نگاه هفته: مجموعه ای از رویدادهای هفته در شهرهای کردستان

نسان نودینیان:
ایمنی و حفظ جان و ادامه تحصیل دانش آموزان را فراموش نکنیم!
بیشترین عدم امنیت جانی در مدارس شهر و روستاهای کردستان وجود دارد. نباید بگذاریم فرزندانمان در اثر ناامنی محیط مدارس و عدم ایمنی ساختمانهای مدارس تلف شوند! زخمی و راهی بیمارستانها گردند! از تحصیل محروم شوند! هنوز شوک فاجعه مدرسه شین آباد تمام نشده، مقامات جمهوری اسلامی اعلام کرده اند« وجود ۱۹۰ باب مدرسه واقع در حاشيه راههاي آذربایجان غربی و بي توجهي به ايمن سازي و آشكار سازي جان نزديك به ۴هزار آينده ساز كشور در اين استان را در خطر نابودي قرار داده است». و با باز شدن مدارس «مرتضی رئیسی رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس ایران در گزارشی از وجود ١٥٠ هزار کلاس درس که به سیستم حرارت مرکزی مجهز نیستند، نام برد. این خبر تحت عنوان “یک و نیم میلیون دانش آموز ایرانی در خطر مرگ آتشین” در سایت خبری عصر ایران منتشر شده بود». نا امنی ساختمانهای مدارس عدم امکانات کافی حرارتی را ضربدر هزینه بالا کنید. چیزی بجز فشار مالی حاصل این وضعیت نیست. همه خانواده های دانش آموزان یک صدا میگویند؛ که هزینه تحصیلی درآمد خانواده را می بلعد. میگویند که؛ “تحصیل آن چنان که تبلیغ میشود رایگان نیست” تحصیل در نظام جمهوری اسلامی رایگان نبوده. ثروت در دست یک مشت از حاکمان جنایتکار قرار گرفته. اینها تمام امکانات رفاهی و امنیت ادامه تحصیل تا عالی ترین رشته آکادمی و دانشگاه ها برای فرزندانشان را تدارک دیده اند. مقایسه زندگی خانواده های کارگری با درآمد و ثروت حاکمان نظام جمهوری اسلامی پرده از تراژدی فقر سازمانیافه به قیمت ترک تحصیل، تبدیل شدن به کودکان خیاذانی، کارتن خوابها، اعتیاد و فحشا، است. “مسئولیت وضعیت و زندگی نکبت بار میلیونها کودکی که دچار بدبختی های مختلف هستد، بعهده جمهوری اسلامی است. فاجعه زندگی این کودکان محصول جنایات و غارتگری رژیم است. اما ما مردم، در قبال این محرومیت و این بیحقوقی مطلق کودکان نمی توانیم ساکت بمانیم. به راه انداختن جنبشی سراسری برای تحصیل رایگان، برای تحصیل کودکان در مدارس امن و دادن حداقل یک وعده غذای گرم به کودکان در مدرسه، برخورداری کودکان از امکانات بهداشتی و درمان رایگان، برخورداری از پوشاک مناسب و لوازم تحصیلی رایگان، از جمله خواستهای فوری ماست. این خواستهایی است که سلامت و امنیت و آینده کودکان ما به آن گره خورده است. تامین این خواسته ها کار دشواری نیست. این خواستهای حداقل و اولیه را باید از گلوی حکومت اسلامی باید بیرون کشید. فقط یک روز هزینه نیروهای سرکوبگر رژیم برای تامین این خواسته ها برای میلیونها کودک کافی است. فقط هزینه بیت رهبری و بیت دهها آیت اله مفتخور و میلیاردر می تواند این خواسته ها را برای میلیونها کودک تامین کند. حساب بانکی هر کدام از سرداران سپاه و یا دست اندرکاران رژیم می تواند زندگی دهها و صدها هزار کودک را از نکبت و فقر و بدبختی نجات دهد”. با این آمارها که توسط نظام جمهوری اسلامی اعلام میشود، بخشهای