پاسخ: کاپیتالیسم فاسد و فساد کاپیتالیستی

کاپیتالیسم فاسد، فساد کاپیتالیستی

تدوین شده بر مبنای مصاحبه با حمید تقوایی در کانال جدید

حسن صالحی: اخیراً حمید آصفی روزنامه‌نگار وپژوهشگر مقیم تهران در مصاحبه‌ای باصدای فرانسهنکاتی در مورد نظام بحران‌زدهجمهوری اسلامی بیان کرده است از جمله اینکه کل نقدینگی کشور در اختیار ٣٠٠ نفر الیگارشی نظامی – امنیتی – روحانی است و کشور به سمت انحلال دولت پیش می‌رود. او می‌گوید جمهوری اسلامی نظام “باربندی” است. یعنی هر کس در آن وارد می‌شود باید بلافاصله بار خود را ببندد.

 حمید تقوائیدر مورد ارزیابیحمید آصفی از اقتصاد جمهوری اسلامی که برخی نکاتش را ذکر کردمچه نظری دارید؟

حمید تقوایی: ایشان به نکات درستی اشاره می‌کند. اهمیت این اظهارات این است کهیک کارشناس وصاحب‌نظریا به‌قول خودشان پژوهشگر از داخل ایران در مصاحبه با یک تلویزیون “بیگانه” صریحاً چنین حقایقی را دررابطه‌با وضعیت اقتصادی اسف‌بار جمهوری اسلامی بیان می‌کند. این معمولاًاز نظر رژیم جرم سنگینیمحسوب می‌شد؛ ولی اینروزها چنین گفتمان‌هایی عادی شده است. نفس چنین مصاحبه‌ای نشان می‌دهد که سررشته کار از دست همه‌شاندررفته است وبه‌اصطلاح آش چنان شور است کهداد همه را درآورده است.

سرمایه‌داری جمهوری اسلامی نه‌تنها یک نظام بحران‌زده بلکه نظامی دزدسالار و تا مغز استخوان فاسد است. ایشان به رانت‌خواری اشاره می‌کند، می‌گویدتقریباً کل نقدینگی کشور در دست ٣٠٠ نفر که با خانواده‌ها و اعوان و انصارشان همحساب کنید حتی یک هزارم جامعه را هم تشکیل نمی‌دهند، انباشته شده است و اینان حتی از دادن مالیات هم معاف‌اند.

 این گوشه‌ای از واقعیت نظام سرمایه‌داریتحت حاکمیت جمهوری اسلامی است. نظامی که ما همیشه به‌عنوان مافیای اقتصادی حاکم بر تمام رشته‌های تولیدی و خدماتی از آن نام‌برده‌ایم. رانت‌خواری، ارز دونرخی، کنترل بنادر و فرودگاه‌ها و واردات و صادرات، بازار قاچاق، فساد و دزدی نجومی که آخرین قلم افشا شده آن نزدیک به ۴ میلیارد دلار بود و هر یکی دو هفته یکبار هم چنین اقلامی رو می‌شود، (به گفته یکی از نمایندگان مجلس مجموعه دزدی‌های برملا شده و پیگیری نشده حکومتی‌ها به بیش از ۵۷ میلیارد دلار بالغ می‌شود)، اینهاهمه از خصوصیات نهادینه شده و ماهوی و نحوه کارکرد نظام سرمایه‌داری در جمهوری اسلامی است. اینها عارضه سیستم نیستند،خود سیستم‌اند. اقتصاد جمهوری اسلامی بر این پایه می‌گردد. اگر جلوی رانت‌خواری و فساد گرفته شود و حتی ارز یک‌نرخی بشود این نظام دیگر نمی‌چرخد. این تنها شکل ممکن کارکرد سرمایه‌داری در جمهوری اسلامی است. این نظام مبتنی است بر یک فساد و چپاول ساختاری در تمام رشته‌ها.

از این نقطه‌نظر آقای آصفی به واقعیاتی اشاره می‌کندکه گرچه وارد تحلیل و ارزیابی نمی‌شود؛ ولی بیانگرپوسیدگی ورشکستگی کامل حکومت است.

