حزب کمونیست کارگری ایران وب سایت رسمی حزب کمونیست کارگری ایران
درآلمان، رهبر حزب ” آلترناتیو برای آلمان ” از مینا احدی دعوت کرد تا باهم ملاقات کنند، احدی طی یک نامه سرگشاده اعلام کرد که به این دعوت پاسخ منفی میدهد. این نامه در سایت هومانیستهای آلمان تا کنون بیش از ٢٠٠هزار بار خوانده شده و ١٣٢٠٠ بار بازپخش شده است. استقبال از این نامه و مباحث مفصل در مورد مضمون این نامه در مدیای اجتماعی در آلمان، موضوع گفتگوی ما با مینا احدی است.
انترناسیونال : در ابتدا برای خوانندگان بگویید حزب آلترناتیو برای آلمان کدام حزب است و چرا رهبر این حزب از شما برای ملاقات دعوت کرد؟
مینا احدی: حزب آلترناتیو برای آلمان در سال ٢٠١٣ در برلین تاسیس شد. در ابتدا این حزب موضع منتقد اروپای واحد داشت و سپس یک چهره رادیکال ضد اسلام و سازمانهای اسلامی و اخیرا با موج پناهندگی ، چهره مخالف پناهنده و ضد خارجی آشکارتری بخود گرفته و تبلیغات اصلی این حزب در مورد بقول خودشان بحران پناهندگی است. این حزب در آلمان از سال ٢٠١٣ با رشد فراوان و عضوگیری گسترده توانسته وارد پارلمانهای ایالتی شده و اکنون در نصف پارلمانهای ایالتی نماینده دارد. حزب آلترناتیو برای آلمان اخیرا در یک کنگره ، برنامه حزبی خود را تصویب کرد، که ملغمه ای از دفاع از مذهب مسیحیت، علاقه به بازگشت به فرهنگ و اخلاقیات قدیمی تر در مورد اهمیت خانواده و نقش زنان در محیط گرم خانواده ، مخالفت با ازدواج همجنسگرایان و مخالفت با اتحادیه اروپا و .. است. تا آنجا که به اسلام و جنبش اسلامی بر میگردد، این حزب در برنامه خود اعلام کرد که اسلام به آلمان تعلق ندارد و خواهان ممنوعیت حجاب در محیط های کاری و خواهان مقابله با مسجد ساختن و مناره سازی و اذان خواندن و … است. این حزب را در رسانه های آلمانی حزب دست راستی و پوپولیستی می نامند و گفته میشود این حزب در قسمت راست حزب سوسیال مسیحی یعنی حزب آنجلا مرکل ایستاده است.
هفته گذشته از دفتر رهبر این حزب «فرائوکه پتری» نامه ای برای من ارسال شد. طی این نامه خواسته بودند من با پتری در پارلمان ملاقاتی داشته باشم. چرا از من دعوت میکنند؟ در آلمان فعالیتهای من و موضع من در مورد اسلام و همه مذاهب و در مورد حجاب و جنبش اسلامی برای همه روشن است، من منتقد جنبش اسلامی در آلمان هستم. در مورد اسلام معتقدم که اسلام به انسان و انسانيت تعلق ندارد. اسلام به اسلاميستها و دولتهاي حامي انها تعلق دارد و نه به مردم .من معتقدم که کلیه مذاهب باید دستشان را از دولت و آموزش و پرورش کوتاه کنند و … پتری و حزبش که در آلمان مورد اعتراض و نقد و فشار زیادی از سوی احزاب رسمی و رسانه ها هستند، میخواهند با عکس گرفتن با من و ما ، به جامعه اینرا تلقین کنند که گویا ما هم موضع هستیم و از این بابت برای حزبشان پوئن مثبت بگیرند.
انترناسیونال : چرا این دعوت را رد کردید، آیا نمیشد بروید و در آنجا تفاوتهای خود را بگویید:
مینا احدی: تفاوتها را میتوان در یک جلسه علنی و یا در یک دبات تلویزیونی و .. گفت. در این مورد رهبر یک حزب دست راستی که اسمش بعضا مو بر تن خارجیها راست میکند و در جلساتشان کله تراشیده ها داد و بیداد میکنند و یا در میتینگ هایش در اواسط ماه مه ٢٠١٦ سلام هیتلری داده شد و یا یکی از رهبرانش گفته که در صورت ضرورت میتوان به پناهنده ها در مرزها شلیک کرد، از من دعوت میکند که بروم او را ببینم، طبعا جواب مثبت و شرکت در این جلسه مشترک ، میتوانست به غلط تصویر موافقت من با سیاستهای این حزب را بدهد.