بزرگی از مدارس عملا به قتلگاه دانش آموزان تبدیل شده است. ما مردم شهرهای کردستان، کانونهای مدافع حقرق کودکان، فعالین کارگری را به سازماندهی و راه انداختن جنبشی سراسری برای تحصیل رایگان، برای تحصیل کودکان در مدارس امن و دادن حداقل یک وعده غذای گرم به کودکان در مدرسه، برخورداری کودکان از امکانات بهداشتی و درمان رایگان، برخورداری از پوشاک مناسب و لوازم تحصیلی رایگان، فرامیخوانیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سنندج: به گزارش رسیده شرکت «قالب بتن ساز ادیب کردستان » واقع در شهرک صنعتی شماره یک سنندج در مدت ۸ماه گذشته ۲۳ نفر از کارگران خود را اخراج کرده است. این شرکت دارای ۳۰ نفر کارگر بوده و 7 نفر کارگر باقی مانده در شرکت، با همان دستمزد ۸ماه گذشته سختی کار ۳۰ نفر را به دوش می کشند. کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

مریوان: مرگ سحر چوئینی! سحر به خاک سپرده شد. دیشب جنازه سحر چوئینی در میان درد واندوه مردم شهر مان به خاک سپرده شد امروز همراه دوستم ………. جهت همدردی وعرض تسلیت رفتیم مراسم ختمش خونه مالامال از جمعیت متاثر وعزا دار بود . ومادر و اطرافیانش بسیار ناراحت وبیقرار بودند. دختر دانشجوی مریوانی در دانشگاه بوعلی همدان که خیلیها خبر خودکشی اش را پخش کردند . بایکی از اعضای خانوا ده اش دیداری داشتیم وایشان با اطمینان کامل خبر خودکشی را تکذیب کردند وگفتند آنروز سحر در اطاقش تنها بود و هم اطاقیا ش به شهرستان رفته بودند وشب حادثه یکی از دوستاش ا ز او میخواهدشب راتنها نباشد وبه اطاق آنها برودوسحر میگوید میخواهم درس بخوانم تنها باشم بهتر است . آن شب بعد از زنگ زدن به مادرش میخوا بدو روز بعد نزدیک ساعت یازده مادرش با او تماس میگیرد وچون جواب نمیدهد نگران شده وبا مسئول خوابگاه تماس میگیرند . متاسفانه بعد از سرکشی جسدش را در اطاق میابند که ظاهرا خودر ا از میله های تخت حلق آویز نموده . ایشان درادامه افزودند که کاملا معلوم بوده سحر تلاش زیادی برای نجات جان خود نموده و بادستانش سعی کرده رودسری را که دور گردنش پیچیده از گردنش باز کند اما موفق نشده و دستتانش به دور روسری قفل شده بود وباز نمیشد و به پشت گردنش هم ضربه ایی سنگین وارد شده بود. . نمیدونستم چی بگم اشکمون سرازیر شد و از ته دل گریه کردیم .یکزمانی دوستی هر وقت قربون وصدقه ام میرفت میگفت قربون اون دل دریایت برم اما اون دل دریای اونقدر درد توش لونه کرده دریا که هیچ د یگه ظرفیت یه لیوان را هم نداره واز غصه داره میخشکه چه روزای بد ونفرت انگیزیه اینروزا خبرا همه تلخ ودرد آوره چه دلتنگم اینروزا(گزارش از کامنتهای فیس بوک)
کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران. مرگ تکان دهنده سحر چوئینی را صمیمانه به خانواده اش تسلیت میگوید

سنندج: صبح روز شنبه ساعت ۱۰ صبح در خیابان “چهارباغ” سنندج میان نیروهای شهرداری رژیم و میوه فروشان درگیری به وقوع پیوست. در جریان این درگیری ماموران شهرداری رژیم که با مقاومت مردم و میوه فروشان روبرو شدند، از ترس اعتراض مردم مجبور به ترک محل شدند.