حسن صالحی:آیا اگر این رژیمسرنگون بشود؛ ولی نظام سرمایه‌داری باقی بماند مشکلات اقتصادی نظیر فساد و رانت‌خواری و سلطه الیگارشی مالیبرطرف خواهد شد؟

حمید تقوایی: بستگی دارد که “مشکلات” را چطور ببینیم. از دید صاحبان سرمایه و طبقه سرمایه‌دار اوضاع فرق خواهد کرد.بالاخره منابع ثروت دست‌به‌دستمی‌شودو سرمایه‌داریحاکم که الان زیر عبای خامنه‌ای و آیت‌الله‌هاکار می‌کند و الیگارشی و مافیای اقتصادی وابسته به آن از بین می‌رود، ولی در صورت بقای نظام سرمایه‌داریتا آنجا که به توده مردم، کارگران و زحمت‌کشان -به‌اصطلاح امروز۹۹درصدی‌های جامعه -برمی‌گردد، وضعیتفرق کیفی‌اینخواهد کرد.

ببینید سرمایه‌داریایران بحران‌زده است نه به‌خاطر اینکهگویا عده‌ایعامدانهاین سیستم غارت و چپاول را براه انداختند، بلکهبه‌خاطر اینکه نظام سرمایه‌داری به شکل دیگری در ایران قابل ادامه نبود. وقتی انقلاب ۵۷ رخ دادطبقه سرمایه‌دار، نه فقط در ایران بلکه کل سرمایه‌داری جهانی، راه چاره‌ای نداشت به‌جز اینکه برود پشت فرد ارتجاعی ای مثل خمینیکهانقلاب را اسلامی وانمود کند و انگل‌ترین و مفت‌خورترین قشر جامعه یعنی آخوندها را به‌قدرت برساند. تنهاراه بقای سرمایه‌داریدر ایران همین کاری بود که کردند. آیت‌الله‌ها و آخوندها به نمایندگی از طبقه سرمایه‌داری که در مقابل انقلاب ۵۷ به بن‌بست رسیده بود، از کنج حجره‌ها به صدر قدرت رانده شدند تا “نجات” نظام سرمایه‌داریاز انقلاب ۵۷ را به عهده بگیرند و نتیجه این است که امروز می‌بینیم. کل طبقه سرمایه‌دار چه در سطح جهانی چه در سطح ایران راه‌حل دیگری نداشت. اگر راه‌حلیدیگری وجود داشت خود رژیم شاهمی‌توانست وضعیت را کنترلکند.

 انقلاب ۵۷پایه‌های اقتصادی عمیقی داشت. می‌دانید انقلاب را خارج از محدودهنشینان شروع کردند، کارگران وسیعاًبه میدان آمدند و نهایتاً با اعتصابات کارگران نفت انقلاب به فرجام رسید. اما مسائل توده مردم، نه‌تنها حل نشد؛ بلکه به‌مراتب شدیدتر و بدتر شد. خارج محدوده نشینی که امروز “کارتن خوابی” نامید می‌شود، گسترش بیشتری پیدا کرد، فقر و فلاکت بیشتر شد، حقوق اقتصادی و مدنی کارگران و توده مردم کارکن بیشتر و بیشتر نفی و پایمال شد، به‌ویژه زنان به موقعیتی بسیار بدتر از زمان شاه رانده شدند و غیره و غیره. اینها همه بهائی است که جامعه ایران براینجات سرمایه از گزند انقلاب ۵۷می‌پردازد. اینها همه جزئی از “راه‌حل” بورژوازی ایران و جهان در برابر انقلاب ۵۷ است. “راه‌حل” سرمایه‌داریهمین‌ها هستند که الان سر کارند و هنوز هم سرمایه‌داری بومی و جهانی راه‌حل دیگری ندارد. می‌دانیم که دولت‌های غربی، اگر تحت‌فشار انقلاب ایران قرار نگیرند – که انقلاب زن زندگی آزادی تا حدی این فشار را اعمال کرده -سیاست‌هایشانحفظ همین سیستم است و تابه‌حال هم همین بوده است.

ازاین‌رومی‌شود گفت با کنار رفتن جمهوری اسلامی این فساد و چپاول و غارتی که شاهد هستیم تغییر خواهد کرد؛ ولی شکل دیگری به خود خواهد گرفت. مثلاً بجای مافیای اقتصادی موجود، بجای این سیصدنفری که امروز اقتصاد را در دست دارند، عده دیگری نظیر هزار فامیل در دوره پهلوی خواهند نشست و مقدسات و تابوهای حاکم نیز از مذهب به ناسیونالیسم و میهن‌پرستینقل‌مکان خواهد کرد.

