حزب کمونیست کارگری ایران وب سایت رسمی حزب کمونیست کارگری ایران
مينا احدی:
۲۴تیرماه ساعت حدود ۱۰ شب تهران است. یک زن حزب اللهی از مسجد روانه خانه اش هست و دو زن را می بیند که در خانی آباد تهران بدون روسری و در حالیکه فقط شال بر گردن انداخته اند بسوی ماشینهایشان میروند. این زن حزب اللهی و همکارانش جزو كسانی است كه سالهای سال به زنان حمله کرده و کتک زده و آنها را روانه زندان کرده اند تا برادران اسلامی شان به تن و بدن این زنان تجاوز کنند. اما حزب اللهی ها اینک مظلوم شده و فقط سعی میکنند با نگاهشان در ابتدا به زنان بفهمانند که کار بدی میکنند٬ و آن زنان نگاه بدتر تحویل میدهند٬ سپس وارد گفتگو میشوند و پاسخ درخور را میگیرند. از خود خانم فراهانی حزب اللهی که ۲۴ تیرماه در خانی آباد تذکر داده و ادب شده٬ بشنویم:
فراهانی: من روزه بودم و برای اقامه نماز و صرف افطار، همراه با فرزند ۳ ساله‌ام به مسجد رفتیم ساعت تقریباً ۱۰ شب بود در مسیر که داشتم می‌آمدم داخل کوچه ۲ نفر خانم را دیدم که روسری‌های خود را دور گردنشان انداخته بودند و داشتند به سمت ماشینشان می‌رفتند، ظاهرشان تعجب آور بود، اول سعی کردم با نگاه هشداردهنده، باعث شوم که حجابشان را رعایت کنند اما آنها نگاه طلبکارانه‌ای را تحویل من دادند، در مرحله بعد سعی کردم یادآوری کنم که آنها در کجا زندگی میکنند و فقط خطاب به آنها گفتم “ببخشید خانم‌ها آیا اینجا ایران نیست؟” جواب دادند که “ایرانه که ایرانه!” گفتم “به نظر شما نباید حداقل، تابع قوانین کشوری باشیم که در آن زندگی میکنیم؟” اما دیگر جواب این سوالم را ندادند و به جای آن مشت‌هایی بود که نثارم میکردند.
توجه کنید که خواهر زینب ادب شده مثل سابق دیگر به آنها نمیگوید: حجابت را رعایت کن٬ اینجا قوانین اسلامی است و اگر به حرف ما عمل نکنی مشت بر دهانت میکوبیم و چنین و چنانت میکنیم. بلکه فقط میگوید حداقل تابع قوانین کشوری باشیم که در آن زندگی میکنید. این کاملا از موضع ضعف است و باید در این دیالوگ کوتاه قدرت زنان را دید. قدرت مردم ایران را دید و با صدای بلند اعلام کرد که دیگر ریش و پشم‌شان ریخته است. این یک اتفاق مهم است. خودشان میگویند در عرض دو روز یعنی ۲٣ و ۲۴ تیرماه در دو نقطه تهران زنان این مبارزین سرسخت دفاع از حرمت و آزادی٬ دو زن حزب اللهی بی ادب و وقیح را با کتک زدن سر جای خود نشانده اند. و من اضافه میکنم این فقط مواردی است که خبرگزاری فارس آنرا مطرح کرده٬ دهها و دهها مورد از این واقعه در روزهای گذشته پیش آمده و در مدیای اجتماعی خبرش منتشر شده و این فقط نوک کوه یخی است که رژیم را در نهایت به بن بست کشانده و یک روز سرنگونش خواهد کرد.
در هر دو مورد خواهران زینب کم دل و جرات٬ رزمی کارهایی که خودشان میگویند درس کتک زدن و بی حرمتی و حمله کردن را در مکتب حکومت اسلامی آموخته اند٬ جرات نمیکنند دست از پا خطا کنند. و در هر دو مورد که خبرگزاری فارس این سایت عزیزکرده سپاه پاسداران با مظلوم نمایی از بربادرفتن قوانین مملکت و یا کتک خوردن زنان حزب اللهی حرف میزند. این زنان بی حجاب و منزجر از حجاب هستند که در این مشاجرات حرف نهایی را میزنند، در هر دو مورد مردم از این زنان دفاع میکنند و حتی در جایی خبرگزاری فارس میگوید “اراذل و اوباش جمع شده و از زنان بی حجاب دفاع کردند” . در حالیکه دو زن حزب اللهی از دفاع صد در صدی مردم و حاضرین در محل وقوع حادثه از “بدحجابان و بی حجابان” میگویند٬ از نوعی فلج بودن بسیج و نیروهای انتظامی و سرکوبگران نیز حرف میزنند.