مهاباد: به گزارش “هرانا” نیروهای امنیتی و لباس شخصی رژیم با هجوم به منزل “سلیمان قنبری” ساکن شهر مهاباد، اقدام به تفتیش محل و ضرب و شتم خانواده وی نمودند. همچنین حسین قنبری، ٢٠ ساله فرزند سلیمان نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است. گفتنی است که این اقدام نیروهای امنیتی و لباس شخصی به شکلی زننده و با هدف ایجاد ترس و وحشت، بدون ارائه‌ حکم قانونی و قضایی صورت گرفته است. اتهام مطرح شده از سوی نیروهای امنیتی و لباس شخصی نسبت به خانواده این شهروند “همکاری با یکی از احزاب مخالف نظام” عنوان شده است.
سنندج: تجمع خانواده زندانیان اهل سنت در مقابل اداره اطلاعات سنندج: خانواده زندانیان عقیدتی- سیاسی اهل سنت در مقابل اداره اطلاعات سنندج تجمع کرده و مامورین ایشان را تهدید به بازداشت نمودند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، روز شنبه ۲۰ مهر ماه تعدادی از خانواده‌های زندانیان عقیدتی- سیاسی اهل سنت در مقابل ساختمان اطلاعات شهر سنندج تجمع کرده و خواستار آزادی فرزندانشان شدند. یکی از تجمع کنندگان به گزارشگر هرانا گفت: “نماینده ستاد خبرى اداره اطلاعات سنندج با ما با لحن بسیار تندى صحبت کرد و گفت: ما که از آمریکا نترسیده‌ایم از شما هم نمی‌ترسیم و اگر به این تجمعهاى خودتان پایان ندهید با شدت تمام با شما برخورد می‌کنیم و نه به زن و نه به بچه‌هایتان رحم نخواهیم کرد و شما را هم به اتهام همکارى با محاربین زندانى می‌کنیم.” وی در ادامه گفت: “مامورین ستاد خبری اداره اطلاعات در جواب خانواده‌ها که پرسیده بودند فرزندان ما را به کدام زندان تبعید کرده‌اید گفته بودند که شما امروز به تحصن خودتان پایان دهید و فردا به شما جواب خواهیم داد. امروز که ما مجددا به ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج مراجعه کرده‌ایم به ما اعلام کردند که بهروز شاه نظری به زندان سمنان، طالب ملکی به زندان قم، کاوه شریفی به زندان یزد، آرش شریفی به زندان کاشان و شهرام احمدی به زندان اراک منتقل شده‌اند. ولی این زندانیان تا کنون هیچ تماسی با خانواده‌های خود نداشته‌اند و ما نمی‌توانیم این اطلاعات را تایید کنیم.”
روز چهارشنبه ۱۷ مهر ماه ۵ زندانی عقیدتی- سیاسی اهل سنت بنام‌های شهرام احمدی، کاوه‌ شریفى، آرش شریفى، طالب ملکى و بهروز شاه‌نظرى که همگی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه‌ای به اعدام محکوم شده‌اند به نقطه نامعلومی منتقل شدند.
روز یک‌شنبه ۷ مهر ماه نیز ماموستا کاوه ویسی و مختار رحیمی که با محکومیت اعدام روبرو هستند، از سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج به نقطه نامعلومی منتقل شدند و تا کنون خبری از وضعیت ایشان در دست نیست.