من در آنجا نمیتوانستم تفاوتها را بگویم، هدف آنها این بود که نشان دهند که گویا منتقدین سرسخت اسلام و اسلام سیاسی هم در کنار آنها هستند.
انترناسیونال: شما در نامه خود که علنی هم پخش شد، چه نوشتید و این پاسخ منفی را چگونه توضیح دادید؟
مینا احدی: آنجا نوشتم چرا به آلمان آمده ام، نوشتم که از ٣٧ سال قبل یک جنبش وحشی و ضد انسانی در ایران، قدرت سیاسی را گرفت و این جنبش در افغانستان و عراق و سوریه و … زندگی را بر میلیونها نفر مردم به جهنم تبدیل کرده است. من از اعدام فرار کردم و از جنگ و سرکوب و زندان و اکنون میلیونها نفر پناهنده دقیقا در موقعیت من هستند و فرار میکنند. خطاب به حزب آلترناتیو نوشتم که از ١٢٥ میلیون پناهنده تعدادی به آلمان میرسند و حزب شما با سنگدلی تمام حتی از امکان تیر اندازی به این پناهندگان حرف میزند ، خجالت نمیکشید. نوشتم که حزب آلترناتیو برای آلمان درست مثل سازمانهای اسلامی، حق فردی افراد را نمی بیند، فرد و انسان را نمی بیند و دسته جمعی مسلمانان را محکوم میکند و میگوید با آمدن مسلمانها به آلمان ما دچار مشکل خواهیم شد.
نوشتم که من هم مخالف سیاست احزاب چپ و احزاب رسمی در آلمان هستم که با جنبش اسلامی و سازمانهای اسلامی همکاری میکنند و همه مردم را در یک کیسه ریخته و تحویل سازمانهای اسلامی میدهند و معضل حجاب و حجاب کودکان، رشد مساجد و دست اندازی اینها به زندگی مردم و شریعه و جدا سازی زن و مرد و … را دست کم گرفته و بی ضرر جلوه میدهند، و در عین حال مخالف سازمانهای دست راستی و راسیست هستم که با انگشت گذاشتن روی این مصایب، علیه قربانیان جنگ و ترور و نا امنی فضا سازی کرده و فضا را علیه پناهندگان و خارجیها مسموم میکنند.
در پایان گفتم نقد به اسلام و جنبش اسلامی بسیار حیاتی است، و تاکید کردم این نقد در عمل در ایران از سوی جوانان و مردمی انجام میشود که در بدترین شرایط فرهنگ و اخلاقیات و سیاست این حکومت را به چالش گرفته اند، از این مبارزات مردم در کشورهای ایران و عراق و افغانستان و … باید دفاع کرد. اما حزب آلترناتیو برای آلمان ، خود جزیی از صورت مسئله است و نه پاسخ و یکبار دیگر از سازمانهای مترقی و آتئیست و پیشرو دعوت کردم که در این مبارزه با ما همراه شوند.
انترناسیونال : در مورد انعکاس این نامه بگویید؟
هنوز دفتر پتری و حزب آلترناتیو برای آلمان به این نامه عکس العمل رسمی نشان نداده اند .فقط روز ٢٤ ماه مه یکی ازمقامات این حزب در مصاحبه با روزنامه فرانکفورتر آلگماینه ، گفت حزب ما دو هفته قبل یک پیشنهاد به سازمان اکس مسلم داد که آنها را ملاقات کند متاسفانه این دعوت از سوی آنها پاسخ منفی گرفت و ما باید بدنبال کسان دیگری باشیم که با آنها همکاری کنیم.
