خیزش گسترده ای که در ده روز پایانی آبانماه جمهوری اسلامی را به لرزه مرگ انداخت یک گام بزرگ به جلو و یک تحول کیفی در جنبش سرنگونی طلبانه مردم ایران بود. خیزش با اعتراض به گرانی بنزین و با توقف اتومبیلها و مسدود کردن خیابانها شروع شد اما با شلیک نیروهای سرکوبگر پاسخ گرفت. حکومت قصد داشت با سرکوب وحشیانه اعتراضات مردم، که از پیش انتظار آنرا داشت و یگانهای ویژه و گارد ضد شورش را برای سرکوب وحشیانه معترضین آماده کرده بود، خیزش را در نطفه خفه کند. اما شلیک به مردم آنان را مرعوب نکرد. طرح جنایتکارانه ای که جلادان حاکم آنرا “شوک تراپی” مینامند، خود حکومت را شوک زده کرد. مردم نه تنها به خانه نرفتند بلکه جنگ را به محلات کشاندند و بسیاری از اوباش حکومتی را گوشمالی سختی دادند. به اعتراف وزیر کشور در جریان اعتراضات “بیش از ۵۰ مورد پایگاه و پاسگاه نظامی مورد حمله قرار گرفته” و “تعداد مجروحان نیروهای امنیتی دو برابر معترضان بوده است”.
تعرض و عمل مستقیم جوانان خشمگین، جوانان جسوری که نفرت توده های میلیونی مردم از جمهوری اسلامی را نمایندگی میکنند، تعرض مستقیم مردم جان به لب رسیده برای بزیر کشیدن حکومت بود.
خیزش آبان حلقه دیگری در پیشروی جنبش سرنگونی است. خیزش ٨٨ با قیام ٦ دیماه خاتمه یافت و خیزش آبان ٩٨ با قیام آغاز شد. خیزش ٩٦ پایان ماجرا را اعلام کرد و خیزش ٩٨ عملا دست بکار پایان بخشیدن به ماجرا شد. در جریان خیزش آبان پمپ بنزینها، دفاتر امام جمعه، حوزه علمیه و دیگرمراکز اسلامی، کلانتریها و پایگاههای بسیج، عکسهای خمینی و خامنه ای و پرچم جمهوری اسلامی، و صدها بانک به آتش کشیده شدند. اما این تعرض توده ای به ارگانهای حکومتی و نمادهای سرکوب و غارت و چپاول، یک شورش کور نبود. تعرض جامعه ای بود که مدتهاست علیه فقر و گرانی و فساد و دزدی و چپاول و بیحقوقی و سرکوبگری و سلطه جهنمی اسلام بر قوانین و بر زندگی اجتماعی و خصوصی مردم بپاخاسته است.
خیزش آبان ماه بر متن اعتصابات و مبارزات گسترده ای شکل گرفت که بویژه در دوسال اخیر زمین را زیر پای جانیان حاکم داغ کرده بود. اعتصابات کارگری در هفت تپه و فولاد اهواز و هپکو و آذرآب، اعتصاب رانندگان کامیون و کارگران راه آهن و پتروشیمی ماهشهر و ده ها کارخانه و واحد تولیدی دیگر، تجمعات و اعتصابات سراسری معلمان و بازنشستگان، قد برافراشتن زنان، دختران خیابان انقلاب و ویدا موحدها و سحر خدایاری ها علیه آپارتاید جنسی، مبارزه علیه شکنجه و زندان و برای آزادی زندانیان سیاسی حتی از درون زندانها، اعتصاب سراسری در کردستان و غیره و غیره، اینها همه غلیان و جنب و جوش بی وقفه ای بود که به آتشفشان آبانماه منجر شد. قیام آبان ماه نیز به نوبه خود زمین را برای پیشروی بیشتر مبارزات و اعتراضات در همه این عرصه ها شخم میزند و کل جامعه را در موقعیت رزمنده تر و تعرضی تری در مقابله با جانیان حاکم قرار میدهد.