۱۶ مهر ۱۳۹۲۱۳۹۲
(دیوارها را نقاشی کنید! بر تعداد شعارهای سرنگون باد جمهوری اسلامی بیفزایید! ناراحتی و عصبانیت مزدوران جمهوری اسلامی از شعار نویسی در شهر مهاباد) مهاباد! به گزارش مکریان ،استفاده نابجا از در و دیوار منازل مسکونی،ادارات، مدارس، مغاه ها و … برای درج آگهی ها، تبلیغات، تصاویر ناهنجار و جملات غیر متعارف در شهرستان مهاباد بیشتر ازهرجایی دیدگان عابرین را به خودخیره می کند که این پدیده نه تنها به زیبایی شهر ومنطقه آسیب می رساند ومورد پسند جامعه نیست بلکه به نوعی در معرفی فرهنگ شهر به غیربومی هابه شکل نادرست تاثیر گذار است. بچه ها وکسانی که به تازگی وارد مدرسه شده اند والفبا را یادگرفته اند ،با الگوبرداری از مطالب نابجا ومخرب نوشته شده برروی دیوار، به ادامه دادن ونوشتن این مطالب برروی دیوارها اقدام می کنند.هرچند امروزه با گسترش رسانه های جمعی واینترنت پدیده ی شوم دیوارنویسی کمتر شده است ولی باز هم افرادی هستند که به انگیزه های متفاوت برای رساندن وانتقال پیامشان به اشخاص نامعلوم ،دیوارنویسی را به عنوان بهترین رسانه انتخاب می کنند وحتی شاید پیامی که از این طریق به مخاطبانشان ارسال می شود عاشقانه ویا مطالب طنز باشد .آیا نازیبا کردن چهره ی شهر با نوشتن سخنان طنز ویا عاشقانه بر روی دیوار برای برقراری ارتباط راه صحیحی است؟ تبليغات نامتعارف، ديوارنويسي و برچسب هاي تبليغاتي چهره زيباسازي شهري را مخدوش کرده است که لازم است نيروي انتظامي و شهرداري با کمک ساير سازمانهاي مسئول با اشخاص حقيقي و حقوقي که با ديوارنويسي خساراتي را به مردم وارد نموده و چهره شهر را زشت مي کنند ؛ برخورد قانوني شود.
بانه شهر بی استخر! آرباباخبر: مدتی است که تنها استخر شنای شهرستان بانه تعطیل است و با توجه به این مسئله که هم اکنون نیز در فصل گرم سال هستیم و جوانان و نوجوانان به این مکان ورزشی نیاز مبرم دارند و بعلت عدم استخردر شهرستان بانه برای شنا به شهرستانهای همجوار( سقز و بوکان ) یا رودخانه زاب مراجعه میکنند و این خود خطرات و هزینه های زیادی را برای مردم در بر دارد.
روستاییانی که در مقابل آب پول می دهند
شبانه روز چهار ساعت آب وجود دارد! در روستای درزیان شهرستان مریوان افرادی با حفر چاه اقدام به فروش آب برای آبیاری کشاورزی می کنند، آب آشامیدنی روستای درزیان در شبانه روز تنها ۴ساعت است. روستای درزیان از توابع شهرک هجرت(کانی دینار) در یک کیلومتری این شهر قرار دارد. روستای درزیان دارای ۱۲۰ خانوار و جمعیتی بیش از ۵۰۰ نفر است که بیشتر ساکنان این روستا به کشاورزی و باغداری می پردازند.

بانه: نیروهای امنیتی رژیم ٢٤ تن از ساکنین روستای “ساوان” از توابع بانه را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کرده اند. روز شنبه ۲۰ مهرماه، یک روز پس از درگیری های صورت گرفته در منطقه بانه که به کشته شدن تعدادی از مزدوران رژیم منجر گردید، نیروهای امنیتی با یورش به روستای ساوان، ضمن تفتیش خانه ها و اذیت و آزار مردم این روستا، اقدام به بازداشت ۲۴نفر نمودند.
کرمانشاه: سخنرانی رفسنجانی با شعار “مرگ بر آمریکا” نیمه‌ تمام ماند
سخنرانی رفسنجانی درکرمانشاه، با تکرار چندباره شعار “مرگ بر امریکا” از سوی “مردم “حاضر در مراسم نیمه‌ تمام ماند. سردادن شعارهای مرگ بر آمریکا باعث شنیده شدن پراکنده شعارهای دیگر در مراسم و درنهایت بر هم خوردن نظم سخنرانی رفسنجانی شد. هاشمی رفسنجانی با این شرایط ترجیح داد که سخنرانی خود را با این جمله که “فشردگی مراسم زیاد است و به همین دلیل سخنرانی خود را همین جا به پایان می‌برم” مراسم را به اتمام رساند. هاشمی چندین بار از مردم خواست که شعارها را متوقف کنند تا وی بتواند به سخنرانی خود ادامه بدهد که اینگونه نشد و وی تصمیم به اتمام سخنانش گرفت.