اساس بحث این است که اگر قرار باشد نظام سرمایه‌داری حفظ بشود اقلیت دیگری جای یک‌درصدی‌های حاکم را خواهند گرفت.چنین تغییراتی شاید از دید طبقه سرمایه‌دار مطلوب و کافی باشد؛ ولی وضع کارگران، وضع توده مردم، وضع مردم کارکن و زحمت‌کش، وضع ۹۹درصدی‌های جامعه که هیچ منفعت خاصی در مالکیت و استثمار سرمایه‌داری ندارند، تغییر چندانی نخواهد کرد. شکل عوض می‌شود؛ ولی محتوی همان است.

یادآوری می‌کنم که در همین دوره ما با یک مدل اقتصادی جهانی بنام “ریاضت‌کشی اقتصادی” مواجه هستیم که تقریباً در همه کشورها پیاده شده؛ چندی پیش آن بحران را در یونان به وجود آورد، در سال ۲۰۰۸ کل سرمایه‌داری جهانی را در بحران عمیق و گسترده‌ایفروبرد، به جنبش اشغال در کشورهای غربی دامن زد و غیره. در ایران هم همین سیاست جهانی ریاضت‌کشی به شدیدترین و فجیع‌ترین شکل پیاده شده است که حاصلش به زیر خط فقر راندن اکثریت عظیم مردم ایران بوده است.

حسن صالحی: تصدیق می‌کنید که در کشورهای دیگر سرمایه‌داری نظیر سوئد و یا ژاپن و حتی کره جنوبی آن‌قدر که در ایران فساد رواج دارد آنجا وجود ندارد.این تفاوت را چگونه توضیح می‌دهید؟

حمید تقوایی: ببینید سیستم سرمایه‌داری در ایران قبل از روی کار آمدن جمهوری اسلامی هم کاملاً با سوئد و ژاپن و کشورهای دیگری که مثال زدید متفاوت بود. در ایران همیشه دیکتاتوری حاکم بوده است. در ایران همیشه فقر بیداد می‌کرده و همیشه تبعیضات فاحش و بی حقوقی و سرکوب وجود داشته است. اینها می‌شود گفت هم‌زادسرمایه‌داری در ایران بوده‌اند.از انقلاب مشروطه که اولین گام‌ها را جامعه برداشت تا نظام فئودالی را کنار بزند و سرمایه‌داری را برقرار کند، تا اصلاحات ارضی که کاملاًسرمایه‌داریرا حاکم کرد، همیشه دیکتاتوری و فقر و بی حقوقی مردم وکارگران برقرار بوده، کارگر حق تشکل و اعتراض نداشته، اختناق و سانسور و سرکوب بر جامعه حاکم بوده و غیره و غیره. جمهوری اسلامی این وضعیت را به‌مراتب بدتر کرد؛ ولی ایندر ماهیت و نفس مسئله تغییری نمی‌دهد.

تا وقتیسرمایه‌داری در ایران حاکم استاین وضعیت هم حال در اشکال متفاوت و شدت بیشتر و کمتری،برقرار خواهد بود.

علت این امر در تحلیل نهائی این است که سرمایه‌داری ایران باید بتواند در بازار جهانی با کشورهای دیگر رقابت کند و چون از نظر سطح تکنولوژی تولید، سطح بارآوری نیروی کار، نرخ رشد وغیره از دنیا عقب‌تر است، و در این ۴۰ساله بسیار عقب‌تر همافتاده،ناگزیر است با تسمه کشیدن از گرده کارگر عقب‌ماندگی و کمبودخود را جبران کند،سودآور باشد ودر بازار جهانی جایی برای خودش باز کند.

امروز دیگراقتصاد ملی دربسته هیچ جای دنیا نداریم. سرمایه‌داری ایرانباید در بازار جهانی رقابت کند و این مستلزم این است که کارگران در ایران تحت‌فشار و بی‌حقوقی‌های بیشتری حتی نسبت به کارگران کشوری مانند ترکیه قرار بگیرند. این پیش‌شرطقابل‌رقابت بودن و سودآوری سرمایه در ایران است. به ایندلیل است که باید گفت گرچه با رفتن جمهوری اسلامی فساد و غارت و چپاول آخوندها تمام خواهد شد و عده دیگری خواهند آمد و صاحب سرمایه‌هاخواهند شد؛ ولی مسئله شخصی – اخلاقی نیست. هر اندازه هم که دزد و فاسدنباشند همچنان مجبورند کوچک‌ترین حق اعتراض، حق تشکل، آزادی بیان، آزادی‌های سیاسی و مدنیرا از طبقه کارگر و کل جامعه سلب کنند تا بتوانند سودآور باشند. تا بتوانند با سرمایه غربی و کره‌ای و ژاپنی رقابت کنند.

