جدید ترین

نسان نودینیان: اقدامی مضحک برای مضحکه انتخابات

 

Nesan Nodiniam

اخیرا در سایتی بنام «وب سایت خبرگر»، «بیانیه همبستگی برای دموکراسی» منتشر شده است. در این بیانیه اسامی تعدادی از کسانی که از «بیانیه جدید همبستگی درباره انتخابات»  پشتیبانی کرده اند آمده است. در لیست منتشر شده اسامی تعدادی از فعالین و اعضای کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری و فعال کارگری و از فعالین زنان آمده است.

رد پای جمع آوری امضا کاملا مشخص است. در این نوشته به جایگاه سیاسی و موقعیت به اصطلاح فعالین جمع آوری کننده های امضا نمی پردازم.

طومار جمع آوری شده اما با معرفی و قید موقعیت آجتماعی ــ طبقاتی تحت عنوان «فعال کارگری» بیش از هر چیز دیگری خصلت نما شده است. در صفوف این نامها نام های  بهنام ابراهیم زاده زندانی سیاسی از زندان رجایی شهر و رحمان ابراهیم زاده پدر زندانی سیاسی بهنام ابراهیم زاده  و ارژنگ داوو اکنون با اطلاعیه های این سه نفر  و  افشای جعل امضاهای آنها، در لیست پاک شده است.

بهنام ابراهیم زاده و رحمان ابراهیم زاده طی اطلاعیه اعلام کردند؛«اسم ما را از لیست امضا کنندگان بیانیه تان بردارید. در بیانیه همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران در باره انتخابات مجلس دهم، اسم من بهنام ابراهیم زاده کارگر زندانی در زندان رجایی شهر و پدرم رحمان ابراهیم زاده همراه با اسامی دیگری آمده است. ما در جریان متن کامل این بیانیه نبوده ایم. خصوصا در بخشی از این بیانیه با استناد به قانون اساسی از دولت خواسته شده است که شرایط انتخاباتی دمکراتیکی را فراهم کند. ما آنرا توهمی بیش نمیدانیم و شدیدا مخالف آنیم. انتخابات ها برای من به عنوان کارگری که جوانیم را در زندان گذرانده ام، برای من که همسرم و خانواده ام همراه با من در زیر فشار و آزار دائم قرار داشته اند، جایی ندارد. انتخابات برای ما کارگران که نپرداختن دستمزد به روشی معمول در جامعه تبدیل شده است و سی و چند سال است که زندگی زیر خط فقر فرزندانمان و جانمان را تباه کرده است، معنا و مکانی ندارد. این چیزی است که داریم با اعتراض هر روزه مان در کارخانجات مختلف فریاد میزنیم. این چیزی است که من و امثال من بخاطرش در زندانیم. ما در این انتخابات شرکت نمیکنیم. ما به آنچه بر سر من کارگر و توده محروم مردم آمده است اعتراض دارم». و ارژنگ داوودی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، پشتیبانی خود از بیانیه ی حضور در انتخابات رژیم جمهوری اسلامی را به شدت تکذیب کرد و آن را نوشته ای چندش آور خواند.

سوال ما از آن تعداد از فعالین کارگری و بویژه از اعضای کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری این است که اقدام خودسرانه و جعل امضا توسط به اصطلاح فعالین «بیانیه جدید همبستگی درباره انتخابات»  همچنانکه ارژنگ داوودی، بهنام ابراهیم زاده و رحمان ابراهیم زاده نوشته اند که آنها از نوشتن نامشان در بیانیه بی اطلاع بوده اند، در مورد شما هم صدق میکند؟! آیا شما با علم به محتوای بیانیه آنرا امضا کرده اید؟! ایا شما حاضرید سربازان نیرویی مسخره برای مضحکه ای که در ایران تحت حاکمیت رژیم جنایتکار اسلامی  تحت نام “انتخابات” به مردم تحمیل کرده اند،  شرکت کنید؟!

هم اکنون ده ها نفر از فعالین کارگری، فعالین جنبش برابری زنان و چندین نفر از اعضای کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری در زندان های  جمهوری اسلامی بجرم دفاع از حقوق پایه ای و عادلانه کارگران بسر میبرند.   فعالین کارگری در سه دهه گذشته برای ایجاد تشکل های کارگری مستقل از دولت و مستقل از تشکلهای زرد و وابسته به حکومت مبارزه کرده اند، کارگران و فعالین کارگری هر روز و در اشکال متنوع اعتراضی با اعتصاب، راه پیمایی و تجمع برای  حداقلی ترین خواستها در ارتباط با افزایش دستمزدها، تامین معیشت و رفاه، مبارزه میکنند. جواب نظام جمهوری اسلامی با اتکا به بندهای قانون اساسی و قانون کارشان، دستگیر کارگران و فعالین کارگری بجای محقق کردن خواستهایشان است، جواب دولت روحانی  تحمیل ریاضت کشی اقتصادی و تحمیل پایین ترین دستمزدها تا حد چند برابری زیر خط فقر بوده است.

آیا میدانید!  قرار گرفتن اسامی شما در لیست تعدادی از کسانیکه آگاهانه میخواهند بازار مضحکه انتخاباتی را گرم کنند، گامی است در راستای فراخوان جنایتکارانی از قبیل  خامنه ای، رفسنجانی و روحانی. گامی است بقول خامنه ای جنایتکار برای “نمایش اقتدار” نظام جمهوری اسلامی! اقتدار نظام سیاسی مخوفی که فعال جنبش زنان را بجرم دفاع از برابری جنسیتی، دفاع از آزادی پوشش، دفاع از حقوق برابر اعدام و زندانی میکند.  بقول ارژنگ داوودی   حضور در انتخابات رژیم جمهوری اسلامی چندش آور است!؟ و بقول بهنام و رحمان ابراهیم زاده  « انتخابات برای ما کارگران که نپرداختن دستمزد به روشی معمول در جامعه تبدیل شده است و سی و چند سال است که زندگی زیر خط فقر فرزندانمان و جانمان را تباه کرده است، معنا و مکانی ندارد. این چیزی است که داریم با اعتراض هر روزه مان در کارخانجات مختلف فریاد میزنیم. این چیزی است که من و امثال من بخاطرش در زندانیم».

٢٩دی ١٣٩٤(١٨ژانویه ٢٠١٦)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *