حلقه محاصره تنگتر می شود!

رژیم پریشان حال جمهوری اسلامی ایران هفته های ملتهب و پر دردسری را همراه با سیه روئی هر چه بیشتری از سر گذراند. سازمان جهانی عفو بین الملل در اقدامی بی سابقه با تکیه به شواهد گوناگون و در دست داشتن اسناد غیر قابل انکار جنایت های بیشمار این رژیم، به ویژه بعد از کشتار آبانماه به این سو، جمهوری اسلامی ایران را به شدت محکوم کرده و آنرا “ویرانگر انسانیت” نامید. رژیم با سبعیتی تام نوید افکاری را زیر شکنجه به قتل رساند و پیکر نیمه جانش را بدار کشید. نادر مختاری از معترضین آبانماه را زیر شکنجه کشت و اینک می خواهد حیدر قربانی و شاید سی تن دیگر از معترضین آبانماه را نیز به همین سرنوشت دچار کند تا به خیال خود با ایجاد رعب و وحشت، قیام در انتظار مردم جان به لب رسیده را عقب اندازد.

با قتل فجیع نوید افکاری جهان متمدن بپا خاست تحریم همه جانبه سیاسی دیپلوماتیک رژیم، خواست بسته شدن و تعطیلی سفارتخانه های ترور و جاسوسی رژیم، خواست اخراج رژیم از همه برنامه های ورزشی در سطح جهان ومنع میزبانی این کشور از همایش های ورزشی نمونه خواست هایی است که دارد عمومی و حتی جهانی می شود و در ادامه می تواند به انزوای سیاسی کامل رژیم بیانجامد. دلقک بازی های شنیع جواد ظریف در دفاع از قتل نوید افکاری، نه تنها به یاری استیصال رژیم نیامد بلکه سران رژیم و جناب وزیرش را بیش از پیش بویژه در چشم جهانیان خوار و منفور کرد.

اعضای ترویکای اروپایی یعنی آلمان و انگلیس و فرانسه که تا دیروز عصای زیر بغل جانیان اسلامی بودند امروز سفرای رژیم را احضار کرده و برایشان خط و نشان می کشند. دولت هلند با شکایت از رژیم جنایتکار اسد به جرم جنایت علیه بشریت آنرا به دادگاه لاهه می کشاند. آنروز دور نیست که هم پیمان اصلی و شریک جنایت های بیشمار رژیم اسد یعنی جمهوری اسلامی نیز در همان دادگاه به پای میز محاکمه برده شود.

در تازه ترین اتفاقات اخیر، یکی از نمایندگان مجلس رژیم اذعان داشت که بدلیل ترس ونگرانی از اعتراضات و شورش بعدی مردم، سپاه پیشنهاد انتقال پایتخت ایران را از تهران به جایی دیگر در اختیار روحانی گذاشته است.

ترس و وحشت تمامی سران رژیم از کابوس انقلاب و خیزش بعدی مردم سرتاپای منحوس این دستگاه آدم کشی را فرا گرفته است. این ماجرای امروز گروهی گانگستر فاشیست اسلامی است که چهل سال پیش به کمک و حمایت غربی ها به اریکه قدرت پرتاب شدند تا انقلاب شکوهمند مردمی که خواستی جز برخورداری از یک زندگی انسانی نداشتند را به خون کشند. این ماجرای دیو خبیث به تله افتاده ای است که به همه چیز و همه کس چنگ می اندازد و از درد بخود می پیچد و می غرد اما هر اقدام جنایتکارانه این جانیان، آتش انقلاب رهایی بخش مردم را فقط شعله ورتر می کند.

حال نزار این دیو به تله افتاده و در حلقه محاصره را می شود از لابلای تک تک جملات مقامات ریز و درشت رژیم رصد کرد. رژیمی که توانایی برآورده کردن ابتدائی ترین خواست های مردم را نداشته و هر اعتراض حق طلبانه مردم را با خون و گلوله جواب داده است. رژیمی که در همه زمینه ها چه در عرصه سیاسی چه اقتصادی چه اجتماعی و غیره شکست خورده است ویروس کشنده ای است که هم برای زمینیان خطرناک است و هم برای طبیعت. پدیده متناقضی است با تاریخ، با انسان، با جامعه. برای کرونا بزودی واکسنی کشف می شود ولی برای ویروس رژیم اسلامی واکسنی وجود ندارد باید آنرا نابود کرد. این کاری است که مردم ایران به انجامش کمر همت بسته اند.*

شهاب بهرامی

انترناسیونال ۸۸۷