به این اعتبار دیکتاتوری در ایران کاپیتالیستی سر جای خودش باقی خواهد ماند. این توهم است کهگویا می‌تواندسرمایه‌داریدر ایران باقی بماند و ایرانکشوری مثل فرانسه بشود. چنین اتفاقی نخواهد افتاد.تنها راه‌حل این است که کلاًسرمایه‌داریرا ریشه‌کنکنید و نظام سوسیالیستی را برقرار کنید تا بتوانید یکجامعه آزاد و برابر و مرفه داشته باشید.

حسن صالحی: اقتصاد جمهوری اسلامی از آغاز همین خصوصیات را داشته است و بااین‌همه تا امروز دوام آورده است. چگونه این سیستم توانسته است به بقای خود ادامه دهد؟

حمید تقوایی:جمهوری اسلامی یک اقتصاد دست‌به‌دهن و از این ستون به آن ستون را پیش برده. به‌قولآقای آصفی یک اقتصاد “باربندی” به این معنی که هر کس سرکار بوده بار خودش را بسته است.

جامعه ایران از نظر معادن و منابع جامعه ثروتمندی است و مافیای حاکم توانسته با فروش نفت و دست‌انداختن بر منابع دیگر، ثروت کلانی به هم بزند، بخشی را بین دار و دسته‌های حکومتی و نیروهای نظامی و انتظامی و باندهای سرکوبگرش تقسیم کند، و به نحوی جامعه را اداره کند، گرچه در یک حالت کاملاًغیرعادی و انفجاری.

باید توجه داشت که جواب و راه‌حل این وضعیت در سطح اقتصاد نیست، بلکه راه‌حل مبارزه سیاسی علیه کل این حکومت و نظام است. پاسخ مردم مبارزه برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی است و جامعه در چهار دهه گذشته مشغول همین مبارزه بوده است. این مبارزه، همانطور که در برنامه‌های دیگر هم صحبت کردیم، نقطه‌اوج‌هایی داشته نظیر خیزش تیر ۱۳۷۸ و خیزش ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و تا امروز. جامعه مدام در تب‌وتاب بوده و امروز هم انقلاب عظیمی در جریان است که می‌رود تا کار را یکسره کند. جواب اینجاست.حکومتبا دزدی و فساد و رانت‌خواری و همه مشقاتی که به مردم تحمیل کرده اقتصاد را تا اینجا کشانده است؛ ولی هم از نظر اقتصادی و هم سیاسی و اجتماعی کاملاًبحران‌زده و درمانده است. مردم علیه این وضعیت به‌پاخاسته‌اند و ضربه نهائی را خواهند زد و حکومت را به زیر خواهند کشید.

حسن صالحی: در مورد دولت چه نظری دارید؟ آیا با آقای آصفی موافقید که دولت رو به انحلال می‌رود؟

حمید تقوایی: منظور از “رو به انحلال می‌رود” روشن نیست. این‌طورمی‌توان گفت که در ایران دولت به معنایکابینه و رئیس‌جمهور و وزرا و غیره، کاره‌ای نیست و نقش چندانی ندارد. اینصرفاً فرم و ظاهر حاکمیت جمهوری اسلامی است. همه می‌دانند که قدرت واقعی در دست خامنه‌ای و سپاه پاسداران است. حتی بعضی تحلیلگران معتقدند خامنه‌ایهم کاره‌ای نیست و قدرت واقعی در دستسران سپاه و بسیج است. یعنی سرمایه‌داری مسلح که سپاه، بسیجارتش را کنترل می‌کند و حتی خامنه‌ای را هم آنها اداره می‌کنند.اینجا وارد این بحث نمی‌شویم؛ ولی قدرت خامنه‌ای هر چه باشد در این تردیدی نیست که دولت و کابینه هیچ‌کاره است. مردم هم اعتراضات و انقلابشان علیه این یا آن دولت نبوده است؛ بلکه در سی‌سالهاخیر علیه همه دولت‌ها بلند شده‌اند. مردم کل نظام را هدف گرفته‌اند. وقتی مردم شعار می‌دهند مرگ بر خامنه‌ای در واقع دارند به محور نظام حمله می‌کنند. منظورشان این نیست که دولتی برود و دولت دیگری بیاید.

