حزب کمونیست کارگری ایران وب سایت رسمی حزب کمونیست کارگری ایران
بارش باران در تهران و البرز شدیدتر شده است و سازمان هواشناسی ایران اعلام کرده است که در سه روز آینده امکان جاری شدن آب در معابر، سیلابی شدن رودخانه‌های فصلی و بالا امدن آب آنها و وقوع طوفان وجود دارد. همچنین بنا بر خبرهای دریافتی امشب ششم مرداد بدنبال جمع شدن ابرهای سنگین و خطرناک بر فراز آسمانهای استانهای فارس، اصفهان، یزد، بوشهر، کرمان و سیستان و بلوچستان بارانهای شدیدی جاری شده و بلافاصله به سیل تبدیل شده است.
خبر ها از جاری شدن سیل در ۲۷ استان و وارد آمدن خسارت فراوان به مردم حکایت دارند. بسیاری از جاده ها بخاطر سیل مسدود شده است. آمار رسمی دولتی از 27 کشته گزارش میدهد . اما قطعا آمار واقعی فراتر از اینهاست و شمار بسیاری مفقود شده اند. همزمان با سیل و رانش زمین در منطقه تهران در روز گذشته بخشی از خیابان سپاه تهران نیز دچار فرونشست شده و خطر آفرین است. در رفسنجان بدلیل بارندگی شدید و جاری شدن سیل برخی مناطق همچون ناصریه مردم منازل خود را تخلیه کرده اند. درفیروزکوه خبرها از کشته شدن شش نفر و مفقود گردیدن شماری گزارش میدهند. نیروهای ” امداد” در جاهایی مردم را به تخلیله مسیر تند آب در تهران و البرز هشدار داده اند. درباره احتمال وقوع سیل در استان های سیستان‌وبلوچستان، تهران هرمزگان، کرمان، فارس، بوشهر، خوزستان و یزد هشدار داده شده است. از مردم خواسته شده است که از تاریخ ششم تا یازدهم مرداد از مسیر های تند آب ها دوری کنند.
این اخبار در پی اتفاقاتی که در دو روز اخیر در پی جاری شدن سیل در برخی مناطق از جمله در امامزاده داوود تهران و در سیستان و بلوچستان افتاده است و تلفات جانی و خساراتی سنگین همراه داشته موجب نگرانی شدید مردم شده است. از جمله طبق گزارشات سیل در امامزاده داوود تهرن در چهارشنبه شب رخ داد و دست کم هفت کشته به جای گذاشته و تعداد مفقودین آن نامعلوم است. گفته میشود شمار کشته شدگان رو به افزایش است و ساکنان اطراف منطقه خانه های خود را تخلیه کرده اند. جالب اینجاست که در تهران هواشناسی ابتدا گزارش داده بود که بارانی نخواهد آمد و و بعد به جای عذرخواهی خبر را حذف کردند. هم اکنون حجم زیادی از گل و لای منطقه امامزاده داود تهران و روستاهای اطرافش را گرفته است و بعضا به ارتفاع 9 متر گل جمع شده است. عدم رعایت حریم آبراهه و تخریب کانال انتقال آب را به عنوان عوامل بروز سیل گزارش میکنند. سرپرست سازمان آتش نشانی تهران از ادامه جستجو و استفاده. از سگ های زنده یاب جهت پیدا کردن مفقودین خبر داده است. طبق گزارشات مغازه‌ها، کسبه و واحدهای تجاری در این منطقه خسارت سنگینی دیده‌اند در چادگان اصفهان نیز سیل دامهای مردم را برد و موجب تلف شدن گوسفندان بسیاری شد. همچنین در رودهن و ابهر و روستای بارده در چهار محال و بختیار سیل شدیدی جاری شد که در ابهر شدت سیل آنچنان بود که تراکتور را با خود برد.