خبرگزاری فارس از اینکه آیا همه این اتفاقات در مقابل چشمان فرزند سه ساله شما اتفاق افتاد٬ سوال میکند و خجالت نمیکشد بگوید که خود اینها و پاسداران کثافت اسلامی در مقابل چشمان هزاران پدر و مادر فرزندانشان را شکنجه میکردند و به فرزندان آنها تجاوز کرده و هزاران خانواده را با کشتن فرزندانشان تا ابد داغدار کرده و جنایاتشان تا همین امروز غیر قابل توصیف است. طبعا حزب اللهی مزبور باید بفهممد که با همراه داشتن فرزندش دیگر نباید جرات کند دست از پا خطا کرده و در زندگی دیگران فضولی کرده و به آنها در خیابان تذکر دهد.
میگویند باید در این مورد حرف زد و چاره اندیشید و شنیدم در این روزها قرار است مجلس كذائی‌شان در مورد این وقایع جلسه گذاشته و چاره اندیشی کند.
چاره مجلس و منبر و خامنه ای و روحانی و احمدی نژاد و رفسنجانی و همه این جنایتکاران اینست که دست از سر مردم ایران بردارند٬ دست از سر زنان بردارند و گورشان را گم کنند. اینرا باید در مجلس کذایی‌تان قبول کنید و بفهمید.
جمهوری اسلامی ایران به ته خط رسیده است. بی دلیل نبود که خامنه ای این بار به انتخاب روحانی رسید٬ چرا که این مردم با انزجار از سی و چند سال حکومت اسلامی، با انزجار از فقر و نداری و نبود کوچکترین امکان نفس کشیدن و زندگی کردن٬ و با فرهنگ و سنت و عقاید پیشرفته در عمل مهر باطل بر اسلام و قوانین اسلامی و حکومت اسلامی و مشتی آخوند ریش و پشم دار وقیح و جانی زده اند و خامنه ای و دستگاه جنایت اسلامی مجبور است آخوند رنگ بزند و لبخند بر لبش بنشاند و صدای نکره اش را کمی ظریف تر کند تا بتواند جلوی واژگون شدن کشتی را بگیرد. اما مردم نیز این وضعیت و این در هم ریختگی و این به گل نشستن کشتی اسلام و حکومت اسلامی در ایران را می بینند. مردم در عمل مشغول سرنگون کردن حکومت در کوچه پس کوچه ها هستند.
در همه جا جنبش و شور و شوق است. جنبش کارگری ایران با گامهای استوار و با قدرت در حال پیشروی است. اعتصاب میکنند و اولین مورد پس زدن حکومتیها را در پیروزی کارگران زاگرس کردستان همین روزها شاهد بودیم. در میان رهبران و دست اندرکاران این جنبش صحبت از اعتصابات سراسری است.
زنان بعنوان نیمه جامعه که اولین حملات حکومت علیه آنها بود و سمبل و بیرق حکومت اسلامی تحمیل حجاب بر سرشان و کنترل کردن زنان از این طریق بود با پس زدن و پرتاب کردن حجابها٬ رژیم را عملا دارند می اندازند.
این اوضاع را باید دید و به استقبال آن رفت. پیام خانی آباد و پونک و پیام کارگران و دانشجویان و زندانیان سیاسی که در بدترین شرایط روزانه مبارزه میکنند اینست: پیش بسوی سرنگونی این بساط جنایت و رذالت اسلامی.
رژیم اسلامی را میتوانیم با سرعت و با قدرت سرنگون کنیم. این امکان پذیر است. ما مردمی هستیم که زخم سی و پنج سال حکومت اسلامی را بر تن و روح و روان خود داریم٬ و میدانیم که با چه هیولایی طرف هستیم. همین هیولای جنایتکار و بیرحم را ما عملا به زانو در آورده ایم. بی دلیل نیست ارگان سپاه پاسداران به غلط کردن می افتد و دیگر دستور حمله شبانه به منازل و تجاوز به زنان را نمیدهد بلکه فقط میگوید حداقل قوانین مملکت را رعایت کنید و پاسخ ما اینست این قانون را با سپاه و آخوند و معمم و مکلای اسلامی به گور خواهیم سپرد. انقلاب در ایران چهره زنانه دارد و بسیار آزادی خواهانه و مدرن خواهد بود. این انقلاب چهره منطقه و به نوعی جهان را تغییر خواهد داد.
زنده باد زنان آزاده و شجاعی که روزانه حزب اللهی ها و خواهران زینب را ادب میکنند.
پیش بسوی پرتاب کردن حجابها در همه جا
پیش بسوی سرنگون کردن حکومت اسلامی
۲۴ ژوئیه ۲۰۱٣