در سطح مدیای اجتماعی و رسانه های آلمانی این نامه مورد استقبال فراوانی بوده است. طبعا سوالاتی از قبیل اینکه آیا بهتر نیست بحث کنید و تفاوتها را بگویید و یا اینکه شما زیادی به این حزب دست راستی بودن و .. را می چسبانید، یا اینکه اینها اینطور هم نیستند مطرح میشود. اما بیشترین استدلالات از طرف دیگر است که میگویند باید همین پاسخ واقعی و درست را داد، فضا سازی علیه پناهندگان و خارجیها مذموم است وباید بر فرهنگ خوشامد گفتن به پناهنده تایید کرد و همچنین در مورد مشکلات حرف زد و هم پاسخ انسانی به این مشکلات داد. در سایت هومانیستها این نامه بیش از ٢٠٠هزار بار خوانده شده و این موج ادامه دارد و در بسیاری از رسانه ها نیز پخش شده و میلیونها نفر در آلمان و اطریش و سویس این نامه را دیدند. البته اینرا اضافه کنم که این نامه من اکنون با نامه سرگشاده دیگری که چند ماه قبل خطاب به سارا واگنکنخت از رهبران حزب چپ آلمان نوشته ام بازپخش میشود. در حقیقت من با این دو نامه تفاوت خودم با چپ ضد امپریالیست و پرو اسلامی و راست ضد خارجی و راسیست را معلوم کرده ام و تعدادی اکنون این دو نامه را باهم باز پخش کرده اند.
انترناسیونال : در پایان میخواهیم بدانیم ربط این نوع مسائل و فعالیتها با مشکلات مردم و جوانان در ایران چیست، آیا شما اصولا ربطی می بینید؟
این نامه در دفاع از حقوق مدنی و فردی در آلمان ، در دفاع از نقد به سیستم سرمایه داری و نشان دادن راه حل های انسانی و نه انسان ستیزانه است. این نامه میخواهد از حقوق میلیونها نفر شهروند آلمانی دفاع کند که از کشورهای مختلف و یا کشورهای اسلام زده آمده و ساکن این جامعه هستند، فضا سازی علیه این میلیونها نفر و مسموم کردن فضا علیه همه کسانیکه ظاهرشان شبیه آلمانیها نیست، بشدت غیر انسانی و خطرناک است. این نامه در عین حال تاکید میکند که مشکلات را باید دید و راه حل نشان داد. تا جایی که به نقد اسلام و جنبش اسلامی بر میگردد، این حزب ابدا در مورد ٣٧ سال جنبش اسلامی در ایران و افغانستان و غیره حرف نمیزند در مورد علل روی کار آمدن حکومتهای اسلامی و نقش مخرب این جنبش علیه میلیونها نفر مردم در ایران و عراق حرفی نمیزند، و جایی که از نفوذ و نقش مخرب این جنبش در اروپا حرف میزند، راه حلی که نشان میدهد، این نیست که همه مذاهب باید دستشان را از حکومت و آموزش و پرورش کوتاه کنند و جامعه آلمان باید سکولارتر شده و دست سازمانهای اسلامی را از دخالت در امور پناهندگی و انتگراسیون کوتاه کند. اینرا نمیگوید، از مسیحیت دفاع میکند و طبعا نمیتواند در این زمینه نیز راه حل درستی نشان بدهد. رابطه این فعالیتها با ایران بسیار مستقیم تر از اینها است. من در نامه ام به جنبش سکولاریستی مردم ایران اشاره کرده و گفته ام از این مبارزات باید دفاع کرد.
مقابله با اسلام سیاسی و افشا گری و دامن زدن به جنبش علیه این هیولا مستقیما به مردم ایران ربط دارد، نه فقط به این دلیل که در ایران جنبش اسلامی و اسلام سیاسی سالها است که در قدرت است، و زدن پوزه این جنبش در همه جا به نفع مردم در ایران هم هست، بلکه به این دلیل هم که دولتهای غربی و از جمله آلمان ، کمک بزرگی برای حکومتهای اسلامی هستند، و باید در غرب هم پرچم دفاع از حقوق انسانی مردم را در دست داشت و کمک کرد تا این پشتوانه و دفاع از حکومت اسلامی ضعیف و ضعیف تر شود. ما باید به مردم دنیا نشان دهیم که در ایران مردم ایران قهرمانانه علیه سردمدار جنبش اسلامی مبارزه میکنند و این مبارزات باید مورد حمایت و پشتیبانی مردم اروپا قرار گرفته و به دولتهایشان فشار بیاورند از حکومتهای اسلامی دفاع نکنند. این مبارزه در اروپا مهم است چرا که ما در مقابل قدرت گرفتن جریانات دست راستی می ایستیم که قدرت گرفتن آنها زندگی را در اروپا بر ما و فرزندان ما سخت خواهند کرد. بی دلیل نیست که نامه من در بین نسل دوم و نسل سومیها در آلمان بسیار مورد استقبال قرار گرفته چرا که فرزندان ما که در این کشورها متولد شده و بعضا حتی ایران را ندیده اند، بدلیل اینکه قیافه خارجی دارند، از مسموم شدن فضا در آلمان نگران هستند.