در جایی مثل سیستان و بلوچستان سرپرست سازمان آتش نشانی زاهدان از جان باختن دو کودک بر اثر ریزش آوار ناشی از بارندگی در زاهدان خبر میدهد. بنا بر خبر بر اثر بارش باران سقف خانه دوام نیاورده و این دو کودک زیر آوار آن جان خود را از دست داده اند و پدر خانواده نیز مصدوم شده است. و این منطقه ایست که هم از خشکی و بی آبی رنج میبرد و هم از سیلهای سهمناک. و فقری همیشگی گریبانگیر این مردم است. گفته میشود تعداد تلفات سیل در این ستان حداقل پنج نفر بوده است . بنا به گفته محمدرضا حسینی سرپرست سازمان جهاد کشاورزی این سیل تا همین جا صدها میلیارد تومان به بخش کشاورزی در این استان خسارت وارد کرده است. از جمله بارندگی ها به محصول خرمای نخلستان‌های شهرستان‌های قصرقند، نیکشهر، سرباز، راسک، دلگان، مهرستان، قصرقند و فنوج در این استان آسیب زده است.
جمهوری اسلامی حکومت سیل است، حکومت زلزله است، حکومت کرونا است و تحت حاکمیت آن هر بلای طبیعی ای به فاجعه ای انسانی تبدیل میشود. حکومتی که مطلقا به فکر زندگی مردم نیست و فقط ویرانی میاورد. در کنار فقر مطلق سیل نیز بر آتش خشم مردم دامن زده است و همه جا بحث بر سر وضعیت نا امن شهرها و عدم اختصاص بودجه به امنیت جانی انسانها و دزدی ها و چپاولگری هاست. بنا بر خبرها بدلیل نبود سازه های کنترل جریان آب و غیر استاندارد و مستهلک بودن سامانه فاضلات شهری و روستایی خطر سیل های مرگبار شهرهای بسیاری را تهدید میکند و مردم بدون هیچگونه تجهیزات جهت مقابله به کام آن رها شده اند. در مقابل کار حکومتیان یکی تشکیل فوری کمیته بحران برای مقابله با هر اعتراضی است و دیگر هشدار دادن به مردم به فاصله گرفتن از بستر روخانه ها و یا تخلیه منطقه.
چندین سال است که سیلهای سهمناک به خطری برای زندگی و جان مردم تبدیل شده است. از جمله سال 98 بود که سیل های مرگبار در شهرهای مختلف قربانیان بسیاری از مردم گرفت و صدها هزار نفر را بی خانمان کرد و میلیونها نفر را که اکثرا ز فقر و محرومیت شدید زندگی رنج میبردند، در شرایط جهنمی تری قرار داد. در آذر ماه 99 سیل جنوب ایران و در هفت استان فاجعه آفرید. سال ۱۴۰۰ نیز همین اتفاقات تکرار شد. و سیل استانهای بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و جنوب کرمان و شهرهای دیگری را در بر گرفت و در فروردین ماه نیز ، آبگرفتگی و سیلاب شهر شیراز را در بر گرفت و دروازه قرآن، مناطقی از بلوار امیرکبیر و جوادیه شیراز را هم درگیر شدند. بعد هم اسناد دزدی هایشان از شهرسازی و بستن راه خروج آب رو شد.
شهرها و جاده ها وهمه جا به اماکنی نا امن برای مردم تبدیل شده اند . غارت محیط زیست که یک عامل مهم این وضعیت و این نا امنی است و هیچ بودجه ای هم برای جلوگیری از فجایعی چون سیل و بازسازی سیستم مستهلک فاضلاب های شهری و یا سد سازی و غیره نشده است و قرار هم نیست صورت بگیرد. بدین ترتیب امیتیت زیستی شهرها بشدت کاهش یافته و امروز بحث بر سر شکاف برداشتن زمین و دیوار و بی حفاظ بودن شهرها در برابر هر بلای طبیعی ای است. پشت همه این جنایات دزدی ها و چپاولگری های حکومت است. پشت همه این جنایات تخریب محیط زیست بخاطر سودجویی های باندهای مختلف سرمایه داری حاکم است. در برنامه بودجه شان امنیت مردم و مصون نگاهداشتن جان آنها از چنین بلایایی جایی ندارد. جایی مثل خوزستن بخاطر غیر استاندارد بودن فاضلاب های شهری با کوچکترین بارندگی فاضلاب شهر را فرا میگیرد و سیل های مرگبار جان مردم را تهدید میکند. حکومتی که مطلقا به فکر زندگی مردم نیست، حکومتی که فقط ویرانی میاورد باید سرنگون شود و سرنگونش میکنیم.