خیزش آبان شرایط سیاسی و فضای اعتراضی در ایران را به نفع جنبش سرنگونی و به ضرر حکومت کاملا دگرگون میکند. اکنون آشکارا جمهوری اسلامی به موقعیت حکومت اشغالگری رانده شده است، که مانند فاشیسم هیتلری در لهستان و فرانسه، تنها میتواند با حکومت نظامی اعلام نشده و با تانک و زره پوش و آتش گشودن گله های اوباش اش به روی مردم سلطه جهنمی خود را حفظ کند. شوک تراپی کذائی جلادان حاکم دست کمی از شوک تراپی پینوشه ندارد اما ایران امروز شیلی زمان پینوشه نیست. حتی قلم بدستان و تحلیلگران حکومتی هشدار میدهند که شورش بنیان کنی که در آبان ماه آغاز شد سر باز ایستادن ندارد.
اکنون جنبش سرنگونی کنترل محلات را نیز به زرادخانه جنگ توده ای علیه حکومت افزوده است و با حمله به نیروهای سرکوبگر و مراکز مذهبی و بانکها این نمادهای سرمایه داری دزدسالار حاکم، جنگ آشتی ناپذیر و بی امانی را علیه کل نظام سیاسی- اقتصادی حاکم اعلام کرده است. خیزش آبان اسلحه و بر حق بودن دست بردن به اسلحه علیه جلادان حاکم را نیز وارد فرهنگ و گفتمان اعتراضی جامعه کرد و با جنگ و گریز و کنترل محلات شیوه و تاکتیک کارساز و موثری را در مقابله با فاشیستهای حاکم به نمایش گذاشت. هنوز زمان قیام مسلحانه و وارد کردن ضربه نهائی به رژیم فرا نرسیده است اما آنروز دور نیست.
با خیزش آبان جنبش نوین کنترل محلات نیز حضور قدرتمند خود را اعلام کرد. این جنبش اولین گامها را نیز در جهت سازمانیابی واحدها و شوراهای مبارزاتی محلی بجلو برداشته است. شوراهای مبارزاتی در محلات میتواند و باید گسترش پیدا کند و به یک شبکه مبارزاتی هماهنگ و بهم پیوسته در همه محلات ارتقا پیدا کند.
با خیزش آبان جامعه نه تنها قیام مسلحانه را تجربه و تمرین کرد بلکه زمینه را برای اعتصابات و تجمعات و تظاهرات تعرضی تر و کوبنده تر فراهم کرد. اکنون این بعهده فعالین و چهره ها و نهادهای مبارزاتی در جنبش کارگری و در دیگر جنبشهای اعتراضی است که با تمام قدرت بمیدان بیایند و با بیانیه ها و کیفرخواستها و فراخوانهای کوبنده، با سازماندهی اعتصابات سراسری و تجمعات و راهپیمائی ها و با سازماندهی شوراهای مبارزاتی در محلات، جلادان حاکم را از هر سو بچالش بکشند. در صف مقدم این نبرد سازماندهی یک اعتراض و تعرض سراسری و کوبنده علیه جنایات حکومت، کشتار سبعانه و دستگیریهای وسیع در جریان خیزش اخیر قرار دارد.
حزب کمونیست کارگری فعالین جنبش کارگری و جنبشهای اعتراضی و توده مردم را به اعتراض علیه کشتار اعتراض کنندگان آبانماه و مبارزه برای آزادی بازداشت شدگان خیزش آبان فرا میخواند.
شمارش معکوس برای بزیر کشیدن جلادان حاکم آغاز شده است. امروز نه تنها در ایران بلکه در لبنان و عراق نیز مردم علیه جمهوری اسلامی و حکومتها و دار و دسته های جنایتکاری که بوسیله داعشیان حاکم در ایران حمایت میشوند، بپاخاسته اند. دور نیست روزی که بقدرت اعتصابات سراسری و تظاهرات وسیع، با نبرد بی امان در هر منطقه و خیابان و محله، و با قیام و ضربه نهائی به پایگهای نیروهای سرکوبگر و مراکز قدرت جلادان حاکم، جمهوری اسلامی را بزیر بکشیم و ایران و عراق و لبنان و کل منطقه را از شر جانیان حاکم بر ایران رها سازیم. پیروزی از آن ما است.
حزب کمونیست کارگری ایران
۸ آذر ۱۳۹۸، ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