بنابراین، دولت به معنی اخص کلمه هیچگاه نقش مهمی نداشته است.دولت به معنی کل نظام آماجمبارزات مردم است و کل این نظام الان در حال اضمحلال است.مردم بلند شده‌اند که تیشه به ریشه کل نظام جمهوری اسلامی بزنند.

حسن صالحی: چگونه می‌توان بهتورم و بیکاری و فقر و فلاکت در ایران پایان داد؟ آیا انقلاب زن زندگی آزادی با پیروزی خود می‌تواند به این هدف برسد؟

حمید تقوایی: به نظر من این انقلاب چشم‌اندازروشنی را مقابل ما قرار می‌دهد.

نه فقط به‌خاطر شعار محوری زن زندگی آزادی که به شکل مدرن و امروزی و آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه‌ای هدف انقلاب را اعلام می‌کند، بلکه به‌خاطر کل حرکت‌های اعتراضی مردم، منشورها و بیانیه‌های رادیکال، چپورهائی بخشی که در این انقلاب صادر شده، شعارهایی که در خیابان‌ها داده می‌شود وکل فراخوان‌ها و مضمون اعتراضاتبخش‌های مختلف مردم در سطح خیابان و در شبکه‌هایمدیای اجتماعی.

همین امروز مبارزه کارگران شاغل و بازنشسته با شعار “اتحاد اتحادعلیه فقر و فساد”در سطح گسترده‌ای در جامعه در جریان استو در همین هفته گذشتهتعداد زیادی تجمع و اعتصابات اعتراضیدر شهرهای مختلف را شاهد بودیم. اعتراضات کارگران نفت هم مدت‌هاست ادامه دارد وکارگران فولاد اهواز هم با اعتصاب و راه‌پیمایی به این حرکت پیوسته‌اند.این نشان می‌دهد که واقعاً جامعه می‌خواهددست به ریشه ببرد و علیه فقر و فساد و با پرچم معیشت منزلت به میدان آمده است. سرکوبگری، عدم آزادی‌ها،بی حقوقی مفرط زنان، اعدام و کشتار تمام اینها از مسائل مهم جامعه است ولی مردم می‌دانند که باید دست به ریشه مسئله ببرند تا این مصائب پایان بپذیرد. اعتراض علیه فقر و فساد اعتراض به “حقوقهای نجومی فلاکت عمومی” هم هست.منظورم این است که این مبارزاتصرفاً علیه فقر نیست؛ بلکه علیهاین دره فاحش بین فقر و ثروت است که در جامعه بیداد می‌کند.اقلیت ناچیزی، همان مافیای ٣٠٠ نفره، پولشان از پارو بالا می‌رود و به دلار میلیاردرند درحالی‌که درآمد توده مردم یک‌پنجم خط فقر است.این وضعیت حالت انفجاری به جامعه داده است.

امروزانقلاب با شعار زن زندگی آزادیاعلام می‌کند که خواهان یک زندگی مرفه و انسانی و بری از تبعیضات اقتصادی و طبقاتی است؛ علیه فقر و فساد و دره عظیمبین ثروت‌های نجومی و فلاکت عمومی است، و خواهان “معیشت و منزلت” برای همه مردم ایران است. پرچم این خواست‌ها را امروز جنبش کارگری،کارگران نفت وجنبش بازنشستگان در دست دارد.

این حرکت به نظر من آینده روشنی را در برابرماقرارمی‌دهد. پیروزیانقلاب زن زندگی آزادی به معنی ریشه‌کن‌کردنفقر و فساد سرمایه در ایران هم هست. این انقلاب کاملاً این قدرت و پتانسیل را دارد کهنظام سرمایه‌داری را جارو کند و یک نظام انسانی، یک نظام سوسیالیستی را جانشین آن کند.

۲۷ دسامبر ۲۰۲۳، ۶ دی ۱۴۰۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *