اصغر کریمی: حکومتی که از اعمال خودش هم وحشت دارد

شلاق زدن به حسین موحدی خبرنگار نجف آباد نیوز به این دلیل که تعداد موتورسیکلت های توقیف شده دانش آموزان یک هنرستان در نجف آباد توسط نیروی انتظامی را بجای ۸ دستگاه ۳۵ دستگاه قید کرده بود، سر و صدای تعدادی از مقامات حکومت را هم درآورده و به قول یکی از رسانه های وابسته به حکومت بازتاب وسیعی یافته است. دادگاه جمهوری اسلامی در این شهر با شکایت نیروی انتظامی حکم ۴۰ ضربه شلاق را صادر کرده و حکم چند روز قبل اجرا شده است. صبح روز اجرای حکم به خانه حسین موحدی ریخته اند تا او را به محل اجرای حکم ببرند.

جریان چیست؟ چرا یک عدد اشتباهی در یک گزارش، به شکایت و دادگاه و شلاق خوردن کشیده است؟ گیریم که بجای ۴۰ دستگاه موتور سیکلت ۸ دستگاه توقیف شده است. اولین سوال این است که این چه حکومتی است که چنین رابطه ای با نوجوانان این مملکت دارد؟ بجای ایجاد امکانات آموزشی و رفاهی و تفریحی و سرگرمی های سالم، چرا باید تعدادی نوجوان را اینگونه مورد اذیت و آزار قرار داد؟ دومین سوال این است که چرا نیروی انتظامی در مقابل چنین اشتباهی تا این حد حساس است؟ به این دلیل ساده که از این بزرگنمایی یا سیاهنمایی نگران است. یعنی از انعکاس این خبر در میان مردم میترسد.

اما چرا اشتباه در درج یک عدد به دادگاه کشیده میشود؟ به این دلیل ساده که شلاق بخشی از سیستم قضایی حکومت و قانون مجازات اسلامی آن است. به این دلیل که این حکومت خامنه ای ها و رفسنجانی ها، روحانی ها و خاتمی ها، لاجوردی ها و مرتضوی ها و لاریجانی ها است. مگر نادر قاضی پور نماینده مجلس رژیم در صحن مجلس به خبرنگاری که او را سوال پیچ کرده بود سیلی نزد؟ اما اینها نکته اصلی در این موضوع نیست. نکته اصلی این است که از خود نیروی انتظامی نجف آباد تا فرماندار و نماینده مجلس حکومت و مدیر ارشاد نجف آباد و سایر مقامات از این کرده خویش وحشت دارند. ابوالفصل ابوترابی نماینده مجلس از نجف آباد میگوید در پی صدور حکم شلاق در خردادماه رایزنی های گسترده ای با رئیس پلیس نجف آباد و مدیران استان و شهرستان داشتم تا جلو این حکم گرفته شود. سرهنگ کریمی معاون اجتماعی نیروی انتظامی نجف آباد، خبر را تکذیب میکند و میگوید شایعه است و تکذیبیه نیز به زودی منتشر میشود. فرماندار نجف آباد در جواب این سوال که در کجای جهان شلاق خوردن خبرنگاران امری بدیهی است میگوید تفسیر نکنید! آب ریخته شده را هم نمیتوان برگرداند. اگر این خبر صحت داشته باشد من ناراحت میشوم! خبرنگار شرق میگوید دیگران، یعنی سایر مقامات استان و شهر هم جواب های درخورد توجهی دادند. ول کنید، تمام شد، دنبال ماجرا را نگیرید، آشتی کردند، روبوسی کردند، خودمان با خرد جمعی حلش کردیم.

اما نکته اصلی را صالحی مدیر ارشاد نجف آباد در پاسخ به سوال یک خبرنگار میگوید:‌ ما همین الان که شما تماس گرفتید در یک جلسه مرتبط با این موضوع هستیم. ما رایزنی های گسترده ای درباره شرایط امنیت و روانی و اجتماعی با فرمانداری شهرستان و خود خبرنگاران و نیروی انتظامی داشته ایم. از یکطرف حاشا کردن و از طرف دیگر اینهمه جلسه و رایزنی و تماس با این و آن و دلجویی و روبوسی و آشتی بخاطر این است که ایشان شرایط اجتماعی را خطرناک میداند. میگوید مگر خشم و عصبانیت مردم را نمیبینید؟ مگر نمیبینید جامعه در حال انفجار است چرا جرقه به این بشکه باروت میزنید؟ چرا بهانه به مردم میدهید؟ چرا عقل ندارید شرایط را درک کنید؟

طنز جالب اما این است که در حالی نیروی انتظامی از این سیاهنمایی در بزرگ کردن عدد ۸ به ۳۵ نگران است که هر روزه توسط بالاترین مقامات و آیت الله ها دزدی های میلیاردی سرکرده های جمهوری اسلامی یکی پس از دیگری رو میشود و حتی یک لحظه از افشای کثافات یکدیگر ساکت نیستند. این افشاگری ها بشدت صفوف خود رژیم را به همه چیز از جمله آینده نظام بشدت بی اعتماد کرده است. حتی در دالان های حکومتیان هم این بحث رایج است که حکومت رفتنی است. باید فکری به حال خود بکنیم.

مردم دارند بلند میشوند. هر چه تشتت در میان حکومتیان بیشتر بالا میگیرد همبستگی در میان مردم تقویت میشود. اعتماد بنفس در حکومتیان بشدت کاهش یافته است. اینها همان کسانی هستند که زمانی صد تا صد تا اعدام میکردند و پول تیری که به عزیزان مردم شلیک میکردند را از خانواده ها طلب میکردند و حالا از حکمی که خود صادر و اجرا کرده اند وحشت دارند. حکومت همان است. اما مردم همان نیستند. آماده انفجارند.