهزاده بدهند. سالی بود که طبقه کارگر عملا بعنوان یک نیروی سیاسی، بعنوان رهبر جامعه در مبارزه علیه جمهوری اسلامی و مدعی بدست آوردن کل آزادی و رهایی ظاهر شد. شعار اداره شورایی دهان تمام مبلغان رنگارنگ بورژوازی که شب و روز میکوشند کارگران را به صنف و بخش زحمتکش و مظلوم ملت تقلیل دهند را بست و برعکس با استقبال وسیع مردم به جان آمده از جمهوری اسلامی و خواهان رهایی روبرو شد. معلوم شد کارگران یک قدرت سیاسی اند و روی پای خود ایستاده و با آلترناتیو شورایی خود برای بدست گرفتن امور قد علم کرده اند. به یکباره کمونیسم و مشخصا حزب کمونیست کارگری به وسط صحنه سیاست ایران پرتاب شد و معلوم شد لااقل در ایران دوره تبلیغات جنگ سردی علیه کمونیسم دیگر بردی ندارد و اکنون طبقه کارگر و کمونیسم و حزب اش یک فاکتور جدی اوضاع سیاسی ایران اند.
این البته تندری در آسمان بی ابر نبود، از انقلاب ۵۷ و عروج جنبش شورایی این قدرت نوین رهایی بخش در ایران آشکارا قد علم کرد، علیرغم شکست هایی که با نسل کشی ها و جنایت ها به او تحمیل شد، اما در دل هر تحول سیاسی و برآمد اجتماعی و به یمن فعالیت نیروهای کمونیستی نظیر حزب کمونیست کارگری هردم آگاه تر و منسجم تر شد. آخرین نمونه آن همین مقابله گسترده مردم با فاجعه سیل بود که بیش از هر چیز سرمایه داری و دولتهایش و مشخصا جمهوری اسلامی مسئول آن هستند. مقابله با سیل همه جا شوراها و همیاری و عمل مستقیم خود مردم را پیش کشید و در سازماندهی این همیاری ها بیش از همه بخش های مختلف طبقه کارگر از معلم و بازنشسته و پرستار و فعالین کمونیست نقش داشتند.
اول ماه مه امسال قبل از هر چیز فرصتی است برای بزرگداشت این پیشروی ها و این نقشی که طبقه کارگر و مبارزه اش در اوضاع سیاسی ایران دارد. فرصتی است تا تمامی بخش های طبقه کارگر از کارگر کارخانه تا معلم و پرستار، از شاغل تا بیکار، از بازنشسته ای که دسترنج یک عمر کارش را ربوده اند تا دانشجو که قرار است عمری برده مزد باشد، در یک صف متحد ظاهر شوند. صفی که به جامعه اعلام میکند ما برای رهایی خود و همه انسانها به میدان آمده ایم، شما هم به ما بپیوندید!
حزب کمونیست کارگری فرارسیدن اول مه را به کارگران و مردم جهان و ایران تبریک میگوید و به سهم خود برای برپایی هرچه با شکوهتر اول مه میکوشد. ما همه کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان را فرامیخوانیم با برپایی اجتماعات، با صدور بیانیه ها و با بکارگیری ابتکارات گوناگون پیام آزادی و برابری اول مه را هرچه وسیعتر طنین انداز کنند.
زنده باد اول مه!
پیش بسوی ایجاد شوراها!
سرنگون باد جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری!
حزب کمونیست کارگری ایران
۲۸ فروردین ۱۳۹۸، ۱۷ آوریل ۲۰۱۹