یادداشتهای هفته

حمید تقوایی:
پیام کارگران به جامعه!
معمولا در اول مه شخصیتها و نهادها و نیروهای سیاسی و حتی دولتها به طبقه کارگر پیام میدهند. نیروهای راست از زحمات “کارگران شریف” قدردانی میکنند و به فداکاری در راه شکوفائی اقتصادی تشویقش میکنند، و نیروهای چپ او را به اتحاد و همبستگی و مبارزه فرا میخوانند. اما مهمترین پیام اول مه، پیام طبقه کارگر به مردم دنیا است:
نود و نه درصدیهای جهان! برای رهائی از شر نظام سرمایه داری بزیر پرچم طبقه کارگر متحد شوید!
*********************
چرا کارگران و کارفرمایان به تفاهم نمیرسند؟!
ربیعی وزیر کار در خصوص حداقل دستمزد کارگران برای سال۹۳، گفت: دستمزد سال جاری در تفاهم کامل میان شرکای اجتماعی تعیین شد، خوشبختانه کارگران و کارفرمایان با یک درک مشترک دستمزد امسال را تعیین کردند.
خبرگزاری ایلنا
جناب وزیر کار از کدام کارگران صحبت میکند؟ خانه کارگریها و شورای اسلامیها؟ ممکن است اینها با کارفرمایان تفاهم داشته باشند، اما ربطی به کارگران ندارند. خواست واقعی کارگران در مورد دستمزد را جنبشی نمایندگی میکند که حداقل دستمزد را دومیلیون تومان اعلام کرده است! البته در این مورد هیچ تفاهم و درک مشترکی بین کارفرمایان و کارگران وجود ندارد! دستمزد کارگران کمتر از یک سوم خط فقر رسمی است، نرخ تورم چهل درصد است، افزایش دستمزد تصویب شده عملا به معنی کاهش بیش از پانزده درصدی قدرت خرید کارگران است، و علیرغم همه اینها کارفرمایان و دولتشان با کارگران که بر مبنای این واقعیات خواست دو میلیون تومان دستمزد را مطرح میکنند “درک مشترک و تفاهم” ای ندارند! میدانید چرا؟ جواب را باید در حقوقهای چندین میلیونی مقامات، و غارت و چپاول دسترنج کارگران و منابع ثروت جامعه و در یک کلام کوه ثروتی جستجو کرد که در حسابهای بانکی سرمایه داران و دولتشان انباشته شده است. تنها دزدیهای هزاران میلیاردی که در همین چند ماه اخیر بوسیله خود مقامات حکومتی رو شده است، دلایل عینی این عدم تفاهم را آشکار میکند: رانت خواری سه هزار میلیاردی در واردات خودرو، رشوه خواری صد میلیون دلاری در بانک صادرات، اختلاس و دزدیهای ده ها میلیارد دلاری در سازمان تامین اجتماعی، “گم شدن” ۱۹ هزار میلیارد تومان از بودجه سال ۹٢، اختلاس ٣ هزار میلیارد تومانی ازشبکه بانکی ایران، پولشوئی ۸۷ میلیارد یوروئی مافیای بانکی ایران، ۱٢ هزار میلیارد دزدی پرده برداری شده در بهمن ماه گذشته و …
میگویند خزانه خالی است، اقتصاد ورشکسته است، دولت بودجه ندارد. همین اقلام غارتهای چند ماه اخیر را جمع ببندید: با باز پس گرفتن همین دزدیها میتوان بیش از سیصد میلیون حقوق دو میلیون تومانی را تامین کرد! افزایش دستمزد به دومیلیون تومان کاملا ممکن است، اگر عملی نمیشود تنها به این دلیل است که برای کارفرمایان و دولتشان صرف نمیکند!
افزایش دستمزد را باید به قدرت اتحاد و مبارزه به مافیای اقتصادی حاکم تحمیل کرد، بین کوه ثروت و دره فقر تفاهمی نمیتواند وجود داشته باشد!
*********************
مشکلات مردم و ناراحتی امام زمان!
در خبر ها بود که قرارست در تهران آب جیره بندی شود! کمبود آب در گرمای طاقت فرسای تابستان را به خاموشیهای نوبتی برق و آلودگی کشنده و غیرقابل تحمل هوا اضافه کنید تا از جهنمی که برای مردم ایران ساخته اند تصویری داشته باشید! یک تکیه کلام مصباح یزدی و فسیلهای دیگر اسلامی همیشه این بوده است که “مشکلات جامعه انعکاس ناراحتی امام زمان است!” راه حل این فسیلهای اسلامی هم معمولا دعا برای تعجیل ظهور است، اما مردم ایران راه حل سر راست تری دارند! باید امثال مصباح یزدی و سایر آیت الله های و مقامات منتظر الظهور را بهمراه ولی فقیه شان به ته چاه جمکران فرستاد تا هم ناراحتی امام زمان رفع بشود و هم مشکلات جامعه!
*********************
خانه از پای بست ویران است!
در مورد قانون مجازات اسلامی سرو صدا براه انداخته اند که سنگسار مسکوت گذاشته شده، لایحه قصاص اصلاح شده، امروزی تر شده و غیره! این یک هیاهوی پوچ است. اولا سنگسار همچنان در بندهای متعددی بعنوان کیفر زنا و غیره سر جای خود باقی است و ثانیا حتی اگر سنگسار را هم کنار میگذاشتند باز خصلت و مضمون ضد انسانی و جنایتکارانه این قانون تغییری نمی کرد. نفس اسلامی بودن قانون برای محکومیت آن کافی است. قانون مجازات اسلامی یعنی کشتار شرعی از اسلام برگشتگان و بهائیان و همجنسگرایان و بیخدایان، یعنی تحقیر و توهین و اعمال فاحش ترین تبعیضات در حق زنان، یعنی پلیسی و جنائی کردن اتاق خواب و روابط خصوصی و مهمانی ها و جشنهای مردم، یعنی تفتیش و سرکوب عقاید غیرشرعی، یعنی ممنوعیت شادی و خوشی جوانان و معاشرت آزادانه زنان و مردان با یکدیگر! اینها همه از ارکان تفکر و فلسفه پوسیده و عهد دقیانوسی قضای اسلامی است که بر همه قوانین جمهوری اسلامی از قانون اساسی تا لایحه قصاص و تا قانون جدید مجازات اسلامی حاکم است. خانه از پای بست ویران است!